واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: يادداشت اصولگرايان در كدام مسير گام بر مى دارند
حميد رسايى
رهبر معظم انقلاب اسلامى براى چندمين بار در سال هاى اخير با صراحت تمام و متفاوت با تمام دوره هاى قبل در بيانات خود از دولت نهم حمايت خاص و ويژه كردند و حتى در ديدار اخيرشان با كارگزاران حج، ضمن انتقاد از برخى رفتارها و ادبيات بكار رفته درباره دولت نهم، از غضب الهى سخن گفتند كه براى همه ما هشدارآميز بود. از آن روز تا كنون همواره اين سئوال كه مخاطب سخنان رهبرى چه كسانى بودند مرا به فكر واداشت. رهبرى انقلاب در آخرين بياناتشان در باره دولت نهم فرمودند: وقتى رحمت الهى براى ما پيش خواهد آمد كه مواظب و مراقب خودمان باشيم؛ مراقب حرف زدنمان، مراقب اقدام كردنمان، مراقب تبليغاتمان. اين فضاى بى بندوبارى در حرف زدن، در اظهارات عليه دولت، عليه كى به خاطر اغراض، اينها چيزهايى نيست كه خداى متعال از اينها به آسانى بگذرد. آن وقت كسانى خطا مى كنند، خداى متعال «و اتقوا فتنه لاتصيبن الذين ظلموا منكم خاصه»، بله اين جورى است، بعضى از ظلم ها، بعضى از كارها هست كه نتيجه و اثر آن، دامن همه، نه فقط دامن آن ظالم را مى گيرد، بر اثر رفتار يك عده اى كه در گفتار خودشان، در عمل خودشان، در قضاوت خودشان ظلم مى كنند. بايد مراقب اين چيزها بود.
سؤال اين يادداشت حاضر اين است كه آيا ما اصولگرايان مخاطب سخنان عتاب آلود رهبر انقلاب نبوديم براى پاسخ به اين سؤال بايد مقدماتى را بيان كرد كه در پى مى آيد: اصولگرايى و اصلاح طلبى از جمله واژگانى اند كه در سال هاى پس از دوم خرداد ۷۶ وارد ادبيات سياسى كشورمان شدند. شيوخ اصلاح طلب هر چند در تعريف واژه اصلاح طلبى نتوانستند به وحدت نظر برسند، اصولگرايان اما از همان ابتدا در تعريف اصولگرايى به نقطه مشتركى رسيدند و در ظاهر و باطن چاره اى جز پايبندى به آن نداشتند. اصولگرايى را در يك كلمه بايد «تكليف گرايى» معنا كرد. به همين دليل هيچ اصولگرايى را نمى يابيم كه براى رفتار خود پشتوانه تكليفى آماده نكرده باشد. حتى آنها كه با انگيزه هاى سياسى، حزبى يا شخصى وارد ميدانى مى شوند به دليل غلبه اين تعريف، رنگ تكليفى به كار خود مى دهند والا اقدام آنها در تناقض با اصولگرايى به حساب خواهد آمد.
اما مهم تر از تعريف اصولگرايى، اين نكته است كه چه كسى براى اصولگرايان تكليف را تعيين مى كند، مردم يا رأى اكثريت احزاب و گروه هاى سياسى شخصيت هاى اصولگرا و آنها كه سابقه اى ديرينه در اين ميدان دارند فراكسيون هايى كه به اين نام تشكيل شده اند كدام يك واقعيت اين است كه هيچ يك از اينها قدرت و مشروعيت تعيين تكليف براى نيروهاى جريان اصولگرا را ندارند و به تعبير دقيق تر هيچ يك از اين عوامل، قدرت اقناع نيروهاى اصولگرا را ندارد. تنها عاملى كه در اين زمينه مى تواند نقش آفرين باشد، در دوره حضور امام معصوم (ع) شخص ايشان است و دردوره غيبت امام معصوم (ع) بر اساس مبانى و دستوراتى كه از ايشان به ما رسيده، جايگاه ولايت فقيه است. اشارات رهبرى نقطه اشتراك جريان اصولگرايى است.
با اين تعريف مشترك اما همچنان شاهديم كه جريان اصولگرايى در مواقعى به وحدت نظر نمى رسند و هر يك باز هم با استناد به همان مبناى تكليف گرايى، مسيرى را به عنوان تكليف خود بر مى گزينند ! به نظر مى رسد اين اختلاف در برخى موضوعات امرى اجتناب ناپذير و البته در مواقعى نيز امرى تعجب آور است!
واقعيت آن است كه رهبرى معظم انقلاب به دليل برخى شرايط اجتماعى و يا بنا بر مصالحى كه تشخيص مى دهند، در خصوص برخى از موضوعات جامعه اسلامى به صراحت اعلام نظر و رأى نمى كنند بلكه با بيان برخى ويژگى ها و ملاك ها، تشخيص مصداق را به كسانى كه رأى ايشان برايشان مبناست واگذار مى كنند. در اين مواقع به دليل اين كه هر يك از ما مصداق سخن ولى امر را چيزى مى دانيم، به صورت طبيعى به اختلاف نظر خواهيم رسيد. مثال بارز و روشن آن انتخابات رياست جمهورى دور نهم بود كه هر كانديدايى تكليف خود را و هر مجموعه اى نيز يكى از كانديداها را مصداق امارات ها و نشانه هاى رهبرى و تكليف را در حمايت از او مى ديد. اين موارد را بايد از جمله اختلافات اجتناب ناپذير دانست و البته خوش به حال آنها كه با شناخت دقيق و بدور از هواها و هوس هاى نفسانى و تمايلات حزبى، سعى مى كنند تا مسير فرامين رهبرى را درست تشخيص دهند.
در مقابل اما مواقعى را مى بينيم كه رهبرى معظم انقلاب به دليل فراهم بودن شرايط اجتماعى و يا بنا بر مصالحى كه تشخيص مى دهد، در خصوص برخى از موضوعات جامعه اسلامى به صراحت اعلام نظر مى كند و مشخصاً مصداق يك موضوع را بيان مى كند و حتى براى تحكيم اين رأى، به بيان دلايل آن مى پردازد و بديهى است كه در اين مواقع، اقتضاى اصولگرايى اطاعت بدون چون و چرا را مى طلبد. اتحاد جريان اصولگرايى در موضوعاتى همچون پرونده انرژى هسته اى، مبارزه با رژيم صهيونيستى، عدم رابطه با امريكا يا كار و تلاش و خدمت بى منت براى مردم و ترجيح آن بر بازى هاى حزبى و سياسى و.// مثال روشنى براى اين فرض است.
اما آيا جريان اصولگرايى و مشخصاً ژنرال هاى اين جريان، در برابر تمام مصاديقى كه از سوى رهبرى با ادبياتى روشن و شفاف بيان شده است، همين گونه عمل كرده اند سوگمندانه بايد گفت كه در مواردى اختلاف موجود در جريان اصولگرايى بر اساس تعريفى كه ذكرشد، هيچ مبناى شرعى و انقلابى ندارد، بلكه از جمله موارد تعجب آور در اين جريان به حساب مى آيد. نمونه آن را در نوع برخورد با دولت نهم مى توان يافت. اين سخن هرگز به معناى مبرا دانستن دولت نهم و شخص آقاى احمدى نژاد از برخى اشكالات و انتقادات نيست، اما آيا اصولگرايان در برخورد با دولت نهم و بويژه در مواقعى كه دولت نياز به حمايت خاص داشته است، بر اساس همان جهت گيرى تبيين شده از سوى رهبرى گام برداشته اند اگر چنين است، پس خطاب خاص رهبرى در ديدار هفته دولت و يا آخرين نماز جمعه ايشان و بويژه در ديدار با كارگزاران حج و آن سخنان عتاب آلود چه كسانى بودند !
به يقين اصولگرايان بنا برهمان تعريف پذيرفته شده تكليف گرايى و تعداد كمى از اصلاح طلبان يقيناً مخاطبان اصلى سخنان رهبرى هستند. با اين حساب بايد ديد كه اصولگرايان در گام هاى پيش رو چگونه رفتار خواهند كرد.
يادمان نرود كه رهبرى انقلاب خطاب به ما فرمودند: ما بايد حقيقتاً مرز دوستى و دشمنى را مشخص كنيم. امروز كسانى با هم مقابله و معارضه مى كنند كه به اصل اسلام، به حاكميت اسلام، به برخاسته بودن دولت از دين، يعنى اتحاد دين و سياست، به اصول مبنايى قانون اساسى، مثل اصل چهارم و پنجم و مسأله ولايت فقيه و ديگر چيزها حقيقتاً معتقدند، اينها با همديگر سر جزئيات و قضاياى كوچك، آن چنان معارض هايى مى كنند و آن چنان جنجالى عليه هم راه مى اندازند كه دشمنى هاى اصلى در حاشيه امن و دشمن هاى اصلى در سايه قرار مى گيرند. دشمن هاى اصلى چه كسانى اند آن كسانى كه با اصل نظام اسلامى مخالفند. بزرگترين نعمت خدا، وجود اين نظام است و بزرگترين معروف، دفاع از اين نظام است، اين بزرگترين كارى است كه بايد انجام بگيرد.
عده اى براى مقابله با اين نظام كمر بسته اند، چه از راه نظريه پردازى، چه از راه تبليغات سياسى و موذى گرى هاى گوناگون و دارند در نظام خدشه وارد مى كنند. مسئله آنها، انتقاد به نظام يا به مسئولان نظام نيست، از نظر آنها انتقاد، وسيله اى براى نابود كردن خود نظام است، كسانى كه اهل فهم و درك موقعيت هستند، اين را به روشنى مى فهمند و بايد بفهمند.
* نماينده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى
سه شنبه 28 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 73]