تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سفره‏هايتان را با سبزى، زينت دهيد ؛ زيرا سبزى با بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، شيطا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816328737




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

حسرت‌بار، مرگ اسطوره


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: ورزش > فوتبال ملی  - محمود مولایی چشم در چشم، تلاقی دو چشم، نگاه آتیلا به پیکره ناصر حجازی، با حسرتی حیرت‌آور، با چشمانی اشک‌آلود و دستی که روی دهانش را گرفته و نگاه سرد ناصر حجازی. این عکس در میان صدها عکس منتشر شده از روزهای پس از مرگ حجازی متمایز می‌نماید. هر دو ایستاده، روبروی هم، احتمالا صدای هق هق آتیلا بلند شده و یادآور خاطراتی است که اسطوره از کودکی فرزند گفته است: «روزهای سختی در بنگلادش داشتم، باید آنجا می‌بودم و مربیگری می‌کردم، ولی همسرم و بچه‌هایم را در تهران بودند. وقتی با خانه تماس می‌گرفتم، آتیلا گریه می‌کرد...» در آن روزها امید بود، حجازی به خانه بازگشت، حالا اما بازگشتنی نیست. آتیلا اینک چشم در چشم پدری دوخته که در قاب عکس جای گرفته است. ناگزیر، او باید به همین عادت کند، به عکس‌ها، تصاویر پدر و خاطراتی که تقدس یک اسطوره را به نمایش می‌گذارد.گاه از مرگ آدم‌ها اسطوره می‌سازیم و اینک مرگ یک اسطوره فرارسیده است. اسطوره...در پیچیدگی‌های عصر حاضر متعلق به ناصر حجازی است، بی‌تردید. رفتارش متمایز با هم‌ردیفان خود. عضو هیچ جبهه‌ای نبود، حتی مستقل می‌خواست وارد عرصه سیاست شده و رئیس جمهور شود. در بستر بیماری در اواخر عمر هم، برخلاف معمول انتظار از کسی نداشت، بدون توقع از مسوولان ورزش.پس از مرگ ایرج قادری در مصاحبه‌ای با حسرت درباره ناصر حجازی می‌گوید: «اگر برایم بازی می‌کرد ستاره سینما هم می‌شد.» اتفاقا وجه تمایز او با بقیه همین بود، پس حسرت جایز نیست.از موقعیت خود استفاده خاصی نمی‌کرد، بعد از دوران فوتبالش خواست که مربی باشد؛ اما نه به هر شکلی، اتفاقا مربی خوبی نبود، زیرا همه مسائل فوتبال ایران فنی نبود و او کارهای دیگری بلد نبود. ماندن بیرون از جریان ورزش برایش اهمیتی نداشت، گوشه‌نشینی اختیار می‌کرد و برای بازگشت به بدنه ورزش سکوت یا رفتار زیرکانه‌ای انجام نمی‌داد؛ همانی بود که بود، با مصاحبه‌های انتقادی. در سال‌هایی که پول زیادی به فوتبال تزریق شد، بازهم تغییر رویه نداد. یادم است برای اولین بار که برای مصاحبه به خانه‌اش رفتم، قبل از حضور دومش در قامت مربیگری استقلال بود. دست‌هایش را باز کرد و گفت: «از فوتبال همین یک خانه را دارم. خانه را که از اول داشتم و پولی که از مربیگری ذوب آهن گرفتم، بازسازی کردم. به آتیلا و آتوسا هم هر کدام یک واحد دادم تا آنها هم همین جا زندگی کنند. راضی هستم و از خدا هیچ‌ چیز نمی‌خواهم.» حجازی عنصری معترض بود، چیزی شبیه به آن تعریفی که سارتر از روشنفکری می‌کند و فرد معترض را یک روشنفکر می‌داند. اعتراض حجازی اما نه سحطی و برای منافع خویش که بیشتر به عموم مردم برمی‌گشت و از حقیقتی می‌گفت از گفتنش هراسی ندارد. آخرین بار بعد از پیروزی 6 - 2 استقلال مقابل نفت آبادان با حجازی تماس گرفتم، با صدایی گرفته، خوشحال به نظر می‌رسید از نتیجه آبی‌ها. نمی‌خواست اما حرفی از یک مسابقه فوتبال به زبان بیاورد: «ولش کن بازی را.» و در میانه صحبت ناگهان انرژی زیادی گرفت و این زمانی بود که صدایش را بلند کرد و گفت: «حقیقت را گفتم، فقط همین.»در عصر پست مدرن که رفتار پوپولیستی را بالا می‌کشد تا جایی که عوام را موافق خود می‌کند؛ مثل آنچه که درباره افشین قطبی اتفاق افتاد و رفتارش مرزی بین موفقیت و ناکامی تعیین نکرد و در عین ناکامی تیم ملی گمان می‌کردیم باید برای او با افتخار کف بزنیم، حقیقت حجازی مسئله ارزشمندی بود. اینک او دست از دنیا کشیده و نمی‌تواند حقایقی که همیشه در ذهنش جاری بود و گفتنش برخی‌ها را نگران می‌کرد را به زبان بیاورد. پس بودنش می‌توانست منافع برخی‌ها را با زبان انتقادی‌ و به جای خود به خطر بیندازد و این چه حسرت بزرگی را به جای می‌گذارد. 43 43




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 244]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن