تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
خرید سوسیس پرکن اصل با گارانتی
تشخیص دیسک و صفحه اصلی از تقلبی (6 راه ساده)
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
ده راهنمایی برای نوازندگان مبتدی یوکللی
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکتهای مهندسی در آلمان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1806697761
![archive](https://vazeh.com/images/2archive.jpg)
![نمایش مجدد: مناظره احمد قابل و قاسم روانبخش در دانشگاه فردوسي مشهد refresh](https://vazeh.com/images/refresh.gif)
مناظره احمد قابل و قاسم روانبخش در دانشگاه فردوسي مشهد
واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: مناظره احمد قابل و قاسم روانبخش در دانشگاه فردوسي مشهد
خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
سرويس: سياسي
جلسه مناظره احمد قابل و قاسم روانبخش در دانشگاه فردوسي مشهد برگزار شد.
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) در اين مراسم كه با عنوان "اصول ارزشهاي انقلاب" از سوي بسيج دانشجويي در آمفيتئاتر دانشكده علوم اداري و اقتصادي دانشگاه فردوسي مشهد برگزار شد، قاسم روانبخش دبير سياسي هفتهنامه "پرتو سخن" با بيان اينكه در مناظره بحث زمين زدن و زمين خوردن نيست، گفت: مناظره يك ميدان تلاش براي كسب حقايق است.
وي افزود: بحث در مورد ارزشهاي انقلاب است كه رهبر ما، امام خميني(ره) بوده و قانون اساسي بعد از آن به تصويب رسيده و اكنون در اختيار ماست و انقلابيون نيز در بين ما هستند و كساني هم كه در اين مسير جان دادهاند و وصيتنامه آنان موجود است.
وي با بيان اينكه براي پي بردن به ارزشهاي انقلاب بايد به چند مرجع رجوع كنيم، گفت: اولين مرجع امام خميني(ره) است كه با رهبري ايشان انقلاب به پيروزي رسيد كه خوشبختانه دفتر نشر امام راحل اولين بيانات ايشان را در صحيفهشان كه ٢٢ جلد است، جمع آوري كرده كه ما بايد به فرمايشات ايشان رجوع كنيم.
روانبخش اضافه كرد: مرجع دوم كه بايد به آن مراجعه كنيم، وصيت نامه شهداست كه خون خود را براي انقلاب اسلامي دادند و در مقدمه قانون اساسي آمده است بيش از ٦٠ هزار شهيد جان خود را در راه انقلاب اسلامي فدا كردند، هرچند اين رقم بيشتر نيز شده است.
عضو هيات علمي پژوهشكده امام خميني(ره) خاطرنشان كرد: بايد ببينيم شعارهاي مردم در هنگام انقلاب چه بوده است كه اين شعارها در مقدمه قانون اساسي آمده است و شعار آنها، استقلال، آزادي، حكومت اسلامي بوده است و اين قانون اساسي كه به رفراندوم گذاشته شد و مردم به آن راي دادند كه البته بعداً شعارها تبديل به استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي شده و مهمترين مانيفست ما، صحيفه امام(ره) است.
وي افزود: مهمترين شاخصههايي كه در انقلاب اسلامي وجود داشته، اسلام است و براي اثبات آن كافي است به صحيفه امام مراجعه كنيم و ببينيم كه معمار انقلاب اسلامي از سال ٤٢ تا ٦٨ در سخنان خود چقدر كلمه "اسلام" را بكار بردهاند.
وي گفت: از مجموعه فرمايشات ايشان كه در نرم افزار صحيفه موجود است، ٣١ هزار و ٥٠٠ مرتبه، امام(ره) كلمه" اسلام" يا "اسلامي" را بكار بردهاند كه اين خيلي عجيب است و هميشه ميفرمودند اسلام بر جمهوري غالب است. اصل محتوا آن است كه ما به دنبال اسلام هستيم و مردم به خاطر اسلام، بچه هاي خود را به جبهه فرستادند.
وي ادامه داد: ايشان فقط ٥٨ مرتبه از "دموكراسي" استفاده كردند كه بسياري از اوقات در مذمت دموكراسي هاي غربي بوده است. همچنين ٤١٥٠ مرتبه "جمهوري" در كلام ايشان گفته شده كه بخشي از آن در پيام به روساي جمهور ساير كشورهاست، پس اصل و مهمترين ارزش انقلاب، اسلام است همان كه مردم در راه آن جان و مال و هستي خود را فدا كردند.
وي ادامه داد: آزادي نيز يكي از ارزشهاي انقلاب اسلامي است كه آزادي در اسلام است كه اين آزادي را در زمان طاغوت نداشتيم. آخرين شاخصه انقلاب اسلامي، خدمت به مردم و عدالت است همان طور كه بعثت پيامبران براي برپايي عدالت بوده است.
به گزارش ايسنا پس از صحبتهاي روانبخش، احمد قابل افزود: اگر اسلام را در قالب چند ارزش عمده كه خلاصه همه اسلام باشد، بگوييم بايد سراغ اولياء الهي برويم.
وي افزود: شعار انقلاب را بايد از همين استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي پيدا كرد؛ چراكه حكومت قبلي وابسته به بيگانه بود و ديكته مسوولان وابسته به كشورهاي بيگانه را مي نوشت. استقلال يعني ديكتاتورهاي عالم به ما ديكته نگويند. آزادي يعني، آزادي بيان و آزادي مثبت. ما آزادي را به عنوان بي بند و باري نميخواستيم پس آزادي يكي از ارزشهاي والاي انقلاب بود.
وي در خصوص "جمهوري" خاطر نشان كرد: حكومت قبلي استبداد سلطنتي مطلقه بود يعني نه مجلس، مجلس بود نه دولت، استقلال داشت و هرچه شاه مي گفت بايد اجرا مي شد و شاه هم از خارج دستور ميگرفت.
اين فعال سياسي ادامه داد: ارزشهاي استقلال، آزادي، حق حاكميت ملي و جمهوري اسلامي را از اصول انقلاب اسلامي ميدانم و اسلام جمهوري اسلامي را با استناد به روايتي در٣ عنوان قول الحق، والحكم بالعدل و الوفاي بالعهد خلاصه ميكنم و در وفاي به عهد پافشاري بيشتري ميكنم كه نقض آن از جانب هيچ كس جايز نيست و خداي سبحان از كسي كه عهدي را نقض كند، نميگذرد.
به گزارش ايسنا روانبخش نيز با بيان اينكه تا اينجاي كار با هم اختلاف نظري نداريم و بايد بر مشتركات تاكيد كنيم، افزود: من از شما سوال مي كنم قانون اساسي را قبول داريد؟ كه قابل در پاسخ گفت: همه قانون اساسي را قبول دارم اما با قرائت خودم و به عنوان اينكه يكي از طرف هاي قرارداد هستم و به عنوان فردي از اين ملت، حق دارم برداشت خودم را از قانون اساسي كه به آن راي داده ام، داشته باشم.
دوباره روانبخش پرسيد: تمام اصول قانون اساسي را قبول داريد؟
قابل در پاسخ تصريح كرد: همه اصول را به عنوان قانون اساسي كشورم قبول دارم؛ حتي اگر به لحاظ نظري و بحثهاي علمي به بعضي از بخشهاي آن اعتقاد نداشته باشم ولي ملتزم به آن هستم.
به گزارش ايسنا احمد قابل در پاسخ به سوال روانبخش مبني بر اعتقادش درباره جدايي نهاد دين از حكومت اظهار داشت: شما ميدانيد كه امروز وقتي در جامعه بشري اين موضوع مطرح ميشود، منظور از نهاد دين، روحانيت و كساني است كه وجه همت آنها تلاش براي كشف معارف ديني است. نهاد سياست نيز به رشته هاي مديريت، علوم سياسي و برخي از رشتههاي حقوق و يا علم اقتصاد كه مربوط به مسائل سياسي و اجتماعي جامعه است، مرتبط مي شود، اما نهاد سياسي به معناي حكومت است و كساني كه حكومت را تشكيل ميدهند.
وي افزود: اگر در نهاد سياسي يك عالم ديني كانديداي نمايندگي مجلس شود، ميگويند نهاد سياست در نهاد دين دخالت كرده است و نهاد دين در نهاد سياست، بلكه اين طور نيست و يك فرد كه عالم ديني است و نماينده مجلس شده است، وظيفهاش طبق قانون تعريف ميشود و اينكه او فقه ميداند و آن كسي كه فقه نميداند در مساله وظايف نمايندگي تفاوتي ايجاد نميكند، ولي جدايي دين از سياست يا بهتر است بگوييم شريعت از سياست يعني كساني مدعي شوند كه شريعت پيامبر(ص) به سياست كاري ندارد. اگر مدعي هستيد من در جايي گفتهام كه دين از سياست جداست، آن را اثبات كنيد كه بزرگترين جايزهاي كه تصور ميكنيد را از من خواهيد گرفت.
وي افزود: قبول دارم كه در متن شريعت ما، بيش از ٩٠ درصد احكام، اجتماعي سياسي است؛ احمد قابل طلبهايست كه مدعي است فقه را ميشناسد و اگر او با اين سابقه تحصيلي كه از سال ٥٠ طلبه است و تا همين امروز، ناروا باشد بر او اگر به كاري غير از كار طلبگي پرداخته باشد. تمام مباحث من، مباحث ديني است و چيزي از نظريه هاي دانشمندان غربي بلد نيستم كه بخواهم بگويم. هرچه دارم، آيات و روايات است و يا مباحثي است كه علماي سلف به همان روالي كه در حوزه مرسوم است، مطرح كردند.
وي ادامه داد: مگر من ميتوانم متن اسلام را ناديده بگيرم و بگويم در اسلام، سياست و مسائل سياسي اجتماعي وجود ندارد؟ اگر فرد ديگري گفته باشد، شما با من اشتباه نگيريد؛ چرا كه در متن اطلاعيهاي هم كه براي اين جلسه بنده را دعوت كردهايد به اشتباه نوشته ايد:" احمد قابل، عضو حزب مشاركت"، اما آن فردي كه عضو حزب مشاركت و عضو شوراي مركزي حزب است، هادي قابل است.
اين سخنان احمد قابل با تشويق دانشجويان همراه شد.
وي ادامه داد: من احمد قابل هستم كه از سال ٧٠ با اختيار خودم لباس روحانيت را كنار گذاشتم و تاكنون عضو هيچ حزبي نبودهام كه البته اين نقص من است. چرا كه من حزب را حزب بازي نميدانم. مگر حزب جمهوري اسلامي حزب بازي بود كه امروز حزب، حزب بازي مي
وي گفت: من كه نمي توانم در يك سخنراني يك ساعته و يا گفتوگوي ٥ دقيقه اي همه عقايدم را بگويم. طبيعي است كه به بخشي از آن مي رسم و به بخشي نمي رسم، اما همه مي دانند كه به شدت ملتزم به اسلام هستم و همه ادعايم در برابر حاكميت اين است كه برخيها برخلاف اسلام رفتار مي كنند و آن را نشان ميدهند. من هيچ وقت نگفتم شما برخلاف دموكراسي غربي پيش ميرويد بلكه گفتهام برخلاف نص صريح اسلام داريد عمل ميكنيد. و هر كسي ادعاي من را شنيده، بر اين اساس شنيده است. هر كس نميخواهد و نميپسندد، ميخواست من را اينجا دعوت نكند. من سه سال است پايم به دانشگاه دولتي نرسيده است.
وي با اشاره به حديثي از امام صادق(ع) گفت: خدا هيچ پيامبري را سلطنت و حكومت نداده است جز ٣ يا ٤ نفركه يكي از آنها حضرت يوسف(ع) بود و پيامبران ديگر فقط رسالتشان اين بود كه بشر را بشارت يا انذار دهند.
به گزارش ايسنا قاسم روانبخش در پاسخ به اظهارات احمد قابل با بيان اينكه اولاً چه كسي گفته است نهاد دين به معناي روحانيت است؟ گفت: شما اين معنا را در كدام كتاب لغت ترجمه كردهايد؟ شما گفتيد من گفتهام نهاد دين از نهاد حكومت جداست، اما مقصود خود دين نبوده است. اما اگر مقصود شما روحانيت بوده است، خود امام (ره) ميفرمايند اسلام بدون روحانيت مانند كشور بدون طبيب است و اسلام بدون روحانيت نميشود چون اسلام با روحانيت عجين است و روحانيت معلم احكام اسلام است.
وي افزود: چرا كه اگر اسلام با روحانيت عجين نباشد، ممكن است اسلام به اسلام كساني مانند منافقين تبديل شود كه بخاطر جدايي از روحانيت با اينكه ابتدا مبارز بودند اما منحرف شدند. كسي شما را متهم نميكند كه اسلام را قبول نداريد؛ چرا كه اسلام يك مكتب جامع است و تمام امور را به دست گرفته است و اسلام براي فرد، خانواده و حتي حكومت برنامه دارد، اما اينكه شما گفته ايد حق حاكميت با مردم است، اين با اصل ٥٦ قانون اساسي كه حاكميت مطلق بر جهان را از آن خدا مي داند، تناقض دارد؛ چرا كه فقهاي جامع الشرايط در مجلس خبرگان نميتوانستند در قانون اساسي اصل متناقض بگذارند و اينكه حاكميت مطلق از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت خويش حاكم ساخته است. در اين سخن هيچ تناقضي وجود ندارد؛ چرا كه حاكميت ملي در طول حاكميت مطلق الهي است.
وي گفت: بنابراين ولايت مطلقه فقيه علاوه بر اختيارات اصل ١١٠ از جانب خدا ولايت دارد. ولي فقيه براساس اصول اسلامي حاكميت دارد و ولايت آن، ولايت مطلقه است و با حاكميت ملي نيز منافاتي ندارد و ما با حاكميت ملي نيز مخالفتي نداريم؛ چرا كه معتقديم حق ملت است و ٢/٩٨ درصد از مردم به جمهوري اسلامي راي دادهاند و همين قانون اساسي را نيز به راي مردم گذاشتند.
احمد قابل خاطرنشان كرد: شما بحث اسلام منهاي روحانيت را مطرح ميكنيد در حالي كه من خودم روحانيام و خانوادهام، يك خانواده روحاني بوده و هستند. من اگر لباس را كنار گذاشتم، ذرهاي از مسيري كه طي كردهام، پشيمان نيستم و هميشه پدرم را دعا ميكنم كه اين راه را پيش پاي من نهاد و به آن افتخار ميكنم، پس نمي توانم اسلام را منهاي روحانيت بخواهم.
وي ادامه داد: افتخار مي كنم محقق علوم ديني هستم. يك ذره انصاف داشته باشيد، انصاف اين است كه من جز خدا، پيامبر(ص) و علي(ع) به هيچ كس ديگري دل نبستم.
قاسم روانبخش در پاسخ به احمد قابل گفت: اينكه شما روحاني هستيد و خانواده شما روحاني هستند، روحاني بودن افتخار نيست؛ چون امام فرمودند خون دلي كه پدر پيرتان از همين افراد (روحانيون متشرع نما) خورد از هيچ كسي نخورد و كوزه مصطفي مرا وقتي كه در مدرسه فيضيه آب مي خورد، همين ها آب مي كشيدند.
وي افزود: صرف اينكه كسي روحاني است و لباس بر تن دارد، براي ما ملاك نيست؛ بلكه روحاني زماني افتخار است كه ويژگيهايي كه بايد، داشته باشد.
انتهاي پيام
چهارشنبه 6 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 652]
-
گوناگون
پربازدیدترینها