واضح آرشیو وب فارسی:مهر: گفتار تحليلي مهر /استقبال اروپا از اوباما به اميد خارج شدن از سلطه يكجانبه گرايي آمريكا
خبرگزاري مهر - گروه بين الملل : بحران اقتصادي جهاني و جنگ طلبي هاي نافرجام جرج بوش باعث شده كه جهان بويژه كشورهاي اروپايي در حالتي از ترديد نسبت به تغييرات در ساختار سياسي آمريكا بويژه با حضور باراك اوباما دل ببندند.
جابجايي بنيانهاي قدرت سياسي در آمريكا عليرغم اينكه يك مسئله داخلي قلمداد مي گردد ليكن با توجه به نقش و جايگاه اين كشور به عنوان يك قدرت هژمونيك در عرصه نظام بين الملل داراي تاثيراتي با دامنه هاي عميق و گسترده سياسي، اقتصادي ، فرهنگي، نظامي و غيره در حوزه هاي پيراموني و فراپيراموني (منطقه اي و بين المللي) مي باشد.
از اين رو نه تنها كشورها و واحدهاي سياسي بلكه افكار عمومي و ملتها نيز در سراسر جهان نسبت به سياستها و موضع گيري هاي اعلامي از سوي كانديداهاي رقيب در انتخابات رياست جمهوري آمريكا يعني باراك اوباما دموكرات و مك كين جمهوريخواه از خود واكنش نشان داده اند و البته بروز چنين واكنش ها و موضع گيري هايي با توجه به تاثيرات احتمالي انتخابات مذكور، بر منافع ملي واحدهاي سياسي بسيار طبيعي و منطقي به نظر مي رسد.
- واكنش اروپائيان به شعارها و سياست هاي اعلامي دو نامزد
با توجه به روابط و مناسبات ديرينه، راهبردي و تنگاتنگ اروپا با ايالات متحده آمريكا، اروپائيان نيز در قبال اين رخداد مهم و سياست هاي اعلامي و شعارهاي دو رقيب يعني اوباما و مك كين خصوصا در عرصه سياست خارجي از خود واكنش نشان داده اند.
بر اساس يك نظر سنجي انجام شده در بين چند كشور اروپايي توسط موسسه "هريس اينتراكتيو" كه در اوايل اكتبر برگزار گرديده است 78 درصد فرانسوي ها، 72 درصد آلماني ها، 68 درصد اسپانيايي ها، 66 درصد ايتاليايي ها و 48 درصد انگليسي ها اميدوارند كه باراك اوباما در انتخابات رياست جمهوري آمريكا پيروز شود. از سوي ديگر يك درصد فرانسوي ها، 5 درصد آلماني ها و 8 درصد اسپانيايي ها اميدوار به پيروزي جان مك كين مي باشند، اقبال آشكار مردم اروپا به اوباما از نوع شخصيت نامزد دموكراتها، ارزشهايي كه در وي وجود دارد و نيز از قدرت وي در اتخاذ سياستي مغاير با سياست كنوني آمريكا ناشي مي شود.
بنابراين گزارش، مردم و دولت هاي اروپا حل كردن موضوع افغانستان و نيز فيصله دادن به موضوع عراق كه به نوعي نيرو و توان انساني، مالي و لجستگي اين كشورها را به خود مشغول و هزينه هاي گزافي را براي آنان ايجاد و حتي اعتبار آنان را نيز به چالش كشيده است را جزء نخستين اولويت هاي به شمار مي آورند كه بايد به آنها پرداخته شود.
- دلايل اقبال اروپاييان به اوباما
الف: عملكرد آمريكا طي ساليان اخير
بي ترديد دولت بوش در عرصه سياست خارجي اشتباهات بسيار با پيامدهاي گسترده اي را مرتكب شد كه در راس آن همان جنگ عراق و بي ثبات شدن خاورميانه و افغانستان است. بوش با برنامه هژموني به دليل سياست هاي وي در عرصه داخلي و خارجي به اهدافي كاملا معكوس دست يافت زيرا موقعيت امروز آمريكا به مراتب ضعيف تر از آغاز دوران رياست جمهوري وي مي باشد.
شكاف عميق ميان آمريكا و اروپا نيز در اين دوران همچنان عميق تر گشت (هر چند سياست هاي بوش تنها عامل اين شكاف نبود بلكه اين شكاف بيشتر دلايل تاريخي دارد و به دوران پس از پايان جنگ سرد باز مي گردد. دوراني كه آغاز نقش جهاني انحصاري آمريكا و ضعف خودساخته اروپا در آن واقع شد) و بوش اين روند را تقويت كرد. اگر در خلال جنگ جهاني دوم و پس از آن اروپاي آزاد موفقيت خود را مديون حمايت هاي آمريكا مي دانست، ترديدي نمي توان كرد كه اكنون پس از گذشت 8 سال از حكومت جمهوريخواهان، آنها از طلبكاران اصلي آمريكا محسوب شده و در اين مورد نظر واقعي مردم و دولتهاي اروپايي بر هم منطبق شده است. طي دو دوره رياست جهوري بوش روند تكامل اتحاديه اروپايي تحت تاثير منفي سياست هاي مستقيم بازدارنده آمريكا و آثار غير مستقيم رفتارها و سياست هاي تحميلي آمريكا بوده است.
