واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: جامعه > شهری - نگاهی به هزینههای پنهان حضور دولت در تهران مهدی خاکیفیروز : تهران 262 بهار را به عنوان پایتخت ایران پشتسر گذاشته است. گذر این سالها، قریه خوش آب و هوای شمال ری را به انبار بزرگی از آهن، سیمان، ماشین و آدمیزاد تبدیل کرده است. پایتخت بودن برای تهران این فایده را داشته که سهم بیشتری از بودجه دولتی را به خود اختصاص دهد و در عین حال در طول این سالها، بخش مهمی از هزینههای پنهان دولت نیز بر شانهها و جیبهای ساکنان پایتخت تحمیل شده است. سرطان جمعیت تهران اواخر دهه 1340 خودنمایی کرد. در پی ناآرامیهای سیاسی خاورمیانه، نویسندگان برنامه هفت ساله توسعه چهارم (53 - 47) با بزرگترین شوک نفتی مواجه شدند. آنها به خوبی نمیدانستند که با انبوهی از پول نفت که روانه خزانه میشد چه کنند و ناچار اجرای طرحهای بزرگ عمرانی و زیباسازی تهران را تأیید کردند. کلنگ این طرحها، درست زمانی به زمین خورد که اجرای سیاست اصلاحات ارضی دولت علی امینی اقتصاد روستاها را به ورشکستگی کشانده بود این تلاقی زمانی، تهران را به بهشت مهاجران تبدیل کرد. بهشتی که البته در نگاهی ژرفتر، ویژگیهایی از جهنم را نیز به عاریت گرفته بود. بنای یاد بود «شهیاد» که بعدها آزادی نام گرفت، جایی بود که مهاجران در نخستین گامهای ورود به پایتخت در کنار آن عکسی به یادگار میگرفتند. این برج اکنون در میان دود و ترافیکی محاصره شده است که ارمغان مرکزیت یافتن تهران است. به کام دولت و از جیب ساکنان پایتخت گرچه بخشی از گردش مالی تهران مدیون بودجههایی است که سازمانها و وزارتخانههای دولتی در این شهر هزینه میکنند، اما این نهادها، هزینههایی پنهان نیز به ساکنان شهر تهران تحمیل میکنند که بسیار فراتر از فایده آنهاست. شاید به همین دلیل است که بسیاری از پایتختنشینان، از شنیدن هر خبری مبنی بر جابهجایی پایتخت، اظهار خوشحالی میکنند. وزارتخانههای دولتی در ایران برخلاف کشورهای توسعه یافته، هیچ برنامهای برای جبران هزینههایی که به ساکنان پایتخت تحمیل میکنند، در نظر ندارند. زبالهها، ترافیک، پارکینگ، آلودگی هوا و ساختمانهای نامتعارف از جمله مهمترین مسائلی است که در این زمینه میتوان به آن اشاره کرد. سالانه بیش از 100 میلیارد تومان بابت مدیریت پسماند در تهران هزینه میشود. بخش مهمی از این هزینه مربوط به وزارتخانههایی است که میتوان از آنها با عنوان ماشین تولید زباله نیز یاد کرد. با این حال این وزارتخانهها در پرداخت این هزینهها مشارکت بسیار کمی دارند. برخی از دستگاههای دولتی زبالههای خود را حتی بیتوجه به استانداردهای زیستی شهر پرتراکم تهران از ساختمانهای اصلیشان دور میکنند. ترافیک پایتخت نیز تا حدود زیادی محصول حضور وزارتخانههای دولتی است. در حالی که استندها و بیلبوردهای بزرگ و تبلیغات روزنامهای همگی از گسترش خدمات اینترنتی و دولت الکترونیکی خبر میدهند، همچنان بخش مهمی از ظرفیت هتلها و مسافرخانههای پایتخت به کسانی اختصاص مییابد که از شهرستانهای دور و نزدیک برای انجام امور اداری به تهران میآیند. بخش مهمی از سفرهای درون شهری نیزمحصول همین عقب افتادگی سیستم اداری است. کمتر اداره دولتی را میتوان سراغ گرفت که برای ارباب رجوع و حتی همه کارکنان خود، فضای پارک خودرو در نظر گرفته باشد. در جانمایی مراکز ارائه خدمات دولتی، توجه چندانی به آثار ترافیکی آن صورت نمیگیرد. خیابان آفریقا (جردن) یک نمونه واضح است. به نظر میرسد مسئولان خرید ساختمانهای دولتی هنگام خرید یا سفارش ساخت بناهای اداری جدید، به نزدیکی این ساختمانها با محل سکونت رئیس و هیأت مدیره بیشتر اهمیت میدهند تا آرامتر شدن ترافیک شهر ملتهب تهران. بسیاری از ساختمانهای بزرگ و قدیمی دولتی، مانع زیبایی و ترافیک روان در پایتخت هستند. طراحان نقشه جامعه شهر، با لکههای قرمز رنگ فراوانی روی نقشه اداری شهر مواجه هستند که برخی از طرحهای مهم شهری را با بنبست مواجه میکند. این لکهها، برخی ساختمانهای دولتی هستند که آشکارا در مقابل توسعه تهران صفآرایی کردهاند. نتیجه طبیعی حضور ادارههای دولتی ناسازگار با زیباسازی شهر تهران، میشود همین تهران آلوده که هوا و آب و خاک آن را با خرج کردن میلیاردها دلار نیز نمیتوان به شرایط 100 سال قبل بازگرداند. حرف حقی که بر زبان احمدینژاد جاری شد هر چند دولت هشتم کمکهای مالی جدی به پروژههای شهری تهران به ویژه مترو و اتوبوسرانی اختصاص میداد، با این حال محمود احمدینژاد شهردار وقت تهران از کم بودن این کمکها گلایه داشت. او در آخرین ماههای حضور خود در ساختمان بهشت، نامهای به سیدمحمد خاتمی رئیسجمهور وقت نوشت که هنوز هم میتواند به عنوان یک متن مرجع در زمینه خواستههای ساکنان پایتخت از دولت مورد توجه قرار گیرد. او در بخشی از این نامه نوشت: «که هزینههای جاری و نگهداری و عمرانی شهر تهران در دهه اخیر به شدت افزایش یافت که ناشی از آثار تبعی سیل عظیم مهاجرت به پایتخت بوده است. براساس نامه احمدینژاد در بسیاری از وظایفی که از سال 1362 به این سو، به شهرداری تهران سپرده شده است، باتوجهبه اصول قانون اساسی جزو وظایف خاص حاکمیت است؛ وظایفی همچون احداث اتوبانها و معابر همسطح و غیرهمسطح، پارکها، گورستانها، ترمینالها، خطوط مترو، جنگلکاری، . . . او همچنین در این نامه از رئیسجمهور پیشین کشور خواسته بود که دستکم معادل سه میلیارد دلار در ابتدای برنامه چهارم توسعه بابت خرید وسایط نقلیه عمومی و راهاندازی قطار شهری در اختیار شهرداری تهران قرار گیرد. سهم اندک تهران از تبصره 13 تبصره 13 قانون بودجه سال 85 به سهمیهبندی بنزین و اختصاص درآمد حاصل از آن به توسعه حمل و نقل عمومی اشاره میکند. آمارهای رسمی منتشر شده از سوی وزارت نفت نشان میدهد که سهمیهبندی بنزین 25 میلیون لیتر صرفهجویی روزانه به دنبال داشت و با کاهش سهمیهها در زمستان سال جاری، این صرفهجویی به مراتب بیشتر هم میشود. در طول سه سال اخیرمیانگین قیمت بنزین در پایانههای خلیج فارس بیش از هر لیتر 700 تومان بود. بدین ترتیب روزانه حدود 17 میلیون دلار از اجرای تبصره 13 به دست آمد که سهم تهران از آن در طول سه سال اخیر کمتر از سه هفته است. این در حالی است که کمپانیهای بزرگ خودروسازی به ویژه ایرانخودرو و سایپا با کمکهای مالی این ستاد از خطر ورشکستگی نجات یافتند. حتی برخی کارخانههای تولید نمک و لاستیک نیز از خوان نعمت تبصره 13 بهرههایی اساسی بردند. این روزها هم که بحث هدفمند شدن یارانهها مطرح میشود، این امکان وجود دارد که اجرای این قانون، به مختل شدن خدمات شهری بینجامد. محمدباقر قالیباف، شهردار تهران، هزینههای ناشی از هدفمند شدن یارانهها برای مدیریت شهری تهران را سالانه بیش از 8 میلیارد دلار میداند. دولت میخواهد یارانههای پرداختی برای خدمات دولتی را حذف کند. اما در عین حال هیچ تمایلی برای پرداخت هزینههایی که به شهروندان تهران تحمیل میکند نشان نمیدهد. اگر قرار باشد جریمه فعالیتهای تخریب دولتی محیط زیست با معیارها و قیمتهای جهانی محاسبه شود، شاید دولت ناچار شود هزینهای بیش از میلیارد دلار در سال را هم بپردازد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 211]