تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):خدايا به تو پناه مى برم از اين كه باطل را بر حق ترجيح دهم.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804700175




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دكان مدعيان مهدويت همچنان باز است


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: گاهي اوقات افراد روشنفكر و فرهيخته سؤال مي كنند : ميرزا علي محمد باب كه داراي هيچ گونه سابقه درخشاني نيست و از سواد و معلومات كافي هم برخوردار نبود و خصوصيات و وضعيت خانوادگي وي هم هيچ گونه قرابت و سنخيتي با وجود مقدس ائمه اطهار (عليهم السلام ) نداشته چگونه توانسته است عده اي را به دور خود گرد آورد تا بدان حد كه حاضر به فداكاري درراه وي شوند؟ پاسخ اين سؤال اين است كه : همواره عده اي از جهالت و غفلت مردم سوء استفاده نموده و با سياه نمائي شرايط اجتماعي موجودو نفي حقايق ، براي خود جايگاه موجه و مقدسي دست و پا مي كنند و به اين ترتيب عده اي را مجذوب خود مي نمايند . اگر در يكصد و شصت سال پيش به علت عدم وجود رسانه هاي گروهي ، مردم جاهل و نادان فراوان بودند ، با كمال تآسف مشاهده مي كنيم در عصر ارتباطات و عصراتم و عصر فضا ، هنوز بازار مهدوي پروري و امام زمان قلابي درست كردن ، گرم است .


«سامر ابوقمر» (نامي كه براي رهبر گروهك جندالسماء مطرح شده است) در زمان رژيم صدام حسين به «همكاري خاص» با حزب بعث فراخوانده شده است. وي سپس از سوي اين حزب به درون زندان مي رود تا ضمن جمع آوري اطلاعات از زندانيان، زمينه اغفال آنان و سپس راه اندازي يك فرقه مذهبي را فراهم نمايد.
سامر ابوقمر بعد از مدتي كه در زندان هاي عراق- براي اجراي برنامه هاي خاص- سپري مي كند، بيرون مي آيد و با استفاده از همان زندانيان آزاد شده و خانواده هايشان اولين هسته گروه جندالسماء را تشكيل مي دهد.
وي پس از سقوط صدام حسين در فروردين 1382 مدتي ناپيدا بود ولي بعد مشخص شد كه در منطقه اي بين نجف و كربلا موسوم به «الزرگه» مشغول سازماندهي دوعشيره اي است كه اكثر اعضاي آن روابط فعالي با رژيم صدام حسين داشته و اينك نيز با بقاياي حزب بعث عراق در ارتباط هستند. وي در بين آنان با همان «چهره مقدس» زندگي مي كند و در اين مدت كتاب «قاضي السماء» را به رشته تحرير درمي آورد.
وي در اين كتاب خود را «شيعه خالص» معرفي مي كند و در عين حال در آن همه اعتقادات شيعه راجع به امام زمان(عج) و حتي اينكه امام زمان فرزند حضرت امام حسن عسكري(ع) است را كاملا مردود مي شمرد و در ادله فراوان و متقن شيعه در اين خصوص خدشه وارد مي كند. وي در كتاب خود علم ائمه راجع به امام بعد از خود را نفي و آن را مختص به خدا مي داند. او جعفر كذاب را «جعفر زكي» معرفي نموده و نواب اربعه حضرت ولي عصر(عج) را تخطئه مي كند و نيابت آنان را مردود مي شمرد.
سامر ابوقمر پس از نفي اعتقادات اصيل شيعه مدعي مي شود كه خود او «امام زمان» است! وي خود را فرزند بلافصل اميرالمومنين(ع) و فاطمه زهرا(س) معرفي مي كند و مدعي مي شود كه نام حقيقي او «علي بن علي بن ابيطالب» است و برادر امام حسن و امام حسين -عليهما السلام- مي باشد كه در زمان حيات صديقه طاهره، بصورت نطفه اي به آسمان برده شده و در آنجا منجمد گرديده و سپس در اين زمان در رحم مادر (دوم) او «امه السودا» قرار داده شده و او متولد گرديده است!
او در كتاب خود با اهانت به سلسله مراجع عظام تقليد از شيخ طوسي (رحمه الله عليه) تا مراجع فعلي، آنان را منحرف و «مهدور الدم» معرفي مي نمايد. كتاب «قاضي السماء» كه در حدود 600 صفحه تنظيم شده، توسط عناصر بعثي چاپ و توزيع گرديده است.
سامر ابوقمر در منطقه «الزرگه» نقطه اي را انتخاب كرده و منزل بسيار بزرگ و مجللي را در زيرزمين -به گونه اي كه به كاخ شباهت بيشتري دارد- احداث مي كند و شروع به فعاليت دوگانه اي مي نمايد. او از يك سو مراسم خاص مذهبي كه به رفتار دراويش شباهت هايي داشته راه مي اندازد و بعنوان «امام زمان» از دو قبيله يادشده و عناصر ديگري كه اغفال شده اند، بيعت مي گيرد و از آنان مي خواهد در راه او سختي ها را تحمل نمايند . سامر ابوقمر دو دفتر در نجف با عنوان «الترويج الي ظهور الحجه» داير مي كند. يكي از اين دو دفتر در محله «حي الميلاد» و ديگري در شارع الرسول قرار داشته است. پليس عراق با مراجعه به اين دفتر متوجه مي شود كه اين «خانه تيمي» است. بر همين اساس افراد آن كه 25 نفر بوده اند را دستگير مي نمايند و در بازرسي از اين خانه به مقاديري سلاح هم دست پيدا مي كنند. عناصر دستگيرشده در بازجويي هاي اوليه عنوان مي كنند كه «متعلق به امام زمان هستند و هر روز او را مي بينند». آنان آدرس محل سكونت سامر ابوقمر را به پليس عراق مي دهند. پليس سپس با شناسايي رئيس دفتر يادشده وي را احضار مي نمايد. وقتي وي با پليس مواجه مي شود خود را «سيد رسول...» معرفي كرده و مي گويد كه فرزند يكي از مجتهدان نجف است و سپس اضافه مي كند كه: «من ديشب خدمت امام زمان (منظور ابوقمر) بودم. وي به من مشخصات شما و اتاق و ميز شما را داد و گفت فردا او را مي بيني سلام مرا به او برسان و بگو تو يكي از سربازان من هستي و بايد براي ظهور من تلاش كني.»
رئيس پليس نجف وي را نصيحت مي كند و از او مي خواهد از اين حرف ها دست بردارد ولي او قبول نمي كند و ادامه مي دهد: «امام زمان آماده ظهور است و ما بايد موانع را رفع كنيم. اين مراجع فساق و فجارند بايد آنها را بكشيم تا امام زمان ظهور كند»!
پليس نجف در بازجويي از افراد دستگيرشده متوجه مي شود كه آنان قصد دارند در روز هشتم محرم به نجف حمله نمايند و در نظر دارند با استفاده از امكانات حرم حضرت اميرالمومنين(ع) كار خود را گسترش دهند. يكي دو نفر از اعضاي پليس از دستگيرشدگان مي خواهند كه جاي «امام زمان»! را به آنان نشان دهند.

بعد وارد منطقه محل سكونت رهبر گروه «جندالسماء» مي گردند و مشاهده مي كنند كه در يك سالن نسبتا بزرگ فردي در ميان ايستاده و عده اي دور او مي چرخند و به تكرار مي گويند: «بايعتك يا حجه ».

اما دوام نیافتند ونابود شدند بوسیله دولت







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 124]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن