واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق:
پيدايش قراسوران دولتي در ايران
ناصرالدين شاه قاجار پس از بازگشت از سفر اروپا در سال 1290 ق، با پيشنهاد مشيرالدوله وزير امور خارجه مبني بر تشكل نيرويي كه با روشي نوين به حفظ و حراست از راهها و مناطق روستايي بپردازد موافقت نمود اين تشكيلات كه طرحي كمرنگ از ژاندارمري.هاي اروپا و بويژه كشور عثماني بود، به «قراسوران»(1) مشهور گشت. نظم و كارايي و توسعه اين نيرو در اوايل فعاليتش خوب بود. « به دستور سپهسالار ابتدا در راههاي اصلي خراسان، گيلان، گرگان، مازندران، سواراني مسلح برگماشتند و پاسگاه.هايي نيز براي آنها ساختند، سپس سپهسالار براي امنيت راههاي اصلي ديگر استان.ها و شهرستان.هاي مهم كشور، استخدام نهصدو بيست سوار مسلح را در نظر گرفت و گزارش كار و نقشه محل استقرار پاسگاهها را روز پنجم شوال براي شاه فرستاد. شاه اين پيشنهاد را پذيرفت و دستور تأمين هزينه آن را داد.» (2)
عملكرد قراسوران تا هنگامي كه زير نظر دولت بودند خوب و رضايت.بخش بود ولي همين كه دولت با هدف كاستن از هزينه.ها حراست و نگهباني از راهها را به خان.هاي محلي واگذار نمود و تشكيلات قراسوران را تابع آنها نمود، اين ارگان كارايي خود را از دست داد. در نتيجه منظور اصلي كه امنيت عمومي بود، حاصل نمي.گرديد چه افراد قراسوران معمولاً از نوكران و گماشتگان و رعاياي خود خوانين محلي بوده و هر موقع هر كدام را مي.خواستند، مي.آوردند و هر يك را مايل نبودند،.بيرون مي.كردند و تعدادي اسلحه سيستم مختلف را هم كه دولت داده بود هر لحظه به دست شخصي مي.افتاد كه صلاحيت و عدم صلاحيت دارنده آن مجهول و به علاوه عيب بزرگ كار اين بود كه نفوذ و قدرتي اضافه بر نفوذ محلي به خوانين داده مي.شد و روي همين جريانات يك نوع خودسري و ملوك.الطوايفي ايجاد شده بود.»(3)
اين ارگان با همين شيوه تشكيلاتي تا پايان حكومت محمد.علي شاه قاجار پابرجا بود ولي با پيروزي مشروطه.خواهان ادامه كار قراسوران به صورت سابق امكان پذير نبود.«روي اين اصل اولياء امور دولت به فكر افتادند كه تشكيلاتي مطابق قشون كشور تشكيل دهنده تا قواي تأمينيه مركزيت يافته، سازماني منظم و افرادي ديسپلينه بوجود آيد كه مناسب با اوضاع روز بوده و بتواند نظم طرق و شوارع و دهستان.ها را به نحو مطلوب و عملي و قانوني تأمين كند.»(4)
سرمارلينگ سفير انگليس در ايران وضع امنيت راهها را بسيار بد توصيف كرده است:
نفوذ حكومت مركزي به كلي از ميان رفته است و شاهد آن نداشتن قدرت است در امر و تحكم به اطاعت حتي در مورد رؤسايي كه تحت اختيار آن واقع.اند در چنين اوضاع و احوالي دولت.هاي وقت هر كدام به مقتضاي زمان و برحسب امكانات خود تدابيري براي تثبيت وضع مملكت به كار مي.برند و به منظور رفع ناامني.ها و بي.نظمي.هاي راهها درصد تشكيل سازمان.هايي مجهز و مسلح بر مي.آورند.(5)
ناصرالملك رئيس.الوزراء براي رفع اين پريشاني.ها معتقد بودند كه «قشون» موجود بايد منحل شود و به جاي آن سازماني كوچكتر ولي فعال.تر و پرتحرك.تر به نام ژاندارمري نظام تشكيل گردد كه وظيفه اعاده نظم و آرامش در مرزها و نواحي ايران (وظيفه ارتش) و حفظ امنيت در راهها (وظيفه ژاندارمري) هر دو را به عهده داشته باشد. ولي از فحواي «قانون تشكيل ايالات و ولايات» كه در چهاردهم ذيقعده 1325 ق يعني چند ماه بعد از معرفي كابينة ناصرالملك به تصويب مجلس شوراي ملي رسيد، چنين بر مي.آيد كه به موجب اين قانون، قواي انتظامي كشور در اين موقع، شامل «قشون» تابع وزارت جنگ؛ نظميه، ضبطيه و قراسوران تابع وزارت داخله گرديد، به صورتي كه قشون براي حفاظت از مرزهاي كشور و براي حفظ امنيت در داخل شهرها و دهستان..ها و در طول راههاي كشور به ترتيب ادارات نظميه، ضبطيه و اداره قراسوران عهده.دار مسئوليت بودند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 85]