واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: دانشگاه قابل تقليل به يك بنگاه اقتصادي نيست!
دانشگاه، به معناي خاص كلمه، قابل تقليل به يك بنگاه اقتصادي يا يك شركت سهامي نيست. زيرا كه دانشگاه، ابعاد غير انتفاعي، غير بازاري و ويژگيهاي اجتماعي و فرهنگي خاصي دارد. پاسخگويي دانشگاه، صرفاً، پاسخگويي به تقاضاي بازارها نيست، بلكه مسئوليت اجتماعي پاسخگويي به مسائل فرهنگي جامعه را نيز عهده دار است.
آفتاب- قاسم عليم: هر سال تحصيلي، مركب از دو نيمسال تحصيلي و بر حسب لزوم، يك دوره تابستاني است.
هر نيمسال تحصيلي، شامل 16 هفته و هر دوره تابستاني شامل 6 هفته آموزش است. ( ماده 10 آئين نامه آموزشي)
مهرماه، نخستين ماه آغاز سال تحصيلي در دانشگاهها و موسسات آموزش عالي، در كشور اسلامي، است. از اينرو است كه پرداختن به موضوع دانشگاهها، از زاويه اي ديگر، امري مهم بنظر ميآيد. بخصوص آنكه مساله مديريت دانشگاهها، از زاويه اقتصادي، امري بس خطير است.
دانشگاه، به مفهوم امروزي آن، از يكسو، تحت تاثير يونان باستان و از سوي ديگر، متاثر از عصر نوزائي در غرب است كه آشكارا، اين هر دو پديده، وامدار گهواره تمدن بشري، مشرق زمين، ميباشند . ( قاسم عليم – كنكور: عدالت آموزشي - هفته نامه شما)
اگر چه، هر نهاد و موسسهاي، از سازماندهي ويژه، براي خود، برخوردار است. ولي، دانشگاهها، عموماً، از يك هيات امنا، يك رئيس، حداقل يك معاون و روساي قسمتهاي گوناگون تشكيل شدهاند كه تصميم گيريهاي گوناگون را عملي ميسازند. دانشگاهها، معمولاً، به تعدادي دانشكده تقسيم ميشوند. سيستم دانشگاههاي دولتي، توسط نهادهاي آموزش عالي دولت اداره ميشوند. اين نهادها، درخواستهاي مالي و پيشنهادهاي بودجهاي را بررسي و پس از تصويب ، بودجه ياد شده را به دانشگاه مورد نظر تخصيص ميدهند.
اين نهادها، تغييرات در برنامههاي آموزشي را تاييد و برنامه هاي جاري را لغو يا اصلاح مينمايند. به علاوه، تدابير لازم را براي توسعه هماهنگ آموزش عالي، در سطح كشور، اتخاذ ميكنند. اما، بسياري از دانشگاههاي دولتي در دنيا، تا حدي از استقلال مالي، پژوهشي و آموزشي برخوردارند. درصورتي كه در دانشگاههاي خصوصي، بودجهاي از طريق دولت دريافت نميكنند و اين دانشگاهها در اتخاذ سياستهاي خود نيز، استقلال بيشتري دارند.
هر چند كه سياستهاي متغير يا استانداردهاي فرهنگي و اقتصادي، در نواحي جغرافيايي گوناگون، سبب ايجاد عدم توازن شديد، بين دانشگاههاي گوناگون جهان و حتي دانشگاههاي يك كشور، شدهاست؛ اما، دانشگاههاي هر جامعه، معمولاً، در ميان موسسات پژوهشي و آموزشي پيشرو آن جامعه قرار دارند.
اغلب دانشگاهها در كنار ارائه دروس علوم تجربي، مهندسي، معماري، پزشكي، مديريت ورزش، علوم اجتماعي، حقوق يا علوم انساني، امكانات رفاهي خاصي را مانند غذا خوري، بانك، فروشگاه كتاب، مراكز خدمات تايپي و تكثير، مراكز مشاوره تحصيلي و شغلي و بوفهها را براي دانشجويان، فراهم ميآورند. به علاوه، در دانشگاههاي بزرگ، دانشجويان از امكاناتي نظير كتابخانه، مراكز ورزشي، رستوران، اتحاديه دانشجويي، باغهاي گياه شناسي، رصدخانه ستاره شناسي، بيمارستانهاي دانشگاهي و كلينيكها، شبكههاي رايانهاي، آزمايشگاههاي علمي و ... برخوردارند. ( فرهنگنامه ويكي پديا )
دانشگاه، به معناي خاص كلمه، قابل تقليل به يك بنگاه اقتصادي يا يك شركت سهامي نيست. زيرا كه دانشگاه، ابعاد غير انتفاعي، غير بازاري و ويژگيهاي اجتماعي و فرهنگي خاصي دارد. پاسخگويي دانشگاه، صرفاً، پاسخگويي به تقاضاي بازارها نيست، بلكه مسئوليت اجتماعي پاسخگويي به مسائل فرهنگي جامعه را نيز عهده دار است.
دانشگاه، نهادي است كه از منابع عمومي، كمكهاي خصوصي داوطلبانه، اوقاف و هدايا استفاده ميكند و انتظار ميرود كه دانشگاهها بتوانند پاسخگوي مسائل عمومي جامعه باشند و كاركردهاي آنها، از محدودۀ قواعد بخش خصوصي فراتر رود. در فلسفۀ آموزشي عالي، اين پرسش به ميان ميآيد كه آيا مفهوم و فلسفه وجودي دانشگاه، صرفاً، تربيت نيروي انساني متخصص است؟
در تاريخ معاصر، انقلاب اول آكادميك، در قرون 19 و 20 ميلادي، به شكلگيري دانشگاههاي پژوهشي انجاميد و انقلاب دوم آكادميك نيز در اواخر قرن بيستم ميلادي، به صورت مفهوم دانشگاه كارآفرين، شكل گرفت. با وجود اين، دانشگاه، همچنان نهادي اجتماعي و فرهنگي است و كارآفريني اقتصادي، خدمات پژوهشي تخصصي و تربيت نيروي متخصص، رسالتهاي روشنفكري و روشنگري را نيز با خود حمل ميكند.
در خصوص نهاد دانشگاه، انتظاراتي انسانگرايانه، بر اساس تفكر مدرن وجود دارد كه در واقع، پرورش - به اصطلاح - شهروند است.
از دانشگاه انتظار ميرود كه با همان انتظارات اومانيستي (انسان گرايانه)، انساني مدرن، مبتني بر تفكر نوين و رفتارهاي مدرن تربيت كند. دانشگاهيان، به عنوان گروه مرجع جديد، در مقابل گروههاي مرجع قديم، در دنياي معاصر، مسئوليت اجتماعي و فرهنگي ويژهاي دارند كه پاسخگوي مشكلات جامعه باشند. ( مقصود فراستخواه – نامه آموزش عالي – شماره 17 )
در اين ميان، دانشجوى پولى، مسئلهاى است كه از دوران اصلاحات تا كنون، مورد اعتراض اقشار مختلف دانشجويان بوده است و اين اعتراض تاكنون ادامه دارد.
اين دانشجويان، طبقهاى خاص و ويژه، در دانشگاهها هستند كه به علت پولدار بودن، بهترين امكانات در اختيارشان است.
اين، به اصطلاح دانشجويان، در جايگاههاي ويژهاى قرار دارند و شيك ترين ساختمان دانشگاهها، به آنها تعلق دارد. اوقات فراغتشان را در كافى شاپ دانشجوئي مخصوص خودشان مىگذرانند. اين در حالى است كه بوفه اغلب دانشگاهها، قابل مقايسه با كافى شاپ دانشجوئي آنها نيست.
دانشجويى كه از دور افتادهترين روستاى كشور، با رنج و مشقت فراوان، مرحله كنكور را پشت سر مىگذارد و به يكى از دانشگاه هاى معتبر، راه مىيابد؛ چگونه مىتواند تحمل كند تا فردى، به علت پولدار بودن بيايد و اعتبارى را كه وى، به علت نبوغ اش به دانشگاه داده است، يدك بكشد؟
اين دانشجويان، زير نظر بهترين استادان، مشغول به تحصيل هستند و پس از دو سال، به دانشگاههاي خارجي اعزام مىشوند، در حاليكه امكان هيچ نظارتى، از سوى دانشگاههاي كشور مبدا، نسبت به آنان وجود نخواهد داشت.
اين دانشجويان، بدون اينكه مشكل به اصطلاح خدمت نظام وظيفه عمومي را حس كنند؛ به راحتى، از كشور خارج مىشوند. در حاليكه اگر كه دانشجويان ديگر بخواهند تا سفرهاى علمى خارج از كشور داشته باشند، دچار مشكلات فراوان خواهند بود.
اين بىاخلاقى، از سوى كسانى اتفاق ميافتاد كه نه تنها هيچ سنخيتى با قاطبه دانشجويان ندارند، بلكه هويت دانشجو را نيز زير سؤال بردهاند.
دانشگاههاي ما اين امكانات بالا را به كسانى مىدهد كه شايد هرگز به ايران بازنگردند. تلاشى كه از سوى دانشگاه هاي دولتي، براى آنها مىشود، هيچ ثمرهاى در راه سربلندى كشور اسلامي ندارد و حتى، موجب سرافكندگى است.
اكنون شاهديم كه مسئولان دانشگاهي، صرفاً به علت كسب درآمد اقدام به چنين كاري كردهاند. دانشجويان خواستار پاسخگويى مسئولان، نسبت آن بوده و حاضر نيستند كه به خاطر سودجويى با آبروى قشر دانشجو بازى شود. (مصاحبه يكي از فعالان دانشجويي – خبرگزاري فارس)
اكنون، اين تقاضا از مسئولان دولتي آموزش عالي در كشور، بر حق است كه با مشاهده وضعيت امكانات رفاهي دانشجويان كشور اسلامي و مقايسه آن با ساير كشورهاي جهان، بكوشند تا امكانات مناسب تري را در خصوص وضعيت معيشتي دانشجويان فراهم نمايند و دانشگاه را كه ميرود تا تعبير تصويري واضح از يك بنگاه اقتصادي گردد، به نهاد مقدس علم و مبارزه تبديل سازند. اميد است كه مسئولين آموزش عالي، كمي در دل اعتقاد به عدالت و تقديس علم داشته باشند و با مشاهده وضعيت بغرنج خوابگاههاي دانشجوئي و غذاي دانشجويان بكوشند تا خادم جوانان اين مرز و بوم شوند.
جمعه 19 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 185]