تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 3 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع): مؤمن نه بدى مى كند و نه معذرت مى خواهد و منافق هر روز بدى مى كند و معذرت مى ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1832950368




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

هشت استراتژي حضرت امام (ره) براي نابودي رژيم صهيونيستي


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
هشت استراتژي حضرت امام (ره) براي نابودي رژيم صهيونيستي
هشت استراتژي حضرت امام (ره) براي نابودي رژيم صهيونيستي     سرزمين فلسطين ، محل ظهور و موطن و مزار حضرت موسي (ع) و زادگاه و مزار حضرت عيسي (ع) و نخستين قبله گاه مسلمين جهان، همواره كانون توجه و احترام مذاهب بزرگ دنيا و همه ملل دنيا است. مسلمانان همواره اكثريت مطلق جمعيت فلسطين را دارا بودند و قرن ها در سايه حكومت مسلمين، همه مذاهب و فرق در همزيستي كامل زندگي كردند اما از هنگامي كه با دسيسه هاي استعماري، تسلط انحصاري صهيونيسم و ناديده گرفتن حقوق آنها آغاز شد، به پايگاه استعمار در منطقه و كانون تهديد و تفرقه در منطقه حساس خاورميانه تبديل شد. در نيم قرن اخير مبارزات آزاديبخش مسلمانان مظلوم فلسطين افت و خيزهاي فراواني را پشت سر گذاشت و وابستگي اغلب حكومت ها در سرزمين هاي اسلامي به استعمار، مسلمانان مجاهد فلسطين را از پشتوانه وسيع هم كيشان محروم ساخته و جنبش ضد صهيونيستي را به نوعي به سمت ركود كشانيده بود. با وقوع انقلاب اسلامي ايران در سال 1357، روح جديدي در كالبد مبارزات ضد صهيونيستي دميده شد. اگر در يك تحليل جامع و كلي تر بخواهيم به عوامل و موانع اوجگيري مبارزات ملت فلسطين پس از انقلاب اسلامي اشارتي داشته باشيم مي ‏توان گفت كه وقوع انقلاب اسلامي و به تبع آن نفوذ معنوي و شخصيت حضرت امام خميني (ره) و مواضع وي جزو عوامل اوجگيري مبارزات و تحول روش و ايدئولوژي مبارزه و سرانجام پيدايش انتفاضه بود اما موانع آن بطور كلي در اين بود كه : انقلاب اسلامي در مرحله اي از پيشرفت تكنولوژي و اوج تكامل صنعتي دنياي غرب واقع شد كه در برابر مسائل و دشواري هاي بسيار پيچيده اي براي تداوم راه خود و تقويت جنبش هاي موازي قرار مي گرفت كه امپرياليزم رسانه اي، تنها به عنوان نمونه اي از آن موانع، قادر بود در افكار عمومي مردم جهان و حتي در داخل كشور، رسوخ كرده و با بهره گيري از روشهاي پيچيده روانشناختي و خبري در سطحي وسيع دست به سمپاشي، تاثيرگذاري و مقابله بزند و جهان را عليه اهداف انقلاب اسلامي متحد سازد و يا آن را در جنگي نابرابر قرار دهد كه يك طرف آن متكي به آواكس ها و ماهواره‏ها و پيچيده ترين و پيشرفته ترين امكانات باشد و طرف ديگر متكي به نيروهاي انساني مومن و فداكار. (1( انقلاب اسلامي در چنان شرايطي پيروز شد و خط مشي حمايت از جنبش هاي آزاديبخش و نيز مبارزات فلسطين را در پيش گرفت. در زماني كه جهان در آستانه ورود به دوران تمدن سوم (عصر رايانه ها) عصر انفجار اطلاعات و پيدايش تكنولوژي ارتباطات دو سويه و آميزش هاي فرهنگي، وحدت جهاني و ظهور علائم فروپاشي ابرقدرت شرق بود و پديده اي موسوم به نظم نوين جهاني شكل مي گرفت و در درون خود شبكه هاي سنتي سلطه را نيز حفظ مي كرد، زماني كه ستيزه هاي بين‏المللي به تدريج به سود قدرتمندان جهاني تبديل به همكاري بين المللي شده و نظام استعمار و سلطه شكل نويني گرفت ،آمريكا با هجوم گسترده موسوم به جنگ نفت عليه عراق (به بهانه اشغال كويت توسط آن كشور) زهرچشمي از اعراب و دولتهاي مترقي عرب گرفت ، به ليبي حمله كرد و در بمباران مقر حكومت قذافي رهبر ليبي، تني چند از اعضاي خانواده او كشته شدند اما آب از آب تكان نخورد و دنياي اسلام فقط نظاره گر اين حادثه بود . اكنون در سايه راه اندازي بحران ها و جريانات انحرافي (و سرگرم كردن مسلمانان به مسائل متفرقه و پرداختن به مسائلي نظير انفجار بوئنوس آيرس، خطر هسته اي ايران و پاكستان و ... ادعاي مالكيت سه جزيره ايراني توسط امارات و جنگ داخلي و غيره) مسئله فلسطين را مي خواهند حل كنند و سوريه را كه سال ها بر موضع سازش ناپذيري با اسرائيل پاي مي فشرد مجبور به مذاكره و سازش كنند. كشور اسلامي سومالي توسط امريكايي ها اشغال شد و عراق نيز در تصرف قواي آمريكايي هاست امريكايي ها نفت عراق را خود استخراج مي كنند و مي فروشند و پس از كسر كردن غرامت جنگي و هزينه قشون خويش، هرچه را كه خواستند به دولت عراق مي پردازند. خليج فارس نيز به جولانگاه ناوگان‏هاي امريكايي تبديل شده است و دنياي اسلام در برابر همه اين فجايع خاموش است و گاه به اعتراضات شفاهي اكتفا مي كنند. اكنون جوّ غالب بر اعراب جوّ مذاكره، سازش و تسليم در برابر اسرائيل است. هنگامي كه سادات قرارداد كمپ ديويد را امضا كرد، مصر از جرگه اعراب اخراج شد و امروز نه تنها مصر به جرگه اعراب بازگشته است كه افتخار تقدم سازش با اسرائيل و به رسميت شناختن آن را نيز به دوش مي كشد و ممالك مترقي ضدصهيونيستي هم اسرائيل را به رسميت مي شناسند و بدينسان يك اقليت كوچك يهودي اراده خويش را به يك ميليارد مسلمان تحميل و بر آنان حكمفرمايي مي كند. ما اين حوادث را به مثابه برگي از كتاب براي آيندگان ثبت مي كنيم تا آيندگان بدانند خادم و خائن چه كساني بودند و روند انحطاط چگونه آغاز شد و چه كساني تا واپسين دم از حقوق غصب شده يك ملت دفاع كردند و ... . در روزگاري كه، افشاي صهيونيزم حتي در ممالك غربي مدعي دمكراسي، تهديد، ترور و محاكمه در پي داشت و نشانه نفوذ صهيونيزم بر ارگانهاي حكومتي آنان بود و حتي در برخي از ممالك جهان سوم هم مشهود بود و سخن گفتن نيز عليه اسرائيل ممنوع بود در خرداد سال 1342 امام خميني در نطق معروف خويش كه منجر به بازداشت ايشان و قيام پانزده خرداد شد چنين گفت: امروز به من اطلاع دادند كه بعضي از اهل منبر را برده اند در سازمان امنيت و گفته اند شما با سه موضوع كار نداشته باشيد، پس از آن هر چه خواستيد بگوييد. يكي اينكه با شاه كاري نداشته باشيد و از او حرف نزنيد و يكي هم اينكه با اسرائيل كار نداشته باشيد و يكي هم اينكه نگوييد دين در خطر است. (2) وقوع انقلاب اسلامي در سال 1357 و جهت گيري ضدصهيونيستي اش پديده اي غيرمنتظره و نگران كننده براي اسرائيل بود. ايران در زمان شاه، بازار واردات انبوه كالاها و محصولات اسرائيلي بود كه رونقي به اقتصاد اسرائيل مي بخشيد و از آن سو با صادرات نفت به آن جان مي داد و نفت ايران تبديل به گلوله و سلاح مي شد و بر سينه فلسطينيان مي نشست. ايران تبديل به پايگاهي براي اسرائيل شده بود و همين امر از دلايل دشمني متقابل اسرائيل با انقلاب اسلامي ايران بود. امام خميني مي گويند: يكي از جهاتي كه ما را در مقابل شاه قرار داده است كمك او به اسرائيل است من هميشه در مطالبم گفته ام كه شاه از همان اول كه اسرائيل بوجود آمد با او همكاري كرده و وقتي كه جنگ بين اسرائيل و مسلمانان به اوج خود رسيده بود، شاه همچنان نفت مسلمين را غصب كرده و به اسرائيل مي داد و اين امر خود از عوامل مخالفت من با شاه بوده است. (3) با وقوع انقلاب اسلامي همه اين روابط گسسته شد و سفارت اسرائيل در تهران تبديل به سفارت فلسطين گرديد. بديهي است كه در مصاف انقلاب با امپرياليسم، توطئه هاي اسرائيل بخشي از توطئه ها عليه انقلاب اسلامي ايران خواهد بود. جنگ تحميلي يكي از آنها بود كه مانع از رويارويي انقلاب اسلامي با اسرائيل شد. آنچه كه موجب تاسف بسيار است آن است كه ابرقدرت ها بويژه آمريكا با فريب صدام، با هجوم به كشور ما دولت مقتدر ايران را سرگرم دفاع از كشور خود نمود تا مجال به اسرائيل غاصب تبهكار دهد تا به نقشه شوم خود كه تشكيل اسرائيل بزرگ كه از نيل تا فرات است، اقدام نمايد. (4) عقوبت مبارزه با اسرائيل فقط تهديد و ترور نبود. در مقياسي بزرگ، جنگ تحميلي نيز راهي بود براي مستهلك كردن انرژي ملت هاي مسلمان، به فراموشي سپردن مسئله اسرائيل و يا در درجه دوم قرار دادن آن. در عين حال رهبر كبير انقلاب اسلامي عليرغم جنگ تمام عيار با عراق، از مسئله فلسطين و اصلي بودن مبارزه با اسرائيل غافل نبودند به طوري كه يكي از راه هاي انگيزه بخشي به مردم ايران و نسل انقلابي و حزب اللهي، شعار راه قدس از كربلا مي گذرد بود و امام خميني با توجه به جنگ تحميلي عراق عليه ايران، مبارزه با صهيونيسم را جزء لاينفك سياست اصلي انقلاب اسلامي ايران اعلام داشتند. محورهاي اساسي در ديدگاههاي امام خميني پيرامون فلسطين:   استفاده از حربه نفت عليه آمريكا و اسرائيل: پس از فتح قسطنطنيه به دست سلطان محمد فاتح در سال 1453م، دوران انقلاب و نوزائي فكري و فرهنگي (رنسانس) در غرب آغاز شد و در نيمه دوم قرن هيجدهم به انقلاب صنعتي و اقتصادي انجاميد. اما درست از همان آغاز اولين انقلاب فكري در غرب، دنياي شرق انحطاط خويش را آغاز كرد به گونه اي كه در قرن بيستم ديگر هيچ توازني ميان آنها وجود نداشت. جهان به دو قطب پيشرفته صنعتي و ثروتمند يعني غرب سياسي و مسيحي و قطب عقب مانده و فقير موسوم به جهان سوم تقسيم شد كه ممالك اسلامي در زمره آن بودند و به مدد بهره گيري از ثروت و توليد و امكانات و سلاح هاي مدرن بود كه غرب توانست اسرائيل را با جمعيت اندكي به اعراب مسلمان تحميل كند. تجربه جنگ هاي متعدد اعراب و اسرائيل، بالاخص جنگ رمضان كه ارتش هاي چند كشور عربي مورد حمايت ابرقدرت شوروي، از اسرائيل كوچك شكست خوردند،مواردي از ضعف آنان بود و اين احساس ضعف و حقارت ناشي از اين شكست ها و تلقي اينكه تداوم دشمني با اسرائيل كه با برخي از آنان مرزهاي مشترك دارد، امنيت ملي آنها را به خطر مي اندازد، زمينه هاي سازش را در اعراب بوجود آورد. در چنين شرايطي، امام خميني بر ادامه مبارزه با اسرائيل تاكيد كرد و راه موثر در اين مبارزه را استفاده از حربه تحريم نفت عليه اسرائيل و حاميانش دانست. ايشان در پيامي به دولت ها و ملت هاي اسلامي به مناسبت جنگ رمضان اعراب و اسرائيل در تاريخ 16/8/1352 گفتند: دولتهاي ممالك نفت خيز اسلامي لازم است از نفت و ديگر امكاناتي كه در اختيار دارند، بعنوان حربه عليه اسرائيل و استعمارگران استفاده كرده، از فروش نفت به آن دولتهايي كه به اسرائيل كمك مي كنند خودداري ورزند.با داشتن آن همه ذخاير، آن همه امكانات اگر يك هفته نفت خودشان را به روي اين جنايتكارها ببندند، تمام مسائل حل خواهد شد معذلك مي گويند كه ما اين كار را نمي كنيم. (6) اسرائيل قيام مسلحانه بر ضد كشورهاي اسلامي نموده است و بر دولت ها و ملت هاي اسلام، قلع و قمع آن لازم است. كمك به اسرائيل چه فروش اسلحه و مواد منفجره و چه فروش نفت حرام و مخالف با اسلام است. (7) آيا جا ندارد كه اعتراض كنيم: آقا نفت مسلمين را چرا به كفار مي دهي، به كفاري كه در حال جنگ و تجاوز به سرزمين و امت اسلام هستند .(8) حقيقت اين است كه نفت چون خون در رگهاي اقتصاد و صنعت دنياي پيشرفته صنعتي است و كاهش يا قطع صدور نفت موجب كم خوني و ضعف و مرگ آن خواهد شد، غرب سياسي عليرغم همه پيشرفت هايش، مانند غول شيشه اي است كه با قطع صدور نفت از پاي در مي آيد. ممكن است تصور شود، همان اندازه كه غرب به نفت محتاج است، فروشندگان نفت نيز كه داراي اقتصاد تك پايه اي نفت مي باشند، زندگي شان به همان اندازه وابسته به درآمد نفت است اما حقيقت اين است كه در صورتي كه كشورهاي توليد كننده نفت در يك مدت زمان، سياست رياضت اقتصادي و استفاده از ذخاير خويش را اتخاذ مي كردند، غرب سريعتر از آنان از پاي مي افتاد. فقط با يكماه قطع نفت بحران اقتصادي، اجتماعي و سياسي عظيمي غرب را فرا مي گرفت و آنان را به تسليم وامي داشت بويژه كه در آن هنگام هنوز كشورهاي صنعتي تدابيري از قبيل ايجاد چاهها و منابع ذخيره نفتي را نينديشيده بودند اما پس از آنكه مدت ها نظريه تحريم اقتصادي غرب بخاطر حمايتش از اسرائيل مطرح شد (ولي متاسفانه توسط همه ممالك اسلامي به اجرا در نيامد)، مصرف كنندگان نفت به صرف احتمال وقوع چنين امري در فكر ايجاد منابع ذخيره نفتي به مدت سه ماه افتادند و آن را عمل كردند، زيرا اقتصاد ممالك صنعتي بسيار آسيب پذير است و برنده نهائي در جنگ نفت فقط كسي است كه بتواند چند روز بيشتر مقاومت كند و ذخيره سازي نفت به منظور افزايش زمان و ضريب مقاومت بود، اما اگر اعراب حاضر به جنگ نفت با اسرائيل و حاميان نيرومند غربي اش نشدند خود دلايلي داخلي داشت كه اين دلايل در نهايت به ماهيت وابسته، رفاه طلب، عافيت جو، استبدادي و عدم پايگاه مردمي حكومت هاي ممالك اسلامي مربوط مي شد. وابستگي، عدم مشروعيت مردمي و روش استبدادي حكومت هاي منطقه مانع اصلي نجات فلسطين:   لازمه اتخاذ سياست رياضت اقتصادي اين است كه مردم مبتلا به بيماري و تب مصرف نباشند و اگر هم بودند آنقدر به زمامداران خويش اعتماد داشته باشند كه با آنان همكاري و همراهي كنند، ولي خفقان و استبداد به حدي بود كه مردم و مخالفين حكومت نه تنها حاضر به همكاري نبودند بلكه دركمين فرصت ها مي نشستند تا به محض ضعيف شدن حكومت، آن را از پاي درآورند. به همين روي در صورت اتخاذ روش رياضت اقتصادي كوتاه مدت، كه نتيجه آن كمبود ارزاق، كالاها و صعود تورم بود، نارضايتي هاي سياسي و اجتماعي وسعت مي گرفت و براي حكومت ها خطرساز بود، بويژه آنكه در بسياري از كشورهاي عربي اصولاً حكومت ها يا پادشاهي بودند و پارلمان و انتخابات وجود نداشت و يا اگر هم مانند كويت پارلماني وجود داشت يك مجلس تشريفاتي بود كه مطابق قوانين آن كشور پادشاه حق انحلال آن يا عزل و نصب اعضاي مجلس را داشت و يا اگر هم نظام حكومتي جمهوري بود، تفاوتي با نظام سلطنتي استبدادي نداشت و رئيس جمهور مادام العمر بود. در نتيجه از آنجا كه مردم نقشي در روي كارآوردن دولت ها نداشتند، مسئوليتي هم در قبال آن احساس نمي كردند و دليلي هم براي شركت اختياري و داوطلبانه در خطر نمي ديدند. به همين دليل است كه امام خميني كراراً به اعراب مي گويد شما هم مانند ايران شاه را كنار بزنيد: ما تا به اسلام برنگرديم -اسلام رسول اللّه ـ تا به اسلام رسول اللّه برنگرديم، مشكلاتمان سر جاي خودش هست، نه مي توانيم قضيه فلسطين را حلش كنيم، نه افغانستان را نه ساير جاها را. ملت ها بايد برگردند به صدر اسلام، اگر حكومت ها هم با ملت ها برگشتند كه اشكالي نيست و اگر برنگشتند ملت ها بايد حساب خودشان را از حكومت ها جدا كنند و با حكومت ها آن كنند كه ملت ايران با حكومت خودش كرد، تا مشكلات حل شود... (9) تاكيد امام بر قيام و مبارزه عليه حكومت ها بعنوان راه نجات فلسطين:   امام خميني (ره) كراراً در مواضع و بيانات خويش، علاوه بر تاكيد بر اتحاد و تمسك به اسلام و بازگشت به ارزشهاي اسلامي قيام عليه حكومت ها را در ممالك اسلامي يكي از مقدمات واجب براي نجات فلسطين مي داند، زيرا حكومت هاي استبدادي به دليل فقدان پايگاه داخلي، براي حفظ خود در برابر نارضايتي ها و مخالفت هاي داخلي نياز به حمايت خارجي دارند و بدينسان ميان استبداد و استعمار اتحاد بوجود مي آيد. طبيعي است كه مبارزه با استبداد داخلي مقدم بر مبارزه با استعمار خارجي است زيرا مادامي كه دشمن در خانه است، مبارزه در جبهه خارجي بي ثمر خواهد بود. براي مبارزه با استعمار نخست بايد پايگاههاي داخلي آن يعني استبداد و حكومت هاي وابسته و سرمايه هاي وابسته و پايگاههاي اقتصاديش را از ميان برد . به همين دليل از ديدگاه امام خميني (ره) ، سرنگوني حكومت هاي وابسته و مسلط بر ممالك اسلامي، فوري ترين راه نجات فلسطين است. همانطور كه گفته شد، از راههاي اساسي مبارزه با اسرائيل و حاميان قدرتمند غربي آن، تحريم اقتصادي و نفتي بود اما اين واقعه محتمل بود كه فقط با تحمل رياضت اقتصادي خاتمه نيابد و غرب براي نجات خويش دست به تهاجم به منابع نفتي خاورميانه و اشغال آنها بزند. اگرچه نظام دو قطبي جهان و وجود ابرقدرت شوروي در همسايگي كشورهاي اسلامي سبب خودداري غرب از چنين اقدامي مي گرديد زيرا قهراً پاي روس ها را به ميدان جنگ مي كشيد و جنگ جهاني سوم را شعله ور مي ساخت كه در آن صورت اثري از حيات روي كره زمين نمي ماند و از طرفي هرگونه درگيري امريكا و غرب با كشورهاي نفت خيز منطقه خاورميانه، نتيجه اش گسترش بيشتر نفوذ شوروي در اين كشورها مي شد و سرنوشت امروز جهان بگونه اي ديگر بود و غرب نيز به دليل فقدان نفت در جنگ با كشورهاي نفت خيز تاب مقاومت نمي آورد اما مهمتر از همه اين موارد آن بود كه در برابر سلاحهاي مدرن و تجهيزات پيشرفته كشورهاي غربي، جهان سومي ها فقط با تكيه بر امواج انساني مومن و فداكاري كه به فرماندهي حكومت هاي خويش اعتماد دارند و با استفاده از روش جنگ هاي چريكي مي توانستند وارد هماوردي با غرب شوند كه اين امر به دلايل مختلف بعيد مي نمود زيرا هم حكومت ها به دليل غير مردمي بودن قدرت بسيج امواج انساني مومن را نداشتند و هم به دليل ماهيت وابسته عده اي از آن ها، به سادگي، توده هاي مردم وجه المصالحه قرار مي گرفتند، چه اساساً برخي از اين حكومت ها با كمك امريكا و انگليس به قدرت رسيده بودند. به همين دليل امام خميني علاوه بر راه تحريم نفتي، سرنگوني رژيم هاي وابسته و غير مردمي منطقه توسط مردم آن كشورها را اصلي ترين و مقدم ترين راه مي دانستند: مشكل مسلمين، حكومت هاي مسلمين است. اين حكومت ها هستند كه اين مسلمين را به اين روز انداخته اند ملت ها مشكل مسلمين نيستند. اين حكومت ها هستند كه بواسطه روابطشان با ابرقدرت ها و سرسپردگي شان با ابرقدرت هاي چپ و راست، مشكلات را براي ما و مسلمين ايجاد كرده اند مشكل مسلمين فقط قدس نيست، اين يكي از مشكلاتي است كه مسلمين دارند. افغانستان مگر از مشكلات مسلمين نيست؟ پاكستان مگر از مشكلات مسلمين نيست؟ تركيه مگر از مشكلات مسلمين نيست؟ مصر مگر از مشكلات مسلمين نيست؟ عراق مگر از مشكلات مسلمين نيست؟ بايد ما تحليل كنيم كه مشكلي كه در همه اقطار مسلمين هست از كجا پيدا شده است و راه حلش چيست؟ چرا مسلمين در همه جاي دنيا تحت فشار حكومت ها و ابرقدرتها هستند و راه حل اين مسئله چيست؟ تا اينكه هم رمز پيروزي بر همه مشكلات بدست بيايد و هم قدس و افغان و ساير بلاد مسلمين آزاد بشوند. مشكل مسلمين حكومت هاي مسلمين است اين حكومت ها هستند كه مسلمين را به اين روز رسانده اند، ملت‏ها مشكل مسلمين نيستند، ملت ها با آن فطرت ذاتي كه دارند مي توانند مسائل را حل كنند لكن مشكل، دولت ها هستند شما سرتاسر ممالك اسلامي را وقتي كه ملاحظه كنيد كم جايي را مي‏توانيد پيدا بكنيد كه مشكلاتشان بواسطه حكومت هايشان ايجاد نشده. اين حكومت ها هستند كه بواسطه روابطشان با ابرقدرت ها و سرسپردگي‏شان با ابرقدرت هاي چپ و راست مشكلات را براي ما و همه مسلمين ايجاد كرده اند اگر اين مشكل از پيش پاي مسلمين برداشته بشود، مسلمين به آمال خودشان خواهند رسيد و راه حلش با دست ملت هاست. (10) افشاي مكرر نقشه اسرائيل بزرگ از نيل تا فرات:   دلايل مختلف نشان مي داد كه مرزهاي جغرافيايي اسرائيل محدود به اراضي اشغال شده فلسطين نخواهد ماند: الف: از يك سو شعار اصلي پارلمان اسرائيل كه برگرفته از كتاب تورات است اين بود كه اسرائيل، مرزهاي از نيل تا فرات است و اين شعار در دوران ضعف و نوپايي اسرائيل كه اشغالگران از جمعيت و قدرت اندكي در برابر دنياي اسلام برخوردار بودند مطرح مي شد و بديهي است كه به هنگام قدرت آن را عملي سازند. ب: صهيونيست ها نژادپرست بودند و نژاد خود را برترين نژادها و بني اسرائيل را فرزندان خدا مي دانستند كه بايد حكومت جهان را به دست گيرند و دست كم زماني كه قدرت آن را ندارند از نيل تا فرات را به دلايل مذهبي خود، از آن خويش مي دانستند. ج: دنياي غرب با آينده نگري كه داشت نيازمند تسلط پايدار بر سرزمين هاي طلاي سياه (نفت) و معادن عظيم ديگر در خاورميانه و قبضه كردن بازار مصرف آن بود و اسرائيل وسيله مناسبي براي تحقق اين رويا بود. اما اين كار نياز به زماني طولاني و زمينه سازيهايي ماهرانه داشت. اسرائيل همواره يكي از مهمترين عوامل ناامني منطقه بود كه اعراب و مسلمانان همواره ناچار از تجهيز و تسليح خويش براي حفظ امنيت ملي بودند و همين امر خاورميانه را به زرادخانه امريكا و غرب تبديل كرد و از اين رهگذر ميلياردها دلار را به جيب سرمايه‏داران و دولت هاي غربي سرازير ساخت. د: تجربه تحميل يك اقليت كوچك يهودي بعنوان حكومت اسرائيل، بر اكثريت اعراب و مسلمانان ساكن فلسطين نشان داد كه تكرار اين تجربه در ساير ممالك عربي هم امكانپذير است. بخصوص وقتي كه اعراب در جنگ با اسرائيل شكست خوردند اميد به تحقق اسرائيل بزرگ و تكرار آن تجربه بيشتر شد. امام خميني (ره) كراراً به هدف و نقشه اسرائيل بزرگ در سخنان خويش اشاره داشته است. از جمله مي گويد: اين مهره دومي كه حالا آمده است، اسحاق شاميري كه الان آمده است و مي خواهد نخست وزير بشود از اول برنامه خودش را گفته است، از اول گفته است كه اسرائيل بزرگ بايد تحقق پيدا كند ،بايد فلسطين به كلي از بين برود. تمام جاهايي كه دست اسرائيل است اينها لاينفك از اسرائيل است، اسرائيل بزرگ يعني از نيل تا فرات، يعني تمام منطقه اي كه عرب نشين است، حجاز هم جزء اين بايد باشد، مصر هم جزو اين است و اينها (دولتهاي عربي) نشسته اند آنجا دارند تماشا مي كنند و عده كثيرشان هم همراهي مي كنند و اسرائيل را مي خواهند (به رسميت) بشناسند (11) امام خميني (ره) معتقد بود كه اهداف نهايي اسرائيل حتي فراتر از نيل تا فرات است و آنان حتي در انديشه تسلط بر ايران هم بوده اند، زيرا صهيونيست ها سال ها پيش از اشغال فلسطين و تشكيل دادن حكومت در انديشه كودتا در ايران بوده اند: عمال اسرائيل در ايران (در زمان محمد رضا عمال اسرائيل در ايران (در زمان محمد رضا شاه پهلوي) هر جا انگشت مي گذاري مي بيني كه يكي از اينها در مراكز حساس، مراكز خطرناك، واللّه مراكز خطرناك براي تاج اين آقا (شاه)، ملتفت نيستند اينها ،انها(يهودي ها) بودند كه در شميران توطئه كردند ناصرالدين شاه را بكشند، مملكت ايران را قبضه كنند شما تاريخ را نگاه كنيد، تاريخ كه مي دانيد، در نياوران توطئه كردند، در نياوران چند نفر رفتند ناصرالدين شاه را ترور كنند و يك عده هم در تهران بودند كه حكومت را قبضه كنند. اينها حكومت را از خودشان مي‏دانند، اينها در كتاب هاشان نوشته‏اند، در مقالاتشان نوشتند حكومت مال ماست، بايد ما يك سلطنت جديدي بوجود آوريم (12) مسئله يهود و صهيونيزم جداست: هم جفا نمودند و در خلال مدت 40 روز غيبت موسي (ع) مجدداً به بت پرستي گراييدند و 40 سال قوم بني اسرائيل بخاطر اين عمل آواره شدند. تاريخ نشان مي دهد كه از سرسخت ترين و خطرناك ترين دشمنان پيامبر اسلام، قوم يهود بودند كه نه تنها نبوت او را انكار مي كردند كه براي نابودي او و يا شكست دادن حكومت نوپاي پيامبر در برابر مشركين توطئه مي كردند، اما در يهوديان، در همان روزگار نيز دو گروه مشاهده مي شدند. عده اي با پيامبر اسلام دشمني مي كردند و گروهي نيز خواستار همزيستي مسالمت آميز و انجام مناسك همزيستي خويش بودند تا قرن ها پس از ظهور اسلام، يهوديان به استناد روش تسامح و مداراي پيامبر با پيروان مذاهب گوناگون (كه تا وقتي توطئه نمي كردند آزاد بودند) با مسلمانان در كنار هم زندگي مي كردند. وقتي عمربن خطاب با مركب و لباسي ساده پس از چند ماه محاصره اورشليم وارد اين شهر شد برخلاف انتظار يهوديان با آنان به نيكي رفتار كرد و يهوديان، قرن ها با مسلمانان در كنار هم مي زيستند و اما افراطيون و نژادپرستان يهودي در امتداد خط همان نياكان خويش كه موجب آوارگي قوم موسي شدند و بعدها فتواي قتل حضرت عيسي(ع) را دادند و با مذهب مسيح به جدال برخاستند و با پيامبر اسلام نيز دشمني مي كردند، در انديشه تحقق روياي باستاني اسرائيل بزرگ افتادند. صهيونيست ها ادامه همان خطي بودند كه حسابشان را بايد از يهود جدا ساخت. يهودياني كه مي خواستند مذهبي باشند و خود را آلوده به بازي هاي سياسي نكنند از آغاز نهضت صهيوني بويژه در امريكا و اروپا، مخالفت خويش را با آن اعلام كردند و در مواردي سازمان هاي مختلف يهودي دست به مبارزه با صهيونيزم زدند. پس از انقلاب اسلامي ايران، اگرچه تفكيك روشني در اين مورد بعمل نيامد و يهوديان زيادي بودند كه از عدم مرزبندي دقيق ميان يهود و صهيونيزم و يك كاسه كردن آنها كدورت خاطر داشتند اما شواهدي از سخنان امام خميني دال بر اين مرزبندي وجود دارد: ما حساب جامعه يهود را از حساب صهيونيست ها جدا مي دانيم، آنها (صهيونيست ها) اهل مذهب نيستند، و قيام بر ضد مستكبرين، طريقه حضرت موسي سلام اللّه عليه بوده و اين درست برخلاف صهيونيست هاست حساب جامعه يهود غير از حساب جامعه صهيونيست است و ما با آنها مخالف هستيم و مخالفت ما براي اين است كه آنها با همه اديان مخالف هستند، آنها يهودي هستند، آنها مردمي سياسي هستند كه به اسم يهود كارهايي مي كنند و يهودي ها هم ازآنها متنفر هستند و همه انسان ها بايد از آن ها متنفر باشند (13) صهيونيزم يك پديده سياسي با آرمان هاي جاه طلبانه، نژادپرستانه و استعمارگرانه است كه زير پوشش مذهب يهود، جلوه مذهبي به خود مي گيرد و بعنوان ناجي قوم يهود خواسته است اين ملت را زير چتر خويش جمع كند.   مسئله اصلي صهيونيزم، اسلام است:   همانطور كه در تاريخ صدر اسلام مشهود است، افراطيون و نژادپرستان بني اسرائيل و يهود، عليرغم سياست مدارا از سوي حكومت پيامبر و آزادي آنان در اعمال و مناسك مذهبي خويش، دست به فتنه گري و بستن پيمان با دشمنان خارجي مي زدند و حتي اقدام به ترور پيامبر اكرم (ص) نمودند اما ناكام ماندند، رويه دشمني آنها با اسلام همواره ادامه داشت و در دهه هاي اخير نيز به اشكال و طرق گوناگون در تخريب ا سلام كوشيده اند و براي تحريف كتاب آسماني مسلمانان و احكام ديني آنها نيز به ترفندهاي گوناگوني متوسل شده اند كه امام خميني (ره) به نمونه اي از آن اشاره دارد: اين اسرائيلي كه همين چند وقت پيش از اين، همين اخيراً به قرآن كريم نسبت داد به اينكه جنايتاين اسرائيلي كه همين چند وقت پيش از اين، همين اخيراً به قرآن كريم نسبت داد به اينكه جنايت بعضي از امراض در آلمان گردن قرآن است براي اينكه قرآن دستور داده است، در سوره پنجم آيه ششم دستور داده است كه مسلمين وقتي مستراح مي روند حق ندارند با صابون بعدش دست خودشان را بشويند .... از اين جهت ميكروب سرايت مي كند به دست و كذا. آن آيه ششم سوره پنجم چه است؟ آيه وضو است و آيه غسل است اين هم در آلمان يك بساطي درست كرد اين مطلب، آن طوري كه نوشتند به بهداري ها، به چه و چه و اسرائيل نقل كرد اين مطلب را كه به قرآن يك همچنين نسبتي داده (14) حفاري مسجدالاقصي قبله اول مسلمين و ويران كردن آن و كشتار جمعي مسلمانان، نمونه اي ديگر از دلايل دشمني اسرائيل با اسلام و مسلمين است و مسلمانان در برابر اسرائيل بايد به اسلام و قرآن كه وجه مشترك همه مسلمانان است تمسك كنند.ازگشت به اسلام و متحد شدن را شرط نجات فلسطين و جلوگيري از اميال توسعه طلبانه صهيونيزم دانسته اند و همواره با تاكيد بر اينكه مسئله اصلي اسرائيل نابود كردن اسلام است، خواستار كنار گذاشتن اختلافات از جمله اختلافات مذهبي بود. اگرچه اكثريت اعراب و مسلمانان ساكن فلسطين، پيروان مذاهب اهل سنت بودند اما امام خميني (ره) بعنوان يك فقيه و مرجع شيعه از هيچگونه حمايتي نسبت به آنان فروگذار نمي كرد. اين رويه برخلاف كساني بود كه چون اهل سنت را غاصب و كافر مي دانستند معتقد بودند كه سني ها دارند مجازات مي شوند و حمايت از فلسطين را به اين بهانه كه تقويت اهل سنت است تجويز نمي كردند. امام خميني مسئله را نه در چارچوب هاي تنگ دعواي شيعه و سني كه مربوط به كيان اسلام مي‏دانست و به همين رو، پيوسته شيعيان لبنان را در كمك به فلسطين تشويق مي‏ساخت زيرا شيعيان لبنان در برابر اسرائيل هم سرنوشت هستند. امام خميني حكمفرمايي يك عده قليلي صهيونيست را بر يك ميليارد مسلمان جهان ننگ و عار مي‏دانست و مي گفت: چرا بايد يك كشورهايي كه داراي همه چيز هستند و داراي همه جور قدرت هستند اسرائيل با آن عده چرا بايد يك كشورهايي كه داراي همه چيز هستند و داراي همه جور قدرت هستند اسرائيل با آن عده كم بيايد و به آنها اينطور حكمفرمايي كند؟ چرا بايد اينطور باشد؟ جز اين است كه ملت ها از هم جدا و از دولت ها جدا و دولت ها از هم جدا و يك ميليارد جمعيت، يك ميليارد جمعيت مسلمين با همه تجهيزاتي كه دارند نشسته اند و اسرائيل آن جنايات را به لبنان مي كند و به فلسطين مي كند. (15) نه تنها كنار گذاشتن اختلافات مذهبي كه كنار گذاشتن اختلافات سياسي ميان دولت ها و ملت ها و متحد شدن عليه اسرائيل شرط ديگر نجات فلسطين و پاك كردن لكه ننگ سلطه يك عده قليل بر اراده يك ميليارد مسلمان جهان است و اين سخن معروف امام خميني رهبر فقيد انقلاب اسلامي است كه اگر همه مسلمين جمع شوند و هر كدام يك سطل آب بريزند، اسرائيل را آب مي برد: مي دانند كه درد چيست؟ مي دانند كه دست اجانب در بين است كه اينها را متفرق از هم بكنند، مي بينند كه با اين تفرقه مي دانند كه دست اجانب در بين است كه اينها را متفرق از هم بكنند، مي بينند كه با اين تفرقه ها ضعف و نابودي نصيب آنان مي شود مي بينند كه يك دولت پوشالي اسرائيل در مقابل مسلمين ايستاده كه اگر مسلمين مجتمع بودند و هر كدام يك سطل آب مي ريختند او را سيل مي برد، معذلك در مقابل او زبون هستند. (16) روز جهاني قدس روز بسيج مسلمانان عليه اسرائيل و آمريكا:ام به جلو برمي داشت و از هنگامي كه طرح‏هاي سازش كارانه در اعراب وارد بورس ديپلماسي شد، اسرائيل جنوب لبنان را اشغال كرد و وقتي طرح هاي سازشكارانه فهد و فاس و طائف هم به كمپ ديويد افزوده شد ضعف اعراب و عدم تصميم دولت هاي وابسته و مرتجع عربي براي مبارزه با اسرائيل به نمايش در آمد و اسرائيل نيز از همين ضعف ها و فرصت ها بهره گيري كرد و گام هاي ديگر را برداشت از جمله آنكه، عليرغم مخالفت هاي وسيع، پس از مدت ها تلاش، پايتخت خود را به قدس انتقال داد كه فقط با مخالفت هاي زباني دولتهاي عربي و اسلامي مواجه گرديد. امام خميني (ره) در مقابل اين عقب نشيني ها، آخرين جمعه ماه مبارك رمضان را روز قدس اعلام كرد. در اين روز اجتماع مسلمانان در فضايي روحاني، زمينه بسيار مناسبي براي طرح همزمان مسئله فلسطين در جهان اسلام است. اعلام روز قدس حركتي بود در مقابل يهودي كردن بيت المقدس، سازشكاري هاي اعراب و پيشروي هاي اسرائيل. روز قدس حركتي بود در راستاي استراتژي اتحاد مسلمين و روز قدس بستر خيزش امواج انساني و احياي وسيع مسئله قدس و بيداري مسلمين بود. چون حكومت ها در خط امتيازدهي پي در پي به اسرائيل افتاده بودند، روز قدس عامل توقف اين روند و روزي بود كه ملت ها را نيز وارد معادله سرنوشت ساز قدس مي ساخت. مسلمانان ننشينند كه حكومت هايشان برايشان عمل بكنند و اسلام را از دست صهيونيزم نجات بدهند ،ننشينند كه سازمان هاي بين المللي براي آنها كار بكنند، ملت ها خودشان قيام كنند و حكومت هاي خودشان را وادار كنند در مقابل اسرائيل بايستند و اكتفا نكنند به محكوم كردن (17) من از عموم مسلمانان جهان و دولتهاي اسلامي مي خواهم كه براي كوتاه كردن دست اين غاصب و پشتيمن از عموم مسلمانان جهان و دولتهاي اسلامي مي خواهم كه براي كوتاه كردن دست اين غاصب و پشتيبانان آن، به هم بپيوندند و جميع مسلمانان جهان را دعوت مي كنم، آخرين جمعه ماه مبارك رمضان را كه از ايام قدر است و مي تواند تعيين كننده سرنوشت فلسطين نيز باشد بعنوان روز قدس انتخاب و طي مراسمي همبستگي بين المللي مسلمانان را در حمايت از حقوق قانوني مسلمانان اعلام نمايند. (18) امام خميني (ره) مي گفتند اگر يك ميليارد جمعيت مسلمانان مجتمع شوند و هر كدام يك سطل آب بريزند اسرائيل را آب مي برد و روز قدس مقدمه اي بود براي به راه انداختن راهپيمايي ها و تظاهرات همزمان مسلمانان جهان و راه اندازي امواج انساني عليه اسرائيل و براي نجات فلسطين. انقلاب ايران. ع. باقي ص16. 2ـ صحيفه نور، جلد 1، ص 54 ، سخنان 13/3/1342. 3ـ صحيفه نور ،جلد 4،ص30 ، مصاحبه با امل در تاريخ16/9/1357. 4ـ صحيفه نور، جلد 18، ص 120، سخنان مورخ 31/6/1362. 6ـ در ديدار با نمايندگان جنبش هاي آزاديبخش در تاريخ 24/3/1361. صحيفؤ نور، جلد 16، ص197. 7-اعلاميه مورخ 18/3/1346 خطاب به ملل و دول اسلامي بمناسبت جنگ 1967 اعراب و اسرائيل. صحيفؤ نور، جلد 1، ص139. 8 ـ سخنراني عليه جشن هاي دو هزاروپانصد ساله شاهنشاهي در تاريخ 6/3/1350. صحيفؤ نور، جلد1، ص165. 9ـ صحيفه نور، جلد 12، ص282، سخنان مورخ 18/5/1359. 10ـ صحيفه نور، جلد 12، ص 278، سخنان مورخ 18/5/1359. 11ـ صحيفه نور، جلد 18، ص 98، سخنان مورخ 15/6/1362. 12ـ صحيفه نور، جلد، ص 96، سخنان مورخ 18/6/1343. 13ـ صحيفه نور، جلد 6، ص 163، سخنان مورخ 24/2/1358 امام خميني در جمع نمايندگان كليمي. 14ـ صحيفه نور، جلد1، ص 172، سخنان مورخ 6/3/1350. 15ـ صحيفه نور، جلد 10، ص 93، سخنان مورخ 10/8/1358. 16- صحيفه نور، جلد 8، ص 235، سخنان مورخ 25/5/1358. 17-صحيفه نور، ج 15،ص 262، سخنان امام در تاريخ 25/9/1360. 18-صحيفه نور، ج 8 ، ص 229، پيام امام به مسلمانان جهان و اعلام روز قدس در 16/5/1358.   ارسال توسط کاربر محترم:gh_golpa  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 480]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن