تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):سكوت مؤمن تفكر و سكوت منافق غفلت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815337713




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

انديشه - انسان؛ كالايي ذهني شده


واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: انديشه - انسان؛ كالايي ذهني شده
انديشه - انسان؛ كالايي ذهني شده

سينا چگيني:وقتي به سراغ وضعيت خيابان‌ها يا كوچه‌هايي كه به طرزي مشمئزكننده از دل هم بيرون آمده‌اند مي‌رويم، بيش از هر چيز به شكلي مرموز از احساس نفرت تحمل‌ناپذيري نسبت به افراد و اشيا سرشار مي‌شويم. گئورگ زيمل فيلسوف و جامعه‌شناس آلماني بر طبق منطق فاصله اجتماعي در شهر، اين نوع از بي‌حوصلگي و بي‌تابي روزمره را تعبير به «دلزدگي» مي‌كند. سلطه امر ذهني با وساطت گزاره‌هاي متافيزيكي هرچند همراه با وانمود‌هايي به ظاهر عيني شده (‌همانند پوستر يا جلد يك كالا) بر امر عيني بي‌واسطه موجد اصلي اين دلزدگي است كه به صورت تنوعات هرزه‌گونه خود را نمايان مي‌سازد.

مسئله اصلي فلانور يا همان ولگرد نوعي از حس تكه‌پاره‌شدگي و خرد‌شدگي در برابر كالاهاي ريز و رنگارنگ است كه صرفا (و ضرورتا) فقط در يك شهر ممكن است رخ دهد. مفهوم شهر مستلزم ايجاد كالاهاي لوكس و تجملي براي شكل دادن روياي انسان‌ها به صورتي پرآب و لعاب است. گويا شهر و به خصوص كلان‌شهري همچون تهران بيش از هر چيز مكاني براي نمايش است به ويژه نمايشي تصويروار و تخيلي از كالاها به صورت‌هايي مصنوعي كه با دقتي وصف‌ناپذير حقيقتا به همان شكلي كه مي‌نمايند، نيستند. كالايي كه در واقع منطق كالايي خود را مخفي مي‌كند يا به نوعي براي گريز از عينيت حقيقي خود به ذهنيتي مضحك و كاذب پناهنده مي‌شود. مثال مارك يا گرافيك يك كالا (براي مثال پفك) و حتي آنچه تحت عنوان كليشه‌اي به نام «مهر استاندارد» خود را عرضه مي‌كند، نمود‌هاي عيني اين تسلط پنهان ذهنيت كالا بر عينيت كالاست براي فرار از افشاي ماهيت حقيقي‌اش كه همان «كار كالا‌شده» است. از اين‌رو هرچه اين نمادهاي ذهني با حرصي پايان‌ناپذير به صورت كالا افزوده شو، گويي رمز گشودن عينيت كالا را پيچيده‌تر مي‌نمايد. و درست به همين دليل علاوه بر علامت استاندارد، هر علامت يا نشان ديگري از شماره ثبت وزارت بهداشت گرفته تا دستورالعمل نحوه استفاده كالا و يا حتي نقل گزين‌گويه‌هاي پزشكي و در موارد عجيب‌تر و مضحك‌تر نقل‌قول‌هايي از بزرگان (‌تحت عنوان فضلا و حكما) بر كالا افزوده مي‌شود تا اين پنهان‌سازي به نحوي ماهرانه‌تر صورت گيرد. گويي فرم ظاهري در بستري از رنگ‌ها و نوشته‌ها بر محتواي عيني حكمراني مي‌كند. از اين رو عرضه و نمايش اين فرم به صورتي انبوه‌تر و متراكم‌تر (‌و هرچند ذهني‌تر) و در پهنه‌اي وسيع‌تر اهميت مي‌يابد. همان چيزي كه با نام آگهي‌هاي بازرگاني با آن روبه‌روييم در واقع كالاي ذهني شده قبلي را به نحوي پيچيده‌تر ذهني مي‌كند.
مسئله اصلي اين است كه اين ذهني شدن كه در مرحله دوم و در بستري انضمامي‌تر رخ مي‌دهد با ذهني شدن مرحله اول كه روي خود كالا و به گونه‌اي خرد صورت مي‌گرفت متفاوت است. در حقيقت مرحله دوم را مي‌توان «ذهني‌شدن كالاي ذهني» ناميد كه به شكل يك مازاد ذهني كلان بر يك مازاد ذهني خرد خود را آشكار مي‌سازد. در اين صورت‌بندي پيچيده از ذهني شدن روزافزون كالا آنچه كه براي يك شركت و يك مدير موفق اهميت دارد پيشي‌گرفتن در رقابت بر سر هر چه ذهني‌تر كردن كالاهاي خود نسبت به كالاهاي رقيب است. انباشت كالاهاي ذهني كه با سرعتي سرسام‌آور ذهني‌تر مي‌شوند و از اين‌رو عينيت ابتدايي حقيقي ولي گم‌شده كالا را با تراكم بيشتر احاطه مي‌كنند؛ خود را به صورت تراكت‌ها يا تيزرهايي نشان مي‌دهد كه از هر ابزار نماديني از شعر حافظ و مولوي گرفته تا داستان‌هاي هاكلبرفين تا عكس و نقل‌‌قول‌هايي از انيشتين و ابن‌سينا يا هشدارهاي ايمني و بهداشتي استفاده مي‌كنند تا مخاطب را به نحوي اجبار‌آميز به سوي امتحان كردن يك كالا وسوسه كنند. فارغ از اينكه همان منطق ذهني‌شدن كالا را كه در مرحله اول به صورتي منفرد و جزئي بر جسم يك كالا و فرم ظاهري آن اعمال مي‌شد اين‌بار با سويه‌اي كلان و ذهني‌ترشده بر جسم و روان يك انسان تكرار مي‌كند.
از اين‌رو بنا به گفته ژان بودريار كالايي كه براي مثال در تلويزيون نمايش داده مي‌شود؛ نه‌تنها فاقد عينيت حقيقي خود است بلكه از سويه كاذب و ذهني شده نخستين‌اش نيز گذر كرده و انسان و دقيقا اتسان محمل اين ذهني شدن طمع‌كارانه است. به همين دليل تبليغات بدون يك تصوير يا نمايش از انسان ذهني شده بي‌معناست. اين‌بار فرديت انتزاعي به مثابه ابزاري براي انتقال يك كالاي انتزاعي دست به كار مي‌شود و به مرور، آنچنان در خدمتگزاري به كالاها وفادار است كه ناگهان خود را به نحوي مشكوك و آرام آرام «يك كالا » مي‌بيند. مضاف بر اينكه براي پيوستن به اين روابط رقابت‌آميز كالايي بايد خود را به ابزار و نمادهاي يك كالاي ناب مجهز كند. كودكي نمادي مناسب از يك انسان ناب و پاك براي ورود به دنياي رنگين‌كماني كالاهاست. از اين رو كودك به عنوان يك سوژه انتزاعي بي‌طرف وارد عرصه تبليغات مي‌شود. و يا زن ( سواي جاروجنجال‌هاي فمينيستي) به صورت ذهني‌كننده‌اي جنسي خود را در عرصه نمادين به عنوان يك كالا ذهني‌تر مي‌كند تا كورمال‌كورمال به ذهني‌تر شدن كالاها منجر شود؛ غافل از اينكه اين كالاشدگي ذهني در نخستين گام خود وي را در بر مي‌گيرد. همانند اخبار مربوط به بيشترين مصرف مواد آرايشي در ايران و سوريه.
 شنبه 6 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن