واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: كودكان كار در تقاطع سايه روشن هاي زندگي وضعيت كودكان و نوجوانان را در بازار كار سامان دهيم
حسن آقايي بخش اول انبوه فالنامه حافظ در دستش را بالا مي آورد. كاغذ فالنامه هاي كش پيچ شده در اثر تابش خورشيد، متمايل به رنگ زرد شده است. شايد 6 ساله باشد. جثه اي ريزتر از اين سن دارد؛ اسكلت نازك و استخواني هيكلش در پوشش يك زير پيراهني نيم آستين قهوه اي رنگ باخته و شلواري لاجوردي گل و گشاد كه دم پا دولا تا خورده و پوست چهره كه از آفتاب كبود شده. فالنامه هاي دستش را به طرف صورتم بالاتر مي آورد. با پشت دست ديگر جويبارهاي عرق را از مثلث چهره اش پاك مي كند. به چشمانش مي نگرم كه از شدت گرما هر چند لحظه زير مژه ها پنهان مي كند. - اسمت چيه؟- چند سالته؟-لبان خشكيده اش تكان مي خورند:«يه فال بخر!...» حالا زل مي زند به چشمانم. فالنامه ها را بالاي پيشاني كوتاه سايبان صورتش مي كند: در نگاهش فرياديست كه تنها در اسكلت تردش طنين مي اندازد و كليد قفل زبانش نيز پنداري دراختيارش نيست ولو چند تا فالنامه از او خريده باشم... اين كودك، از قبيله كودكان كار در پراكندگي هاي شهر ما است. بچه هاي كار، اغلب كودكان و نوجوانان پسر و دختر با چهره هايي خسته و سر و وضع ژوليده و كهنه. آن ها را همه روزه در ميادين، چهارراه ها و معابر شلوغ مي بينيم. ترديد ندارم كه همه مان هم از خود مي پرسيم اين كودكان را چه كساني روانه خيابان ها مي كنند فالنامه و آدامس مي فروشند، پشت چراغ قرمز شيشه ماشين ها را تميز مي كنند، گل مي فروشند، گاه بعضي هم دست تكدي پيش رهگذران مي برند... اين گروه از بچه ها بايد در محيط خانواده و در جمع دوستان خود انرژي كودكانه خود را تخليه كنند نه اين كه در شهر پراكنده باشند و با التماس و خواهش در حساس ترين شرايط سني فروشندگي كنند و سلامت فكري و روحي شان در تلاطم اجتماعي مجروح شود با حضور آنان در جامعه احتمال هر آسيبي دور از ذهن نيست. آيا فكر كرده و مي انديشيم سرنوشت اين كودكان به كجا و ناكجاها ختم خواهد شد؟... آينده- ولو نه چندان دور- چه نقش و قلمي بر صفحه زندگي اين گونه كودكان و خانواده هاي آن ها رقم خواهد زد؟... ... آنچه كه در وهله نخست درباره علل پديده كودكان كار به اذهان خطور مي كند فقر مادي و فقر فرهنگي- تربيتي است و آنچه هم كه در نهايت به عنوان چاره سازي و ساماندهي كودكان كار به ذهن راه مي يابد، لزوم اقدام دستگاه هاي مربوطه براي سامان بخشي و حمايت هاي مختلف خانواده هاي ذيربط و تربيت و پرورش كودكان كار تحت شرايط نظام مند است تا پيش از هر تهديد و افزايش و خطرات؛ بسترهاي مناسب آنان فراهم شود.كودكان كار؛ پديده جهاني پديده كودكان كار منحصر به جامعه ما نيست چرا كه فقر مادي و فرهنگي و ضعف معنوي مسري جهاني است. نخستين انگيزه و رويكرد جهاني كودكان كار كه در سنين غير مجاز تن به انجام كارهاي مختلف مي دهند، مي توان به دو بخش كلي تقسيم كرد: كمك به امرار معاش خانوادگي و ديگري تامين نيازهاي فردي خود. به عبارت ديگر اين پديده به دليل فقر مادي و فرهنگ فقر بروز مي كند و توسعه مي يابد. با مروري كوتاه و گذرا به موقعيت جهاني كودكان كار در مي يابيم كه امروزه ميليون ها كودك عمدتاً در كشورهاي رو به توسعه به منظور دستيافت به نيازهاي خود و كمك به وضعيت معيشتي خانواده شان، به صورت پراكنده، سازمان يافته و بيشتر غير رسمي، واداشته به انجام امور گوناگون شده اند. اين كودكان اغلب با دستمزدهاي ناچيز، بسياري شان در فضاهاي آسيب بار، مخاطره آميز، غيرانساني و دور از چشم جامعه و يا برخي در محيط هاي خانوادگي به كار گمارده مي شوند. اگر چه سازمان جهاني كار و مركز بين المللي رشد كودك (يونيسف) همواره در ساماندهي كودكان كار در سطح جهاني تدابير و اقداماتي صورت داده است ليكن همچنان نگران موقعيت كودكان كار و خطراتي كه آنان را تهديد مي كند است. كار در سايه سوء استفاده كنار در ورودي پشت صندوق كتابفروشي نشسته است. به رغم آن كه پياپي مشتريان در بدو وارد شدن از او درباره كتابي كه جست و جو مي كنند، مي پرسند. اما «محمد نجات» با صميميت هنگام گفت و گوي مان مشتريان را به ساير كاركنان فروشگاهش راهنمايي مي كند و با خوشرويي و اشتياق به سوالم پاسخ مي دهد: او دليل رويكرد كودكان كم سن و سال به كارهاي مختلف را فقر مي داند كه پدران و مادران كودكان و نوجوانان خود را وارد بازار كار مي كنند تا در خيابان ها به آدامس فروشي، فالنامه، تكدي گري و كارهايي از اين قبيل روي آورند. او مي افزايد:«چند تايي از همين كودكان هر 4-3 روز به اينجا مي آيند و سكه هاي پول شان را مي دهند و برابرش اسكناس مي گيرند و مي روند. بچه هاي كار يك پديده ناهنجار اجتماعي است كه از سويي ديگر بي توجهي مسئولان را نسبت به اين پديده مي نمايد كه در آينده معلوم نيست چه سرنوشتي خواهند داشت.» اين كتابفروش مي گويد:«چه بسا اين كودكان مورد سوء استفاده برخي افراد واقع شوند.» ضرورت يك برنامه ريزي موثريك دانشجو، كليت علت و معلول پديده كودكان كار را محصول ساختار جامعه و خانواده مي داند و نيز معتقد است تربيت ديني مي تواند اين قبيل كودكان را در مسير خواست هاي مثبت رهنمون و در امواج اجتماعي واكسينه كند. وي در عين حال، برنامه ريزي در جهت ساماندهي كودكان كار و نقش دستگاه هاي اجرايي مربوطه در تامين سلامت وجودي آنان را موثر قلمداد مي كند.به گفته «حسين عربي» دانشجوي دانشكده حديث، يك بخش از دليل و مشكلات پديده كودكان كار به معلول ساختاري جامعه برمي گردد. وي مي گويد: «بايد سيستم جامعي براي ساماندهي اين قبيل كودكان طراحي و اجرا شده تا آنچه كه قانون و اسلام مي گويد و اين كه حق كودك و نوجوان در امور تربيت و آموزش محقق شود.» وي معتقد است: «يك بخش ناشي از خلأ آن سيستم به ساختار جامعه برمي گردد و بخش ديگر معطوف به خانواده مي شود. در اين زمينه مي بينيم رفتارها در بعضي از خانواده ها ضعيف است. بنابراين، بچه هاي اين گروه از خانواده ها از حداقل تربيت محرومند چرا كه بنياد باورهاي اسلامي آنان چندان ثابت به عمل نيست.» بنا به نظر اين دانشجو خانواده نقش بسيار مهمي در تربيت فرزندان خود دارد. آنجا كه اين نقش كمرنگ باشد، بچه ها در قالب معارف ديني پرورش نخواهند شد. او مي افزايد: «اين قبيل كودكان وقتي كه به سني مي رسند با توجه به آن خلأ هاي اصولي- تربيتي، براي آن كه حداقل نيازهاي خود را تامين كند از خانه بيرون مي زند كه اين اتفاق شروع حركت و سير غيرمنطقي او در جامعه و در جهت تحقق خواسته هايش مي شود. در همين حال اگر آن بچه برخوردار از تربيت اسلامي و معارف ديني باشد، لااقل از آسيب هاي بيروني مصون مي ماند چرا كه معتقديم تربيت صحيح موجب آن مي شود كه كودك و نوجوان از انحرافات غيراخلاقي- انساني (چالش ها) دوري مي كند و مي تواند خود را حفظ كند.» به باور بسياري از كارشناسان كودكان كار را بايد از چند منظر مورد دقت و توجه قرار داد وجود مشترك آنان نيازهاي مالي خانواده است. برخي از آنان با توجه به نوع تربيت و غيرت ذاتي خود در حدود كمك حتي اندك به اقتصاد خانواده برآمده اند. اين گروه در مسير سالم بازار كار گام مي گذارند، حرفه اي مي آموزند و حاصل دسترنج خود را به خانواده مي برند. اما گروهي ديگر از كودكان كار حاصل يك تفكر سوءاستفاده گر از نيازهاي اقتصادي خانواده هاست. اين گروه به اجبار و ناخواسته به شغل هاي كاذب روي مي آورند كه آسيب هاي جدي اجتماعي آنان را تهديد مي كند.در سايه كنار پياده رو پررفت و آمد روي يك صندلي نشسته به ديوار تكيه زده است و با يك دو نفر از همكاران خود صحبت مي كند. كنارش روي پله اي مي نشينم. سؤالم را درمورد كودكان كار مي گويم. «عباس محمدي» كه مي گويد مدير خط خراسان است بر اين نكته تاكيد مي كند: «چنانچه كودكان كار ساماندهي نشوند اين معضل بيشتر خواهد شد در آن صورت كار سامان دادن آن ها براي دولت هم مشكلتر خواهد شد و زماني خواهد رسيد كه جلوگيري از اين پديده سخت خواهد بود.»خلأ آرامش و تربيت در خانواده«زهرا رضايي» كارشناس حوزه امور داوطلبان جمعيت هلال احمر، علت بروز پديده كودكان كار را در خانواده ها جستجو مي كند و با اشاره به اين كه چنين كودكاني به نوعي از نهاد خانواده جدا شده اند، معتقد است: «ظواهر امر نشان مي دهد كه قريب به اتفاق چنين خانواده هايي نتوانسته اند كودكان خود را در محيطي آرامش بخش تربيت و نيازهاي لازم شان را تامين كنند. بنابراين، كودكان اين قبيل خانواده ها با همين سن و سال كم، از خانه خود بيرون مي روند تا آنچه خود مي خواهند- شايد- بيابند و به خواسته شان برسند. به همين روي، خانواده دليل اصلي رويكرد غيرمتعارف كودكان به كار است.» اين كارشناس، ادامه مي دهد: «بديهي است بچه هايي كه در محيط خانواده تربيت لازم و سر و سامان منظم نداشته باشند، در شرايط خام سني كه دارند در جامعه به هر سو كشيده و با هر محركي هم تحريك مي شوند زيرا آن ها در سني هستند كه سريع آسيب پذير خواهند شد.»وي در خصوص راهكار مانع بروز اين پديده ناهنجار اجتماعي به لزوم رويكرد به آموزش و كسب دانش و به ويژه الزام قانوني تحصيل علم براي مردم اشاره مي كند و مي افزايد: «مراكز فرهنگي ما به ويژه آموزش و پرورش مي بايد تدابيري بينديشند كه بچه ها لااقل تحصيلات دوره ابتدايي را بگذرانند چرا كه آنان از طريق تربيت و آموزش و دانش، ذهن و روحشان پرورش مي يابد و معلم نقش بسيار موثر در تربيت و سالمداري شخصيت بچه ها دارد.» به گفته وي «اگر بچه ها، راهنما، مدبر، حمايتگر و مسئول و معلم نداشته باشند و در خانواده هم آن طور كه بايد به تربيت و نيازهاشان توجه چندان نشود، در جامعه دچار وسوسه هاي سوداگري ها خواهند شد.»نقش دولت در هدايتو پرورش كودكان كار«عربي» به نقش دستگاه هاي اجرايي در ساماندهي و سلامت كودكان كار اشاره مي كند و نقش دولت در هدايت و پرورش اين كودكان را مفيدتر از خانواده مي داند. او مي گويد: «دولت براي اين كه بتواند كودكان- كار بيرون از خانه- را در جامعه به درستي تربيت كند مي بايد در مراكز دولتي براي ساماندهي كودكان كار برنامه ريزي كند وآن ها را به سمت اهداف مثبت در جامعه سوق دهد اينجا نقش دولت بهتر از خانواده خواهد بود چرا كه در چرخه آن برنامه ريزي هاي صورت گرفته، بچه ها را پرورش داده و در جهت اهداف اصولي تربيت خواهد كرد.»«نجات» متصدي فروش كتاب در كتابفروشي درباره راهكار و چاره يابي در برابر پديده كودكان كار با اشاره به اين كه نبود ابزار و امكانات كنترل، سبب خلأ ساماندهي آنان مي شود، مي افزايد: «مسئولان دستگاه هاي مربوطه بايد در ميدان عمل سر و سامان بخشي كودكان كار باشند چون مي بينيم عده آن ها رو به افزايش است. در اين صورت، مشكلات مرتبط با اين پديده هم افزونتر خواهد شد.»«محمدي» مدير خط اتوبوسراني خراسان در خصوص نحوه ساماندهي كودكان كار با تاكيد مي گويد لازم است يك سيستم ساماندهي، خانواده كودكان كار را از لحاظ مالي تا حدودي تامين كند. او تكرار مي كند: «سامان بخشيدن اين كودكان به اهداف پيشرفت و توسعه مملكت كمك خواهد كرد. به گفته وي« در كشورهاي ديگر اين قبيل كودكان در محلي مناسب نگهداري و ساماندهي مي شوند و اين بچه هاي كم سن و سال هم مي بايد به همين نحو تحت حمايت و نظارت قرار بگيرند تا به فساد و انحراف كشيده نشوند.»
سه شنبه 11 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 331]