واضح آرشیو وب فارسی:شبكه خبر دانشجو: دانشجوي بسيجي و دانشگاه
بنا به نص صريح قرآن آمادگي جامعه اسلامي براي پيكار با دشمنان مهاجم و متجاوز از مهمترين فرايض شمرده شده و در همين رابطه و از همان ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي اين واقعيت مهم براي ملت شهيدپرور ما مهم بود كه دشمني با اسلام و انقلاب منحصر به رژيم ددمنش و خون آشام پهلوي نبوده و خطرناك تر از آنها جهانخواران استكباري غرب بوده و هستند كه همواره منافع ايران را تهديد مي كرده اند.
بنا به نص صريح قرآن آمادگي جامعه اسلامي براي پيكار با دشمنان مهاجم و متجاوز از مهمترين فرايض شمرده شده و در همين رابطه و از همان ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي اين واقعيت مهم براي ملت شهيدپرور ما مهم بود كه دشمني با اسلام و انقلاب منحصر به رژيم ددمنش و خون آشام پهلوي نبوده و خطرناك تر از آنها جهانخواران استكباري غرب بوده و هستند كه همواره منافع ايران را تهديد مي كرده اند.
مرور زمان اين تهديدها را به اشكال مختلف نشان داده است؛ ابتدا دشمنان قسم خورده با ايجاد ناامني و تلاش براي تفرقه اندازي، جنگ تحميلي هشت ساله، تحريمهاي اقتصادي، حمايت از تروريسم، حمله به مردم بي دفاع شهرها و دسيسه هاي مختلف ديگر را اجرا كرده و در زماني كه پوزه آنها به دست ملت حزب الله و بسيجي به خاك ماليده شد از جبههاي ديگر كه همان جبهه فرهنگي اجتماعي است به ميدان آمدند تا شايد به خيال واهي خويش ملت قهرمان و خستگي ناپذير را از درون تهي كنند.
دانشگاه كارخانه آدم سازي
يكي از حساس ترين مراكز در اين جبهه مراكز آموزشي است و خطيرترين آنها دانشگاههاي كشور هستند؛ مكان مقدسي كه امام راحل آن را كارخانه آدم سازي نام نهادند و رهبر فرزانه و انديشمند انقلاب آينده كشور و انقلاب اسلامي را وابسته به اسلامي كردن آن دانسته اند.
در عين حال دشمنان نوك پيكان را نشانه گرفته و به عناوين مختلف با تسلط استادان خودباخته و بي تفاوت، به بروز اخلاق و رفتار انحرافي، كوشش براي ايجاد سرگرميهاي كاذب، تلاش در گسترش فساد و فحشا و سعي در منزوي ساختن و ضلات و گمراهي دانشگاهيان كرده و مي كنند.
بسيجيان پيشتازان جبهه مبارزه با دسيسههاي بيگانه هستند
از اين رو بر متوليان فرهنگي و تربيتي جامعه و فرد فرد افراد اين مملكت واجب است تا در برابر اين تهاجم به پاخاسته و دين و جامعه و مردم و مملكت را از گزند بيگانگان مصون و محفوظ نگاه داشته و در اين ميان بسيجيان، اين صف شكنان قهرمان جبهههاي مختلف مبارزه و مقاومت و اين همسنگران سرداران عشق و شهادت و شهامت وظيفهاي بس سنگين تر و خطيرتر را به دوش دارند؛ چرا كه در كنار فعاليتهاي ديگر نه تنها بايد با اخلاق، رفتار، عملكرد، گفتار و تحصيل خويش الگو و نمونه و سرآمد و سرمشق ديگران باشند، بلكه با حساسيتهاي بموقع خويش بايد پيشتازان جبهه مبارزه با دسيسههاي بيگانه در لباس خودي و غير نيز باشند.
بايد بكوشند و پاي صاحبنظران سالم و صادق و متخصصان متعهد و متدين را به دانشگاهها بگشايند و زمينههاي تبادل انديشه و تضارب آرا و افكار را فراهم آورند و محيطي را ايجاد كنند كه نيازهاي روحي و معنوي دانشجويان و جواناني كه اميدشان به دانشگاه است را برآورده سازند و قبل از آنكه دشمنان قسم خورده انديشههاي التقاطي و انحرافي خويش را به خورد فرزندان معصوم اين آب و خاك بدهند، بتوانند ملجا و پناهگاه و فريادرس آنان باشند.
البته تاكيد اين نكته نيز ضروري است كه در راستاي اين مهم بايد از برداشتهاي سطحي و عملكردهاي صوري و ظاهري و متاسفانه نمايشي كه منتشر شده است، اجتناب كرده و اين حرف گوهربار رهبر معظم انقلاب را همواره آويزه گوش قرار دهند كه در اينگونه كارها منحرف كردن مسئله از مسير حقيقي، ظلم به هدف عالي اسلامي كردن دانشگاهها است.
دانشجويان بسيجي الگو و سرآمد ديگران باشند
نكته ديگر اينكه شايسته است بسيجيان دانشجو در تلاش مقدس تحصيل خويش اهتمام بيشتري نشان داده تا در آينده با كسب تخصص و تجربه و حفظ تعهد بتوانند سنگرداران لايق جبهه تعليم و تربيت انسانها باشند؛ يعني دانشجويان بسيجي بايد با اخلاق و رفتار، عملكرد و گفتار و تحصيل خويش الگو و نمونه و سرآمد و سرمشق ديگران باشند.
بسيجي دانشجو چه بايد بكند؟
يكي از ثمرات پيوند روحانيت و دانشگاه انتقال حالت روحاني و معنوي به دانشگاه است.
به طور كلي حالت ملكوتي يك دانشجو در دانشجوي بسيجي است كه در مراكز دانشگاهي بارزترين نمونه براي نمايان كردن تمام تلاشهاي پاك و طيبه در عرصههاي مختلف در دانشگاه هستند.
بهتر است دانشجوي بسيجي نكاتي چند را در طول حضور خود در سنگر دانشگاه مدنظر قرار دهد تا به فضل پروردگار توفيقات بهتري حاصل كند؛ برخي از اين موارد عبارتند از اينكه:
دين مقدس اسلام در هر زمينهاي صاحب راي و نظر است و بر دانشجويان رشتههاي گوناگون است كه با تامل، تعميق و تفكر در متون بنيادين ديني و راهنمايي استادان حوزه و دانشگاه در انطباق جزء به جزء بحثها و درسها با نظريات ديني بكوشند و در اين طريق از ملامت و نكوهشگران نهراسند.
رعايت آداب اسلامي حتي نسبت به كساني كه رعايت اين آداب را نمي كنند، هميشه يك ضرورت است.
همچنين پافشاري عملي بر شعائر اسلامي از قبيل رعايت حجاب، برگزاري نماز جماعت، هر چه پربارتركردن تجمع الهي دانشجويي، مراعات نظم دانشجويي و ... يك ضرورت براي دانشجويان بسيجي است.
يافتن «حسن وجه» در امر به معروف و نهي از منكر لازم است.
از نكات ديگر اينكه خشونت كلامي به ندرت در توجه دادن ديگران به خوبيها مورد نياز مي شود و در بسياري از موارد با اندكي تفكر راه هاي مناسب و متعدد ديگري را مي توان يافت كه به راحتي ما را به مقصد مي رساند.
نكته ديگر اينكه، حتي اگر تنها در راستاي «گرفتن مدرك» به دانشگاه نگاه كنيم، انديشيدن تدابير لازم براي جلوگيري از اصراف عمر دانشجويي از طريق ترغيب استادان به مطالعه هر چه بيشتر و عرضه مطالب تازه و مفيد ضروري است، در اين زمينه بايد استادان را به تدوين جزوات پربار آموزشي متناسب با شيوههاي تعليم تشويق كرد.
البته هدف بسيجي دانشجو سوق دادن دانشگاه به «تفكر» است نه «حفظ» مطالب.
قابل ذكر است كه چنين جزواتي در اكثر قريب به اتفاق موارد، منافاتي با حفظ بار علمي كلاس مربوطه ندارد.
انديشيدن تدابير لازم براي جلوگيري از اسراف در جميع مسائل مثلاً در مورد غذاي دانشجويي كه گاهي اوقات تا نصف هر غذا به علت پخت نامناسب يا بي توجهي دانشجويان دور ريخته مي شود.
همچنين دانشجوي بسيجي بايد براي آينده كار كند؛ به عنوان مثال اگر بعضي از استادان با عرضه «قطره چكاني» معلومات خود، دانشجويان را ناگزير از كندي در تعليم كنند، دانشجوي بسيجي مي تواند با فراهم آوردن جزوات كامل از درس آن استاد و فراهم كردن شرايط عرضه عمومي آن به دانشجويان ترم آينده استاد مربوطه، مهم ترين زمينه را براي تشويق استادان به فعاليت علمي بيشتر آماده سازند.
هر تحقيق دانشجويي بايد تا رسيدن به حرفي نو و نظري تازه دنبال شود، سرهم بندي يك پژوهش كاري آسان است، ولي شايسته يك بسيجي نيست كه از مطالب سطحي يا تكراري در تحقيقات خود استفاده كند، بلكه بايد با بررسي و پژوهش و ارائه حرف تازه، روحي دوباره به فضاي دانشگاه ببخشد.
دانشجوي بسيجي ضمن اجراي تك تك قوانين و مقرارت رسمي حاكم بر محيط دانشگاه، با شناسايي و تشخيص نابسامانيهاي اين قوانين بايد تلاش لازم را در جهت دگرگوني آنها بنمايد.
دانشجوي بسيجي ابداً به آنچه با عنوان «روح علمي» توسط دانشگاههاي غرب تبليغ مي شود، باور ندارد
دانشجوي بسيجي ابداً به آنچه با عنوان «روح علمي» توسط دانشگاههاي غرب تبليغ مي شود، باور ندارد؛ «روح علمي» تبليغي غرب به ظاهر تنها علم را مقتدا قرار مي دهد، ولي در باطن، نيات و منظورهاي كاملاً سياسي را دنبال مي كند.
همچنين در ميان بسياري از نظريات و فرضيات به ظاهر علمي و بخصوص در صحنه علوم انساني، بايد با ژرف كاوي نكات متقابل آن با فرهنگ اسلامي و ايراني را يافت و استاد مربوطه و نيز دانشجويان ديگر را متذكر ساخت.
سياست، علم، هنر، اقتصاد، صنعت و ... با هم در ارتباط جدي هستند و بخصوص بدون نگاه به عنصر دين نمي توان به اين زمينهها به شكل موثر پرداخت.
اساساً هنر بدون ديانت، يا سياست بدون ديانت، يا علم بدون ديانت، معنا و مفهومي ندارد؛ در حقيقت دانشجوي بسيجي از آميختگي سياست و ديانت در مجموعه بحثهاي اجتماعي مطلع است و به اين ارتباط، توجه كافي دارد تا هيچ مطلبي را به گونه تك بعدي تحليل نكند.
دانشجوي بسيجي بايد به نقد «ماهيت» محتواي هر درس بنشيند و بايد بررسي كند كه هر درس چه ميزان به اسلام نزديك و يا دور است و به همين دليل بايد به دنبال بالا بردن شناخت خود از اسلام باشد تا بتواند با توكل بر خدا در عرصههاي مختلف در دانشگاه تاثير بگذارد تا ان شاء الله دانشگاه اسلامي به معناي واقعي تحقق پيدا كند و منشا اثر در جامعه شود.
حسين رحيمي
/انتهاي پيام/
دوشنبه 20 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبكه خبر دانشجو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 65]