واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق:
![](http://www.iutab.com/wp-content/uploads/2010/03/shahid-salary.jpg)
زندگی نامه شهید احمد سالاری
احمد سالاری فرزند محمد در مهرماه سال ۱۳۵۳ در خانواده ای معتقد و پایبند به دین و مذهب دیده به جهان گشود و زندگی خود را در روستای چغاسبز (شهرک عدالت فعلی) از توابع شهرستان دزفول آغاز کرد.
تحصیلات خود را تا اوایل دوره متوسطه ادامه داد،لیکن به سبب ضایعه فقدان پدرش در سن ۱۷ سالگی وی،عملا بار سنگین زندگی را به دوش گرفت و همواره در پی تامین معاش خانواده اش از راه حلال تلاش می نمود.
از چند سال پیش با انگیزه خدمت به آب و خاک میهن اسلامی عزیزمان ایران ،همانند هزاران نفر تشنه خدمت به این سرمزین پای به عرصه شاخه نظامی تخریب و پاک سازی مناطق آلوده به مین شد.در همین راستا پس از گذراندن دوره های مقدماتی،تکمیلی و عالی تخریب و خنثی سازی انواع و اقسام مین و مهمات به جا مانده از دوران جنگ تحمیلی،تحت نظارت مرکز مین زدایی کشور وابسته به وزارت دفاع عملا وارد میدان کارزار شد.
تقریبا همه استحضار دارند؛جنگ تحمیلی در تاریخ ۳۱ شهریور ماه سال ۱۳۵۹ توسط کشور عراق به رهبری صدام ملعون و حمایت دولت های غربی بدون هرگونه توجیه عقلی و منطقی از تمام مرزهای مشترک بیش از ۱۵۰۰ آغاز و باعث اتلاف و نابودی بخش هایی عظیمی از سرمایه های انسانی و منابع مالی و همچنین عقب ماندگی ۵۰ ساله دو کشور مسلمان شد.
از آن انسان مفلوک و کینه توز نقل شده که : سربازان من تا ۱۰۰ سال دیگر در ایران مشغول جنگیدن خواهند بود،و منظور از آن سربازان صد ساله همین میدان های وسیع مین و مهمات به جا مانده هستند که توسط ارتش عراق در سرزمین پهناور ایران گسترده شده و طبق اظهار نظر کارشناسان نظامی و آمار ارائه شده به طور میانگین تقریبا هر سه شبانه روز جان دو نفر از هموطنان بیگناه مان را می گیرد.
در طول زمان جنگ بسیار بودند جوانانی انقلابی با شور و اشتیاق،بدور از هر گونه تعلق خاطر مالی و دنیوی با نثار خون خود در برابر تجاوز مزدوران بعثی در تمام شرایط مقاومت کرده و از مرز و بوم ایران دفاع کردند.به عبارت دیگر جنگ بود؛دفاع امر ولی فقیه بود،تکلیف بود،جوانان با میل و رغبت آگاهانه ترک زن و فرزند و زندگی می کردند و به جبهه های نبرد دفاع مشروع و مقدس می شتافتند.شهادت نقطه اوج و نهایت آرزوی هر جوان و باعث افتخار و مایه سربلندی هر ایرانی غیرتمند بود.
از آبان ماه سال ۱۳۶۷ خورشیدی که قطعنامه ۵۹۸ پذیرفته شد،به تعبیر نویسنده شاید قطار معنویت و ایثار و شهادت با مسافرانش به مقصد نهایت حرکت کرد و رفت.ملاکهای تشخیص ثواب و ناثواب به چالش کشیده و رنگ و بوی نیرنگ و ریا بر تمام اعمال و رفتارها نشسته است.فصل مادیت پرستی در زندگی های اقشار مردم باز شده،تفکیک طبقاتی صورت پذیرفته،فقیر و غنی و غیره ترویج می شود.
دسته بندی مردم پس از جنگ به نقل از شهید سرافراز حمید باکری به منصه ظهور و بروز رسیده و هر کس در جایگاهی که باید باشد،قرار گرفته است؛ با این همه بی تفاوتی ها،علاقه مندی و حب دنیا،ظواهر دنیا،زندگی های مجلل و فریبنده،آسایش و رفاه،پول، ماشین و … هنوز هم کسانی هستند از این همه دلبستگی ها رسته و به عشق ایران و خدمت به نسل های آینده و فرزندان این مرز و بوم ایثار می نمایند.
بسیارند فدائیان میهن که پس از گذشت ۲۱ سال از آن جنگ نابرابر هنوز مظلومانه جان عزیز خود را در طبق اخلاص نهاده و در نهایت گمنامی در پهنه این خاک مشغول خدمت صادقانه هستند، و هر از چند گاهی خبر از شهادت غریبانه آنان منتشر می شود.
بله، احمد سالاری نیز از این دسته بود که با روحی بلند مرتبه و قلبی مطمئن و تفکری انسان دوستانه با عشق به میهن و آب و خاک از گذرگاه دنیا با تمام ظواهر و دلبستگی ها و متعلقاتش چشم پوشید،به سلامت عبور کرد و خود را به مقصد رساند.
او با نثار خون خود سبک بال راه شهیدان را برگزید و در سحرگاه روز چهارشنبه مورخه ۱۹ اسفند سال ۱۳۸۸ خورشیدی در حال پاکسازی بخشی از سرزمین لاله خیز عزیزمان ایران بر اثر مین به جا مانده از مزدوران بعثی در منطقه عملیاتی کوشک مظلومانه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.ثمره زندگی وی یک دختر سه ساله و یک پسر ۱۲ ساله است.
از درگاه خداوند متعال غفران واسعه الهی را برای ایشان و صبر جمیل برای بازماندگانش مسئلت داریم.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 573]