واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: امپراطوري كابويها در مسير قهقرا قرار گرفته است خداحافظ آمريكا
جام جم آنلاين: جورج بوش، رئيسجمهور ايالاتمتحده طي 2 دوره حضورش در كاخسفيد ناظر بر افول بيسابقه محبوبيت و اعتبار آمريكا در سراسر گيتي بود. تاريخ بيشك از بوش به عنوان رئيسجمهوري ناكام ياد خواهد كرد.
![](http://www.jamejamonline.ir/Media/images/1387/08/15/100953573597.jpg)
رئيس جمهور بعدي ايالاتمتحده روزهاي دشواري فراروي خود خواهد داشت. او علاوه بر مشكلات متعددي كه در برابر آمريكا صف كشيدهاند، بايد راهي براي خروج از چاهي كه بوش حفر كرده است، بيابد.
جاي جيگانگ، فضانورد چيني وقتي از كپسول فضايي خود با مركز كنترل فضايي چين سخن ميگفت و گزارش كارش را ارائه ميداد در پوست خود نميگنجيد. شنبه 27 سپتامبر بود و جيگانگ در آستانه انجام اولين راهپيمايي فضايي خود قرار داشت كه نمادي از پيشرفت برنامه فضايي بزرگترين قدرت شرق دور بود.
هو جيان تائو، رئيسجمهور چين كه با شركت در يك برنامه زنده تلويزيوني به سان ميليونها چيني ديگر شاهد اين روند بود خوشحال و مسرور به نظر ميرسيد. با اين ماموريت موفقيتآميز فضايي ، جمهوري خلق چين به جمع كشورهاي برخوردار از دانش فضايي پيوست و از اين منظر در موقعيتي همسنگ با ايالاتمتحده و روسيه قرار گرفت.
به واقع چينيها در حال پيگيري طرحهاي خود براي اعزام سفينهاي سرنشيندار به كره ماه هستند تاكرهماه كه پيش از اين ميزبان فضانوردان آمريكايي بوده به زودي پذيراي چينيها هم باشد.
تقريبا مقارن با همان زمان در نقطهاي در آنسوي كره زمين هنري پائولسون، وزير خزانهداري ايالاتمتحده در حالي كه از سر نااميدي به زانو درآمده بود در حال انجام كاري نامتعارف بود.
پائولسون سعي داشت نانسي پلوسي، رئيس دموكرات مجلس نمايندگان كنگره آمريكا را به همكاري براي تصويب لايحه 700 ميليارد دلاري حمايت از موسسات مالي آمريكا موسوم به طرح نجات متقاعد كند. پيام غيرقابل انكار پائولسون اين بود كه ايالاتمتحده در دروازه جهنم قرار گرفته است.
در اين ضمن، كاخ سفيد به عنوان مركز قدرت اين ابرقدرت به شكلي عجيب سوتوكور به نظر ميرسيد. گويي هيچكس در آن اقامت نداشت و تمامي خيابان 1600 پنسيلوانيا در واشنگتن ديسي به طور موقت براي نوسازي مسدود شده بود.
بوش در همان روز طي نطقي زنده از طريق تلويزيون با آمريكاييها در مورد بحران مالي سخن گفت در حالي كه عميقا پريشان به نظر ميرسد. او پيشتر در ماه اوت گفته بود پايههاي اقتصاد آمريكا مستحكم است اما چه چيز ميتوانست نگرانكنندهتر از آن باشد كه بوش در مورد مناسب بودن شرايط به ملت آمريكا اطمينان بدهد؟
در مسير قهقهرا
تاريخ بندرت شاهد ثبت و ضبط افول يك ملت و غرق در موفقيت شدن ديگري به واسطه حوادثي كه اواخر سپتامبر تقريبا به طور همزمان در پكن و واشنگتن به وقوع پيوست، بوده است.
با اين حال هيچ يك از اين تحولات نميتواند اين واقعيت كه ايالاتمتحده در سايه سياستهاي مخرب بوش 62 ساله و دولتش در مسير قهقهرا قرار گرفته است را تغيير دهد. اين افول از درون سرچشمه گرفته است تا پيش از اين سابقه نداشته كه محبوبيت رئيسجمهوري در آمريكا به اندازهاي كه مقبوليت بوش در آخرين ماههاي زمامدارياش در سرازيري قرار گرفت، دچار نقصان شود. اين نرخ هماكنون بين 19 تا 20 درصد است و از هر 5 آمريكايي 4 نفر بر اين باور هستند كه بوش كشور را به مسيري غلط هدايت كرده است.
محبوبيت ايالاتمتحده در اروپاي غربي طي دو دوره زمامداري بوش به نصف رسيد و در تركيه 75 درصد سقوط كرد. اين اعداد و ارقام وقتي به شخص بوش مربوط ميشود از اين هم بدتر است حتي شهروندان كانادا و مكزيك، همسايههاي شمالي و جنوبي آمريكا هم بوش را فردي منفور ميپندارند و بر اساس نتايج يكي از نظرسنجيهاي اخير اكثر مردم جهان بر اين باورند عملكرد واشنگتن به واقع به تقويت سازمان تروريستي القاعده منجر شده است. در سايه همين عملكرد اكنون القاعده در پاكستان و مصر، دو كشوري كه بيشترين حجم كمكهاي بلاعوض خارجي آمريكا را دريافت ميكنند وجههاي به مراتب بهتر از آمريكا دارد.
طاعون بوش
بوش در دوران زمامدارياش دنياي خاص خود را به وجود آورد كه در آن هر چيز جاي خودش را داشت و واژه شكست در آن جايي نداشت. با اين حال با وجود حكمراني 8 ساله جمهوريخواهان بر واشنگتن اكنون به نظر ميرسد حتي همحزبيهاي بوش هم سعي دارند از او دوري كنند.
در يك نظرسنجياز 197 مورخ، 107 نفر دوران زمامداري بوش را ناكام دانستند در حالي كه 61 نفر از او به عنوان بدترين رئيسجمهور تاريخ ايالاتمتحده ياد كردند.
عراق بهرغم كاهش خشونتها پس از اجراي طرح افزايش نيرو (Surge) همچنان زخمي التيام نيافته در سياست خارجي ايالاتمتحده است. جنگ عراق ناقض قوانين بينالمللي بود، متحدان آمريكا را دچار دودستگي كرد و به ارزشهاي آمريكايي لطمه زد.
علاوه بر هزينههاي مالي ، جنگ عراق خاستگاه تراژدي انساني تمام عياري بوده است. بيش از 4 هزار سرباز آمريكايي و تقريبا 100 هزار شهروند غيرنظامي عراق تا اين مقطع از جنگ جان باختهاند در حالي كه بيش از 4 ميليون زن، مرد و كودك عراق ناچار به ترك خانه و كاشانه خود و فرار از عراق شدهاند.
اين بحث پايانناپذير كه آيا حمله به عراق براي ساقط كردن حاكميت صدام حسين و تبديل ارتش آمريكا به نيرويي اشغالگر اقدامي منطقي بود، هميشه ادامه خواهد داشت اگرچه ادله و شهود زيادي وجود دارد كه مويد اشتباه بودن اين اقدام است. اين عمليات موضع سياسي آمريكا را در عين افزايش نفوذ ايران به عنوان قدرت منطقهاي تضعيف كرد و حتي در ميان متحدان آمريكايي اين ظن را تقويت كرد كه واشنگتن تنها علاقهمند نفت و موقعيت استراتژيك عراق براي احداث پايگاههاي نظامي بوده است.
اشتباه پشت اشتباه
از دست رفتن اعتماد به ايالاتمتحده به عنوان يك ابرقدرت به واسطه تلاشهاي اين كشور براي تحت انقياد درآوردن نهادهاي بينالمللي چون سازمان ملل و بيرغبتي به همكاري در پروژههايي فرامليتي چون مهار تاثيرهاي ناشي از تغييرات آب و هوايي دوچندان شده است.
تبعات داخلي سالهاي حاكميت بوش هم فاجعهآميز بوده است. بدهيهاي ملي آمريكا در دوره 8 ساله زمامداري او دو برابر شد و به 10 هزار ميليارد دلار رسيد. تعداد آمريكاييها فاقد بيمه تامين اجتماعي از 8 به 47 ميليون افزايش يافت و آمار كساني كه زير خط فقر زندگي ميكنند براي اولين بار از مرز 6 ميليون نفر گذشت.
معافيتهاي مالياتي بوش براي ثروتمندترين اقشار جامعه آمريكا موجب شده شكاف طبقاتي در ايالاتمتحده به سطحي بيسابقه برسد. هر هفته يك درصد از جمعيت آمريكا كه بالاترين سطح درآمد را دارند هزار دلار ثروتمندتر ميشوند در حالي كه 20 درصد از آمريكاييها كه در زمره اقشار متوسط دستهبندي ميشوند تنها قادر به پسانداز 5/1 دلار در هر هفته هستند.
انداختن بار همه اشتباهات دورهاي زمامداري بوش، به بازي متعارفي در آمريكا تبديل شده است. با اين حال او در دور دوم دوران زمامداري خود متحول شد. برخلاف دور اول بر طبل جنگ نميكوبيد و سعي كرد با روي آوردن به ديپلماسي بحران هستهاي شبهجزيره كره را حل و فصل كند، همكاريها با اروپا در زمينه برنامه هستهاي ايران وارد فاز جديدي شد و حتي مذاكراتي نيمبند بين ايران و آمريكا برگزار شد. تا آنجا كه به اشتباهات پياپي بوش بازميگردد هم او در اين راه تنها نبوده است.
توجيههاي مذهبي
ديك چني، معاون رئيسجمهور 67 ساله آمريكا مشتركات زيادي با بوش دارد. او هم چون بوش در جواني الكلي بود و درست به سان بوش يك بار به دليل مستي به هنگام رانندگي بازداشت شده و گواهينامه رانندگياش باطل شد.
با اين حال چني كه در خانواده از طبقهاي متوسط و كارمند رشد يافت چون بوش پدري مشهور نداشت با اردهاي آهنين با ضعفهايش جنگيد تا بتواند راه خود را به سوي پيشرفت بگشايد. او به سياست و تجارت به يك اندازه علاقهمند بود و سعي كرد راهي براي تلفيق اين دو و پيگيري همزمانشان بيابد. او در دهه 1960 براي اولينبار با رامسفلد كه به لحاظ شخصيتي و موقعيتي تشابه زيادي با او داشت، ملاقات كرد. اين آغاز دوستياي پايدار بود.
او پس از ايفاي نقش در چند سمت عاليرتبه دولتي و غيردولتي در سال 2000 ميلادي به تيم بوش راه يافت و مسئوليت يافتن گزينه مناسبي براي احراز پست معاونت رياستجمهور را به عهده گرفت. او با زيركي افرادي را كه نامزد احراز اين پست ميشدند در رقابت و تقابل با هم قرار ميداد و وقتي تمام نامزدها از گردونه خارج شدند بيآنكه از تمايل خود براي رسيدن به اين پست حرفي بزند، منتظر ماند تا بوش او را نامزد كند.
چني كه به لحاظ هوش بر بوش برتري داشت به قدرتمندترين معاون رئيسجمهور تاريخ ايالاتمتحده تبديل شد. او در كنار دونالد رامسفلد كه زماني خلبان نيروي دريايي بود و به داشتن گرايشات جنگطلبانه مشهور است و در دولت اول بوش به وزارت دفاع رسيد سه راس مثلث بوش، چني، رامسفلد را تشكيل ميدادند كه با داعيه مذهب اقدامات خود را توجيه ميكردند.
راه دشوار آينده
اجارهنشين بعدي كاخسفيد ، كشوري را تحويل ميگيرد كه در هر دو جبهه داخلي و خارجي با يك دنيا مشكل مواجه است. او در بعد خارجي بايد خود را وقف احياي همكاريها با جامعه بينالمللي كند، به مساله كاهش انتشار گازهاي گلخانهاي توجه نشان ميدهد، به دادگاه بينالمللي جنايي بپيوندد و قيد نوسازي زرادخانه هستهاي كشور را بزند.
تا آنجا كه به روابط بينالمللي مربوط ميشود رئيسجمهور بعدي بايد عصر جديدي را در ديپلماسي آمريكا آغاز كند. شروع اين عصر بايد خروج فوري نيروهاي آمريكايي از عراق، بازنگري در قراردادهايي كه بهرهبرداري از نفت عراق را به نوعي در انحصار شركتهاي آمريكايي و بريتانيايي درآورده و تدوين استراتژي جديدي براي افغانستان باشد تا اين كشور به پايگاهي براي تروريسم بينالمللي تبديل نشود.
در بعد داخلي هم طرحهاي نيمهتمام زيادي روي ميز رئيسجمهور جديد آمريكا قرار دارد. بازنگري در نحوه توزيع ثروت در كشور و يافتن راهكاري براي جلوگيري از تعميق بحران اقتصادي كشور جديترين چالشهاي پيشروي كاخ سفيد در ماههاي آينده است.
با اين حال آمريكاي جديد براي اروپاييها پرهزينه خواهد بود. رئيسجمهور بعدي آمريكا لبخندزنان از متحدان اروپايي دعوت به عمل ميآورد با او سر ميز مذاكره بنشينند.
مطالبات او كاملا مشخص هستند: پول بيشتر براي بازسازي عراق و بذل توجه بيشتر به جنگ افغانستان اما او قبل از هر چيز بايد در جهت حفظ بزرگترين ميراث ملي آمريكاييها اقدام كند. «اميد به آينده» بزرگترين نقطه قوت جامعه آمريكايي است كه ميرود تا بهطور كامل از دست برود.
منبع: اشپيگل
مترجم : رضا سادات
پنجشنبه 16 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 151]