تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 24 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نشانه توبه كننده چهار است: عمل خالصانه براى خدا، رها كردن باطل، پايبندى به حق و...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1852766791




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌هاي روزنامه‌هاي صبح


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌هاي روزنامه‌هاي صبح روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه گزيده برخي از آنها در ذيل مي‌آيد. آفتاب يزد روزنامه آفتاب يزد در سرمقاله امروز خود با عنوان "از بزدلا ن خارجي هم بگوئيد!" آورده است: مهمترين گزارش البرادعي در مورد پرونده هسته‌اي ايران منتشر شد. اين گزارش نيز براساس عرف رايج در عرصه اطلا ع رساني كشورمان، به گونه‌اي منعكس شد كه بخش‌هاي منفي آن بسيار كم رنگ نشـان داده شـود. امـا بـدون ترديد گزارش اخير– عليرغم برخي نكات ترديد برانگيز و بهانه ساز آن – يك پيروزي براي ملت ايران محسوب مي‌شود. در اين سند مهم بين المللي، بسياري از ادعاها در خصـوص انحـراف برنامه‌هاي هسته‌اي ايران به سوي اهداف نظامي، تكذيب شده و همچنين رفتار ديپلماتيك ايران و همراهي با مجامع بين المللي مورد تاكيد قرار گرفته است. موضع‌گيري البرادعي، علاوه بر پيروزي براي ايران، يك درس براي ديپلمات‌هاي ايراني است. زيرا اين گزارش نشان داد برخلاف دهه‌هاي گذشته، هيچ قدرت مطلقي در دنيا وجود ندارد و اگر دستگاه ديپلماسي يك كشور براساس تدبير، مدارا، حوصله و در عين حال ايستادگي رفتار نمايد، مي‌تواند بسياري از حقوق خود را استيفا نمايد. برهمين اساس، به نظر مي‌رسيد مقام‌هاي رسمي كشور، ضمن مراقبت و هوشياري نسبت به نكات منفي و بهره‌برداري حداكثري از نكات مثبت گزارش، همين دستاورد را – كه جز با همدلي و اتحاد داخلي قابل تحقق نبود – به عاملي براي تقويت همدلي تبديل خواهند كرد. اما متأسفانه در اين مورد نيز نوعي فرصت سوزي و تهديدسازي در حال شكل گيري است. برخي مسئولا ن كه از ماه‌هاي نخست فعاليت دولت نهم، تلاش كردند سياست هسته‌اي دولت‌هاي گـذشته را زير سوال ببرند و منتقدان راهكارهاي هسته‌اي دولت نهم را منفعل معرفي كنند، اين بار نيز روش سابق را پيگيري كردند و به بهانه تجليل از موفقيت اخير، منتقدان و مخالفان خود را با عباراتي توصيف كردند كه در عرف سياسي سه دهه اخير، كمتر سابقه داشته است. رئيس جمهور اسلا مي‌ايران كه با سنت شكني آشكار، مراسم وحدت آفرين 22 بهمن را به تريبوني براي حمله به منتقدان دولت خود تبديل كرد، ديروز در پيام تبريك خطاب به ملت ايران نوشت: ‌‌اين پيروزي درس بزرگ ديگري است براي آنان كه راه خود را از سرخودخواهي از مردم جدا كرده‌اند. اينان نه مردم را باور دارند و نه از ظرفيت‌هاي بزرگ آنان آگاهند، جز به منافع خود نمي‌انديشند. از پيشـرفـت كشور ناخرسندند و در شادي مردم سهيـم نمـي‌شـوند. ضعف ايمانشان به آسمان و بريدگي شان از مردم در زمين، از آنان افرادي بزدل ساخته است كه قدرت‌هاي شيطاني را همه كاره عالم مي‌دانند...‌ لابد كساني كه مخاطب اين عبارات هستند در صورت لزوم به پاسخگويي بر خواهند خاست و قاعدتاً مسئولا ن دولت نهم هم به اين پرسش پاسخ خواهند داد كه بسياري از پيشرفت‌هاي كشور كه دولت نهم از فيوضات آن بهره مند شده است، در چه زماني و در دوره مسئوليت چه كساني پايه گذاري شده است؟ اما آنچه مايه تعجب است اين است كه اگر قرار است منتقدان داخلي سياست‌هاي هسته‌اي دولت نهم> را بزدل بنامند، چرا همزمان با محكوم كــردن ايـن بـزدل‌هـاي داخلـي، از رفتـار بـزدلانـه روس هاو همراهي‌هاي فرصت طلبانه چيني‌ها با امريكا در موضوع هسته‌اي سخن گفته نمي‌شود؟ كسي كه رئيس جمهور امريكا را <جناب آقاي جرج بوش خطاب مي‌كند، چرا در مواجهه با منتقدان داخلي، تا اين حد اختيار را از كف مي‌دهد كه ايمان آنان به مباني آسماني را زير سوال مي‌برد و آنان را مرعوب از قـدرت‌هاي شيطاني مي‌نامد؟ كسي كه بيانيه سـران شوراي همكاري خليج فارس را –عليرغم ادعاهاي ضد ايراني آن – يك موفقيت براي دولت نهم مي‌داند، چرا بر همراهي‌هاي غيرقابل انكار برخي منتقدان خود براي پيشبرد برنامه هسته‌اي در 23 سال گذشته، چشم مي‌بندد و تنها به خاطر بعضي هشدارها، آنها را بريده از خالق هستي و جدا از ملت بر مي‌شمارد؟ امروز كه ذائقه ملت از پيروزي نسبي در پرونده هسته‌اي شيرين است، جاي ترديد افكني نيست، اما حال كه ديگران آگاهانه يا ناآگاهانه، با وحدت شكني استحكـام مـواضـع كشـور را بـه خـطـر مي‌اندازند بايستي اين سوال را از آنها پرسيد كه روند پيگيري فعاليت‌هاي هسته‌اي چگونه است كه نايب رئيس مجلس عليرغم حمايت‌هاي بي سابقه از دولت نهم نمي‌تواند نگراني خود از برخي پيامدهاي آن را مخفي كند؟ محمدرضا باهنر ديروز گفته است: <مسأله هسته‌اي در عين اينكه يك فرصت بسيار خوب براي اصولگرايان و اصولگرايي مجلس و دولت است، ولي اگر كمي سهل انگاري و كم دقتي شود، ممكن است رقبا همين مقوله را تبديل به يك تهديد كرده و عليه اصولگرايي تبليغ كنند. البته عده ديگري از اصولگرايان نيز نسبت به پيامدهاي منفي احتمالي گزارش البرادعي هشدار داده‌اند و خواستار عدم ذوق زدگي بيش از حد نسبت به آن شده‌اند. اما شايد همين نگراني‌ها، رئيس جمهور را وادار ساخته است تا با حملا ت سنگين عليه منتقدان راهكارهاي هسته‌اي دولت نهم پيشاپيش امكان نقادي و نكته گيري از دولت را منتفي كند يا آن را به حداقل برساند. نگارنده بيش از آنكه رئيس جمهور را به خاطر بي‌مهري نسبت به منتقدان مورد اعتراض قرار دهد، كساني را در ايجاد فضاي فعلي مقصر مي‌داند كه در تجليل از دولت نهم و برنامه‌هاي آن، اندازه شناس نيستند. ديروز يك سايت نزديك به اصولگرايان، عبارات زير را به نقل از يك نشريه رسمي دولتي منتشر كرد: سيماي ملكوتي حضرت اميرالمومنين (ع) را در گفتارهاي رئيس جمهور ترسيم مي‌نمائيم و سپس همراه با ديدگاهها و مباني انديشه‌هاي وي، به خوانش و تعمق دوباره در نهج‌البلا‌غه مي‌پردازيم. اما به هر حال نمي‌توان از كنار اظهارات و اقداماتي كه در مهمترين چالش فعلي كشور يعني موضوع هسته‌اي، بر وحدت ملي اثر منفي مي‌گذارد، سكوت كرد.مسئولا‌ن دولت نهم قبلا‌ً به صراحت اعلا‌م كردند: راي مثبت هند به قطعنامه ضد ايراني، بر روابط دو كشور اثر نمي‌گذارد. همچنين عليرغم فرصت طلبي‌هاي غيراخلا‌قي روسيه و چين و رفتار بزدلا‌نه آنها در برابر امريكا و انگليس، رئيس دولت نهم هيچ گاه حاضر نشد به صراحت آنها را مورد حمله قرار دهد، پس چرا منتقدان سياست‌هاي هسته‌اي خود را تا اين حد مستحق ملا‌مت و هتاكي مي‌داند و به راحتي آنها را از جهت ايمان، مردمداري و وطن‌دوستي زير سوال مي‌برد؟ اعتماد ملي روزنامه اعتماد ملي در سرمقاله امروز خود با عنوان "باز شدن پنجره‌ها مهم است "آورده است: سخنان هاشمي‌رفسنجاني رئيس مجلس خبرگان رهبري، در جلسه سوم چهارمين دوره مجلس خبرگان رهبري حائز چند نكته اساسي بود. نكته اول آن است كه بايد زمينه‌هاي حضور پرشور مردم در انتخابات هشتم مجلس شوراي اسلا‌مي فراهم آيد، زيرا نفس حضور گسترده مردم فارغ از اينكه به كدام جريان سياسي راي مي‌دهند، تضمين‌كننده ثبات و امنيت كشور است.حضور گسترده مردم در عرصه انتخابات سبب خواهد شد كه بسياري از خطرات كشور مرتفع گردد. نظام جمهوري اسلا‌مي همواره پيچ‌ها و گردنه‌هاي خطرناك را با تكيه بر حضور گسترده مردم پشت سر گذاشته است.لذا حضور مردم ارجح بر ورود نمايندگان اصلح به مجلس است. معناي اين حرف آن است كه اگر با هر مكانيسمي تصور شود كه نمايندگاني اصلح به مجلس راه يافته‌اند، اما اين فرآيند بدون حضور و پشتوانه مردم صورت پذيرفته، امري مطلوب و مستحسن است، تصوير درست و مناسبي نيست. مهم آن است كه مردم به عنوان صاحبان اصلي كشور نحوه انتخاب نمايندگانشان را روشن سازند.ساخت هر نهاد بدون حضور مردم در بهترين شكل خود پديد‌آورنده ديكتاتوري مصلحانه است. اين سيستم سياسي در نقطه مقابل مردم‌سالا‌ري ديني است. موضوع ديگري كه اشاره بدان ضروري است، لزوم برگزاري انتخابات رقابتي است. از نظر رئيس مجلس خبرگان رهبري، برگزاري انتخابات غيررقابتي، خاص دشمنان انقلا‌ب اسلا‌مي است. استراتژي انتخابات غيررقابتي به معني از مشروعيت انداختن و ناكارآمد نمودن است؛ يعني آنكه به صورت صريح و روشن جمهوريت نظام را ناكارآمد دانسته و نقش مردم در آن را ناديده انگاريم.آيا تحقق چنين شرايطي به نفع نظام جمهوري اسلا‌مي ايران است؟ قطعا چنين نيست! از سوي ديگر نبايد از اقدامات اخير شوراي نگهبان در تاييد بخشي از كانديداهاي انتخابات مجلس شوراي اسلا‌مي به راحتي گذشت. هرچند تا تحقق شرايط مطلوب فاصله زيادي باقي‌مانده است. شوراي نگهبان خود بهتر مي‌داند كه حتي اگر حق يك نفر نيز ضايع شده باشد، اين يك خسران براي نظام است. اما از سوي ديگر نبايد از ياد ببريم كه در شرايط فعلي براي تداوم مردم‌سالا‌ري ديني همگي بايد تلا‌ش نمايند تا از حداقل فرصت‌ها بهره برد. مردم ايران بايد با رصد و مطالعه شرايط موجود با جديت در انتخابات حضور يافته و از كانديداهاي مدافع مردم‌سالا‌ري ديني و جمهوري اسلا‌مي نه حكومت اسلا‌مي دفاع نمايند.تجربه قهر مردم در انتخابات شوراهاي اسلا‌مي دور دوم و انتخابات هفتم مجلس شوراي اسلا‌مي و از همه مهم‌تر انتخابات نهم رياست‌جمهوري اثبات نمود، خانه‌نشيني و قهر كردن تنها به نفع مخالفان حضور همه‌جانبه مردم تمام خواهد شد. در شرايط كنوني حتي باز كردن چند پنجره نيز مفيد خواهد بود. مهم آن است پنجره‌ها باز شوند، به دست چه كساني، چندان مهم نخواهد بود. جمهوري اسلامي روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله امروز خود با عنوان "روياهاي اين مثلث شوم" آورده است: تقريبا به طور همزمان 3 خبر جداگانه پيرامون افشاي نقش برخي كشورهاي عربي در ايجاد آشوب در عراق و مقابله با حزب الله لبنان و جنبش اسلامي حماس در فلسطين اشغالي منتشر شده است . 1 ـ روزنامه « البينه الجديده » چاپ بغداد از تلاشهاي مشترك عربستان امارات قطر و رژيم اشغالگر صهيونيستي براي ايجاد آشوب و جنگ داخلي در عراق و دامن زدن به درگيريهاي نژادي قومي و مذهبي در اين كشور خبر داده و تصريح مي كند كه تا اين مرحله بخش اعظم اين تلاشها براي ايجاد جنگ داخلي با شكست روبرو شده و حتي نتايج معكوسي ببار آورده است . در اين قضايا حمايت مالي از طرحهاي ايجاد درگيريهاي قومي ـ نژادي و آشوبهاي داخلي در عراق برعهده عربستان و امارات و حمايت لجستيكي از آن برعهده « قطر » است كه مستقيما اطلاعات و عمليات خود را با سازمانهاي جاسوسي اسرائيل هماهنگ مي كند. گزارش هاي ديگري حاكيست كه نقش اصلي ازجانب رياض را شاهزاده « بندر بن سلطان » سفير سابق عربستان در سازمان ملل و مشاور امنيت ملي عربستان برعهده دارد و براي دامن زدن به ناامني و بحران عراق هيچ حد و مرزي نمي شناسد. برهمين اساس بخش اعظم فعاليتهاي رياض از طريق شركتهاي تجاري ـ خدماتي و در پوشش فعاليتهاي بازرگاني در عراق صورت مي‌گيرد و دربار سعودي از تجهيز فعالان ضد دولتي گروههاي تروريستي وهابي ـ تكفيري و بازماندگان بعثي دريغ نمي‌كند و براي انجام مقاصد نامشروع خود به هر وسيله اي متوسل مي‌گردد.   2 ـ به طور همزمان « احمد يوسف » مشاور « اسمعيل هنيه » نخست وزير منتخب مردم فلسطين از فعاليتهاي ضد فلسطيني دستگاههاي اطلاعاتي ـ امنيتي برخي رژيم هاي خائن عرب سخن به ميان آورد كه از ارتباطات خود با حماس و گروههاي فلسطيني سواستفاده كرده و پس از « تخليه اطلاعاتي » تمامي داده هاي اطلاعاتي خود را در اختيار رژيم صهيونيستي مي گذارند و از آنها امتياز مي گيرند. مشاور اسمعيل هنيه خاطرنشان مي كند كه اين سازمانهاي اطلاعاتي عرب تمامي تحركات فعاليتها و ارتباطات سران حماس را جمع آوري و جمع‌بندي مي‌كنند و بصورت يك اقدام دشمن پسند در اختيار اسرائيل قرار مي دهند. از جمله بر همين اساس « خالد مشعل » اخيرا چندين بار در معرض حملات تروريستي رژيم صهيونيستي قرار گرفت و اين عمليات براساس اطلاعاتي بوده كه عموما بطور انحصاري در اختيار سرويسهاي امنيتي اعراب بوده است . 3 ـ بررسيهاي فشرده درخصوص جزئيات ترور « عماد مغنيه » نقش آشكار سرويسهاي امنيتي اردن در اين جنايت صهيونيستي را بازگو مي‌كند. رژيم اردن در اين مقوله بيشترين هماهنگي ها و همكاريها را برعهده داشته و به نظر مي رسد در جريان ديدار مشترك بوش ـ حريري فواد سينيوره و شاه اردن در بندر عقبه كه در حاشيه سفر بوش به منطقه صورت گرفت تفاهماتي براي همكاري مشترك در اين زمينه با اسرائيل در قلمرو امنيتي بمنظور دستيابي به سطوح بالاتري از اطلاعات امنيتي حاصل شد. براي آنكه درك بهتري از شرايط منطقه در پرتو همكاريهاي امنيتي جبهه خائن اعراب و اسرائيل داشته باشيم لازم است تحولات لبنان فلسطين و عراق را مستقيما زير نظر بگيريم و به اين واقعيت عيني توجه كنيم كه نقش آمريكا در تبديل عراق به يك پايگاه عظيم تروريستي در منطقه امروزه بيش از هر زمان ديگري آشكار شده است . حسني مبارك رئيس رژيم كمپ ديويدي قاهره در اين زمينه جملات صريحي دارد و مي گويد حضور آمريكا در عراق علت اصلي و عامل كليدي براي سرازير شدن تروريست ها به اين كشور است و در واقع همين عامل باعث جذب تروريست ها به عراق شده و اين امر ثبات و امنيت و صلح در منطقه را به خطر انداخته است . اين جملات اعتراف گونه اظهارات كسي است كه يكي از مزدوران آمريكا در منطقه محسوب مي شود و آمريكا از خوش خدمتي او بهره هاي فراواني برده است . مبارك كه از همين ديدگاه خواستار خروج سريع نيروهاي نظامي آمريكا از عراق شد و باقي ماندن آنها را زمينه اي براي وخيم تر شدن اوضاع عراق معرفي كرد. چه نكات ديگري بايستي بر اين مقوله بيفزائيم تا نقش مستقيم و غيرمستقيم آمريكا و مزدورانش را در آشوب و ناامني و بي ثباتي منطقه به خوبي به تصوير بكشد روياهاي « مثلث شوم » متشكل از اعراب خائن اسرائيل و آمريكا اينست كه يكبار ديگر اوضاع به كام اسرائيل و آمريكا و خيانتكاران عرب تغيير كند ولي هرچه بيشتر تلاش مي كنند كمتر نتيجه مي گيرند. « وليد جنبلاط » رئيس حزب دروزي لبنان كه از عمال آمريكا در اين كشور محسوب مي شود اخيرا زمزمه هاي جنگ داخلي لبنان را مطرح ساخت و تهديد كرد كه اگر جنگ داخلي سر بگيرد جناح وي تر و خشك را به آتش خواهد كشيد. البته « جنبلاط » بلافاصله اظهاراتش را پس گرفت ولي مطالبش بقدري وقيحانه بود كه حتي تكذيب آنهم چيزي را تغيير نداد. در همين شرايط كنگره آمريكا با اختصاص دادن 4 ميليارد دلار بودجه به ارتش آمريكا اجازه داد كه براي مقابله با حزب الله لبنان و حماس تدابير ويژه و تجهيزات تازه اي را بكار گيرد. بلافاصله پس از تصويب اين ارقام طيف جديدي از نظاميان آمريكائي در لباس شخصي عازم بيروت شدند و با ورود به پايگاههاي نظامي خود را براي انجام عمليات تازه اي كه ابعادش بازگو نشده آماده مي كنند. واشنگتن به كمك اسرائيل سعي دارد ارتش لبنان را وارد تحولات داخلي اين كشور كند و در موضع لازم از وجود نظاميان براي تقويت دولت غيرقانوني سينيوره بهره گيري كند. توجه به اين نكته لازم است كه حمله نظاميان به صفوف تظاهر كنندگان بيروت در واقع يك « تست » براي ارزيابي نتايج به دست آمده محسوب مي شود و هر لحظه ممكن است حوادث تازه اي در همين چارچوب رخ دهد. آمريكا و رژيم صهيونيستي با سازماندهي سرويسهاي امنيتي رژيم هاي خائن عرب در جهت تحقق اهداف خود سعي دارند اعراب خائن را به ابزارهاي اطلاعاتي ـ امنيتي خود در منطقه تبديل كنند و آنها را در مسير دلخواه خود به حركت در آورند. اكنون به نظر مي رسد خطر جبهه خائن اعراب بعنوان خبرچينان اسرائيل و آمريكا اگر از خطر اسرائيل بيشتر نباشد كمتر نيست . چرا كه ملتهاي عرب و مسلمان به جبهه خائن اعراب به لحاظ هويت بظاهر عربي ـ اسلامي آنها اعتماد مي كنند ولي از اين نكته غافلند كه اطلاعات آنها مستقيما در اختيار صهيونيست ها قرار مي گيرد. نقش مشترك آمريكا و اسرائيل در عراق آشكار شده ولي با تخصيص 4 ميليارد دلار به عمليات ويژه و سري ارتش آمريكا در غزه و لبنان بايستي در انتظار نتايج آتش افروزي مشترك آنها در منطقه باشيم كه به كمك رژيم صهيونيستي براي خنثي كردن پيامدهاي شكست اين رژيم در جنگ 33 روزه تلاش مي كنند هر چند اين احتمال نيز منتفي نيست كه عمليات آينده آمريكا و رژيم صهيونيستي يكبار ديگر به شكست و رسوائي بيشتر براي آنها منجر شود و نتايج جنگ 33 روزه يكبار ديگر تكرار گردد . كيهان روزنامه كيهان در سرمقاله امروز خود با عنوان "خلع سلاح گانگسترها ! "به قلم حميد اميدي آورده است: مقاومت مردم ايران و ديپلماسي كارساز، هوشمندانه و خردمندانه جمهوري اسلامي در پرونده هسته اي، بالاخره آمريكا را در مواضعش عليه ايران هسته اي، خلع سلاح كرد. مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي در گزارش اخير خود درباره برنامه هسته اي ايران تأكيد كرد كه به عقيده سازمان وي، اطلاعات ارائه شده از سوي ايران با يافته هاي اين آژانس مطابقت كامل دارد. و اين، به معناي آن است كه مهمترين بهانه آمريكا و شوراي امنيت در ايجاد تحريم، تهديدهاي بين المللي و صدور قطعنامه هايي كه عليه منافع ايران ترتيب يافته و يا در تدارك آن مي باشند، از آنان سلب شده است. بدون ترديد آمريكا از اينكه با كار اطلاعاتي- جاسوسي طي چند سال گذشته اسناد جعلي و بي اساس به آژانس ارائه داده و هم اكنون نمي تواند به اهداف مورد نظر خود در اين زمينه دست يابد، بسيار نااميد و عصباني است. طبق گزارش البرادعي، ايران نه تنها از سال 2003 به بعد بلكه در طول بيست سال گذشته هرگز برنامه نظامي در فعاليت هاي هسته اي خود قرار نداده و در واقع هيچ رابطه اي ميان استفاده از مواد هسته اي در ارتباط با موارد اتهامي، بويژه اتهامات وارده از سوي آمريكا نيافته است. سؤال اينجاست كه مبناي صدور قطعنامه هاي قبلي شوراي امنيت عليه ايران چه بوده است؟ اگر سوء ظن نسبت به جنبه نظامي برنامه هسته اي ايران را مستمسك شورا بدانيم- كه اينگونه تظاهر مي كنند- حال كه گزارش رئيس آژانس و اظهارات وي و حتي گزارش سرويس هاي امنيتي آمريكا دلالت بر صلح آميز بودن برنامه هسته اي ايران دارد، عملاً مباني صدور قطعنامه هاي سابق فرو ريخته و بهانه اي نيز براي پيگيري و صدور قطعنامه جديد باقي نمي ماند. بسته شدن پرونده هسته اي ايران- به معناي عادي شدن ادامه همكاري با آژانس- غالب زمينه ها و ادعاهايي را كه براساس آن برنامه هسته اي صلح آميز ايران به شوراي امنيت ارجاع شد، به طور كامل از بين برد و نشان داد فشارهايي كه تاكنون از سوي اين نهاد بين المللي عليه ايران اعمال شده، ناعادلانه، غير قانوني و غير قابل توجيه و دفاع بوده است. لذا هرگونه اقدام غيرسازنده اين شورا عليه ايران و برنامه هاي هسته اي آن، عملاً باعث خدشه دار شدن اعتبار آژانس انرژي هسته اي به عنوان نهاد و ناظر سازمان ملل بر فعاليت هاي هسته اي جهان شده و مهمتر از آن نشانه عدم استقلال و نفوذ قدرتهاي استكباري در روند تصميم گيري اين نهاد كه حافظ امنيت جهاني است، مي باشد. ما سالهاست كه با آمريكا بر سر موضوعات مختلف- از جمله برنامه هاي هسته اي- چالش داريم و بحمدالله با درايت و هوشمندي سكاندار انقلاب، مقام معظم رهبري و سياست هاي خردمندانه دولتمردان و مسئولان نظام و مقاومت تحسين برانگيز مردم انقلابي، توانسته ايم در بسياري از موارد ابتكار عمل را بدست بگيريم و سكه پيروزي و موفقيت را به نام ملت ايران ضرب كنيم. سالهاست كه آمريكا سعي دارد انقلاب اسلامي ايران را مترادف با تروريسم و ياغي گري و بر هم زننده هنجارهاي بين المللي به جهان معرفي كند. در اين ميان، جريان رسانه اي غرب در خدمت دستگاه قدرت و ثروت، سيگنالهاي خود را به كمك آمريكا فرستاده و سعي در انزواي ايران داشته و البته دارند. آنها مدام دم از«قانون»، «حقوق بشر» و «دموكراسي» زده و تلاش مي كنند تا ايران و انقلاب اسلامي را - خصوصاً در منطقه خاورميانه- حكومتي قانون شكن كه مردم در ساختار آن هيچ نقشي برعهده ندارند و حقوقشان بدست نظام تضييع مي شود، معرفي نمايند. اما، آنچه امروز در ايران اتفاق افتاده و در مسير آن حتي استراتژيست هاي آمريكايي و بعضاً مقامات اين كشور نيز ناگزير از اعتراف به آنند، برقراري حكومت و نظامي است كه بر مدار قانون قدم برداشته و به معناي واقعي مردم سالاري و رعايت حقوق آنان را سرلوحه برنامه ها و مناسبات خود قرار داده است. ياغي امروز جهان، آمريكاست كه عليرغم آنكه مردم عراق حكومتي برخاسته از آراء خود را بر سر كار آورده اند، با بي قانوني و نقض صريح و چندباره حقوق بشر، مقابل حكومت و مردم اين كشور مي ايستد و دست به جنايت و غارت مي زند. اما در اين سو، ايران با حمايت از دولت مردمي عراق جانب قانون و آنچه امروز دموكراسي ناميده مي شود را مي گيرد. در فلسطين دولت حماس با آراء مردم روي كارمي آيد. مردم هم پاي انتخاب خود تا سر حد جان مي ايستند. آمريكا جانب اسرائيل غاصب را در جناياتي نظير كشتار غزه مي گيرد، اما ايران حمايت از حماس كه دولت دموكراتيك فلسطين است را در دستوركار خود قرار مي دهد. واقعيت آن است كه امروز در جهان حيثيت و هيمنه ابرقدرتي آمريكا به چالش كشيده شده است. طرح خاورميانه جديد كه ظاهراً در پي دموكراسي سازي در منطقه بود نيز در همين دو نمونه عراق و فلسطين با شكست مواجه شده و ديگر آبرويي براي آمريكا باقي نگذاشته است. در برنامه هسته اي، ايران نه تندروي كرد و نه با گرفتن مواضع منفعلانه خود را منزوي و از حق مسلم خود عبور كرد. امروز هم در نقطه اي افتخارآميز در اين برنامه ايستاده ايم و عليرغم همه فشارهاي بين المللي و جنگ رواني كه عليه ايران و دولت جمهوري اسلامي به سردمداري آمريكا و آتش بياري فرانسه و انگليس برپا شده بود، فرجامي با شكوه و غرورآفرين نصيبمان شده است. آمريكا هنوز هم مثل سالهاي گذشته به واسطه مشكلات داخلي آن كشور، در برابر پرونده هسته اي ما مقاومت مي كند. هرچند اين مقاومت به عنوان يك ابزار سياسي كه در دست اين كشور قرار گرفته، ديگر در مجامع بين المللي اعتبار چنداني ندارد. گزارش اخير البرادعي كه حكايت از بسته شدن پرونده هسته اي ايران دارد، بدجوري آب در لانه مورچگان انداخته است. «ديويد ولش» معاون وزيرامور خارجه آمريكا پس از انتشار اين گزارش و با ادعاي اينكه كشورهاي هم پيمان آمريكا در خاورميانه، همچنان از رفتار خصمانه ايران احساس نگراني مي كنند، در كنفرانس مطبوعاتي خود در واشنگتن گفته است: «آمريكا قصد افزايش فشار بر دولت ايران از طريق تصويب قطعنامه سوم تحريمها عليه تهران به خاطر پرونده هسته اي اين كشور دارد.» مضحك تر آنكه «رايس» در واكنش به گزارش جديد رئيس آژانس درباره ايران و با ناديده گرفتن اعلام پايان موضوعات باقيمانده در آن، مي گويد: «گزارش البرادعي يك موضع بسيار قوي در جهت صدور قطعنامه سوم شوراي امنيت سازمان ملل عليه ايران به سبب ادامه فعاليت هسته اي اش فراهم كرده است»!! «كايت استار» سخنگوي كاخ سفيد هم چيزهايي به همين مضمون به زبان آورده كه همگي نشان از سردرگمي آمريكا و خلع سلاح شدن آنان در قبال پرونده هسته اي ايران دارد. آمريكا به دنبال استفاده از تاكتيك هاي فريبنده و هياهوسازي عليه ايران براي دستيابي به تحريم هاي جديد است؛ همان كاري كه براي توجيه حمله نظامي خود به عراق انجام داد و البته هيچگاه نتوانست افكارعمومي مردم جهان و وجدان عامه مردم كشور خود را براي اين كار و ادامه حضور مداخله جويانه خود در عراق، توجيه كند.يكي از مقامات آژانس بين المللي انرژي هسته اي مي گويد: «برخي نمي خواهند ببينند موضوع هسته اي ايران حل و فصل مي شود، زيرا اين امر در تناقض با برنامه هاي پنهاني آنهاست. اين افراد بايد از اشتباهات گذشته خود درس گرفته باشند، چرا كه درباره ادعاي وجود سلاحهاي كشتار جمعي در عراق نيز همين هياهو به پا شد.» شرايط كنوني و انتشار گزارش محمد البرادعي به عنوان تاييديه صلح آميز انرژي هسته اي ايران، فرصت مناسبي براي كشورهاي اروپايي و هم پيمانان منطقه اي آمريكاست تا در برابر ايران، راه خود را از اين كشور جدا كنند. اين گزارش يك علامت سوال بزرگ در مقابل اقدامات اين كشورها در قبال برنامه هسته اي ايران قرار داده است. سوالي كه بايستي دولتمردان و صاحبان حكومتها توضيح كافي و روشني در مورد آن براي مردم خود داشته باشند. بدون ترديد تحريمهاي جديد ناعادلانه و غيرقانوني عليه ايران به سازمان ملل و مشروعيت آن به شدت آسيب وارد خواهد كرد و اين پيام را به جهان خواهد فرستاد كه همكاري كامل با سازمانهاي بين المللي نيز هيچ تاثيري در سياست هاي كينه توزانه ابرقدرتها نخواهد گذاشت. امروز دولت و ملت ايران دست در دست هم شاهد افتخارآفريني در تمامي عرصه هاي علمي، اقتصادي و بين المللي است. دنيا اين واقعيت را پذيرفته كه ايران در حال تبديل شدن به يكي از ابرقدرتهاي منطقه است. همين روزها مردم بوليوي امواج آزادي خواهي و استقلال را كه از سوي ايران فرستاده مي شود، پاي تلويزيون و در خانه هاي خود دريافت خواهند كرد. بوليوي زيرگوش آمريكا و در حيات خلوت اين كشور است. همين هاست كه گانگسترها را مي ترساند. حزب الله روزنامه حزب الله در سرمقاله امروز خود با عنوان وزير بهداشت يا تلويزيون ؟ آورده است: بدون شك، رسانه‌اي ترين وزير دولت نهم، كامران‌باقري لنكراني است. براي اثبات اين ادعاي ما كافيست تلويزيون را روشن كنيد، مطمئن باشيد، در اولين و يا دومين بخش خبري كه پخش مي‌شود، حتما چشمتان به جمال خندان اين وزير روشن خواهد شد كه يا براي توصيه‌هاي بهداشتي و تغذيه‌اي اطلاع‌رساني مي‌كند و يا از موضوعات ديگر حوزه سلامت سخن مي‌گويد. البته ضرورت اطلاع‌رساني حوزه بهداشت و سلامت بر هيچ كسي پوشيده نيست، اما اينكه شخص جناب وزير پاي ثابت اخبار صداوسيما باشد و گوي سبقت را در اين زمينه از سخنگويان قواي سه گانه بربايد، رويدادي درخور تامل و دقت است. البته ما با رويت يوميه سيماي اين وزير خوش‌سيما مشكلي نداريم و اگر اوضاع نظام درماني و وضعيت بيمارستان‌ها به سامان بود و معضلات حوزه سلامت در مراكز درماني حداقل به ميزان متعارف كشورهاي جهان سوم بود و چهره كريه اختلاف طبقاتي و نقش اعجاز گونه پول در بازيابي سلامت نيازمندان در بيمارستان‌ها رخ نمي نمود، با اين وزير رسانه دوست! به راحتي كنار مي‌آمديم و حضور پي در پي او را در بخش‌هاي مختلف خبري و غير خبري صداوسيما در مقابل اقدامات جدي و ريشه‌اي در زمينه برچيدن دريافت زيرميزي در بيمارستان‌ها و اصلاح وضعيت بيمارستان‌هاي دولتي به‌ويژه در شهرستان‌ها تهاتر مي‌كرديم! اما افسوس و صد افسوس كه نابهنجاري در برخي بيمارستان‌ها بيداد مي‌كند و هيچ‌كس پاسخگو نيست. البته شرط انصاف است كه از خدمات و نوآوري‌هاي پزشكي نگذريم و خلاقيت پژوهشگران حوزه سلامت و پزشكي را تحسين كنيم، ولي بر مسئولان اجرايي جمهوري اسلامي و به‌ويژه دولت نهم كه پرچمدار عدالت گستري و رسيدگي به اقشار محروم و رفع اختلاف طبقاتي هستند، فرض است كه نظام اداري درمان را اصلاح كنند و در مقابل بي‌عدالتي‌هاي اين حوزه ساكت ننشينند. اگرچه اين وضعيت آنقدر عيان است كه از هر مريض و همراهي پس از مراجعه به اين بيمارستان‌ها سوال شود، بدون تامل تاييد مي‌كند و از نابهنجاري‌هاي مختلف پديد آمده در مسير درماني ناله و فرياد مي‌كند اما ما شواهد و قراين مستندي از اين اوضاع داريم كه در صورت نياز به اطلاع جناب آقاي وزير و ديگر مسئولان محترم وزارت بهداشت خواهيم رساند. اي كاش جناب آقاي لنكراني با حذف برخي برنامه‌هاي رسانه‌اي خود فرصتي پيدا مي‌كرد تا به اين بيمارستان‌ها سر بزند و از نزديك با معضلات مردم دردكشيده – نه در قالب مانور رسانه‌اي – آشنا شود و اگر مطلع نيست - كه اين بي‌اطلاعي، خود عذر بدتر از گناه است- باخبر شود كه قانون اين مراكز درماني از اين قرار است : اگر پول نباشد، سلامتي هم در كار نيست و بايد رخت ديار باقي را به تن كرد ! شرح شمه‌اي از اين نابساماني‌ها را مي‌توانيد در قالب گزارش‌هاي توصيفي و ميداني روزنامه حزب‌الله در شماره‌هاي امروز و فردا بخوانيد. مردم سالاري روزنامه مردم سالاري در سرمقاله امروز خود با عنوان « آزمون عدالت سنجي » به قلم انوشيروان ظفري آورده است: برگزاري انتخاباتي سالم، آزاد و رقابتي به عنوان آزموني مهم براي اثبات ميزان تعهد و پايبندي دولت نهم و شوراي نگهبان به عدالت و حق خواهي روي ميز اين شورا و دولت قرار دارد. اگر مجموعه ناظران و مجريان انتخابات و در راس آنها فقهاي شوراي نگهبان و وزير كشور با در نظر گرفتن رضاي حق تعالي و عمل به قانون صلاحيت كانديدا را مورد بررسي قرار دهند و از راي مردم صيانت و حفاظت نمايند تا هر كس نظر مردم بود از صندوق هاي راي بيرون بيايد و اعلام شود نتيجه هر چه باشد موجب تقويت نظام، منافع ملي و پيروزي ملت خواهد شد و حضور يكپارچه، متحد و پر شور مردم در انتخابات دشمنان ايران اسلامي را مايوس و نااميد خواهد ساخت. در اين صورت همگي، هم به وظيفه شرعي و قانوني خود به خوبي عمل نموده اند و هم با قضاوت و تصميم عادلانه خود صفوف مردم را منسجم تر و متحد تر مي سازند تا در مقابل تهديدات خارجي آستانه مقاومت خود را مستحكم تر نمايند. همچنين بي طرفي، قانونگرايي و پيروي از عدالت و عقلانيت موجب تحقق اين سخن زيبا و پر معناي حضرت امام (ره)خواهد شد كه فرمودند «ميزان راي ملت است ». انتظار قاطبه مردم شامل فرهنگيان، دانشگاهيان، نخبگان، فعالان سياسي اجتماعي، احزاب و نهادهاي مدني از هيات هاي اجرايي و نظارت اين است كه در بررسي صلاحيت ها فقط به مستندات قانوني و استعلام از منابع چهار گانه استناد نمايند و گرايشات سياسي افراد را مورد امعان نظر قرار ندهند. در اين شرايط كه مراحل انتخابات هشتمين دوره مجلس شوراي اسلامي در حال انجام است در ارتباط با عملكرد هيات هاي اجرايي، نظارتي و بازرسي انتخابات و مجموعه مجريان و ناظران از صدر تا ذيل نمي توان پيش داوري و قضاوت كرد بايد منتظر ماند و ديد كه در مراحل مختلف از تعيين صلاحيت ها، اخذ راي، شمارش آرا و اعلام نتايج چگونه قضاوت، تصميم گيري و عمل خواهند نمود. اگر انتخاباتي عادلانه و با شكوه برگزار شود و مردم چهره هاي داراي مقبوليت و محبوبيت را با علاقه و رغبت انتخاب نمايند مجلسي مقتدر و مردمي شكل مي گيرد كه نماد واقعي مردم سالاري و زمينه ساز اتحاد ملي خواهد بود و مردم به عينه مي بينند كه راي آنها تاثير گذار و تعيين كننده است. صداي عدالت روزنامه صداي عدالت در سرمقاله امروز خود با عنوان « گزارش خاكستري البرادعي » به قلم يحيي كوشا آورده است: محمد البرادعي، مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي، روز جمعه 3/11/86 گزارش 11 صفحه اي خود را در خصوص پرونده هسته اي ايران تقديم 35 عضو شوراي حكام آژانس كرد. اگرچه اين گزارش رسما فقط در اختيار اعضاي شوراي حكام قرار گرفته ولي آژانس هاي خبري تفاسير متعددي از اين گزارش را كه در 58 پاراگراف تصوير جامعي از وضعيت هسته اي ايران ارائه داده منتشر كرده اند. قسمت عمده گزارش به موضوع مسائل باقيمانده پرونده هسته اي اختصاص دارد. بر اساس توافق ايران و آژانس در تابستان گذشته، توافق شد كه آژانس كليه سوالات خود در زمينه فعاليت هاي گذشته ايران را ارائه داده و جمهوري اسلامي ايران متعهد شد به اين سوالات پاسخ داده تا وضعيت فعاليت هاي گذشته يك بار و براي هميشه روشن گردد. بر اين اساس در طول چند ماه گذشته مذاكرات فشرده اي بين ايران و كارشناسان آژانس صورت گرفت كه در آن علاوه بر ارائه اطلاعات در زمينه سوالات مطروحه، بازرسان آژانس از نقاط مختلف كشور بازديد كرده و با افراد مورد نظر مصاحبه به عمل آوردند. در گزارش 15 نوامبر 2007 البرادعي به شوراي حكام، چند موضوع باقيمانده از جمله موضوع سانتريفيوژهاي پي 1 و پي 2 حل و فصل شد. در گزارش اخير مدير كل آژانس بقيه موضوعات مورد بررسي قرار گرفت و البرادعي به روشني اعلام كرد كه ايران صراحت و شفافيت بيشتري در زمينه فعاليت هسته اي اش از خود نشان داده و آژانس توانسته است نتيجه گيري كند كه پاسخ هاي ارائه شده توسط ايران با يافته هاي آژانس مطابقت دارند. بر اين اساس آژانس آن مسائل را ديگر به عنوان مسائل باقيمانده نمي داند. به عبارت ديگر مسائل ديگر از جمله آزمايش پلونيم 210 و معدن گچين پايان يافته تلقي شده است. البرادعي در گزارش خود به مطالعات ادعايي پروژه نمك سبز كه از سوي آمريكا مطرح شده نيز اشاره داشته و آن را قسمتي از مسائل باقيمانده دانسته است. اين مطلب از ديد ايران قابل قبول نبوده زيرا بر اساس توافق طرفين ادعاهاي مطروحه از سوي كشورها در ميان مسائل 6 گانه باقيمانده در چارچوب طرح اقدام مطرح نبوده است. اكنون سوال اين است كه چرا البرادعي به صراحت مسائل باقيمانده را پايان يافته تلقي نكرده است؟ آمريكا و دوستانش كه قبل از انتشار گزارش البرادعي از محتواي آن با خبر بوده و مي دانستند كه نمي توانند نكته منفي در ارتباط با مسائل 6 گانه مطرح كنند از حدود 10روز پيش جو تبليغاتي و سياسي سنگيني را عليه ايران به راه انداختند تا البرادعي تحت تاثير قرار گرفته و در گزارش خود فقط به مطالب مثبت اكتفا نكند. ابتدا آمريكا اعلام كرد كه اطلاعات خود در زمينه مطالعات ادعايي را در اختيار آژانس قرار مي دهد تا آژانس آن را با ايران مطرح كند. سپس فرانسه وارد عمل شد و از البرادعي خواست كه در برابر ايران نرمش نشان ندهد. مقامات رژيم اسرائيل نيز گفتند كه ايران از گزارش آژانس بهره برداري خواهد كرد. بر اين اساس بود كه البرادعي مجبور شد به منظور ايجاد توازن گزارش خود را به اين نحو تنظيم نمايد. در اين شرايط، فرانسه و انگليس متن جديد پيش نويس قطعنامه تحريم عليه ايران در شوراي امنيت را رسما ارائه كردند. قرار است روز دوشنبه 6/12/86 نمايندگان كشورهاي 1+5 در واشنگتن گرد هم آيند تا در خصوص اين پيش نويس رايزني نمايند. آمريكا و دوستانش مي خواهند روز جمعه 10/12/86 درباره اين پيش نويس راي گيري به عمل آيد. آن ها مصم هستند قبل از جلسه شوراي حكام آژانس كه از روز 13/12/86 در وين آغاز به كار مي كند قطعنامه تحريم در شوراي امنيت تصويب شود. اين كشورها نگرانند كه جو جلسات آژانس در وين به نفع ايران بوده و كار آن ها را در نيو يورك سخت تر كند. استراتژي آمريكا تاكيد بر عدم اجراي قطعنامه هاي قبلي شورا مبني بر تعليق غني سازي است . حدود يك ماه پيش كشورهاي 1+5 موافقت خود را با تصويب قطعنامه جديد اعلام كردند. در اين فاصله بحران كوزوو، آمريكا و روسيه را در مقابل يكديگر قرار داده است. آيا روسيه كه از موضع آمريكا درباره استقلال كوزوو شديدا عصباني است در مقابل تصويب قطعنامه خواهد ايستاد يا در يك معامله سياسي از آمريكا امتيازخواهد گرفت؟ آيا چين حاضر خواهد شد با تكيه بر گزارش البرادعي نظر خود را درباره قطعنامه تحريم تغيير دهد؟ و آيا كشورهاي غير متعهد شورا انگيزه و توان لازم را دارند تا در مقابل فشارهاي آمريكا و شركاي اروپايي اش مقاومت كنند؟ پاسخ به اين سوالات طي چند روز آينده روشن خواهد شد، ولي نكته روشن اين است كه گزارش البرادعي در عين اين كه نكات بسيار مثبتي براي جمهوري اسلامي ايران در بردارد، حاوي مطالبي است كه مي تواند مورد سوء استفاده مخالفين ايران در شورا قرار گيرد ‌قدس روزنامه قدس در سرمقاله امروز خود با عنوان « تفكر تورم زا، منشا تورم » آورده است: تورم لجام گسيخته امروز كه بسياري از مردم بويژه اقشار كم درآمد را تحت فشار قرار داده، گرچه ناشي از فعل و انفعالهاي تورمي است، در واقع معلول تفكري تورم زاست كه به نظر مي رسد، بر اقتصاد كلان كشور حاكم شده است .ديدگاه حاكم اقتصادي، مجموعه سياستهايي را به اقتصاد تحميل كرده كه حاصلي جز فشار تورمي نداشته است. برخي از اجزاي اين تفكر تورم زا عبارتنداز: 1- شيوه اجراي عدالت اجتماعي :عدالت اجتماعي از جمله مقدس ترين شعارهايي است كه در انقلاب اسلامي و اقتصاد ما مطرح گرديده، اما بيشتر اوقات شيوه هاي اجرايي درستي براي تحقق آن تدوين نشده است .تصور كرديم عدالت اجتماعي عبارت است از دادن امكانات مالي و اقتصادي از طريق اعطاي وام و يا كمكهاي بلاعوض به طبقات مصرف كننده زير متوسط و فقير، در حالي كه اين امكانات تنها به افزايش تقاضا منجر شده است .اگر امكانات مالي تحت عنوان ايجاد فعاليتهاي خود اشتغالي و كسب و كارهاي زودبازده به كساني داده شود كه از مهارتهاي كارآفريني و عرضه و توليد كالا و خدمات برخوردار نبوده و به صرف نيازمند بودن مشمول عنايت قرار گرفته باشند، اين كار به افزايش تقاضا منجر مي شود، بي آنكه عرضه را افزايش دهد. 2-توهم رشد از طريق تزريق پول :از توهمهاي بسيار رايج در اقتصاد كشور همواره اين بوده است كه براي افزايش رشد اقتصادي و ارتقاي توليد، بايد امكانات مالي واحدها و بنگاه ها را افزايش دهيم .در واقع در تفكر حاكم، اين توهم وجود دارد كه از ميان عوامل توليد، مهمترين عامل، سرمايه و پول است و همين عامل است كه موجب رشد اقتصادي و توليد مي شود.اين درحالي است كه مهمترين عامل توليد، كه فقدان آن در جامعه بيش از عوامل ديگر احساس مي شود، همانا مديريت و فناوري است . 3- نبود برنامه ريزي براي افزايش درآمد :داشتن راهبرد و سياستهاي بلندمدت، ميان مدت و كوتاه مدت در اقتصاد، مهمترين عنصر زيربنايي رشد توسعه اقتصادي است.اقتصاد بدون برنامه يا با برنامه روزانه، اقتصادي است كه همواره در معرض فروپاشي قرار دارد و پيوسته دچار تورم فزاينده يا ركود دهشتناك مي شود .اهميت دادن به برنامه ريزي، از سياستهاي اصلي و اوليه دولتها به شمار مي رود .اين توهم كه برنامه هاي استراتژيك بايد از برنامه هاي عملي جدا شود و برنامه هاي اجرايي و روزانه مي تواند جانشين برنامه هاي راهبردي شوند، تفكري است كه در شرايط افزايش درآمد به تورم ره مي برد .به نظر مي رسد يكي از عوامل تورم موجود اين است كه درآمدهاي ما از 30ميليارد دلار در سال ناگهان طي مدت كوتاهي به 70ميليارد دلار افزايش يافت، درحالي كه ما براي مديريت آن برنامه مدوني نداشتيم .در واقع، براساس تفكري در باره عدالت اجتماعي كه به مختصات آن اشاره كرديم، به تزريق امكانات مالي پرداختيم تا رضايتمندي عمومي در كوتاه مدت به دست آيد، ولي اين سياست در ميان مدت، حاصلي جز تورم نداشته و نارضايتي مردم را موجب شده است. سياست روز روزنامه سياست روز در سرمقاله امروز خود با عنوان «آنچه از انتخاب ليست و سرليست مهمتر است!» به قلم محسن مقصودي آورده است، متاسفانه در ايام انتخابات آنچه بيش از همه فضاي سياسي كشور را متاثر مي‌كند، جنگ‌هاي سياسي بيهوده و مباحث انتزاعي و عواهاي جناحي است. اين روزها هم در ميان جناحگ هاي مختلف سياسي از جمله چپ و راست، اصلاح‌طلب و اصولگرا و شاخه‌هاي گوناگون هر كدام، آنچه بيش از همه با چشم مي‌خورد، بحث بر سر تعيين سهميه‌ها، بسته شدن ليست‌ها، انتخاب سر ليست‌ها، سهم بانوان، سهم اضلاع مختلف و ... است. و اين وضعيت كه متاسفانه با برخي بداخلاقي‌ها و بي‌تقوايي‌ها نيز گره مي‌خورد، در ذهن مردم يك جنگ تمام عيار سياسي براي كسب قدرت را به تصوير مي‌كشد. جنگ و نزاعي كه شيوه‌هاي آن بيشتر به رقابت و دعواي «تشنگان قدرت» مي‌ماند تا «شيفتگان خدمت»! گويي قدرت و مسئوليت در نظام اسلامي براي برخي طعمه‌اي چرب و شيرين است و گرنه آيا اين همه بداخلاقي و دعواهاي بيهوده فقط و فقط براي رضاي خدا و خدمت به مردم است؟! اما به نظر مي‌رسد بايد در اين ايام ميدان مبارزه تغيير يابد و از جنگ قدرت، به عرصه رقابت براي خدمت بيشتر تغيير يابد اگر خدمت به مردم و آرمان‌هاي انقلاب اسلامي اصل شود يقينا رقابت‌هاي انتخاباتي هم در چشم مردم شيرين و دلچسب خواهد شد. اما اين تغيير ميدان از جنگ قدرت به عرصه خدمت، نشانه‌هايي داردو تنها با حرف و شعار محقق نمي‌شود، وگرنه در عرصه شعار همه مي‌توانند خود را خدمتگذار و خادم مردم معرفي كنند! لطفا ائتلاف‌ها پاسخ دهند؟ يكي از علايم خدمتگزاران واقعي در ايام انتخابات و نوع تبليغات و برنامه‌هاي آنها تجلي مي‌يابد. اگر ائتلاف‌هاي سياسي در جناح‌هاي مختلف و كانديداهاي مستقل و ... به واقع قصد خدمت به مرم و رفع مشكلات آنها را دارند بهتر است به جاي جنگ سياسي و چانه‌زني بر سر سهم در ليست و انتخاب سرليست و ... از برنامه‌هاي كارشناسي خود براي حل معضلات كشور و رسيدن به افق‌هاي روشن و آرمان‌هاي انقلاب سخن بگويند. ارايه برنامه كارشناسي، حلقه مفقوده همه گروه‌ها و احزاب سياسي كشور است كه انتظار مي‌رود اين ائتلافها و گروه‌ها با هر تفكر و انديشه‌اي كه هستند پاسخ و برنامه خود را براي مسايل مهم كشور بيان كنند تا مردم بتوانند از ميان برنامه‌ها و راهكارهاي آنها (و البته با توجه به سوابق ايشان) دست به بهترين انتخاب بزنند. 1. سوالات و برنامه‌هاي اقتصادي _ چگونگي حل معضل مسكن و كاهش قيمت آن برنامه عملي و علمي براي مصرف صحيح درآمد‌هاي نفتي و چگونگي كاهش اتكاي اقتصاد به نفت _ راهكارهاي كوتاه مدت و بلند‌مدت براي حل مشكل اشتغال جوانان _ تبيين چگونگي تحقق عدالت اجتماعي و رفع شكاف‌هاي طبقاتي _ راهكار عملي براي مبارزه با فقر در شرايطي كه اكنون طبق آمار رسمي بيش از 2/9 ميليون نفر از هموطنانمان زير خط فقر شديد و مطلق به سر مي‌برند. _ نگاه هر يك از گروه‌ها به اصل 44 و خصوصي‌سازي چگونه است؟ 2: نقش نظارتي نمايندگان _ هر يك از گروه‌ها در صورت پيروزي و حضور در مجلس، جايگاه نظارت قوه مقننه را چگونه حفظ خواهند كرد؟ _ رويكرد هر يك از ائتلاف‌ها، گروه‌هاي سياسي و اشخاص مستقل ... و در خصوص مبارزه با مفاسد اقتصادي و فرمان 8 ماده‌اي رهبر معظم انقلاب در اين خصوص چيست؟ و آيا به اعتقاد آنها مبارزه با مفاسد اقتصادي موجب مخدوش شدن امنيت سرمايه‌گذاري خواهد بود؟! _ برنامه علمي آنها براي ريشه‌كن كردن و مبارزه عملي و قاطع با فساد اقتصادي چيست؟ _‌ آيا مبارزه با فقر بدون مبارزه با تكاثر و سرمايه‌داران زالو صفت، امكان پذير و نتيجه‌بخش خواهد بود؟ _ نحوه پاسخگويي مجلس، خصوصا هيات رئيسه آينده به مردم، رسانه‌ها و خصوصا جنبش دانشجويي چگونه خواهد بود؟ 3. سوالات و برنامه‌هاي فرهنگي _ هر يك از جريان‌هاي سياسي، چقدر به مسايل فرهنگي اهميت مي‌دهند؟ اگر قبول دارند كه بستر انقلاب اسلامي، بستري فرهنگي است، و دشمنان نيز بيش از همه در اين بخش برنامه‌ريزي كرده‌اند در اين خصوص چه برنامه‌هاي مدوني دارند؟ _ نقش مجلس در احياي مباني فرهنگي انقلاب و مبارزه با مظاهر فرهنگي غرب نظير مصرف زدگي، تجمل‌گرايي و اشرافيت و فساد اخلاقي و ... چه خواهد بود؟ 4_ سوالات و برنامه‌هاي سياست خارجي _ رويكرد هر يك از ائتلاف‌ها در سياست خارجي و نحوه تعامل آنها با كشورهاي منطقه، چگونه خواهد بود؟ _ در مقابل باج‌خواهي استكبار جهاني مانند موضوع هسته‌اي چه رويكردي خواهند داشت؟ آيا خط قرمز آنها صدور قطعنامه در شوراي امنيت است و يا حقوق ملت ايران؟ قطعا اگر اين برنامه‌ها توسط گروه‌هاي مختلف ارايه شود، مجموعه‌اي مدون و مستند از ديدگاه‌ها و برنامه‌هاي احزاب و ائتلاف‌هاي مختلف ايجاد مي‌شود كه براي هر طيف پيروز قابل استفاده خواهد بود و مردم هم با چشماني بازتر و با آگاهي از برنامه‌هاي عيني نامزدها آنها را انتخاب مي‌كنند. لازم به ذكر است كه ارايه برنامه‌ها در كنار بسياري از معيارها و شاخص‌هاي ديگر از جمله ساده‌زيستي، پاك‌دستي، شجاعت، تخصص و تعهد، اخلاص و دردشناس و دردمند بودن مي‌تواند مردم را در انتخاب كانديداهاي اصلح و البته فقط اصلح ياري نمايند.  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 698]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن