رئيس فدراسيون شنا، شيرجه و واترپلو: حمايت شويم، سه چهار ورزشكار در المپيك لندن خواهيم داشت

واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: رئيس فدراسيون شنا، شيرجه و واترپلو: حمايت شويم، سه چهار ورزشكار در المپيك لندن خواهيم داشت
«شنا، شيرجه و واترپلو» رشته هايي بودند كه تا همين چند سال پيش و به محض شنيدن نام آنها، همه ياد ورزش هاي تفريحي مي افتادند كه البته در ايران و عرصه هاي آسيايي و بين المللي كمترين جايگاه و مدالآوري را نداشتند. آن روزها رشته هاي آبي ايران والبته تنها شنا در حد تفريح و سرگرمي بودند و نتيجه اين رويكرد اين بود كه اين ورزش هاي كشورمان در سطح آسيا و يا حتي غرب قاره كهن به عنوان زنگ تفريح شناخته مي شدند.
اما حالا همه چيز تغيير كرده است و رشته هاي استخري ايران نه تنها از حالت سرگرمي و زنگ تفريح حريفان آن سوي مرزها خارج شده اند، بلكه امروزه شناي ايران المپيكي هم شده است. واترپلو خود را به عنوان قدرت هاي برتر آسيا معرفي كرده والبته در ليگ جهاني هم عرض اندام مي كند. شيرجه به سكوهاي آسيا مي انديشد و در كنار اينها رشته هايي مانند «سينكر ونايز» هم اعلا م موجوديتي قاطع و اميدبخش مي كنند. اين موفقيت ها بدون شك از دل فدراسيوني بيرون آمده كه متوليانش برنامه محوري و البته صبر و شكيبايي را (كه متاسفانه ورزش ما كمتر به آن روي خوش نشان مي دهد) سرلوحه فعاليت هاي شبانه روزي و آينده نگر خود قرار داده اند. حضور تاريخي شناي ايران در المپيك پكن و برنامه هاي آتي فدراسيون سوالا ت اساسي ما از «وحيد مرادي» رئيس فدراسيون شنا، شيرجه و واترپلو ايران و دبير كل كنفدراسيون شناي آسيا بودند كه نفر اول تشكيلا ت ورزش هاي آبي ايران بهآنها پاسخ داد.
با اينكه مدت زيادي از المپيك پكن مي گذرد، اما حضور نخستين شناگر ايران در رقابت هاي المپيك اتفاق مهمي بود كه براي اولين بار در تاريخ شناي كشورمان حاصل شد. اين حضور را نتيجه برنامه هاي فدراسيون مي دانيد يا مثلا استعداد و آمادگي بالا ي محمد عليرضايي؟
كسب اولين سهميه المپيك در تاريخ شناي ايران توسط عليرضايي نتيجه و تنها بخشي از فعاليت هاي مستمر و علمي فدراسيون در چند سال اخير بود. در برنامه پنج ساله و راهبردي فدراسيون كه چند سال پيش تقديم سازمان تربيت بدني شد، اعلا م كرديم كه در المپيك 2008 پكن سهميه كسب مي كنيم وچنين نيز شد.
اين اتفاق مهم دنباله موفقيت هاي گذشته فدراسيون بود. جابه جايي قابل توجه ركوردهاي ملي در مسابقات رده هاي سني آسيا، كسب مدال هاي مختلف در رقابت هاي شنا گروه هاي سني آسيا، اولين مدال طلا داخل سالن آسيا در ماكائو و راهيابي واترپلو ايران به جمع چهار تيم برتر آسيا در بازي هاي آسيائي دوحه طبق برنامه حاصل شدند كه حضور عليرضايي در المپيك پكن آخرين موفقيت قابل توجه فدراسيون به شمار مي رود.
و اين روند ادامه مي يابد؟
حضور عليرضايي درالمپيك را به فال نيك مي گيريم و بر اين اساس، بخشي از هدف هاي از پيش تعيين شده راهيابي به فينال چندين ماده در بازي هاي آسيايي 2012 گوانگوچين و البته كسب مدال در اين رقابت ها خواهد بود.
آيا شناي ايران مي تواند در المپيك 2012 لندن چند شناگر داشته باشد؟
پيش بيني ما اين است كه براي المپيك لندن سه يا چهار سهميه كسب كنيم والبته حضوري شايسته نيز داشته باشيم.
اين هدف بزرگ قطعا برنامه ريزي خاصي هم مي طلبد؟
بله و ما اين برنامه را داريم واز حالا اردوهاي داخلي و خارجي قابل توجهي را پيش بيني كرده ايم. البته براي رسيدن به اين هدف بودجه لا زم را مي خواهيم. چون فدراسيون شنا داراي برنامه هاي علمي و پرمحتواي فراواني است كه بر اين اساس نيازمند حمايت بيشتر هستيم. در حالي كه به دليل كمبود اعتبارات نمي توانيم به سقف قابليت هايمان برسيم.
مثلا چقدر اعتبار مي خواهيد؟
ساليانه 3 يا 4 ميليارد تومان مي خواهيم. البته المپيك تنها يك بخش از برنامه هاي ماست. ما در سال 20 دوره مسابقات قهرماني كشور، 100 دوره كلا س واحدي، مربيگري و آموزشي، اردوهاي پيوسته داخلي وخارجي و برنامه هاي استعداديابي ويژه برگزار مي كنيم. ضمن اينكه در حوزه اداري نيز فدراسيون بزرگي هستيم.
از آنجا كه دفتر كنفدراسيون شناي آسيا نيز در همين فدراسيون ايران است، براي اداره كنفدراسيون آسيا مشكلي نداريد؟
ببينيد ما هم مثل ساير فدراسيون ها اعتباراتمان را از سازمان تربيت بدني مي گيريم و بخشي را هم از كميته ملي المپيك و قسمتي را هم به فراخور وضعيت آن رشته و همچنين احتمال عمومي و پخش تلويزيوني، از سوي اسپانسرها و بخش خصوصي تامين مي كنيم. هزينه هاي كنفدراسيون آسيا را هم خود فدراسيون آسيا پرداخت مي كند كه البته هزينه هاي اضافي نيز ندارد.
به بحث حضور محمد عليرضايي در المپيك باز مي گرديم. واقعا وي دچار بيماري شد يا به دليل همگروهي با شناگر اسرائيلي مسابقه نداد؟
نه، عليرضايي عمل جراحي دقيقي انجام داد و با نظر دكتر حكيميان و دكتر جراح خود دوماه استراحت كرد كه اكنون آرام آرام تمريناتش را آغاز كرده است.
پس چرا شما در مدت حضورتان در المپيك چندان در مقام پاسخگويي برنيامديد و بيشتر علي كفاشيان كه آن روزها دبير كميته ملي المپيك بود در محدوده وضعيت عليرضايي صحبت مي كرد؟
براي اينكه خبرنگاران ازاو مي پرسيدند. با اين حال من با بسياري از رسانه هاي داخلي و خارجي گفت وگو كردم و در همه آن موارد بر غير قابل پيش بيني بودن آن اتفاق تاكيد و صحت و صدق گفتار و رفتار مسوولا ن برهمگان مشخص شد.
آيا اگر عليرضايي دچار بيماري نمي شد، شما يا مسوولان ورزش كه اتفاقا در المپيك نيز حضور داشتند به وي اجازه رقابت با ورزشكار اسرائيلي را مي داديد؟
در اين خصوص فدراسيون ها تصميم گيرنده نيستند و نظام جمهوري اسلامي تصميم مي گيرد. در پكن مهندس علي آبادي مصاحبه اي انجام داد و اعلام كرد با توجه به اينكه اين رقابت ها به صورت گروهي انجام مي شود و نه رو در رو، بنابراين حضور يك شناگر ايراني در بين ساير ملل اشكالي ندارد و بنابراين صحبت هاي رياست سازمان تربيت بدني سرلوحه فدراسيون شنا قرار خواهد گرفت.
بگذريم، چندي پيش مراسم تقدير از مدال آوران و قهرمانان توسط رئيس جمهور برگزار شد، قضيه پرداخت بيش از 400 سكه به فدراسيون شنا صحت دارد؟
نه، سكه نبود. بلكه حواله پول در اختيار ما قرار گرفت.
از اين مبلغ چقدر به عليرضايي تعلق مي گيرد؟
10 ميليون تومان. ضمن اينكه وي پس از كسب سهميه در مسابقات ورودي المپيك در كرواسي يك خودرو 206 نيز پاداش گرفت كه اعتبار آن از سوي بنده و با كمك برخي دوستان تامين شد. ضمن اينكه 5 ميليون تومان نيز از طرف سازمان تربيت بدني به وي اهدا شد.
مي گويند به مربيان تيم ملي شنا يك ميليون اختصاص يافته. در حالي كه به ورزشكار حاضر در المپيك 10 ميليون تومان. علت اين همه تبعيض بين ورزشكاران و مربيان را در چه مي دانيد؟
متاسفانه اين مساله به سياست هاي ورزش هر كشور باز مي گردد. مثلا در كره جنوبي و در زمان المپيك 1988 سئول اعلام كردند به مربي هر ورزشكاري كه موفق به كسب مدال شود، دو برابر آن ورزشكار پاداش تعلق مي گيرد. بعضي كشورها مربي محور هستند و برخي ورزشكار محور. مثل ايران كه ورزشكاران بيشتر از مربيان پاداش مي گيرند.
فدراسيون شنا چي؟ ورزشكار محور است يا مربي محور؟
ما برنامه محور هستيم و هر كس جايگاه و منزلت خاص خود را دارد.
محمد عليرضايي ورزشكار پرافتخاري است. اما گاهي اوقات حاشيه سازي مي كند. علت اختلاف وي با فدراسيون چيست؟
نمي دانم. فقط اين را مي گويم علت بد اخلاقي وي را از كساني كه با وي در ارتباط اند مثلا روابط عمومي سوال كنيد.
حالا كه صحبت از روابط عمومي شد، به اين سوال پاسخ دهيد كه وحيد مرادي با توجه به حضورش در سال هاي گذشته در تلويزيون و اينكه روابط عمومي قوي دارد، آيا بيش از حد به دنبال تبليغ نيست؟
در اينكه فدراسيون روابط عمومي منظم، متكي بر حقيقت و آگاهي دارد، ترديد نكنيد. اما ما اهل تبليغ نيستيم. زماني كه انسان كاري را انجام مي دهد، اطلاع رساني و آگاه كردن مردم وظيفه آن است. همانطور كه حضرت امام(ره) فرمودند. ضمن اينكه قبل از اجرائي شدن هيچ برنامه اي بر روي آن تبليغ صورت نمي گيرد.
مي رسيم به انتخابات كميته ملي المپيك كه شما نيز در آن حضور داشتيد. در مورد اين انتخابات صحبتي داريد يا اينكه مثل روزهاي گذشته سكوت مي كنيد؟
ببينيد انتخابات كميته ملي المپيك به پايان رسيد و دوستان در مصدر اين كميته قرار گرفتند. ضمن اينكه براي مهندس علي آبادي آرزوي موفقيت مي كنم و معتقدم حضور ايشان در راس كميته ملي المپيك موثر است و در شرايط كنوني و ساختار فعلي ورزش حضور ايشان مثبت خواهد بود. افشارزاده هم چهره اي شناخته شده است و در ورزش سوابق طولاني دارد كه براي ايشان هم آرزوي موفقيت مي كنيم. بنابراين تمام كساني كه انتخاب شدند، به وظيفه خودآگاه هستند و با توجه به اين تجربه، مديريت و قدرت اجرايي كه در كميته ملي المپيك وجود دارد، مي تواند نويد بخش روزهاي روشني براي ورزش ايران باشد.
اينكه مي گويند سازمان تربيت بدني از شما خواسته از دبير كلي كميته ملي المپيك كنار برويد تا همچنان رئيس فدراسيون شنا بمانيد، صحت دارد؟
به هيچ عنوان اين طور نيست.
دوره مديريت تان در فدراسيون شنا كي به پايان مي رسد؟
اسفند ماه آينده.
آيا باز هم كانديدا مي شويد؟
اگر به وجودم نياز باشد، بله.
اين نياز را جامعه شنا مشخص مي كند يا سازمان تربيت بدني؟
در صورتي كه جامعه ورزش و اهالي شنا و همچنين سازمان تربيت بدني تشخيص دهند كه مي توانم موثر باشم، كانديدا مي شوم.
اينكه مي گويند بهتر از وحيد مرادي براي اداره شنا وجود ندارد، درست است؟
ان شا»الله كه بهتر از من هستند. اما فراموش نكنيد فدراسيون هاي ورزشي دستگاه هاي تخصصي هستند و اگر برنامه محور باشند، مي توانند به اهداف خود برسند.
انتخابات كنفدراسيون شناي آسيا كي برگزار مي شود؟
بهمن ماه.
آنجا هم قصد كانديداتوري داريد؟
قطعا كانديدا مي شوم.
برنامه اخير و مهم فدراسيون شنا ميزباني اولين دوره مسابقات واترپلو نوجوانان آسيا بود. اين رقابت ها از سوي فدراسيون ايران مطرح شد يا شخص شما به عنوان دبير كل كنفدراسيون شناي آسيا؟
من به عنوان دبير كل كنفدراسيون آسيا اين پيشنهاد را دادم كه مجمع قبول كرد سپس فدراسيون ايران خواستار ميزباني شد كه مورد موافقت قرار گرفت.
مسابقات را چطور ارزيابي مي كنيد؟
بسيار تاثير گذار و موثر بود و در گسترش كمي و كيفي واترپلو آسيا نقش به سزايي خواهد داشت.
علت تعداد اندك تيم ها چه بود؟
يكي از نقاط ضعف اين رقابت ها نيز همين بود البته بسياري از تيم ها مثل كويت اعلا م آمادگي كرده و حتي ويزاهم گرفته بودند اما در آخرين لحظات به ايران نيامدند. با اين حال و بر طبق مقررات كنفدراسيون آسيا در صورتي كه در يك دوره كه مسابقات بين المللي تعداد تيم ها كمتر از 3 تيم باشد، مسابقات قابل برگزاري نيست و ما هم بر طبق قوانين رفتار و رقابت ها را برگزار كرديم. مسابقات با كيفيتي بود كه ديديد ازبكستان قهرمان شد آن هم در حالي كه تيم ايران تا كوارترسوم جلو بود.
اين كه مدير تيم هاي ملي ايران(نون كواكووچ) اين قدر به داوري اعتراض كرد، چه دليلي داشت؟
به نظر من يكي از افتخارات اين دوره نداشتن مشكل داوري بود و البته فقط مربيان ايراني داوري ها را مشكل ساز مي دانستند. در حالي كه هيچ داوري به ضرر كشورش سوت نمي زند. بنابراين مسابقات و اترپلو نوجوانان آسيا بر اساس استانداردهاي جهاني و بر طبق بازي جوانمردانه برگزار شد.
اين را به عنوان رئيس فدراسيون شنا ايران مي گوئيد يا دبير كل كنفدراسيون شناي آسيا؟
در مقام دبير كل كنفدراسيون شناي آسيا اعلا م مي كنم كه هيچ مشكلي در اين رقابت ها پيش نيامد.
مدير تيم هاي ملي ايران چه جايگاهي در واتر پلو دنيا دارد؟
كواكوويچ جزو مربيان برتر دنياست. وي همراه با تيم ملي كرواسي در المپيك حضور داشته و قهرمان جوانان جهان و اروپا نيز شده است جالب است بدانيد من داور بازي يونان و كرواسي در المپيك 2000 سيدني بودم كه آن زمان كواكوويچ مربي يونان بود كه او را به علت اعتراض به داوري اخراج كردم. اين مسابقه را كرواسي برد.
ليگ هاي شنا و واترپلوهم كه آغاز شده اند.
بله در ليگ شنا 10 تيم حضور دارند كه بسيار تاثير گذار است. در هر دوره ليگ شنا نزديك به 60-70 ركورد ملي جابه جا مي شوند كه اميدوارم امسال نيز اين روند ادامه داشته باشد. ليگ واتر پلو نيز امسال متفاوت برگزار مي شود كه بر اساس آن مربيان ملي در طول سال ورزشكاران را در باشگاه ها واردوهاي تيم ملي مدام زير نظر دارند.
و سوال پاياني ما، با توجه به اين كه كشور مالزي با همكاري استراليا لباس شناي مخصوص بانوان كشورهاي مسلمان را طراحي كرده، آيا اين احتمال وجود دارد بانوان كشورمان بتوانند با استفاده از اين لباس در مسابقات بين المللي حضور يابند؟
اين لباس كه در كشور مسلمان مالزي طراحي و ويژگي هاي آن نيز در سايت هاي مرتبط و حتي روزنامه ها معرفي شده، از برخي رشته هاي ورزشي بانوان كه در حال حاضردر ميادين ورزشي حضور مي يابند، پوشيده تر است. اين لباس از جنسي تهيه شده كه در صورت حضور در آب نيز به بدن ورزشكار نمي چسبد. با اين حال استفاده از اين لباس براي ورزشكاران خانم ايران در مسابقات آسيايي و بين المللي منوط به تصميم بزرگان ورزش و قبل از آن تاييد مراجع عظام محترم است.
شنبه 25 آبان 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مردم سالاری]

[مشاهده در: www.mardomsalari.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 375]