گفت و گوي اختصاصي اعتماد با داريوش مصطفوي مديرعامل پرسپوليس با فوتبال خواهم مرد

واضح آرشیو وب فارسی:ابرار: گفت و گوي اختصاصي اعتماد با داريوش مصطفوي مديرعامل پرسپوليس با فوتبال خواهم مرد
اميرحسين ناصري- پويان اميري

داريوش مصطفوي سال ها در فوتبال ايران حضور داشته است. او كه اولين دبيركل فدراسيون فوتبال ايران بعد از انقلاب بوده است، اين روزها در باشگاه پرسپوليس به عنوان مديرعامل مسووليت سختي را پيش روي خود احساس مي كند. او در حالي اين مسووليت سنگين را قبول كرده كه فصل گذشته اين تيم با مديريت حبيب كاشاني قهرمان ايران شده است. مديرعامل پرسپوليس

هر گونه اختلاف در تيمش را تكذيب كرد و مثل هميشه از دست خبرنگاران و بعضي از اطرافيان باشگاه گلايه داشت. مصطفوي در يك ساعت و نيمي كه با ما در حال گفت وگو بود، نشان داد مديري وظيفه شناس و عاشق فوتبال است و زندگي اش را به پاي فوتبال گذاشته است.

---

-وقتي بيرون منتظر بوديم تا وارد اتاق شما بشويم، نكته يي كه جلب نظر مي كرد اين بود كه عكس هاي مديرعامل هاي قبلي را به ديوار زده بوديد و جالب تر اينكه تا سال 79 پرسپوليس تنها سه مديرعامل داشته ولي از آن موقع تا شما حدود شش مديرعامل. اولاً چه شناختي از مديران قبلي داشتيد و بعد اينكه چرا اين همه تغيير وجود داشته است؟

اصولاً هيچ چيز در دنيا پايدار نيست، چه در حد بيروني و چه دروني. بيروني منظورم مرگ است و دروني تغييرات پشت سر همي است كه در كشور ما وجود دارد. به طور كلي در سطح مديريت ورزشي در ايران شتاب تغييرات بسيار بالاست به خصوص بعد از انقلاب كه در حوزه ورزش اين تغييرات بسيار شديدتر است. البته در حوزه هاي ديگر هم تغيير وجود دارد اما خيلي كم است. به طور مثال آقاي محسن رفيق دوست حدود 13 يا 14 سال در يك پست بودند كه توانستند تاثير زيادي در سپاه پاسداران داشته باشند. ولي جايگاه ورزش براي دولتمردان ايران در سطح بقيه كارها نيست و هنوز جايگاه ورزش مشخص نيست، براي همين مي بينيد كه در يك باشگاه مثل پرسپوليس در عرض هفت سال، شش نفر عوض مي شوند. آنهايي كه قبل از ما آمدند زحمت كشيدند و آنهايي كه بعد از ما خواهند آمد مطمئن هستم زحمت خواهند كشيد. متاسفانه يكي از مشكلات مديريتي اين است كه تا يكي آمده در سطح مديريتي چيزي ياد بگيرد و تجربه به دست بياورد، عوض شده كه اين يك ضعف بزرگ است.

-مي خواهيم برگرديم به عقب؛ به سال هاي خيلي دور و زماني كه فوتبال بازي مي كرديد.

از موقعي كه يادم مي آيد، دنبال توپ بودم. از اول با فوتبال بودم و همچنان با فوتبال هستم، شك نكنيد با فوتبال هم خواهم مرد. حتي يك بار نزديك بود در زمان نوجواني به خاطر شوتي كه محمد بيات از فاصله نزديك به من زد، بميرم.

-براي ما جالب است كه شما در سال 49 به همراه چند نفر از فوتباليست ها دستگير شديد. البته چند ماه بيشتر نبود ولي از آن جمع فقط شما به فعاليت هاي سياسي ادامه داديد و حتي در امريكا نيز در انجمن اسلامي مشغول فعاليت سياسي بوديد.

البته من آدم سياسي نبودم، ولي دوستان سياسي زيادي داشتم. در امريكا هم كه بودم به كارهاي سياسي در انجمن اسلامي ادامه دادم و تنها دليلش علاقه خودم بود. اكثر كارهاي سياسي كه انجام دادم به خاطر تبعيضي بود كه آن موقع وجود داشت. من بچه فقير بودم و به خاطر اينكه پولي نداشتم، نتوانستم از بورسيه استفاده كنم و فقط براي اينكه بتوانم درس بخوانم كارهاي پايين و پست هم انجام دادم و براي همين مي گويم دليل اصلي مخالفت من تبعيضي بود كه در آن زمان وجود داشت. درست در همان زمان در امريكا نيز اوج تبعيض بود يعني سال 1970. براي همين وقتي ما در امريكا شروع به تظاهرات و اعتراض به حكومت پهلوي كرديم مردم امريكا نيز به خوبي آن را درك مي كردند كه اين خيلي به نفع ما بود. حتي موفق شدم يك بار با بي بي سي در مورد مظلوم بودن مردم خودمان و نابجا بودن حاكميت پهلوي صحبت كنم اما هيچ گاه نخواستم از اين طريق مطرح شوم و حتي دوست ندارم در اين مورد صحبت كنم چون مي خواهم تنها از طريق فوتبال مطرح باشم. البته بعد از بازگشت از امريكا سال 54 به عنوان كارشناس نفت مشغول به كار شدم و بعد به آزمايشگاه گمرك رفتم و تا موقع انقلاب كار كردم و بعد از انقلاب هم كه به عنوان دبيركل انتخاب شدم، احساس مي كردم در اين پست منشاء خدمات باشم و همان موقع توانستم جواز حضور در المپيك را بگيرم كه به دليل اشغال افغانستان توسط شوروي مسابقات را تحريم كرديم و بعد در سال 68 دوباره به فوتبال بازگشتم كه اين بار با تيم ملي قهرمان آسيا شديم. البته در اين 10 سال هيچ گاه از فوتبال دور نبودم و هميشه سعي كردم در كنار فوتبال باشم.

-از اعضاي انجمن اسلامي در امريكا كسي بود كه الان شناخته شده باشد؟

دوست ندارم در مورد افراد صحبت كنم، شايد راضي نباشند اما به طور كل دوست دارم آنها بگويند داريوش مصطفوي با ما بوده تا اينكه من بگويم آنها را مي شناسم. البته تا چند سال پيش در پست هاي مهمي حضور داشتند ولي در حال حاضر خير.

-برويم سراغ فوتبال و پرسپوليس. اوضاع اين تيم راضي كننده است؟

در تيم ما اختلاف وجود ندارد، اگر هفت امتيازي را كه( باناداوري)از ما گرفتند به ما مي دادند، الان هيچ مشكلي وجود نداشت و حرف هايي كه بعضي مواقع از سوي بازيكنان يا كادر فني زده مي شود بيشتر مشكلات خانوادگي است و در يك تيم ورزشي كاملاً طبيعي است. از اين مشكلات كه روزنامه ها بزرگش مي كنند در هر تيمي وجود دارد و نمي دانم چرا بعضي ها دوست دارند به آن دامن بزنند.

-از نظر مديريتي چگونه ايد، آيا در سلامت كامل به سر مي بريد و اختلافي وجود ندارد؟

در هر كاري اختلاف وجود دارد. مطمئن باشيد راه و روش اعضاي هيات مديره با يكديگر تفاوت دارد، اما اين دليل نمي شود ما با هم اختلاف جدي داشته باشيم و نتوانيم كار كنيم. اين زاييده تخيل روزنامه ها است. اصلاً شما بگوييد من و آقاي هدايتي چه اختلافي با يكديگر مي توانيم داشته باشيم. در بين اعضاي هيات مديره باشگاه پرسپوليس تقسيم وظايف شده است. امور اجرايي به من سپرده شده است و امور فني به آقاي قطبي، بقيه اعضاي هيات مديره به ما كمك و مشاوره مي دهند و بيشتر در تصميمات كلي باشگاه اظهارنظر مي كنند. ما همه راهمان نقطه پيروزي است، يكي مي گويد از اين راه برويم و ديگري مي گويد از راه ديگري ولي هدف همه ما يكي است و آن هم قهرماني پرسپوليس است.

-اما به نظر مي رسد آقاي قطبي با باشگاهش روراست نيست، به خصوص در مورد قضيه ماركو دستيار برزيلي اش.

واقعيت اين است كه باشگاه پرسپوليس به طور كامل به تعهدات خود نسبت به ماركو عمل نكرده و با توجه به اينكه قطبي و دستيارش در يك محيط حرفه يي به مربيگري پرداختند، برايشان باورپذير نيست كه يك باشگاه نتواند به موقع به تعهداتش عمل كند. ما حدود 50 هزار دلار به ماركو بدهكاريم و هنوز مشكل خانه ايشان حل نشده است كه با مساعدت آقاي هدايتي قرار است اين مشكل برطرف شود. ضمن اينكه بايد بگويم آقاي قطبي هم با صداقت با ما رفتار كرده و كوچك ترين لغزشي در اين تيم ديده نشده است.

-تا حالا چقدر خرج اين تيم كرده ايد؟

الان كه من روبه روي شما نشسته ام سه ميليارد تومان خرج كرده و 500 ميليون هم قرض كرديم. در مجموع تا آخر فصل 5/2 ميليارد تومان ديگر خرج داريم. ما تا اينجاي فصل 50 درصد از قرارداد بازيكنان را پرداخت كرديم كه با توجه به هزينه هاي بالايي كه تيم دارد فكر مي كنم رقم زياد بالايي نباشد.

-چقدر سازمان تربيت بدني به شما كمك كرده است؟

حدود يك ميليارد تومان.

-بقيه را از كجا آورديد؟

دو ميليارد ديگر را وام گرفتيم و از كمك هاي مردمي استفاده كرديم، البته بقيه را هم برخي از اعضاي هيات مديره به باشگاه كمك كردند.

-منظورتان آقاي هدايتي است؟

بله، ايشان كمك خوبي به باشگاه كرده است.

-چرا باشگاه نمي تواند درآمدزايي كند؟

راه اصلي درآمدزايي ما را بسته اند. راه اصلي درآمدزايي ما حق پخش تلويزيوني است، اگر اين پول را به ما بدهند، ما ديگر احتياج به كمك نداريم.

-چقدر به شما حق پخش تلويزيوني بدهند راضي مي شويد؟

37 بازي از تيم ما پخش مي شود، اگر پول اين بازي ها را به ما بدهند ما حاضر هستيم به تيم هاي ديگر هم كمك كنيم. فكر مي كنم هر بازي سهم ما حدود 50 ميليون تومان است كه در تعداد بازي ها ضرب كنيد چيزي حدود 14 ميليارد تومان مي شود. با اين پول مي توانيم تيم هاي پايه را هم راه اندازي كنيم. ببينيد تيمي مثل ابومسلم دو بازي در فصل دارد كه در مشهد است و پخش مستقيم دارد و بايد خيلي سهم كمتري نسبت به ما ببرد. اصلاً بگذاريد خيالتان را راحت كنم، ما هر جا برويم ميزبان هستيم، پس بايد سهم بيشتري ببريم. البته ما از حق كپي رايت هم محروم هستيم. تنها منبع درآمد ما بليت فروشي است.

-براي ليگ قهرمانان آسيا بودجه جدا در نظر گرفتيد؟

بله، اين بودجه كه به شما گفتم فقط براي ليگ برتر است، براي مسابقات آسيايي يك بودجه در نظر گرفته شده است كه دنبال اسپانسر براي آن هم هستيم.

-بعضي خبرها از باشگاه به بيرون مي آيد كه نشان مي دهد درون باشگاه اختلاف وجود دارد.

در سطح مديريتي كه برايتان توضيح دادم، هيچ مشكلي وجود ندارد، اما درون باشگاه بعضي از همكاران با روزنامه ها و كلاً رسانه ها بيشتر از ما هماهنگ هستند، ولي اين مشكل به زودي برطرف خواهد شد. ما اين همكاران را شناختيم و بايد پاسخگو باشند. بعضي ها دوست ندارند تيم نتيجه بگيرد و براي ما مشكل درست كردند. مهم هواداران هستند كه براي اين تيم مي مانند، نه افرادي كه در باشگاه هستند. متاسفانه در حال حاضر ما داريم از درون ضربه مي خوريم. بعضي ها در باشگاه ماموران روزنامه ها هستند و در خدمت آنها كار مي كنند. من مدتي ديگر دست اين افراد را رو خواهم كرد.

-فكر نمي كنيد تقصير رسانه ها نيست و اين اطلاع رساني شما است؟

بله، اما هنوز يك سخنگوي قابل اعتماد پيدا نكردم كه كارها را به او بسپارم، براي همين مجبور هستم كارهاي سخنگويي را خودم انجام دهم. متاسفانه چارت سازماني كاملاً مشخص نيست. اما بارها اعلام كردم حاضر هستم پاسخگو باشم. قبل از اينكه شما بياييد داشتم جواب رسانه ها را مي دادم.

الان كه موبايلم را نگاه كردم در اين يك ساعت و نيم كه با هم حرف مي زديم، 43 تا تماس با من گرفته شد.

-نظرتان درباره قطبي به عنوان يك كارشناس چيست، او براي پرسپوليس كوچك نيست؟

قطبي مربي بسيار با دانشي است. او پارسال پرسپوليس را قهرمان كرده و با شرايط آشنا است و هواداران پرسپوليس او را دوست دارند.

-قضيه الونگ چه مي شود؟

او به تيم اضافه خواهد شد و بايد يكي از بازيكنان خارجي از ليست خارج شود كه هنوز مشخص نيست.

-در بحث روابط عمومي باشگاه مشكلاتي وجود دارد؟

ما اگر يك سخنگوي قابل اعتماد پيدا كنيم همه مشكلات مان حل مي شود.

-اين تيم قهرمان آسيا مي شود؟

تيمي كه ما براي اين فصل بستيم، براي قهرماني در آسيا است و همه ابزارها را در اختيار مربيان قرار داديم.
يکشنبه 5 آبان 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ابرار]

[مشاهده در: www.abrarnews.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 177]