تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):خداوند روزه را واجب كرده تا بدين وسيله دارا و ندار (غنى و فقير) مساوى گردند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815423568




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگاهی به رمان تصادف شبانه نوشته پاتریك مودیانو


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق:


شخصیتی كه برای یافتن گمگشته.اش، شهر را زیر پا می.گذارد! گمگشته او در ظاهر یك فرد است، اما در اصل او به دنبال گذشته فراموش شده و هویتش می.گردد....
پرسه.زدن شبانه در شهری بیدار
تنهایی و شهر ریشه پرقدرتی در ادبیات مدرن دارند. اصلا تنهایی شاید اصلی.ترین و مهم.ترین مضمون در ادبیات و مشخصا رمان باشد.
از داستایوفسكی، چخوف، كافكا و پروست گرفته تا نویسندگان جدیدتری (برای ما) چون موراكامی، آستر و یون فوسه چه می.ماند اگر تنهایی را كم كنیم؟ آنچه سبب پدید آمدن چنین آثاری شدند، درك وجه تراژیك زندگی انسان مدرن و حلول آن در تنهایی است، اما آن بستری كه این تنهایی را معنایی مدرن و ویژه می.بخشد، شهر است. شخصیت.های داستایوفسكی و آستر یكی در دورانی كه شهر در حال بالغ شدن است و دیگری در دوران شهر پست مدرن و اوج مراودات شهری همه پرسه زنانی هستند كه تنهایی در زندگی شهری آنها را دچار بحرانی وجودی كرده است.


با درك و دریافت چنین مضمونی و تحویل پیچیدگی.های خاص آثار همه این نویسندگان به چنین الگوی عمده.ای می.توان به مفهوم پرسه زن (فلانور) در ادبیات رجوع كرد؛ این مفهوم را شارل بودلر شاعر و منتقد، به.طور مبسوط به آن اشاره كرده است در واضح.ترین و مختصرترین تعریف می.توان در مقدمه كتاب كیت تستر با عنوان فلانور(1994) پیدا كرد: فلانور، مردی است كه در فلانری flanerie؛ (قدم زدن) افراط می.كند و فلانری همان فعالیت فلانور است. فلانو كسی است كه در شهر ظهور می.كند و آن را رصد می.كند. از خیلی جهات فعالیت او شبیه به فعالیت كارآگاه خصوصی است اما كسب اطلاعات او وجهی درونی دارد.
در واقع كارآگاه به واسطه سوالی عینی و مساله.ای بیرونی شهر را می.چرخد و به مفهوم آن دست می.یابد، اما پرسش فلانور پرسشی شخصی و وجودی است و گاه تنها یك مواجهه است، مواجهه.ای از سر استیصال و پوچی. این مضمون و شخصیت در سینمای معاصر كشورهای توسعه یافته هم بسیار استفاده شده، تعقیب.كننده (كه هنوز هم به جرأت می.توان آن را بهترین فیلم كریستوفر نولان دانست)، كافه لومیر اثر هوشیائو شین، یا اكثر آثار ویم وندرس دارای چنین شخصیت.هایی هستند.

رمان تصادف شبانه اثر پاتریك مودیانو با ترجمه حسین سلیمانی.نژاد كه نشر چشمه آن را به چاپ رسانده نیز دارای چنین شخصیتی است.
شخصیتی كه برای یافتن گمگشته.اش، شهر را زیر پا می.گذارد! گمگشته او در ظاهر یك فرد است، اما در اصل او به دنبال گذشته فراموش شده و هویتش می.گردد. پرسه زن ما در این رمان به مانند كارآگاه.های خصوصی به دنبال یك فرد مشخص (ژاكلین بوسرژان) شهر را زیر پا می.گذارد.


ژاكلین كسی است كه در یك شب با خودرواش با مرد تصادف كرده و حالا مردی در پی اوست، چرا كه این تصادف برای مرد امكان بازشناسی خاطراتی از گذشته را ایجاد كرده است. امكان یادآوری، انگار كه این قطع و تصادف برای او تولید معنا كرده و تمام از یاد رفته.ها و خلا ذهنی او را در رابطه با خود پر كرده. مرد به سمت ژاكلین كشیده می.شود و این گشت در پاریس یعنی افتادن در كافه.ها و هتل.ها، گشتن در محله.ها و مغازه ها، آرام آرام این مرد تبدیل به كارشناس شهر می.شود، تبدیل به نقشه.ای ناطق و زنده از شهر.
آنچه این دو انسان را به هم می.رساند اتفاق و مناسبتی تكراری است. اساسا الگوی داستانی تصادف شبانه الگویی آشنا و كلیشه.ای است.

این.كه یك تصادف ساده تبدیل به یك سلسله دگرگونی.های مهم و معنادار می.شود حكمت و نگاه تازه.ای را نمایندگی نمی.كند، آنچه این اتفاق و داستان مودیانو را دوست داشتنی می.كند همین پیوند تصادف به هویت، میل و كوچ از تنهایی به ارتباط است.
این تصادف است كه مرد داستان را تبدیل به یك فلانور حرفه.ای و با هدف می.كند و در نهایت منتهی به یافتن می.شود. در واقع وقفه.ای در لابه لای غبار شهر، باعث وضوح می.شود.


سرگشتگی را بریده، معنا را بازسازی می.كند، در متن از زبان مرد آمده: تصادف آن شب به موقع اتفاق افتاده بود. احتیاج به شوك داشتم تا از این رخوت بیرون بیایم. دیگر نمی.توانستم به راه رفتن توی مه ادامه دهم... یا كمی جلوتر در تحلیل تأثیر همین اتفاق در خود می.گوید: حالا می.توانستم تمام آن سال.های سپری شده را از بالا و بدون ترس نگاه كنم. انگار كس دیگری غیر از من نگاه ژرفی به زندگی.ام می.انداخت یا رادیوگرافی خودم را روی صفحه روشنی می.دیدم.
آنچه از شهر در زندگی پیش از تصادف ظهور كرده است، كاری است كه اساسا شهرهای مدرن با دید انسان می.كنند. در شهر مدرن انسان.ها در نمای درشت یكدیگر را می.بینند. چشم.اندازی وجود ندارد، افق.ها كوتاه و البته جزئیات زیاد است.

شهر پدیده ارتباط.های نزدیك و برخوردهای درشت است. تأملات شهری فضایی مه آلود و گرفته دارند، نه چشم.اندازهایی وسیع و گسترده.برای همین است كه از درون ادبیات شهری جین آستین بیرون نمی.آید، فضای تیره با هزارتوی پر جزئیات مارگارت دوراس یا خرده بینی.ها، محله.ها و خانه.های كوچك و ساده ریموند كارور شكل می.گیرد. ناچاری و بحران وجودی انسان شهری دقیقا از همین فضای خفه و شلوغ شهر جدید بیرون می.آید.
به همین سبب است كه مرد در یكی از صفحات انتهایی رمان می.گوید: احساس می.كردم آدم بدون چشم انداز، آدم محرومی است. یك جور آدم علیل. اما حالا او با كشف سیر زندگی.اش و كشف آن دیگری كه در جستجوی.اش شهر را زیر پا گذاشته و شناخته، چشم.انداز را می.یابد هر چند در تخیل، هر چند در ذهنی كه پرسه زن شهر در آن خانه دارد.


تصادف شبانه یك نمونه دیگر از نسبت پیچیده نویسندگان جدی مدرن با شهر است، این نسبت تركیبی جذاب و روایتمند است از ناگزیری و گریز زدن، عشق و هراسیدن، خانه و كلافگی از آن، نویسنده مدرن عاشق شهر است، عاشق معماری آن و ظرافت هایش، اما در عین حال با تلخی به نظام آن می.نگرد و بی.افقی جاری.اش را بازسازی می.كند. او به شهر تعلق دارد؛ اما در عین حال گاهی در روایتش احساس عدم تعلق به روشنی فهم می.شود.








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 350]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن