تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دو خصلت است كه هيچ كار خوبى بالاتر از آن دو نيست : ايمان به خدا و سود رساندن به...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815541202




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

«ارتباط کیش اوستائی با دانش اخترشناسی و نتایج جغرافیائی حاصل از آن»


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: بطوری که می دانید واژه «آفتاب» مرکب از دو بخش است. پیشوند «آف» در زبان اوستائی به معنی جسم « داغ و نورانی» است. و پسوند «تاب» به مفهوم «پیچ و خم» یا حرکات موجی داشتن می باشد. همچنین واژه ی «مهتاب» نیز مرکب از دو بخش است. یکی پیشوند «مه» به معنی جسم نورانی و زیبا و دیگر پسوند «تاب» به همان مفهومی که قبلاً گفته شد. بنابراین به این نتیجه می رسیم اضافه تر از5000 سال قبل از آنکه دانشمندان غربی به خاصیت حرکت موجی نور پی ببرند، اجداد فرهیخته ما به آن پی برده و این خاصیت از انرژی نور را بنام «تاب» مسمّی ساخته بودند. و غربی ها فقط با ترجمه دقیق و ماهرانه و دقت در معنی «آفتاب» و «مهتاب» و با استفاده از جهالت، حماقت، تعصب و خیانت ما نسبت به میراثهای کهن و اجدادیمان، آن را بعنوان کشف برجسته در علم فیزیک قلمداد کرده و به خودشان اختصاص داده اند.
نمونه دیگر، اصطلاح عربی «اصطرلاب» (استرلاب) است .این عبارت صورت تغییر یافته و معرّب واژه ( استره یاب) اوستائی می باشد؛ که مرکب از دو واژه « استره » در زبان اوستائی معادل با همین واژه «ستاره» در زبان دری امروزی است که در گنجینه سر به مهر گویش اوستائی یعنی لهجه هزاره گی با همان تلفظ اصیل و قدیمی آن یعنی « استره » تلفظ می شود. به هر حال مفهوم کلّی عبارت فوق ستاره یاب یا وسیله ای که برای پیدا کردن و سنجیدن ارتفاع و فاصله ستاره گان به کار می رود؛ می باشد.


«ارتباط کیش اوستائی با دانش اخترشناسی و نتایج جغرافیائی حاصل از آن»
از نگاه پژوهشگران باستان شناس و مورخین مدنیّت شناس، آریانا نخستین کانون بشری در سرتاسر آسیای میانه و جنوبی، و پنجمین مرکز تمدن های هفتگانه دنیا به شمار می رود؛ که تحت عنوان «تمدن اوستائی» در جهان مشهور و معروف است. سرسلسله این مدنیت درخشان شخصیت عالم و دانشمند بزرگ یعنی «زرتشت بلخی» می باشد. که در علومی همچون فلسفه و ستاره شناسی تبهّر خاصی داشت. و بر اثر همین برجستگی های علمی و ویژه گی های شخصیتی اش بود که زرتشتیان از او بعنوان پیامبر آئین زرتشتی یاد می کنند.
در تمام ادوار کهن و حتی تا به امروز اساس حیات فردی، زندگی اجتماعی و بقای دولت ها و تمدن ها را سبک زندگی و معیشت زراعتی تشکیل می داده به طوری که بدون آن ادامه حیات بشر و پایداری نظامهای سیاسی غیرممکن و محال است. هر نظام سیاسی و هر کشور و سرزمین بدون فعالیت زراعتی غیر ممکن است که دارای استقلال باشد. پایه ها و اساس زراعت نیز بر شناخت زمان و مکان استوار است. و شناخت زمان و مکان نیازمند کسب معلومات در باره عوامل بوجود آورنده زمان و مکان می باشد. و نتیجه این شناخت و کسب معلومات پیدایش علوم و دانش است که جغرافیا یکی از این دانشها می باشد. قدمت و دیرینگی این علم را بدون شک باید همزمان با پیدایش خلقت و فعالیت بشر در کره زمین دانست که خود فرصتی دیگر می طلبد
جغرافیه یعنی مطالعه سطح زمین به عنوان فضایی که جوامع انسانی در آن زندگی می کنند. و هر گاه عنصر انسان از این تعریف برداشته شود، عرصه فعالیت برای زمین شناسان و هنگامی که عنصر زمین برداشته شود مجال صحبت برای جامعه شناسان مهیّا می گردد. بعبارت دیگر دانش جغرافیا حلقه اتصال بین اجتماعیات و طبیعیات است. و در عین حال که خود عرصه ای مستقل و مشخص دارد از کمک سایر علوم وام می گیرد و بوسیله ثمرات و نتایج خود به آنان مدد می رساند. و دانش ستاره شناسی و به قول عربها علم نجوم یکی از آن دانشهایی است که همزاد و مکمّل جغرافیا می باشد. و بشر را در شناسایی مکان و زمان کمک و راهنمائی کرده است. چرا که شناختن زمان از موقعیت مطلق و منطقه استقرار آن مکان در ارتباط با موقعیت و مرکزیت خورشید محاسبه می گردد.
شناخت وقت و زمان در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی و فعالیتهای اقتصادی – اجتماعی، سیاسی و نظامی و حتی فرهنگی و مذهبی نوع بشر نقش موثر و حیاتی داشته، دارد و خواهد داشت. و تمدن اوستائی نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. چرا که هم بدلیل ساختار زندگی متکی بر زراعت و هم بدلیل حاکمیت ایدئولوژی و آئین مهرپرستی که اساس آن را فلسفه احترام به روشنی، نور و هدایت و تنفر از سیاهی، تاریکی ظلمت و گمراهی شکل می دهد، باعث شد تا جامعه آریانای کهن به شناختن وقت و زمان همّت کنند. تا در بر پایی و برگذارنمودن مراسم، جشنها و اعیاد مذهبی سر وقت دست بکار شده و هرکدام را بدون اتلاف وقت در زمان معین انجام دهند. تا موجبات خشنودی ایزد ایزدان و اهورامزدا را کسب کرده و به بهشت مینوئی و جاودان دست یافته و از خشم اهریمنان و دژخیمان و تباهی و سقوط در دوزخ نجات یابند. محصولات فراوان داشته باشند و درپیشگاه ایزدان قربانی کرده و او را خشنود سازند.
به این ترتیب برای اینکه بفهمند طلوع صبحگاهان و غروب شامگاهان دقیقاً چه وقت است؟ زمان کشت و کار کی فرا می رسد؟ هنگام نوروز بهاری و آغاز زندگی و حیات چه موقع است؟ و مراسم نوروز پائیزی و شب یلدا چه وقت از راه می رسد؟ تا با برپائی جشنها و انجام پایکوبیها، انجام دعا و نیایش و اهدای قربانی و بخشش از گزند ددمنشیهای اهریمن سرمای سوزان و شبهای طولانی زمستان در امان روشنائی و گرمای شعله های آتش که سمبل نور، گرما، آفتاب روشنائی و هدایت استبسر برده و با رسیدن فصل بهار و آغاز سال نو و شروع زندگی جدید نوروز بهاری را به شکرانه خلاصی از فصل سرما با سر دادن سرودها و آوازها و برپائی جشنها و تقدیم هدایا و تحفه هائی از باقیمانده محصولات سال قبل در قالب هفت سین، هفت شین وهفت میوه و به امید داشتن سال نیکو و سرشار از برکت به استقبال آن رفته و شکر آن را بجای آورند؟






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 106]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن