تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نصيحت كردن در حضور ديگران، خُرد كردن شخصيت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804809265




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

يك روز با آموزش هاي اجباري پيش از ازدواج


واضح آرشیو وب فارسی:شبکه خبر: يك روز با آموزش هاي اجباري پيش از ازدواج
مريم نظري

زن سرش را نزديك گوشم مي آورد و آرام مي پرسد؛ «شما هم با شوهرتان مشكل داريد؟» يك صندلي بين مان فاصله است. راهرو مركز مشاوره خلوت است. مي گويد؛ «پسر عمويم است. وقتي آمد خواستگاري با هم صحبت كرديم. انصافاً به هرچه كه گفت عمل كرد. مرد خوبي است. مدتي است رفتارش عوض شده. برايم خبر آوردند كه او را با زن ديگري ديده اند. ازش پرسيدم. گفت راست مي گويند. گفت كه رفتارم سرد است. گفت از دستم خسته شده است.» 29ساله و مادر دو فرزند است. به جاي دو تا از دكمه هاي مانتويش كه افتاده يك سنجاق قفلي بزرگ زده است. پسر كوچكش با مجله هاي روي ميز بازي مي كند. چند مجله را زمين مي اندازد. زن با عجله طرفش مي رود و پشت دستش مي زند. كودك بغض مي كند و بعد صداي گريه اش بلند مي شود. اين بار كنارم مي نشيند. يازده سال پيش ازدواج كرده است.

چشم هايش پر از اشك مي شود. سرش را پايين مي اندازد و با گوشه روسري اش چشم ها را پاك مي كند. «گفتم بيايم اينجا. شايد مشاور راهي يادم بدهد كه بتوانم شوهرم را سر به راه كنم.»دوست دارد با يك مشاور خانم صحبت كند. برايش سخت است تا از خصوصي ترين مشكلاتش با يك مشاور مرد صحبت كند. باز صداي گريه پسربچه بلند مي شود. پايش به لبه ميز گير كرده و روي زمين افتاده است. زن نگاهش مي كند و با صداي بلندي مي گويد؛ «بلند شو،» رويش را برمي گرداند و با اخم ادامه مي دهد؛ «اعصابم ضعيف شده. قبلاً حوصله ام بيشتر بود.» در اتاق مشاور باز مي شود و يك زوج جوان بيرون مي آيند. خانم منشي او را صدا مي زند. زن دست كودك را مي كشد.

---

در كنگره بين المللي خانواده و سلامت جنسي كه اوايل آذرماه سال گذشته برگزار شد، دكتر كاظم فروتن رئيس اين كنگره عنوان كرد با بررسي پرونده هايي از دادگاه هاي خانواده مشخص شد 50 درصد طلاق ها ريشه در مسائل و مشكلات جنسي دارد. به گفته وي بسياري از همسراني كه از مشكلات اقتصادي، رفاهي و ديگر مشكلات در زندگي شكايت و به مشاور مراجعه مي كنند، پس از ريشه يابي دليل اين مشكلات عدم وجود آرامش جنسي در خانواده تشخيص داده شده است. كارشناسان بر اين باورند مشكلاتي مانند بهانه گيري، پرخاشگري، سوءظن به همسر، ضعف در اعتماد به نفس و افسردگي ريشه در مشكلات جنسي دارند. مشاور اين مركز هم مي گويد؛ «يكي از علت هاي بسياري از ناسازگاري هاي مراجعان، نارضايتي جنسي است. افرادي هستند كه به دليل مشكلات ديگري مراجعه مي كنند. بعد از چندين جلسه مشاوره، به اين مشكل پي مي بريم. بسياري از كساني كه در زندگي مشترك خود نارضايتي جنسي دارند، خجالت مي كشند آن را با مشاور مطرح كنند. اين افراد ارتباط تلفني با مشاور را ترجيح مي دهند. به دليل باورهاي نادرست آنها حتي از گفتن آن به همسر خود هم شرم دارند. ميل جنسي يك ميل طبيعي است كه در هر انساني وجود دارد. بهترين راه اين است كه آنها پيش از ازدواج مشاوره جنسي شوند.»

---

كلينيك فاضل واقع در بلوار كشاورز يكي از مراكزي است كه در آن آزمايش ها و آموزش هاي اجباري پيش از ازدواج انجام مي شود. سه هفته پس از اولين درخواست كتبي، موفق مي شوم مجوز شركت در كلاس تنظيم خانواده را بگيرم. هشت زوج در راهرو ايستاده اند. تا چند لحظه ديگر كلاس شروع مي شود. مردي كه نماينده روابط عمومي مركز بهداشت غرب است و حضورش شرط شركت من در اين كلاس، همه جا كنارم است. از چند زوج مي پرسم انتظار دارند در اين كلاس چه اطلاعاتي كسب كنند؟ «بيماري هاي مقاربتي»، «روش هاي پيشگيري از بارداري» و «تالاسمي» جواب هاي آنان بود. وارد كلاس كه شديم اولين چيزي كه توجهم را جلب كرد، چينش صندلي ها بود. عرض اتاق بسيار كوچك تر از طولش بود. صندلي ها را در چند رديف در طول كلاس چيده بودند. اول فيلم را نمايش دادند. تلويزيون را جايي گذاشته بودند كه بايد گردن مي كشيديم و سرها را رو به بالا نگه مي داشتيم. كيفيت صداي فيلم هم تعريفي نداشت. گوينده متن مي گويد؛ «مهم تر از ازدواج و تشكيل خانواده، حفظ و نگهداري آن است.» درست زماني كه در ابتداي فيلم به روابط زناشويي اشاره شد، پچ پچ ها دوباره جان گرفت. «زشتي و زيبايي نمي تواند از جنبه هاي جذاب جنسي شما در مقابل يكديگر بكاهد.» همه در حال صحبت كردن بودند كه البته با توجه به كيفيت صداي فيلم تعجب چنداني نداشت. صحنه يي از فيلم مردي را در حال عبادت نشان مي داد. گوينده متن مي گويد كه زن و شوهر بايد به هم محبت آميز نگاه كنند. زني با چادر سفيد گلدار بالاي سر مرد ايستاده و لبخندزنان به او نگاه مي كند. مرد هم سرش را بالا مي آورد و به زن لبخند مي زند. از ديدن محبت اغراق آميز شده در اين صحنه صداي خنده در كلاس پيچيد. فيلم با ارائه توضيحاتي كلي درباره بلوغ، ازدواج و بارداري و روش هاي پيشگيري از بارداري به پايان مي رسد. سپس مردي كه كارشناس بهداشت مركز است درباره ضرورت مشاوره ژنتيك و بيماري هاي مقاربتي صحبت مي كند. بيست دقيقه آخر كلاس به زنان اختصاص دارد. آقا دامادها كلاس را ترك مي كنند و كارشناس بهداشت خانم به تشريح روش هاي پيشگيري از بارداري مي پردازد. به هر نفر مركزي را معرفي مي كند كه نزديك محل سكونتش باشد تا عروس خانم بتواند آنجا در اين زمينه مشاوره شود.

روي تابلوي اعلانات پوستري هشداردهنده از ايدز نصب و روي آن نوشته شده است؛ «زنان در مقابل ايدز آسيب پذيرترند.» كمي آن طرف تر روي يك مقواي سفيد با ماژيك نوشته اند؛ «مشاوره جنسي (اختلالات جنسي، ناتواني هاي جنسي)» و زير آن نشاني و شماره تلفن نوشته شده است. كسي را نمي بينم آن را بخواند يا نشاني را يادداشت كند. از يازده نفر مي پرسم كه آيا علاقه مند هستند به آن مركز مراجعه كنند؟ هيچ كدام نشاني را نديده اند. به جز يك زوج هيچ كدام از آنان درباره مسائل جنسي با يكديگر صحبت نكرده اند و معتقدند اين مساله پس از ازدواج قابل حل است. آنها خجالت را مهم ترين علت عنوان مي كنند. زن جوان 23ساله يي در گوشم مي گويد؛ «مي خواستم اين مساله را با همسر آينده ام مطرح كنم اما ترسيدم فكر بدي راجع به من بكند.»از كارشناس بهداشت مي پرسم چرا بر مشاوره جنسي پيش از ازدواج تاكيد نمي شود؟ لبخند مي زند و با نگاه از همكارش مي خواهد پاسخم را بدهد. همكارش توضيح مي دهد كه سرفصل هاي آموزشي را طبق بخشنامه يي كه از مركز بهداشت دريافت كرده اند، براي مراجعان تشريح مي كنند. مي گويد آدرس مركزي را كه زوج ها مي توانند در آنجا مشاوره جنسي شوند، نوشته اند و به ديوار زده اند.دكتر زهرا واشقاني رئيس كلينيك در پاسخ به همين پرسش مي گويد؛ «كارشناسان ما اين قابليت را دارند كه آنها را در اين زمينه راهنمايي كنند. اگر كسي بپرسد، آنها پاسخگو هستند. اما متاسفانه مراجعان تمايلي ندارند. گاهي هم تلفني تماس مي گيرند و مشاوره مي شوند.» او عقيده دارد؛ «يكي از مشكلات زوجين اين است كه تا مشكلي پيدا نكنند، به مشاور مراجعه نمي كنند. درست است كه اين آموزش ها كافي نيست اما ما بايد در چارچوب بخشنامه هاي ابلاغ شده عمل كنيم.» مي گويد؛ «گاهي بعضي از خانواده ها مراجعه مي كنند و از نمايش دادن آناتومي اندام هاي جنسي در فيلم گلايه مي كنند.»

زهرا در رشته مديريت خانواده تحصيل كرده است. او تابلوي اعلانات را نديده اما از نظرات همسرش نسبت به روابط جنسي اطلاع دارد. مي گويد؛ «ما حتي سر زمان روابط زناشويي با هم به توافق رسيده ايم و برنامه ريزي داريم.» محمدرضا همسر آينده او كه دانشجوي كارشناسي ارشد است، مي گويد؛ «ابتدا رساله و كتاب هاي ديني را مطالعه كردم و بعد از آن كتاب هاي پزشكي و روانشناسي را. تصور مي كنم اگر از علايق همسرم در اين مورد آگاه نباشم، به او ظلم كرده ام و ظلم، گناه بزرگي است.»

فرزانه 18 ساله است و به دليل مشغله كاري نامزدش تنها در اين كلاس شركت كرده است. وقتي از او مي پرسم كه آيا با همسرش در اين باره صحبت كرده است، چادرش را روي صورتش مي كشد. نگاهي به نماينده روابط عمومي مي كند. دستم را مي گيرد و من را به گوشه ديگر سالن مي برد و با صداي آرامي مي گويد؛ «ما فقط در حد نامزد بوديم. اين حرف ها مال بعد از ازدواج است.» ادامه مي دهد؛ «هرچه در اين كلاس گفتند، تكراري بود. چيز تازه يي ياد نگرفتم.»

---

كلينيك مشاوره جنسي انتهاي يك خيابان خلوت يكطرفه است. از خانمي نشاني را مي پرسم. با شنيدن كلمه جنسي رويش را برمي گرداند و به راهش ادامه مي دهد. روي سردر كلينيك تابلوي ديگري مي بينم. نشاني را درست آمده ام اما اينجا يك كلينيك تخصصي سلامت جنسي نيست. حياط بزرگي دارد. به محض ورودم مامور انتظامات با رويي گشاده توضيح مي دهد كه اگر وقت مشاوره مي خواهم، بايد به طبقه سوم مراجعه كنم. ساختمان قديمي سه طبقه را طوري آراسته اند كه آرامش را به مراجعان القا مي كند. ديوارها با تابلوهاي زيبايي كه گران قيمت نيستند، تزئين شده اند. همه طبقات خالي از مراجعه كننده است. فقط در طبقه سوم زن مسني در سالن منتظر است و به عبارتي كه روي تابلوي اعلانات نصب كرده اند، نگاه مي كند. «گذشته پايان يافته است و آينده منتظر است تا خلقش كنيد. هم اكنون تصميم بگيريد در زندگي خود تغيير ايجاد كنيد.» زن مي گويد؛ «جمله قشنگي است، نه؟» خدمات مشاوره در اين مركز فقط صبح ها ارائه مي شود. رئيس كلينيك كه تمايلي به ذكر نامش ندارد، عنوان مي كند؛ «مراجعان حضوري كه مشاوره جنسي نياز دارند، بسيار اندك هستند. معمولاً اين نوع مشاوره، تلفني انجام مي شود. تقريباً همه آنها از گفتن مشكل خود شرم دارند. بعد از چندين بار عذرخواهي و دقايقي حاشيه رفتن مشكلات خود را در لفافه مطرح مي كنند.» او مي گويد؛ «تاكنون زوجي پيش از ازدواج براي مشاوره جنسي مراجعه نكرده اند. اگر شما چنين كساني را ملاقات كنيد بايد روزها بياييد و منتظر بمانيد، شايد هم اصلاً مراجعه نكنند،»مشاوران اين مركز هيچ آموزش تخصصي براي برخورد با مشكلات جنسي نديده اند. رئيس مركز با تعجب از اينكه چطور اين مركز را كلينيك جنسي معرفي كرده اند، توضيح مي دهد كه اينجا فقط مشاوره خانواده ارائه مي شود. وي علت اصلي مشكلات جنسي را ناآگاهي و كمبود خدمات مشاوره دولتي و بالا بودن هزينه جلسات مشاوره عنوان مي كند؛ «خانواده ها تا زماني كه دچار مشكل جدي نشده اند، متوجه اهميت موضوع نمي شوند.»

رئيس كلينيك مي گويد؛ «بيماري داشتم كه دچار يكي از ناتواني هاي جنسي بود. از دوستانش شنيده بود اگر ترياك مصرف كند، معالجه مي شود و متاسفانه به دليل مشاوره با افراد غيرمتخصص معتاد شده بود.»

در عرف امروز سلامت جنسي فداي آداب و رسوم غلط شده است. اغلب مردم اين آداب و رسوم را حيا و عفت مي دانند. اين در حالي است كه رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام سال گذشته با ارسال پيامي به كنگره خانواده و سلامت جنسي به عنوان يك كارشناس اسلام اظهار داشت؛ «انتقال آموزه هاي صحيح ارتباطات عاطفي، در تحكيم بنيان خانواده بسيار مهم و موثر بوده و بايد از عادات و تعصبات غيرمنطبق با تعاليم اسلام دوري گزيد.»دكتر سيدعلي آذين متخصص پزشكي اجتماعي و عضو هيات علمي جهاد دانشگاهي است. او مي گويد؛ «در مشاوره پيش از ازدواج هفت نكته مدنظر قرار مي گيرد كه اولين و مهم ترين آنها جذابيت دو فرد براي يكديگر است. همه ما بايد بپذيريم كه رفتارهاي جنسي هم مثل ديگر رفتارها سليقه يي و متفاوت است. سلامت جنسي، مبحثي است كه اگر به آن توجه نشود، مي تواند فرد را به درماندگي و استيصال برساند. اينكه همسري پاك و خانواده دار باشد و از تمكن مالي برخوردار باشد، شروط لازمي است اما كافي نيست. اين شرايط همه آن چيزي را كه يك زن يا مرد از زندگي آينده خود مي خواهد، تامين نمي كند. وقتي طرفين قبل از ازدواج از سلايق جنسي يكديگر با خبر نشوند بعداً در زندگي مشترك خلئي احساس مي كنند و مي گويند تصور ديگري از زندگي زناشويي داشته اند و چون واقف نيستند كه اين از تفاوت هاي فردي نشأت مي گيرد به دنبال اختلالي در خود يا همسرشان هستند.»

او راهكاري را براي اطلاع يافتن از رفتارهاي جنسي ارائه مي دهد؛ «لازم نيست دختر و پسر قبل از ازدواج راجع به جزئيات رابطه جنسي با يكديگر گفت وگو كنند. مي توانند از سوال هاي درشت و خيلي كلي شروع كنند. مثلاً بپرسند تو در مورد مسائل جنسي چه فكري مي كني؟ سرنخ بسياري از تفاوت ها در همين سوالات مشخص مي شود. اغلب جوان ها نگرانند كه پس از مطرح كردن اين پرسش، طرف ديگر چه برداشتي از شخصيت شان خواهد داشت. بايد اين تفكر را تغيير داد.» او درباره نقص آموزش هاي پيش از ازدواج مي گويد؛ «حتي بسياري از متخصصان كه بايد در اين امر خبره باشند، خدمات جنسي و باروري را معادل يكديگر مي دانند و هر جا بحث آموزش سلامت جنسي مطرح مي شود سلامت باروري را آموزش مي دهند در حالي كه سلامت باروري تنها بخش كوچكي از سلامت جنسي است.»

دكتر آذين به فقر آموزشي در زمينه مسائل جنسي اشاره مي كند؛ «از سنين كودكي بايد با توجه به سن و نياز فرد در آن مرحله، آموزش جنسي را آغاز كرد. دوران بلوغ و پس از آن نيز آموزش هاي خاص هر مرحله را مي طلبد. متاسفانه چون پزشك، جامعه شناس، مشاور، معلم و در ادامه آن خانواده ها آموزش مناسبي نديده اند و روش صحيح انتقال اين مفاهيم را نياموخته اند، پاسخ صحيحي به سوالات و نيازهاي فرزندان داده نمي شود. برخلاف تصور عموم با آموزش جنسي نه تنها قبح اين انحرافات را از بين نمي برد بلكه اگر آموزش ها درست، مستدل و كارشناسي شده باشد، مي تواند جلوي خيلي از آسيب ها را بگيرد. و آموزش و پرورش در اين ميان مي تواند نقش بسيار حياتي داشته باشد.» او در تعريف سلامت مي گويد؛ «سلامت به رفاه كامل جسمي، روحي و اجتماعي اطلاق مي شود و سلامت جنسي جزء مهمي از همه اين ابعاد است. اختلال در سلامت جنسي، سلامت جسمي، روحي و اجتماعي فرد را متاثر مي كند. همچنين عدم وجود رضايت جنسي در روابط زناشويي زمينه ساز اختلافاتي در زندگي عادي است و حتي به تربيت فرزندان هم لطمه مي زند و بر نسل بعد هم اثر مي گذارد. گاهي اين اختلافات آنقدر ادامه پيدا مي كند و ريشه دار مي شود كه بنيان خانواده را تهديد مي كند.»وي بي تعهدي نسبت به همسر و طلاق را از جمله عوارض بي توجهي به سلامت جنسي مي داند و معتقد است بخش عمده يي از آن با اصلاح دانش، نگرش و مهارت ها قابل كنترل است.دكتر آذين درباره مراكزي كه توانايي ارائه خدمات مشاوره جنسي دارند، مي گويد؛ «اين مراكز بسيار محدود هستند و جوابگوي نيازهاي مردم نيستند. در بحث مشاوره جنسي مخاطب ما همه مردم هستند و تعداد كساني كه در اين زمينه تخصص دارند، بسيار اندك است.»

---

با يك مركز مشاوره تلفني تماس گرفته و سراغ جايي را مي گيرم كه بتوان مشاوره جنسي گرفت. شماره تلفن مطب دكتري را مي دهند كه متخصص اعصاب و روان و درمانگر مشكلات جنسي است. منشي مطب مي گويد؛ «وقت خانم دكتر تا يك ماه و نيم ديگر پر است و هزينه هر جلسه مشاوره 25 هزار تومان است. اگر تمايل داريد وقت بدهم در غير اين صورت خداحافظ،» توضيح مي دهم مي خواهم وقت مصاحبه بگيرم. منشي مي گويد دكتر تلفن همراهش را در مطب پاسخ نمي دهد و آخر هفته ها هم گوشي را خاموش مي كند. خانم دكتر يك روز در هفته هم در بيمارستاني خدمات مشاوره ارائه مي دهد. با بيمارستان تماس مي گيرم. فقط بيماران داراي بيمه را مي پذيرند، علاوه بر اينكه مشاوره با درمانگر مشكلات جنسي منوط به اجازه متخصص اعصاب و روان از همان بيمارستان است.

---

زن از اتاق مشاوره بيرون مي آيد. پسر بچه ديگر گريه نمي كند. در آغوش مادر خوابيده است. آرام مي گويد؛ «خانم جان بنويس كه جوان ها زودتر بيايند مشاوره. نه مثل من بعد از يازده سال،» چشم هايش قرمز است. در خروجي را برايش باز مي كنم. خداحافظي مي كند و مي رود. باران مي بارد.
 يکشنبه 19 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شبکه خبر]
[مشاهده در: www.irinn.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 148]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن