واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: كاموس: جهانبيني كتاب «ديلمزاد»، فلسفي است خبرگزاري فارس: يك نويسنده با بيان اينكه شخصيتها در كتاب «ديلمزاد» تحت تأثير حوادث روزمره دهههاي گذشته، ايدئولوژيك و تاريخ قرار گرفتهاند، گفت: جهانبيني اين كتاب ايدولوژيك و فلسفي است. به گزارش خبرنگار باشگاه خبري فارس «توانا» رُمان «ديلمزاد» شب گذشته با حضور مهدي كاموس، نويسنده و منتقد، احسان عباسلو، منتقد و محمد رودگر، نويسنده اين كتاب در سراي اهل قلم مورد نقد و بررسي قرار گرفت. در ابتداي اين جلسه مهدي كاموس، نويسنده و منتقد درباره اين كتاب، اظهار داشت: مخاطب با مطالعه كتاب «ديلمزاد» با يك اثر نوگرا و نخبهگرا مواجه است چرا كه نويسنده در نگارش اين اثر از ساختارهاي نو استفاده كرده همچنين ساختار اين اثر ما را به سمت محتوا و درونمايه سوق ميدهد. وي با بيان اينكه كتاب «ديلمزاد» اثري است كه به شدت به دنبال دادن فرديت به يك شخصيت است، اضافه كرد: نقطه حسن اين كتاب اين است كه ساختار اين اثر به يك تركيبي بين ادبيات عامهپسند و نخبهگرا دست يافته است، به اين معنا كه نويسنده در اين اثر به روايت مردم پرداخته كه ما مردم را ميشناسيم و ديده و در مورد آنها شنيدهايم. * كتاب «ديلمزاد» بين ادبيات نخبهگرا و عامهپسند پل ارتباطي ايجاد كرده است كاموس ادامه داد: در كتاب «ديلمزاد»، نويسنده درباره پدر و برادر صحبت ميكند، اين در صورتي است كه از سالهاي اخير در رُمانهاي ما درباره خانواده حرفي زده نشده است، همچنين ويژگيهاي ادبيات نخبهگرا در دهه 80 بحث شكاف نسلي است چرا كه در رُمان نخبهگراي اين دهه، خانواده را مشاهده نميكنيم. وي با بيان اينكه كتاب «ديلمزاد» بين ادبيات نخبهگرا و عامهپسند پل ارتباطي ايجاد كرده است، افزود: جهانبيني اين اثر، فلسفي است چرا كه نگاه نويسنده درباره برادر، پاسدارها و انتخابات دهه 60، نگاه ايدئولوژيك و فلسفي است همچنين در اين اثر نگاه تاريخي و فلسفي به وضوع مشاهده ميشود. كاموس با بيان اينكه هماكنون در بين آثار حتي آثار مميزي، اثر برجستهاي مشاهده نميشود، بيان كرد: مهمترين حُسن اين كتاب، جهان داستان است؛ يعني نويسنده توانسته بين ادبيات عامهپسند و نخبهگرا پل مثبتي را به وسيله تاريخ و فلسفه ايجاد كند همچنين خالق اين اثر توانسته رابطه بين نسلي و خانوادهها را در داستانهاي خود مطرح كند. وي با بيان اينكه نويسنده در كتاب «ديلمزاد» توانسته از فضاي قبل از انقلاب به فضاي اول و بعد از انقلاب برسند كه اين نكته حائز اهميت است، ادامه داد: در كتاب «ديلمزاد» يك حركت و روايت را به خوبي مشاهده ميكنيم چراكه اين رُمان از قبل از انقلاب شروع ميشود و به درگيريهاي اول انقلاب ميرسد و به درگيريهايي اشاره ميكند كه از خانواده شروع ميشود و در جنگ اين مسائل و دعواها حل ميشود. * زندگي ايراني در رُمان «ديلمزاد» به وضوح مشاهده ميشود كاموس با بيان اينكه نويسنده در اين كتاب يك روايت آفريده است، گفت: شخصيتها در اين اثر تحت تأثير حوادث روزمره دهههاي گذشته، ايدئولوژيك و تاريخ قرار گرفتهاند همچنين برخلاف بسياري از رُمانهايي كه ما مطالعه ميكنيم زندگي ايراني در رُمان «ديلمزاد» وجود دارد. وي با بيان اينكه در دهه 60 رُمان ما پابهپاي اتفاقات معاصر كشورمان پيش به جلو ميرفت، اضافه كرد: كتاب «ديلمزاد» رُماني ارزشي و متعهد به كشور خودش محسوب ميشود به همين دليل اين اثر يكي از آثار برگزيده كشور محسوب ميشود. كاموس با بيان اينكه مخاطب در اين كتاب با يك زبان عاطفي مواجه است، گفت: در اين اثر ديالوگها به غير از موارد استثنايي معمولاً تحت تاًثير لحن راوي قرار ميگيرد كه نبايد اين امر اتفاق رخ دهد همچنين، در كتاب «ديلمزاد»، ديالوگها و گفتوگو تحت تاًثير لحن راوي قرار دارند به همين دليل برخي از شخصيتها در اين كتاب شبيه هم سخن ميگويند. وي با بيان اينكه نويسنده در اين اثر، زاويه ديد مخاطبان را انتخاب كرده است، اضافه كرد: شروع فصلها قوت اين اثر است چرا كه 2 پاراگراف اول هر فصل، گيرا و جذاب است همچنين در بالاي هر فصل گفته شده كه آمل سال 1360 و تهران سال 1356كه مشخص نيست اين واژهها را چه كسي بيان كرده است؛ آيا نويسنده داناي كل اين موارد را ميگويند؟ پس در اين صورت نقش راوي در اين اثر بيمعنا خواهد بود. * رويكرد كتاب «ديلمزاد»، نوگرا است كاموس با بيان اينكه كتاب «ديلمزاد»، زمان روايتها را تحت تاًثير قرار داده است، عنوان كرد: زبان شخصيتهاي اين كتاب در دهه قبل و بعد از انقلاب تحت تاثير مسائل اجتماعي تغيير پيدا ميكند و اين امر طبيعي است چرا كه با آمدن يك سريال زبان تغيير ميكند اما اين تغييرات اساسي و ماندگار نيست. وي با بيان اينكه به كاربردن لهجه در اين اثر مطلوب است، اما به كار بردن زبان مازني و كردي در رُمان «ديلمزاد» با روح و بافت كلي روايت همخواني ندارد، ادامه داد: در رُماننويسي كه ساختار نو و جديد برميدارد اگر هم نويسنده بخواهد جمله محلي بكار ببرد بايد رُمان از پانويس بينياز باشد. كاموس افزود: فونت كتاب «ديلمزاد» 14 است در حالي كه در رُمان از فونت 12 استفاده ميشود همچنين اين كتاب حجيم نيست اما غني بودن دامنه اين لغات يكي از ويژگيهاي اثر «ديلمزاد» است و نامشناسي در اين كتاب يك مشخصه است. وي با بيان اينكه عمدتاً ديالوگها تحت تاًثير لحن راوي قرار گرفتهاند يعني لحن راوي بر زبان ديالوگها و گفتوگوها تسلط پيدا كرده است، ادامه داد: بسياري از ديالوگهاي اين كتاب غيرمستقيم بوده يعني از فيلتر ذهن يك راوي ميگذرد و طبعتاً ميتواند تحت تاًثير آن نيز قرار گيرد. كاموس رويكرد كتاب «ديلمزاد» را نوگرا دانست و گفت: ساختار اين رُمان مبتني بر زاويه دوم شخص، عدم قطعيت و روايت ذهني دوم شخص است كه اين امر توقع خواننده را بالا ميبرد چرا كه مخاطب انتظار دارد ديالوگهايي كه ميخواند مدرن باشد همانند سوال كه واقعا سوال، كنش داستاني و سكوت باشد. وي با بيان اينكه عمده ديالوگهايي كه در اين داستان بكار رفته معمولا سوال و جواب هستند، اضافه كرد: برخي اوقات زبان اين كتاب تحت تاثير زبان اصلي اين نويسنده قرار گرفته است همانند كلمه "بسيج محل " كه ما اين كلمه را نداريم و بايد "بسيج محله " نوشته شود. كاموس در خصوص واژه جنگليها در كتاب «ديلمزاد»، بيان كرد: نويسنده در اين اثر درباره جنگليها توضيح نداده و نگفته منظور ما از جنگليها ميرزاكوچكخان است يا شخص ديگري كه بايد اين امر در كتاب مشخص ميشد. انتهاي پيام/و/2
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 168]