واضح آرشیو وب فارسی:شبكه خبر دانشجو: درايت در مقابل يك دموكرات پيچيده
وبلاگ نگاه سياسي
وبلاگ نگاه سياسي
وي كه از سناتورهاي باسابقه و مشهور امريكايي است، در اين مقاله مي نويسد:
بيش از 26 سال است كه من عضو شوراي سياست گذاري خارجي امريكا هستم. افزايش نقش امريكا در صحنه بين الملل يكي از مهمترين اولويت هاي مد نظر بوده است. من بيشتر عمر خود را صرف توسعه و گسترش روابط امريكا و اسرائيل كرده ام. به نظر من انتخاب اوباما بهترين گزينه براي پست رياست جمهوري امريكا است.
اما چرا؟
به دلايل زيادي انتخاب مك كين باعث ادامه وضع موجود تجارت به روال گذشته خواهد بود، در حالي كه اوباما به دنبال تغيير واقعي است. بايد اين مسئله را بپذيريم كه ميزان امنيت اسرائيل نسبت به زماني كه تازه بوش پست رياست جمهوري را در كاخ سفيد برعهده گرفت، بسيار كمتر شده است.
همچنين نبايد منكر اين امر شد كه نحوه مديريت در جنگ عراق باعث قدرتمند شدن ايران شده و سياست هاي بوش نيز نتوانست جلوي دستيابي ايران هسته اي را بگيرد. حزب الله نيز بيش از پيش از حمايت ايران برخوردار شده است. اكنون حزب الله بيش از 40 هزار موشك دارد و بيش از پيش نيز از لحاظ سياسي در لبنان از جايگاه محكمي برخوردار شده است. حتي باعث نزديك تر شدن هرچه بيشتر شيعيان در ايران با سني هاي حماس شده است. با پيروزي حماس در انتخابات نه نفع اسرائيل ونه امريكا ملحوظ واقع نشد.
اسرائيل زماني قدرتمند است كه امريكا نيز قدرتمند باشد، در حالي كه امريكا از 8 سال پيش بسيار ضعيف تر شده است. سياست هاي اجرايي دولت بوش نه تنها در داخل اين كشور زمين گير شده كه در بيرون از مرزها هم باعث انزجار بيشتر و ايجاد روحيه خصمانه عليه ايالات متحده شده و اين امر باعث گرديده كه امريكا در پياده كردن اهداف خود و حمايت از اسرائيل در صحنه بين الملل دچار مشكل شود. به عنوان نمونه ما در قضيه تحريم ايران و تغيير رفتار حكومت ايران به علت حمايت روسيه، چين و اروپا كاملاً درمانده و منفعل شده ايم.
تا پيش از انتخابات رياست جمهوري سال 2000، هنوز تأثير رفتار ناكارآمد بوش عليه اسرائيل كاملا ً شفاف نشده بود. در طول 8 سال گذشته معلوم شد كه تنها دوستي و نيت خوب داشتن براي اسرائيل كافي نيست بلكه آنچه كه از همه مهمتر است، دراختيار داشتن سياستمداران دانا و رهبران قوي است.
اكنون متقاعد شده ام كه اوباما يكي از بهترين دوستان اسرائيل است. چرا اين حرف را مي زنم؟ كساني كه وي را خوب مي شناسند، همچنين طرفداران پرو پاقرص اسرائيل كه در شيكاگو با او آشنايي دارند، درخصوص دوستي وي با اسرائيل قسم مي خورند و او را عميقآً طرفدار اسرائيل مي دانند.
اوباما "بسيار باهوش است و به خوبي مي تواند مشكلات ما را حل كند" . با نگاهي موشكافانه به رقابت هاي انتخاباتي اوباما مي توان دريافت كه وي از يك انضباط و قدرت بيان فوق العاده برخوردار است كه مي تواند به خوبي راهبردهاي خود را در سطوح بسيار بالا به اجرا درآورد. وي ما يك ليدر محتاط است كه قبل از هر عملي با دقت به موقعيتش فكر مي كند.
به عقديه ي وي:
انتخاب اوباما به عنوان رئيس جمهور امريكا مي تواند صورت جديدي را از امريكا در صحنه جهاني جلوه دهد. به عنوان نمونه وي بهتر مي تواند دوستان مان را عليه مبارزه با تروريسم و جلوگيري از تكثير سلاح هاي اتمي، شيميايي و بيولوژيك و موشك هاي بالستيك تحريك و هماهنگ كند. همچنين مي تواند به ايجاد ثبات در افغانستان و گسترش دموكراسي درافريقا كمك به سزايي كند. او بارها در مواضع شفاف خود اعلام كرده كه از دستيابي ايران به توليد سلاح هاي هسته اي به شدت جلوگيري خواهد كرد و در پي ايجاد يك كميته بين المللي براي رسيدن به اين اهداف است.
اوباما داراي استعداد و مهارت زيادي در فرموله كردن و بازسازي حيثيت و اعتبار امريكا در سياست خارجي است و از اين طريق مي تواند باعث تقويت امريكا شود. هيچ چيز مانند يك امريكاي قدرتمند نمي تواند امنيت و بقاء اسرايل را تضمين كند...
******
با مشخص شدن نتايج و پيروز انتخابات رياست جمهوري امريكا بيش از گذشته مي توان بر معاني سخنان بالا تامل نمود و به وضوح بيان داشت كه نفوذ لابي صهيونيستي و تاثير آن برسرنوشت انتخابات امريكا امريست غير قابل انكار ...
به همين جهت است كه در تمامي رقابتهاي سياسي در نظام دو حزبي ايالات متحده شاهد اين واقعيت هستيم كه در تمامي كانديداها سعي ميكنند حمايت اين لابي (لابي صهيونيستي مجلس سنا ) را جلب كنند و ورق را به نفع خودشان برگردانند؛
"آيپك " كه يكي از قويترين لابيهايي يهوديان آمريكاست و در واقع سخنراني در آيپك نوعي تجديد عهد و پيمان 2 حزب عمده آمريكا جمهوريخواه- دموكرات با اسرائيل و لابي قدرتمند يهوديان است، چه قبل از اوباما، جان مك كين- تنها كانديداي مطرح جمهوريخواهان- و هيلاري كلينتون هم در اين اجلاس سخنان قرائي ايراد كرده بودند.
اما نكتهاي كه سخنان اوباما در آيپك را متفاوت با آن قبليها كرد روي خشن و اسرائيل دوست او بود كه در برابر وجه مسالمت آميز خويش قرار گرفت. اوباما كه تا هفته هاي پيش با ديدي نقادانه به سياستهاي جنگ افروزانه بوش و دخالت آمريكا در جهان نگاه ميكرد و موفقيتاش را هم مديون همين نوع نگاه بود،
در سخناناش آخرين نطق هاي انتخاباتي خود كه در پنجشنبه گذشته انجام شد، ايران را تهديدي جدي و واقعي خواند و از حذف هر تهديدي عليه اسرائيل گفت: «تهديدي بزرگتر از ايران براي اسرائيل و صلح و ثبات منطقه وجود ندارد». اوباما در اين سخنراني كه بين صدها نفر از صهيونستهاي افراطي ايراد ميشد، مدام تاكيد ميكرد: «از تهران تا غزه هر كس بخواهد مانع برقراري امنيت اسرائيل شود با عكسالعمل شديد آمريكا روبهرو خواهد شد». سناتور آيلينوي كه به راي لابي اميد زيادي بسته بود با گفتن اين جمله كه بيتالمقدس پايتخت ابدي اسرائيل است. صداي تمامي اعراب و مسلمانان را در آورد. او همين طور با ذكر اين نكته كه حماس جايي در ميز مذاكره ندارد، نشان داد به رغم ژست صلحجويانه اين چند وقت اخيرش، روحيه تهاجمي شديدتري از اسلاف خود دارد؛ آن هم در روزهايي كه جيمي كارتر- رئيس جمهور اسبق دموكرات آمريكا- در حال مذاكره با گروههاي فلسطيني بود.
*****
اما جداي اظهار نظر در مورد ساز و كار انتخاباتي و چگونگي روند به قدرت رسيدن كانديدا هاي رياست جمهوري ايالات متحده ، نكته اي قابل تامل است اين كه طبيعتا با حضور دموكرات ها در كاخ سفيد تفاوت جدي در استراتژي هاي كلان به ويژه در حوزه اقتصاد و سياست خارجي بوجود نخواهد آمد . نمونه سياست هاي كارتر و ريگان، كلينتون و بوش پدر و پسر و تا نيكسون ، زورولت و كارتر... اين مطلب را نشان داده است كه امريكاييها به ويژه در مواجه با بحران هاي جدي در نظام و به نوعي احساس خطر از برهم خوردن نظام تك قطبي و از بين نرفتن هژموني بين المللي خود ، چه جمهوري خواه و چه دموكراتها به هر اقدامي دست مي زنند و با وجود فشار صهيونيست ها تصميم به هر اقدام غير عقلاني از هر كدام از دو طيف غير قابل تصور نيست ، كه نمونه آن : بمباران اتمي شهرهاي هيروشيما و ناكازاكي بعنوان يكي از مسائل جنجال برانگيز قرن بيستم بوده است كه توسط كساني اتفاق نيفتاد جز سران حزب دموكرات ...!شايد حزب دموكرات در مقايسه با جمهوري خواهان در نوع و تاكتيك سياست هاي خود ، تفاوتهاي را اعمال كند اما همانطور اشاره شد تغيير در چارچوب سياست خارجي امريكا در شرايط كنوني امريست غير متصور
دموكراتها كه در سياست داخلي با به رسميت مسائلي مانند دفاع از سقط جنين، همجنسگرايي و شعار هاي تهديد كننده ي اصول جامعه ي مذهبي (مسيحي) امريكا و شعار هاي با ظاهر حقوق بشري! ... لودگي و بي قيدي خود را در حيطه اجتماعي نشان داده اند و از طرفي در مواجه با حوزه ي انديشه و مكاتب چالش برانگيز با نظام ليبرال سرمايه داري به شدت به دنبال حذف تنها گفتمان بديل –آلترناتيو- خود يعني اسلام گرايي اند و در طبعا مواجهه با ايران به عنوان كانون بيداري اسلامي نيز مسلما در مقايسه با رفتار كنوني قواي حاكمه صورت ديگري نمي يابد.
به طور كلي مي توان گقت كه دموكراتها در حوزه ي سياست خارجي و مسائل كلي تفاوت چنداني با جمهوري خواهان نداشته و اما توجه به اين امر بسيار مهم خواهد بود كه انها در عين سرسختي بر مواضع اسلاف گذشته ي خود ، از پيچيده گي ، تدبير و حوصله ي بيشتري در مواجه با مسائل برخوردارند،
كه شعارهاي باراك حسين اوباماي محبوب سياه پوست مبني بر تغيير در سياست خارجي به ويژه در زمينه مذاكره مستقيم و بدون پيش شرط با ايران را نيز بايد در همين پازل بررسي كرد. اوباما با ارائه اين چهره ي صلح طلبانه محبوب به عنوان نماينده سياهان و ساير اقشار منزوي شده تاريخ آمريكا. از سويي سياست هاي كلان تغيير نكرده است و استراتژي كماكان حذف تنها حوزه فرهنگي و سياسي فعال و آلترناتيو ليبرال دموكراسي و سرمايه داري يعني ايران اسلامي است از سويي ديگر اين شعارها كج فهمان و ساده انگاران را به اشتباه مي اندازد و در جامعه جهاني نيز با اتخاذ اين چهره منافقانه صلح طلبانه بيرون آمده از اقشار محروم و تحت ستم سياه پوست وجهه جنگ طلبي را عوض خواهد كرد.
گرچه قطعا اوباما به مكتب خلاف مكتب زاپاتاييسم ايراني بعد از كسب قدرت تندتر خواهد شد! اما اميدواريم شعار هاي صلح طلبانه ي و مزورانه ي قواي جديد حاكم بر مسند كاخ سفيد ،منجر به اشتباه بسياري در داخل نگردد و مسئولين را درست مثل اتخاذ سياست رخوت زاي گفتگوي تمدن ها –كه پايه علمي هم نداشت- در مقابل سياست جنگ تمدن ها! به اتخاذ استراتژي ها و پاداستراتژي هاي غلط وا ننمايد
بدون شك طرح شعار و تلاش براي تحقق مذاكره و رابطه با امريكا در طول سه دهه گذشته و در راس همه در سه سال گذشته و در دوران حاكميت اصول گرايان در قالب تاسيس دفتر حافظ منافع، ديدار نمايندگان، اجازه رفت و آمد دادن و ديدار مسئولين عالي دولتي با دلالان دست چندم مذاكره و رابطه ، و حتي ارسال پيام تبريك !!؟ بي مورد از جناب اقاي احمدي نژاد به رئيس جمهور جديد كاخ سفيد .... در صورت نداشتن منظومه صحيح فكري از آرمان هاي انقلاب و امام و بي توجهي به فرمايشات رهبر معظم انقلاب و عدم تدبير بيشتر در قبال موضعگيري هاي اصولي نظام ، به ويژه در شرايطي كه با محبوبيت داخلي و شعارهاي ضد استكباري حتي نوعي اعتماد به نفس در بين برخي كشور هاي مسلمان منطقه و حتي فراتر ،موجب شده است، عملا باعث از دست دادن وجه ي و پرستيژ فعلي در بين كشورهاي اسلامي و در ادامه منجر به از بين رفتن فرصت بوجود امده ي در ديپلماسي تهاجمي خواهد بود و طبعا اين عدم توجه بيشتر به موضعگيري ها و راه را براي برتري و مانور تبليغاتي براي طرف مقابل بوجود خواهد آورد. /انتهاي پيام/
دوشنبه 20 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبكه خبر دانشجو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 100]