تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):از حقيقت ايمان اين است كه حق را بر باطل مقدم دارى، هر چند حق به ضرر تو و باطل به نفع ت...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821015114




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اينجا زندگي مي فروشند


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: :دقايقي است که آسمان بغضش را شکسته و نم نم مي بارد. امروز يکي از روزهاي سرد دي است. روي آسفالت خيس کوچه پا مي گذارم. نوشته هاي ريز و درشت با ماژيک و خودکار روي ديوارهاي کوچه نظرم را به خود جلب مي کند. هر چه پيش مي روم تعداد نوشته ها بيشتر مي شوند. براي لحظه اي آنچه را مي بينم باور نمي کنم: امير 23 ساله ، اهداي فوري. گروه خوني +A تلفن تماس.... حسين 28ساله ، فروش فوري ، قيمت توافقي ! گروه خوني Aتلفن تماس. ... خانم رمضاني ، کليه فروشي ، قيمت توافقي! گروه خوني B تلفن تماس... تاکنون هر چه در اين باره شنيده بودم ، باور نمي کردم ، اما حالا اينجا در کوچه فرهنگ حسيني حوالي ميدان وليعصر، همه آنچه را شنيده بودم به چشم مي بينم ، اما باز هم باور نمي کنم!آرام آرام همان طور که نوشته ها را مي خوانم ، جلو مي روم. لحظاتي بعد ساختماني در مقابل چشمانم نمايان مي شود. روي در ساختمان پر از شماره تلفن کساني است که قصد فروش يا خريد کليه را دارند. حتي يک جاي خالي هم روي در پيدا نمي شود! آري. اينجا انجمن خيريه حمايت از بيماران کليوي است. پا که به داخل انجمن مي گذارم تعداد زيادي زن و مرد، دختر و پسر، پير و جوان و ميانسال در حال رفت و آمد هستند. در چشمان هر کدامشان داستان نگفته اي است و در سينه شان دردي. هيچ کس به طور دقيق نمي داند خريد و فروش کليه از چه زماني آغاز شد. شايد از زماني که تعداد بيماران کليوي افزايش يافت يا از وقتي مشکلات مالي و اقتصادي موجب شد برخي به اين نتيجه برسند که مي توانند روي فروش اعضاي بدن به عنوان يک راه حل براي خروج از تنگناي مالي حساب کنند، از پدراني که براي خريد جهيزيه دخترانشان مجبور به فروش کليه هستند، زنان خودسرپرستي که براي تامين مخارج زندگي خود و فرزندانشان دست به اين کار مي زنند تا جواناني که به اميد به دست آوردن سرمايه اي براي مراسم ازدواجشان مجبور به فروش کليه مي شوند؛ اما آنچه مسلم است اين که پديده خريد و فروش کليه طي سال هاي اخير در جامعه ما افزايش يافته است. با اضطراب و ترديد گوشي را برمي دارم و شماره مي گيرم. صداي مرد جواني که به نظر زير 30 سال دارد، آن سوي خط مي گويد بله. مردد مي شود؛ اما به هر زحمتي است ، شروع مي کنم. ببخشيد! ما براي بيمارمان دنبال يک کليه پيوندي هستيم. شماره شما را از روي ديوار انجمن برداشتم. .. هنوز حرفم تمام نشده که مرد جوان مي گويد: فروخته شد و چقدر راحت اين جمله را مي گويد. انگار براي خريد ماشيني زنگ زده باشم. مي پرسم ببخشيد چند؟ باز هم درست مثل آگهي فروش ماشين در روزنامه ها: 5 ميليون تومان. ديگر دليلي براي ادامه گفتگو نمي بيند. مي خواهد گوشي را قطع کند که دل به دريا مي زنم و خود را معرفي مي کنم و مي گويم قصد تهيه گزارشي با موضوع خريد و فروش کليه دارم. قول مي دهم نامي از او در گزارش نياورم. برخلاف تصورم عصباني نمي شود. براي لحظه اي سکوت در فضا حاکم مي شود. مي گويد: مي خواهي بداني چرا اين کار را کردم؟ بنويس نياز مالي. 2 ماهي مي شود که عمل کرده ام. دليلش را هم نمي توانم بگويم. مي پرسم يعني مي ارزيد که به خاطر 5ميليون تومان سلامتت را به خطر بيندازي؟ مي گويد: وقتي آبرويت به خاطر چند ميليون تومان پول ناقابل در خطر باشد، ديگر سلامت به چه درد مي خورد! در تماسي که با چند نمونه از شماره تلفن هايي که براي فروش کليه بر در و ديوار کوچه فرهنگ حسيني نوشته شده بود داشتم ، دريافتم حداقل چند ماه از نوشته شدن اين شماره ها روي ديوارهاي کوچه مي گذرد. بيشتر افرادي که از اين راه قصد فروش کليه خود را داشته اند، تاکنون عمل پيوند را انجام داده اند. اين در حالي است که بيشتر افراد وقتي از نيت واقعي ما در اين تماس تلفني مطلع مي شدند، ديگر از ادامه گفتگو خودداري يا به بيان جملاتي کوتاه و سربسته اکتفا مي کردند. کليه ام را مي فروشم ، دزدي که نمي کنم عليرضا 36 ساله است و داراي مدرک ليسانس علوم اجتماعي. يکي ديگر از افرادي که به دليل نياز مالي اقدام به فروش کليه اش کرده است. او ماشين و وسايل زندگي اش را فروخته و تا حالا حدود 9 ميليون تومان خرج همسرش که بيماري خوني دارد، کرده است. در سال فقط چند ميليون تومان بايد پول دارو بدهد. به هر دري که ممکن بوده ، زده است. دل پري دارد و اين چنين مي گويد: ديگر نمي دانستم بايد چه کار کنم تا همسرم بتواند چند سالي را بيشتر زنده بماند. آخر ما خيلي همديگر را دوست داريم. جنايت که نمي کردم. اگر نمي خواستم شرافتمندانه زندگي کنم و راحت پول دربياورم ، از ديوار مردم بالا مي رفتم و دزدي مي کردم ؛ اما مي خواستم با شرافت زندگي کنم و به همين دليل به عنوان آخرين راهي که سراغ داشتم ، مجبور شدم کليه ام را بفروشم. آيا اين گناه است؟ فروش کليه در مردان بيشتر است مينا ح، 27 ساله ، چند سالي است که از نارسايي کليه رنج مي برد. او مدت هاست به انجمن حمايت از بيماران کليوي رفت وآمد دارد. مينا مي گويد: من خودم بارها آدم هايي را ديده ام البته از مردان بيشتر که براي تامين مخارج زندگي يا هزينه ازدواج شان آمده بودند که کليه شان را بفروشند و جالب تر اين که همسرانشان هم براي اين کار موافقت نامه کتبي نوشته بودند. او با نگاهي غمگين و آهي که از ته دل برمي آيد، مي گويد: واقعا هيچ کس مثل ما که به اين دستگاه بسته هستيم ، ارزش يک کليه را نمي داند! کليه هم ، گران و ارزان دارد مادر يک دختر 13 ساله که به انجمن مراجعه کرده است ، مي گويد: من نمي دانم چرا نرخ کليه گروه خوني O با AB متفاوت است. مگر چه تفاوتي بين اينها وجود دارد؟ کليه ، کليه است ديگر. او ادامه مي دهد: وقتي با شماره تلفن هايي که روي در و ديوار کوچه نوشته شده بود تماس مي گرفتيم ، شخصي که قصد فروش کليه اش را داشت اگر گروه خوني اش O بود قيمت کليه اش گران تر از شخصي بود که گروه خوني اش AB بود. يک انجمن و اين همه بيمار مصطفي قاسمي ، رئيس هيات مديره انجمن خيريه حمايت از بيماران کليوي ايران ، بيماران کليوي در کشور را به 2 گروه تقسيم بندي مي کند و مي گويد: گروه اول ، بيماراني هستند که کليه آنها نارسا شده و در مرحله از کار افتادن است که اين بيماران بايد از روش دياليز استفاده کنند، اما گروه دوم شامل بيماراني است که مشکل کليوي دارند، ولي با درمان دارويي معالجه مي شوند که از تعداد اين گروه هنوز آمار دقيقي در دست نيست. به گفته وي ، در حال حاضر 15 هزار بيمار دياليزي در کشور وجود دارد که پس از پيروزي انقلاب تاکنون نيز 22 هزار پيوند کليه در کشور انجام شده است. وي با اشاره به اين که در حال حاضر 33 هزار بيمار کليوي عضو انجمن حمايت از بيماران کليوي هستند و در حالي که 15 هزار بيمار پيوندي نيز در کشور داريم ، ادامه مي دهد: هر بيمار کليوي که به چرخه دياليز وارد مي شود از همان زمان تحت پوشش انجمن قرار مي گيرد و داراي يک کارت عضويت مي شود که از طريق اين انجمن و با ارائه کارت عضويت به هريک از بيمارستان هايي که داراي دستگاه ها و تجهيزات دياليز باشد برود مي تواند دياليز شود. قاسمي با اشاره به کمبود بخش دياليز در کشور معتقد است: حداقل استانداردي که هر بيمار دياليز بايد در هفته زير دستگاه دياليز قرار بگيرد 12 تا 15 ساعت است ؛ در حالي که با توجه به کمبود بخش دياليز و تجهيزات و دستگاه هاي مورد نياز، هم اکنون 40 درصد بيماران دياليزي در سراسر کشور فقط 2بار در هفته و 60 درصد 3 بار در هفته دياليز مي شوند که همان يک وعده اي که 40 درصد از بيماران امکان انجام آن را ندارند، خطرات جاني به همراه دارد. 70 درصد بيماران کليوي نان آور خانواده اند به گفته مديرعامل انجمن حمايت از بيماران کليوي 70 درصد بيماران دياليزي در کشور نان آور خانواده هستند و از آنجا که بايد حتما 3 بار در هفته و هر بار چند ساعت در طول روز زير دستگاه دياليز باشند، بيشتر اين افراد شغل خود را از دست مي دهند، در حالي که بيشتر بيماران دياليزي از قشر محروم و نيازمند جامعه هستند. وي با تاکيد بر اين که تنها دياليز رايگان دردي را از بيماران کليوي درمان نمي کند، تصريح کرد: دياليز رايگان زماني موثر خواهد بود که در کنار آن کيفيت دستگاه ها و تجهيزات دياليز نيز مطلوب باشد و از سوي ديگر، داروهاي بيماران دياليزي نيز بموقع دستشان برسد، اين در حالي است که رسيدگي و تامين مسائل بهداشتي و تغذيه اي براي بيماران کليوي از اهميت بسياري برخوردار است. وقتي همه چيز پولي مي شود کيميا م سال هاست با دستگاه دياليز آشناست. او حتي يک بار تا مرز پيوند کليه هم پيش رفته ، اما به دلايلي اين کار انجام نشده است. کيميا مي گويد: حدود 12 سال است که بر اثر از کار افتادن کليه ام از دياليز و مشکلات آن رنج مي برم. سال گذشته قرار شد کليه يک نفر را که دچار مرگ مغزي شده بود به من پيوند کنند، جواب آزمايش ها مثبت بود و همه چيز بخوبي پيش مي رفت. فقط بايد وقت عمل تعيين مي شد؛ اما ناگهان نمي دانم چه شد که خانواده اش به ما گفتند فقط در صورت دريافت 6 ميليون تومان حاضر به اهداي کليه متوفي شان هستند. خوب مي دانستم که تهيه اين مبلغ براي پدري که معلم ساده يکي از شهرستان هاي اطراف تهران است و حقوق ماهانه اش بسختي کفاف کرايه خانه و هزينه خورد و خوراک خانواده مان را مي دهد، چقدر سخت است. اين بود که توکل بر خدا باز هم چاره اي جز صبر کردن نداشتيم. حالا کيميا هنوز هم هفته اي 3بار بايد زير دستگاه دياليز باشد. وقتي از او مي پرسم آيا از اين که فرصت داشتن يک کليه سالم براي يک زندگي عادي را از دست داده ناراحت نيست ، مي گويد: وقتي پيوند انجام نشد تا چند وقت به همه اينها فکر مي کردم ، اما کم کم خودم را قانع کردم که شايد قسمت اين بوده و خودم را گذاشتم جاي خيلي هايي که وضعيت شان به مراتب از من بدتر بود و دکترها جوابشان کرده بودند که ديگر حتي دياليز کردن هم جوابگو نيست و بايد حتما يک کليه براي پيوند پيدا مي کردند. هر بيمار دياليزي و پيوندي حداقل بين 30 تا 50 هزار تومان در ماه بايد هزينه خريد دارو بپردازد که البته چاره اي نيز جز تامين اين داروها ندارد، چرا که اگر اين داروها را استفاده نکند به طور قطع جانش را از دست خواهد داد و در بيماران پيوندي نيز در صورتي که اين داروها را نخورند موجب پس زدن کليه شان خواهد شد. قاسمي با گلايه از شرکت هاي بيمه گر به اين دليل که از تامين هزينه داروي بيماران دياليزي شانه خالي مي کنند، مي گويد: متاسفانه شرکت هاي بيمه گر از ديد يک بنگاه اقتصادي به قضيه نگاه مي کنند و داروهاي بيماران کليوي و بخصوص دياليزي ها آزاد حساب مي شود، در حالي که بيماران پيوندي و دياليزي داراي دفترچه بيمه هستند، اما فقط بيمه نيروهاي مسلح مورد پذيرش است. وي به مقايسه وضعيت بيماران کليوي در کشورمان با ديگر کشورها مي پردازد و معتقد است: در کشورهاي خارجي يک بيمار پيوندي و دياليزي هيچ گاه براي دريافت دارو به داروخانه نمي رود، بلکه داروها در همان بيمارستان به بيمار تحويل داده مي شود. اين در حالي است که در کشور ما علاوه بر پرداخت هزينه هاي گزاف براي خريد داروها، بايد تا مدت ها در صف هاي طويل داروهاي کمياب که در شهر تهران فقط در 4 داروخانه خاص پيدا مي شود، بمانند. ايران از لحاظ امکان پيوند در خاورميانه اولين است وي با اشاره به اين که در حال حاضر شرايط پيوند کليه در کشورمان مطلوب بوده و پزشکان ما جزو بهترين ها هستند به طوري که از لحاظ پيوند، ايران هم اکنون در خاورميانه مقام اول و در جهان رتبه چهارم را دارد، ادامه مي دهد: هزينه دريافت يک کليه سالم نيز در کشو ما به هيچ وجه قابل مقايسه با ديگر کشورها نيست ، به طوري که اکنون براي دريافت يک کليه سالم 3 تا 4 ميليون تومان هزينه پرداخت مي شود، در حالي که اگر امکان پيوند در کشور وجود نداشت و بيماران مجبور بودند پيوند را در کشوري ديگر انجام دهند بايد دست کم 100 هزار پوند معادل 20 ميليون تومان بپردازند. وي با تاکيد بر اين که در حال حاضر پشت نوبتي براي دريافت کليه در کشور نداريم ، تصريح مي کند: انجمن حمايت از بيماران کليوي 137 شعبه در شهرستان ها دارد. به گفته وي ، رضايت همسر يا در صورت نداشتن همسر رضايت خانواده ، شرايط سني بين 20 تا 40 سال ، نبود مشکل خاصي در آزمايش ها و سلامت جسماني از جمله شرايط لازم براي اهداي کليه است. وي با بيان اين که اکنون کمتر از 5 درصد بيماران نيازمند دريافت کليه ، کليه را از بيرون و جايي جز انجمن تامين مي کنند، مي گويد: در حال حاضر هر فردي که بخواهد کليه خود را اهدا کند، در صورتي که بخواهد در مقابل آن پولي دريافت کند، براساس آنچه مصوب شده فقط مي تواند 4 ميليون تومان دريافت کند و بيماري که قصد گرفتن کليه دارد مي تواند 3 ميليون تومان آن را از انجمن بگيرد که انجمن نيز اين مبلغ را از ارگان هاي دولتي و خدماتي تامين مي کند. به گفته قاسمي ، درصد قابل توجهي از افرادي که نسبت به فروش کليه خود اقدام مي کنند، بدون اطلاع همسر يا خانواده شان است و اين وضعيت زماني مشخص مي شود که از فرد اهداکننده ، رضايت نامه کتبي همسر يا خانواده مطالبه مي شود. اينجاست که ممکن است تعدادي از اين افراد از چرخه اهداکنندگان حذف شوند، چراکه نه تنها در کشور ما بلکه در هيچ کجاي دنيا عمل پيوند بدون رضايت نامه خانواده انجام نمي شود. سوءاستفاده کنندگان در کمين هستند قاسمي با تاکيد جدي بر اين که حتما افرادي که قصد دريافت يا اهداي کليه دارند فقط از طريق انجمن نسبت به اين کار اقدام کنند، تصريح مي کند: متاسفانه تاکنون موارد بسياري از سوئاستفاده در اين زمينه گزارش شده است ؛ بنابراين جدا توصيه مي شود متقاضيان دريافت و اهداي کليه حتما از طريق انجمن کارشان را پيگيري کنند و حتي از دادن نشاني منزل يا شماره تلفن بدون اطلاع انجمن حتي براي توافق هاي اوليه خودداري کنند. وي اشاره مي کند: بيماراني که از طريق انجمن براي دريافت يا اهداي کليه اقدام مي کنند، علاوه بر پيشگيري از خطرات و سوئاستفاده هاي احتمالي ، از تسهيلات و پشتوانه هاي حمايتي که ويژه اعضاي انجمن است نيز برخوردار مي شوند؛ يعني افرادي که خارج از انجمن با يکديگر توافق مي کنند، هزينه جراحي پيوند را که مبلغ آن 2.5 ميليون تومان است خود بايد بپردازند، در حالي که اگر از طريق انجمن اقدام شود، با نامه اي که از سوي انجمن براي بيمارستان خود دريافت مي کنند هزينه عمل برايشان رايگان مي شود. به گفته مديرعامل انجمن حمايت از بيماران کليوي ، يکي از دلايل عمده اي که موجب مي شود بيماران نيازمند دريافت کليه و اهداکنندگان ترجيح دهند بدون دخالت انجمن با يکديگر به توافق برسند اين است که تصور مي کنند اگر از طريق انجمن وارد عمل شوند بايد تا مدت ها در نوبت انتظار بمانند، در صورتي که با اين کار فقط خطرات و سوئاستفاده هاي احتمالي را افزايش مي دهند. قاسمي تاکيد مي کند: به طور قطع بيماران نيازمند دريافت کليه که از طريق انجمن براي اين کار اقدام مي کنند، بيش از 5ماه در نوبت دريافت کليه معطل نخواهند ماند. چه بايد کرد؟ مديرعامل انجمن خيريه حمايت از بيماران کليوي با اشاره به راهکارهايي که براي جلوگيري از شيوع پديده خريد و فروش کليه در جامعه مي توان به کار گرفت ، مي گويد: 10 سال پيش دولت براي تقويت و حمايت از بيماران کليوي سياست نادرستي اتخاذ کرد که طي 10 سال اخير شاهد عوارض و تبعات منفي آن هستيم. به اين معني که براساس سياست دولت ، قرار شد مبلغ يک ميليون تومان هديه ايثار به اهداکنندگان کليه پرداخت شود، در حالي که اين مبلغ بايد به جاي اهداکنندگان به بيماران کليوي که در تامين مخارج درمانشان با مشکلات فراوان مواجه هستند، پرداخت شود. قاسمي با تاکيد بر اين که معتقديم بايد تجديدنظر اساسي در پرداخت هديه ايثار صورت گيرد، تصريح مي کند: پرداخت مبلغ يک ميليون تومان کمک هزينه به اهداکنندگان کليه طي سال هاي اخير موجب افزايش معضل فروش کليه در جامعه شده است ، در حالي که بايد اين هديه ايثار در اختيار بيماران کليوي قرار گيرد. وي بر پيوند عضو از جسد تاکيد مي کند و مي گويد: هزاران نفر در طول سال در سطح کشور بر اثر انواع حوادث و تصادفات رانندگي جان خود را از دست مي دهند و در هر ماه ، ده ها عضو زندگي بخش و حياتي که مي توانسته به بيماران نيازمند و دردمند پيوند شود، زير خروارها خاک دفن مي شود که اگر بتوان سياست هاي جديدي اتخاذ کرد که از اعضاي قابل پيوند اين متوفيان براي نجات جان بيماران استفاده کنيم ، به طور قطع در کنار آن شاهد کاهش تدريجي پديده فروش کليه نيز خواهيم بود. دقايقي است که باران ديگر نمي بارد؛ اما آسمان همچنان مه آلود است. هم چنان که نوشته هاي روي ديوار را مي خوانم جلو مي روم. هر يک از شماره ها داستاني دارد؛ حکايت دست و پنجه نرم کردن مرگ و زندگي با يکديگر. يکي خريدار است و ديگري فروشنده و من در اين ميان با خود مي انديشم که امروز چند نفر ديگر در اين شهر از سر ناچاري کليه شان را فروخته اند و تن به تيغ سرد جراحي سپرده اند؟ بهناز محمدي




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 588]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن