تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 11 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):چه چيزى مانع توست كه زندگى پسنديده و مرگ با سعادت را داشته باشى، چرا كه من براى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803291090




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خاستگاههاي فلسفه اسلامي


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: خاستگاههاي فلسفه اسلامي
خبرگزاري مهر - گروه دين و انديشه: از كندي به عنوان اولين فيلسوف اسلامي ياد مي‌شود و وي كسي است كه به‌جد از رويكرد نوافلاطوني متأثر است. در اين ميان البته فارابي از همه اين متفكران شاخص‌تر است و همو بود كه آثاري را به وجود آورد كه براي چهار قرن بجد مورد توجه قرار داشتند. به نظر فارابي افكار ارسطو براي فهم دقيق جهان به‌خصوص فهم مبداي آن ضروري هستند.

فلسفه اسلامي به صورت بي‌واسطه به فلسفه يوناني مرتبط است هرچند كه در نسبت ميان فلسفه اسلامي و يوناني مبالغه شده است چرا كه پرسشهاي اساسي فلسفه اسلامي از دين اسلام نشأت گرفته اند. اين پرسشها تا حدي با توجه به متون اصيل دين اسلام چون قرآن كريم و سنت و رفتار پيامبر اسلام (ص) و اصحاب ايشان پاسخ داده مي‌شوند. در اين مبنا طيفي كامل از آنچه علوم اسلامي ناميده مي‌شوند به وجود آمدند. اين علوم البته بجد شامل قوانين ديني، زبان عربي و اشكال الهياتي بودند كه فهمهاي گوناگون از اسلام را نشان مي‌دادند.

پيروزيهاي اوليه مسلمانان آنها را در ارتباط نزديك با مراكز تمدني كه متأثر از اديان مسيحيت و يهوديت و فرهنگ يوناني بودند قرار داد. قانونگذاران زيادي آرزو داشتند كه از انواع معرفت يوناني چه در بعد نظري و چه در بعد عملي آشنا باشند و طرح ترجمه بلند و طويلي با حمايت حاكمان اسلامي براي فهم دقيقتر از فرهنگ يوناني آغاز شد. اين امر تأثير زيادي بر فلسفه اسلامي گذاشت. در اين ميان مكتب نوافلاطوني نيز بسي رايج و متداول گشت.

فلسفه اسلامي از اين جهت متأثر از فلسفه يوناني است و پاره اي شباهتهاي اساسي ميان مواد و موضوعات اين دو فلسفه به چشم مي‌خورد. در اين ميان فيلسوفان اسلامي در صدد برآمدند با تكيه بر انديشه هاي نوافلاطوني ميان افلاطون و ارسطو آشتي و ديداري برقرار كنند . يكي از گروههايي كه متأثر از نوافلاطونيان در اين راه كوشيدند اخوان الصفا بودند كه فلسفه‌اي عرفاني را براي آزادي روحاني از طريق كمال فلسفي سامان دادند. با اين همه گروهي هم در دل فلسفه اسلامي به وجود آمدند كه بيشتر تحت تأثير ارسطو بودند و منطق و مابعدالطبيه را محور بحثهاي خود قرار مي دادند.

در اين منظومه ارسطو الگوي منطق و مابعدالطبيه و افلاطون الگوي تعاليم معنوي بودند. حتي نحله هايي در فلسفه اسلامي به وجود آمدند كه از شك گرايان يوناني متأثر بودند. اينها البته افرادي بودند كه مواضعي جنجالي در قبال دين اتخاذ مي كردند كه ابن راوندي و محمد زكرياي رازي از جمله آنها به حساب مي آيند.

از كندي به عنوان اولين فيلسوف اسلامي ياد مي شود و وي كسي است كه بجد از رويكرد نوافلاطوني متأثر است. اما يكي از اولين فيلسوفان بغداد كه اتفاقاً مسيحي بود يحيي ابن عدي است كه فارابي شاگرد وي محسوب مي شود. در اين ميان البته فارابي از همه اين متفكران شاخص تر است و همو بود كه آثاري را به وجود آورد كه براي چهار قرن بجد مورد توجه قرار داشتند. به نظر فارابي افكار ارسطو براي فهم دقيق جهان بخصوص فهم مبداي آن ضروري هستند.

به نظر ارسطو جهان قديم است و اين نظر به ظاهر با نظريه خلقت جهان در تعارض قرار مي‌گيرد . فارابي اما در صدد برآمد كه ميان انديشه خلقت جهان و قديم بودن آن جمع ايجاد كند. او همچنين آثاري را دربارۀ منطق يوناني نگاشت و بدين نكته تأكيد كرد كه پشت زبان طبيعي ما منطق خفته است؛ بدين معنا كه فهم منطق عميقتر و مهمتر از فهم زبان است. اين آموزه به نظر اهميت زبان را كمرنگ جلوه مي دهد. فيلسوفان زيادي از فارابي تأثير گرفتند كه اميري، سيجستاني و توحيدي از جمله آنها هستند.

فارابي سنتي را تأسيس كرد كه بعد از وي بسي مورد توجه بود و متفكران بسياري راه وي را ادامه دادند. در اين ميان شايد معروفترين متفكر ابن سينا بود. او اين خط تفكر را به صورت خلاقانه اي مطرح ساخت و ديدگاهي را سامان داد كه بر طبق آن جهان با پديده هايي كه به صورت ضرورت و امكان با يكديگر در ارتباط هستند حركت مي كنند. در اين راستا خدا البته يك استثنا است كه يك موجود ضروري و نه موجودي امكاني به حساب مي آيد.

غزالي با اين نظام فلسفي به مخالفت برخاست و اين فلسفه را كه با رويكرد ارسطويي همراه است نكوهش كرد. وي از اين نكته بحث كرد كه اين فلسفه نه تنها با دين ناسازگار است كه در دل خود هم سازگاري و اعتباري را واجد نيست. او به بسط پاره¬اي از مؤلفه هاي تفكر نوافلاطوني پرداخت كه به فلسفه اسلامي نفوذ كرده بودند و اين آموزه ها را مورد انتقاد قرار داد. با اين همه هرچند وي فلسفه را رد مي كرد معتقد بود منطق را به عنوان يك ابزار مي توان نگه داشت. رويكرد غزالي البته تأثيرات بسياري در جهان اسلام گذاشت و فلسفه با حملات غزالي تا قرن نوزدهم ميلادي نتوانست كمر راست كند.
2. فلسفه در اسپانيا و شمال افريقا
يك شاخه غني از فلسفه اسلامي در اندلس و شمال افريقا نضج گرفت. ابن ميمون از نوعي عرفان گرايي دفاع كرد و ابن طفيل و ابن باجه نيز بسي به تفكر عطف توجه نشان دادند. براي اين متفكران فردي كه با خدا در ارتباط است و فردي كه با جامعه در ارتباط است تمايزهايي با هم دارند كه اين تمايز يكي از محورهاي بحث اين انديشمندان فيلسوف به حساب مي آيد. اساس استدلال اين نخبگان اين بود كه افرادي مي توانند با فهم عميقتر از دين به فهم عميقتر از جهان هستي برسند. همين آموزه بود كه اساس تعاليم فيلسوف معروف اندلسي ابن رشد را فراهم كرد و او به نسبت دين و عقل بسي انديشه مي كرد. ابن رشد به صورتي جدي قصد داشت به تاخت و تازهاي غزالي به فلسفه پاسخ گويد و در اين راستا حتي تبيين ابن سينايي از ارسطو را به صورت دقيقتري بيان كرد. او تصريح مي كرد كه راههاي گوناگوني براي رسيدن به خدا وجود دارند كه همه به يك اندازه داراي اعتبارند. راهي كه فيلسوف پي جويي مي كند البته راهي است كه با كاربرد دقيق و نه ناقص عقل محقق مي شود. اين در حالي است كه اعضاي عادي جامعه با پاره اي از تعاليم ظاهري اديان ره به سوي خدا مي برند. در مقابل اين رويكرد ابن سابين از اين نكته بحث مي كند كه فلسفه ارسطويي و منطق آن در تلاش براي فهم واقعيت ناتوان است چرا كه اين نظرات از بيان دقيق وحدت بنيادين واقعيت عاجرند و اين وحدت البته از خداوند ناشي مي شود. از اين جهت ما نياز به شكلي تازه از تفكر داريم تا براي اشاره و اذعان به وحدت عالم قادر و توانا باشد. يكي ديگر از متفكران اين حوزه فرهنگي كه بيشتر به جهت كارهايش در زمينه اجتماع و تاريخ شناخته مي شود ابن خلدون است كه يك نويسنده فلسفي هم به حساب مي آيد. او خلاصه اي جالب توجه از جريانهاي فلسفي پيش از خود در دل جهان اسلام ارائه كرد هرچند كه رويكرد وي به اين جريانها بيشتر محافظه كارانه و اشعري مأب بود.
 شنبه 9 آذر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 275]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن