واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: سفرهاي زيارتي ، نگرشي بر سنت اصيل چاووشي خواني در استان اردبيل ((۱
داخلي. اجتماعي. مذهبي. چاوش خواني.
دربهاي چوبي كه در انتهاي سراشيبي كوچه و پس كوچههاي قديمي شهر روي ديوارهاي مخروبه منازل متروكه وجود دارند هنوز يادآور خاطرات شيرين از آداب و رسوم گذشته مردم سرزمين شيخ، شيعه، شعر و شهادت همچون مراسم دل انگيز چاوشيخواني براي چند كهنسال اردبيلي هستند.
به گزارش خبرنگار ايرنا در آن زمانها هر از چند گاهي با پيدايش افرادي موسوم به چاوش خوانان و صوت سوزناك آنان شور و هيجان خاصي در بين اهالي كوچه و پس كوچههاي شهر طنين ميانداخت و از سفر زاير عاشقي به ديار امام رضا (ع) خبر ميداد.
زايران پس از طي يك هزار و ۵۰۰كيلومتر از فلات اردبيل سرد در حاليكه زمين خاكي كوره راههاي گردنه حيران زير سم قافله اسبها گرد و غبار غليظي را به هوا پراكنده ميساخت به تدريج در جلگه پست كرانههاي جنوبي درياي خزر هواي شرجي گيلان را پشت سر ميگذاشتند تا با ادامه حركت در امتداد ساحل پس از چند هفته بر سرزمين زعفرانهاي معطر در خاوران ايران گام گذارند.
سوز ، سرما ، كولاك و طوفان گردنه در زمستانهاي اردبيل و هواي مرطوب و خفقانآور جاده شمالي ايران در تابستانهاي جلگه خزر دو دغدغه مهم بودند از تمام رنجهاي سفر زايران در مسيري كه براي عرض ارادت به آستان پاك امام رضا (ع) از ديار شيخ صفي تا خراسان رضوي و در طول زمان بازگشت بايد متحمل ميشدند.
دردوران حاضر در شهر اردبيل كمتر فردي را ميتوان يافت كه از زادگاه خود دست كم يكبار به مسافرت نرفته باشد و اين موضوع در وهله اول حاصل امنيت و در درجه دوم فراواني وسايل نقليه و راحتي سفر است در حاليكه مسافرت در زمانهاي گذشته به سختي انجام ميشد.
يكي از مشكلات مسافرتهاي قديم ناامني جادهها بود و به همين خاطر كمتر فردي جرات بيرون آمدن از شهر و يا قصد سفر را داشت و اين موضوع مخصوص اردبيل نبود و در هر ولايتي جماعتي از راه تعدي و چپاول زندگي ميكردند و در مواقع لازم از غارت و كشتن انسانها نيز هراسي نداشتند.
در آن زمان از وسايل نقليه امروزي نظير اتوبوس، سواري، قطار و هواپيما خبري نبود و اغلب از چهارپايان استفاده ميشد كه بطور معمول مسافران را خسته و رنجور ميكرد.
وضعيت نامناسب توقفگاهها و منزل گاهها و طولاني بودن مسير راهها نيز از ديگر موارد مشكلات سفر در اعصار گذشته بودند.
اما همه اين سختيها و گرفتاريهاي سفر زماني كه زوار سر بر درگاه علي بن موسي الرضا (ع) ميسايدند و عطر دلانگيز فضاي مقدس خراسان به مشام ميرسيد به يكباره فراموش ميشد.
اين حال و هواي معنوي زماني به اوج ميرسيد كه گروهي از مداحان و نوحه- خوانان اردبيل كاروان زايران اين شهرستان را همراهي ميكردند.
صداي ملكوتي موذنان و مداحان اردبيلي از حنجره جادويي آنان رونق افزا و گرمي بخش مجالس برپا شده در صحنها و محوطههاي اطراف حرم مطهر ضامن آهو ميشد و براي زوار حال و هواي معنوي وصف ناپذيري را ايجاد ميكرد.
زيارت مزار امامان از گذشتههاي دور براي بسياري از مردم اردبيل كه از چندين قرن قبل به لحاظ مركزيتش در مذهب تشيع، دارالامان و دارالارشاد لقب يافته است، آرزويي بزرگ به شمار ميآيد.
براي اكثر شيفتگان اهل بيت (ع) در اردبيل علاوه بر مزار سرور شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين (ع) و ماه منير بنيهاشم حضرت ابوالفضل (ع) و ديگر ائمه معصومان در كشور عراق كه در مقاطعي از تاريخ، سفر به اين عتبات عاليات به دلايل سياسي امكانپذير نشد زيارت مشهدالرضا (ع) از اهميت بسيار زيادي براي اهالي اين ديار داشته و دارد.
عبارت " انشاالله به مشهد مقدس زوار شوي " هنوز نيز دعاي خير و تشكر بسياري از مردم اردبيل براي افرادي هست كه كار نيكويي انجام دادهاند.
زيارت مزار خاندان نبوي براي هر عاشق چهارده معصوم ، سعادت معنوي بزرگي است كه شايد در طول عمر به دفعات معدودي نصيب آنان شود و يا بسياري از افراد با اين آرزو دار فاني را ترك نمايند.
به گزارش خبرنگار ايرنا پيشينيان ما به اين موضوع بسيار اهميت ميدادند و به همين خاطر رفتن و بازگشتن زايران را با مراسم ويژهاي همراه ميكردند.
در سالهاي نه چندان دور رفتن به زيارت علي بن موسيالرضا (ع) در اردبيل داراي آداب و مراسمهاي ويژهاي بود كه هريك به نوبه خود علاوه بر اهميت و جذابيت ، تاثيرات و كاركردهاي بسيار مفيدي براي خانوادهها و جامعه داشت.
شخصي كه قصد تشرف به مشهد مقدس را داشت از چند هفته قبل مقدمات سفر را آماده ميكرد و چون راه سفر سخت و دراز بود توشه راه و نيز وسايل مورد نياز را براي استفاده در طول مسير رفت و بازگشت فراهم ميكرد.
چند روز قبل از سفر با اعلام و دعوت قبلي مراسمي به منظور طلب حلاليت و وداع با اقوام و آشنايان برپا ميشد كه در آن بطور معمول با چايي، خرما و آش كه به آش پشت پا موسوم بود از ميهمانان پذيرايي ميشد.
اين مجلس بسيار ديدني بود و قطرههاي اشكي كه در لحظه خداحافظي زاير با نزديكان خود بر گونههاي افراد جاري ميشد نظارهكنندگان را متاثر ميكرد.
كاركرد اين مجلس از باب اينكه محبت و عاطفه را بين افراد افزايش ميداد بسيار اهميت داشت و از طرفي طلب حلاليت زاير از اقوام و دوستان و بالعكس باعث پالايش قلوب و پاك شدن دلها از هر گونه كدورت ميشد و كينه و قهر جاي خود را به مهر و آشتي ميداد.
ديدنيترين قسمت اينگونه مجالس زماني بود كه افرادي كه هنوز آرزوي چند ساله زيارت آقا امام رضا (ع) را بر دل داشتند هنگام وداع با زايري كه قصد عزيمت به مشهد مقدس را داشت مبالغي را به عنوان نذري به او ميداد تا هنگام زيارت مرقد مطهر امام آن را در داخل ضريح بياندازد و يا مقداري دان پرنده ميخريد تا آن را همراه خود به كبوتران حرم آقا ببرد.
اين فرد از زاير ميخواست كه در حرم امام او را نيز دعا كند و از خداوند بخواهد تا زيارت آقا برايش قسمت شود.
عاشقان غريب خراسان همواره اشتياق زيارت امام هشتم را در دل دارند چون تا زمانيكه به افتخار زيارت نايل نشدهاند در شوق و حسرت آن ، روزگار سپري ميكنند و از طرفي پس از تشرف به مرقد آقا شوقشان براي زيارتي دوباره بيش از پيش ميشود و گويا اشتهاي فراوان براي رفتن به پابوس امام سيري ناپذير است.
سالخوردگان اردبيلي ميگويند : در سالهاي نه چندان دور آن زمان كه آنان نوجواني بيش نبودهاند تشرف فردي از يك محله به زيارت بارگاه امامان و معصومان با پيدايش افرادي موسوم به چاوش خوان از چند روز قبل در محله همراه بود.
يك پيرمرد اردبيلي ميگويد: چاوش خوان بطور معمول مرد ميانسال و يا سال خوردهاي با صوت و لحن زيبايي بود كه در كوچه به همراه جمعي از افراد به راه ميافتاد و با عبارات شعرگونه زيبايي عزيمت يك يا عدهاي از زوار را به اهالي محله اعلام ميكرد.
انوشيروان جوادي گفت: اين افراد در حاليكه پرچمهاي سبز و سرخي در دست داشتند در حالتي معنوي شنوندگان و ناظران صحنه را از تحقق آرزوي فردي براي زيارت خانه خدا ، كربلاي معلي ، نجف اشرف ، كاظمين ، سامرا و مشهد مقدس اعلام ميكردند.
وي افزود: چنين مراسمي بعد از بازگشت زوار از زيارت ائمه نيز برپا ميشد و مستقبلين، زايران را در آغوش گرفته و با چشماني اشكآلود به نشانه تبرك بر گونههاي آنان بوسه ميزدند.
يك بانوي سالخورده هم ميگويد: تعداد افرادي كه سالها قبل توفيق زيارت خانه خدا و يا يكي از ائمه اطهار (ع) نصيبشان ميشد، بسيار اندك بود و به راستي مشقات و زحماتي كه زايران در آن زمان در طول سفر متحمل ميشدند بر ارزش و تقدس زيارت آنان ميافزود.
او گفت: به همين لحاظ چاوشخوانان نيز شايد در طول سال به دفعات محدود و به ويژه چند روزي مانده به موسم حج و يا مناسبتهاي گوناگون كه داوطلبان زيارت خانه خدا و قبور متبركه تعدادشان زياد بود در كوچههاي محل نمايان ميشدند.
حركت چاوش خوانان در محله با موجي از شور و شعف و نوعي حسرت بر دل ناظران و شنوندگان همراه بود و بدرقهكنندگان ميگفتنداي كاش توفيق زيارت نصيب ما هم شود.ك/۴
دوشنبه 8 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3007]