لذا از ديدگاه اكثر دولتها و ملت هاي اروپايي نزول نومحافظه كاران به معني فرصت بازسازي روابط اروپا و آمريكا ارزيابي مي گردد و جابجايي بنيانهاي قدرت سياسي در آمريكا و رويكردهاي متخذه از سوي اوباما به زعم آنان نويد دهنده بازگشت قدرت نظامي اين كشور به جايگاه مناسب آن در روابط خارجي، فرصت تازه به عقلانيت و چند جانبه گرايي براي تضمين صلح و ثبات بيشتر در جهان و خروج روابط بين الملل از تاروپود روابط شخصي و خصوصي ميان رهبران و تعريف مجدد روابط فرا آتلانتيكي براي تضمين بهتر صلح و امنيت بين المللي و منطقه اي است.
ب: سياست هاي اعلامي از سوي اوباما با محوريت " تغيير"
در حال حاضر با توجه به گسترش دامنه تاثيرات و تحولات داخل آمريكا بر ساير كشورها خصوصا كشورهاي اروپايي نه تنها خواست مردم آمريكا بلكه خواست و تمايل اروپاييان نيز اين است كه شخصي زمام اداره امور آينده آمريكا را بدست بگيرد كه اولا بتواند بحران اقتصادي اين كشور كه تاثيرات نامطلوبي بر اقتصاد اروپا نيز گذارده را كنترل و برطرف نموده و در مرحله دوم قادر باشد سياست هاي جنگ طلبانه دولت فعلي آمريكا را تغيير داده يا حداقل پيشرفت و گسترش دامنه آن را متوقف نمايد.
امروز تمام نگاهها به سوي بحران مالي جهاني و جانشين احتمالي بوش براي غلبه بر آن و حل و فصل برخي معضلات و موضوعات لاينحل منطقه اي و بين المللي، معطوف است. اتخاذ شعار "تغيير" از سوي اوباما و قول وي مبني بر اينكه در صورت پيروزي در انتخابات رياست جمهوري سال 2008 ابتدا در دو موضوع عراق و افغانستان تجديد نظر نمايد و باب گفتگو با كشورهاي جهان از جمله جمهوري اسلامي ايران و كره شمالي را بگشايد و در مرحله بعدي سياست خارجي آمريكا، چهره سياسي و وجهه از دست رفته مردم دولت و مردم اين كشور را كه ماحصل رويكردهاي يكجانبه گرايانه جمهوريخواهان مي باشد، اعاده نمايد، از جمله دلايل اصلي اقبال و توجه جدي دولتمردان و افكار عمومي اروپائيان به اوباما مي باشد. در همين ارتباط اخيرا مركز ديپلماسي اروپايي كه يك اتاق فكر مستقل مستقر در بروكسل است با اطمينان اعلام كرده بود كه مردم و سياستمداران اروپايي نسبت به اوباما نظر مثبت تري دارند.
اولويت اول در دستور كار اوباما يا مك كين دو نامزد رياست جمهوري آمريكا حداقل در مواضع اعلامي همانا ملحق ساختن مجدد آمريكا به جهان است. اروپائيان معتقدند كه اوباما توان و اراده اين كار را خواهد داشت و در صورت پيروزي وي و دموكرات ها، شاهد چندجانبه گرايي و تقويت نهادها و پيمانهاي بين المللي خواهند بود و رابطه و نسب ميان نظامي گري و ديپلماسي مجددا بار ديگر به مسير سنتي سياست خارجي آمريكا بازخواهد گشت.
هرچند در اروپا گرايش به سوي اوباما بيشتر است و تاكنون سابقه نداشته كه نامزد انتخاباتي آمريكا اين چنين در اروپا مورد استقبال قرار گيرد اما اين واقعيت را نمي توان انكار كرد كه اگر اروپايي ها بر اين باور هستند كه انتخاب اوباما فصل جديدي با تغييرات و چرخش هاي عمده اي را در روابط ميان دوطرف بگشايد و در مسائلي مانند عراق، افغانستان، خاورميانه، رابطه با روسيه، امنيت انرژي، توسعه اروپا به سمت شرق، آينده ناتو و استقرار سپر موشكي آمريكا، گشايش ناگهاني ايجاد كند، جاي تعجب است و نااميد خواهند شد. اروپا در خوش بينانه ترين حالت بايد اميدوار به ظهور چهره اي جديد و ذهن گشوده تر براي مقابله با بحران مالي و اقتصادي داخلي آمريكا و تغيير رويكرد واشنگتن نسبت به دنياي بعد از بوش و تصحيح چهره مخدوش اين كشور در سطح بين المللي باشد.
--------------------------------
غلامرضا مهدوي، كارشناس مسائل بين الملل
سه شنبه 14 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 116]