واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: چراغ راه رسانهها در بيانات امام (ره) و مقام معظم رهبري(4)مطبوعات براي نظام جمهوري اسلامي مقولهاي تجملاتي و تشريفاتي نيست
گروه سياسي: مطبوعات براي نظام جمهوري اسلامي، يك مقوله تجملاتي و تشريفاتي نيست. بنابراين، افزايش آن، تنوع آن، كيفيت يافتن آن، و اگر خطايي دارد، تصحيح آن، جزو كارهاي اساسي در اين نظام است.
نقش و جايگاه رسانه بويژه مطبوعات، در انتقال واقعيات و شفافسازي آنچه دانستناش نياز جامعه است، مهمترين رسالتي است كه جامعه بر عهده اصحاب رسانه قرار داده است.
بسياري از صاحبنظران، مطبوعات را ركن چهارم دموكراسي ميدانند. در ايران هم اگرچه ميتوان همين نگاه را به مطبوعات داشت، و آن را ركن چهارم دموكراسي دانست، اما ساختار نظام مقدس جمهوري اسلامي، ويژگيهاي مطبوعات در نظام اسلامي را با مطبوعات در ديگر كشورها متفاوت ميكند.
مقاله حاضر، در ادامه مطالب گذشته ميكوشد تا با ارائه مجموعهاي منسجم از نظرات حضرت امام خميني(ره) و نيز حضرت آيتالله خامنهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي درباره مطبوعات، چراغ روشني را براي رهپويان عرصه خبر فراهم سازد. در ادامه و در پي ارائه بخش مبسوطي از نظرات بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي، ديدگاههاي مقام معظم رهبري را در اين خصوص مرور ميكنيم:
ديدگاههاي مقام معظم رهبري در مورد مطبوعات// بيانات مقام معظم رهبري در ديدار مديران و مسئولان مطبوعات كشور (13/2/1375)
شما اهالي مطبوعات، جزو جديترين قشرهاي جامعه هستيد و حضورتان در ميان اقشار برگزيده جامعه، به عنوان اصحاب قلم و كساني كه مينويسند و مردم نوشته آنها را ميخوانند، حضوري مؤثر، نافذ و برجسته است.
نقش مطبوعات در جمهوري اسلامي/
مطبوعات براي نظام جمهوري اسلامي، يك مقوله تجملاتي و تشريفاتي نيست. بنابراين، افزايش آن، تنوع آن، كيفيت يافتن آن، و اگر خطايي دارد، تصحيح آن، جزو كارهاي اساسي در اين نظام است. شايد پرسيده شود: «مگر نظام جموري اسلامي چه خصصويتي دارد كه چنين پرداختن و رويكردي به مطبوعات، جزو كارهاي اساسي آن است؟» در جواب ميگوييم: خصوصيت اين است كه نظام جمهوري اسلامي يك نظام مردمي است و كسي نميتواند اين را منكر شود.
مطبوعات يعني مطبوعات سالم؛ نه لزوماً مطبوعاتي كه طرفدار دولت باشند ـ كه من در تقسيمبندي عرض خواهم كرد ـ مطبوعاتي كه طريق سلامت بپيمايند و بنابر عناد و بدجنسي نداشته باشند. اين گونه مطبوعات، در هر رشتهاي قلم بزنند ـ سياسي باشند، فرهنگي باشند، اقتصادي باشند، درباره مسائل خارجي حرف بزنند، در خصوص مسائل داخلي حرف بزنند ـ و هر كاري كه بكنند، به نفع نظام حركت كردهاند. چرا؟ چون بر مايه آگاهي مردم ميافزايند. موضع مطبوعات در جمهوري اسلامي، اين است.
مطبوعات و دولت/
حرف من دو مخاطب دارد: يك مخاطب، دولت است. دولت بايد موضوع مطبوعات را خيلي جدي بگيرد. دولت، ناگريز بايد در مسائل سهم داشته باشد. حالا يك وقت سهم مادي است؛ مثل سهميهها و رايانههايي كه در بخشهاي مختلف ميدادند و كمكهايي كه ميكردند، يك وقت هم سهم حمايتهاي معنوي است، كه آن حمايتهاي معنوي، مهمتر از حمايتهاي مادي و كمكهاي گوناگون است.
وظيفه مطبوعات/
مخاطب دوم حرف من، خود مطبوعاتيها هستند كه بايد كار را از حالت تفنن خارج كنند. كار جدي و اساسي است و براي اين ملت، امري لازم است.
ما اكنون نزديك به صد سال است كه مسابقه روزنامهنگاري داريم. به تاريخ نشر اولين روزنامه در ايران نميخواهم اشاره كنم؛ ولي از وقتي كه در شهرهاي تبريز، رشت، اصفهان، تهران و مشهد، روزنامههاي متعددي پديد آمد، تا امروز حدود صد سال است. عزيزان من! ما حقاً به قدر صد سال پيش نرفتهايم و اين خسارت است.
جالب است كه در برخي مقولات ديگر، كه آنها هم از اروپا آمده است و ما گيرنده آنها هستيم، پيشرفتهاي زيادي داشتهايم. ما امروز وقتي بين مجلات و روزنامههاي خودمان با مطبوعات معروف دنيا، قائل به مقايسه ميشويم، ميبينيم كه هم از لحاظ فني، هم از لحاظ نوع مطلبآرايي، هم از لحاظ مطالب قوي و عميق و تحليلها و وسيعنگريها، از آنها عقب هستيم! چرا بايد اين طور باشد؟!
گيرم كه كشور ما در صنعت و فناوري و دانش جديد، از غرب، عقب باشد؛ اما از نظر فرهنگ كه عقب نيست! ما در گنجينه فرهنگي، از آنها عقب نيستيم. شعر ما، نثر ما انواع ادبيات و فرهنگ ملي ما كه كمبودي ندارد! پس چرا بايد عقب بمانيم؟! من از اين وضع راضي نيستم.
البته هر كس تقصير را به گردن ديگري خواهد انداخت. يك عده ميگويند «دولت به ما كمك نكرده است.» يك عده ميگويند شما سياسيكاري كرديد و يك عده هم مسائل ديگري را مطرح ميكنند. بحث بر سر تعيين مقصر نيست كه ببنيم چه كسي در اين بين كوتاهي كرده است؟ بحث بر سر واقعيتي است كه وجود دارد چه كسي بايد براي اين مشكل راه چاره پيدا كند؟ مسلما خود خانواده مطبوعات و متولي رسمي مطبوعات در دولت كه وزارت ارشاد است.
نقاط ضعف/
من البته نكاتي را در ارتباط با مطبوعاتمان يادداشت كردهام كه نشانگر صعفهاي موجود اين رسانه است. حضورنداشتن قوي در مسائل بينالمللي، نبود تحليلهاي قوي، ضعف كارهاي هنري و ضعف زبان فارسي، از آن جمله است.
مگر نه اينكه از مطبوعات بايد زبان فارسي را درست كرد؟ مطبوعات از اين جهت، از صداوسيما مهمتر است. من البته راجع به زبان فارسي، سالهاست ـ شايد ده سال بيشتر است ـ كه با صدا و سيما بحث و بگو مگو دارم؛ براي اينكه در آن زمينه پيشرفت كنند؛ كارهايي بكنند و اشكالات را برطرف سازند. اما روزنامهها، از اين جهت از صدا و سيما مهمترند. چون مخاطبين آن رسانه، در زمينه زبان فارسي و نكات و ظرايف زباني و دستوري، فقط از طريق گوش ارتباط دارند و مواردي كه عنوان ميشود، لحظهاي و گذر است. اما مطبوعات در خانه و كاشانه ما، براي مدتها ميمانند؛ افراد متعددي آن را ميخوانند و در آن تعمق ميكنند.
يكي ديگر از ضعفهاي مطبوعات ما، تقليد كوركورانه از كارهاي غرب است. گفتيم كه روزنامههاي غرب، از ما قويتر و پختهترند؛ اما معنايش اين نيست كه ما شكل عنوانگزيني خود را هم مانند آنها كنيم. فرض بفرماييد كيفيت دستور زبان انگليسي، مثلا در عقب و جلو بودن عناصر جمله، با زبان فارسي فرق ميكند. آنها طبق دستور و قاعده زبان خودشان، شكل عنوان را مشخص ميكنند. چه لزومي دارد كه ما در زبان فارسي عينا همان را تقليد كنيم؟! در بعضي از روزنامهها ميبينيم كه عينا از شكل عنوانگزيني روزنامههاي آمريكايي و انگليسي تقليد ميكنند؛ كه البته از ما بدتر در اين زمينه، عربها هستند! چه لزومي دارد اين كار را بكنيم؟!
فارسي، زباني غني و شيرين است. هزاره شيوه در كار فارسيگويي و فارسينويسي براي عنوانزدن وجود دارد. خوب از اين شيوهها استفاده كنيم. البته آنها بعضي از كارهاي خوب هم ميكنند كه بايد ياد گرفت. مثلا خوش آهنگكردن عناوين در بين مطبوعات انگليسي، امر بسيار رايجي است. يعني عنوانهاي خوشآهنگ با سجعهاي آغاز كلام ميزنند. البته سجع ما، نه در آغاز كه در پايان كلام و جمله است. آنها از اين كارها ميكنند، كه خوب است. اين كارها را اگر به طور محدود تقليد كنيم، معني ندارد؛ گرچه تقليد يكسره، جايز نيست.
دوشنبه 13 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 73]