تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):افطارى دادن به برادر روزه دارت از گرفتن روزه (مستحبى) بهتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815309013




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بحران در حياط خلوت


واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: بحران در حياط خلوت
سيدياسر جبرائيلي
در بحبوحه شورش هاي خياباني در شرق بوليوي، اخراج سفيران آمريكا از لاپاز و كاراكاس، خبر غير منتظره اي بود كه بيستم شهريورماه در كاخ سفيد پيچيد و سران واشنگتن را شوكه كرد. ماجرا به اينجا ختم نشد و واشنگتن ناگهان با ائتلافي از كشورهاي آمريكاي لاتين در مقابل خود مواجه شد. رئيس جمهور نيكاراگوئه در پيامي اعلام كرد كه كشورش از اخراج سفير آمريكا در بوليوي حمايت كرده و براي نشان دادن همبستگي با دولت مورالس، در اجلاس آمريكاي مركزي كه آمريكا در آن حضور دارد، شركت نخواهد كرد. هندوراس اعطاي استوارنامه به سفير آمريكا را به صورت نامحدود به تعويق انداخت و برزيل، پاراگوئه و اكوادور هشدار دادند كه هيچ دولت ديگري را كه سعي در جايگزيني دولت قانوني مورالس داشته باشد، به رسميت نخواهند شناخت. سرانجام اعضاي اتحاديه تازه تاسيس آمريكاي جنوبي موسوم به يوناسول(UNASUL) كه به منظور بررسي اوضاع بوليوي گردهم آمده بودند، ضمن اعلام حمايت كامل از دولت دموكراتيك لاپاز، تلاش كاخ سفيد براي انجام كودتا در اين كشور را محكوم كردند. درباره فرآيند طي شده در بحران بوليوي، نتيجه واكنش هايي كه واشنگتن آنها را بسيار بعيد مي پنداشت، و آينده سياسي-اقتصادي كشورهاي عضو يوناسول، نكات زير قابل تامل است.
1-در سال هاي اخير ظهور چهره هاي شاخص ضدآمريكايي در آمريكاي لاتين مانند چاوز، اورتگا، مورالس و ديگران كه همه برآمده از نظام هاي انتخاباتي بودند، واشنگتن را متوجه اين موضوع كرد كه ديگر زمان گماشتن دست نشانده هاي مزدور در «حياط خلوت» خويش به پايان رسيده است. اما خبر ناگوارتر براي آمريكا اين بود كه اين رهبران، نه تنها قصد خروج از سيطره سياسي-اقتصادي واشنگتن را دارند، كه عملي شدن اهداف آنها، منافع حياتي كاخ سفيد را دچار مخاطره خواهد كرد.
برنامه سازمان جاسوسي آمريكا اين بود كه واشنگتن براي تامين انرژي مورد نياز خود علاوه بر متكي بودن به منابع نفتي آمريكاي لاتين، بايد مناطق نفت خيز خاورميانه را نيز تحت كنترل داشته باشد. روي كارآمدن رهبران ضد آمريكايي در آمريكاي لاتين، اگرچه چيده هاي سيا را به هم پيچيد، اما مانع اين نشد كه كاخ سفيد از منابع انرژي اين مناطق صرفنظر كند. در هر كشوري كه ايالات متحده نتوانسته يك رژيم ثابت وابسته به خود را داشته باشد، با كمك مالي و بزرگ كردن سازمان هاي تجزيه طلب و استفاده از رهبراني كه مسايل مذهبي، نژادي و منطقه اي را دستاويز خود قرار مي دهند، سعي مي كند به اهداف خود برسد. اين حمايت هاي سياسي-مالي در ونزوئلا روي نفت خيز ترين منطقه، يعني ايالت زوليا متمركز شد. در بوليوي هم چهار استان شرقي كه بخش اعظم منابع گازي و مزارع سويا در آنجا واقع شده به عنوان هدف مشخص شدند. «فيليپ گلدبرگ» طراح تجزيه يوگسلاوي سابق و مشاور ويژه «ريچارد هولبروك»، كه در جداسازي صربستان و مونته نگرو نقش كليدي ايفا كرد و مناقشات صربستان و آلباني در كوزوو را كليد زد، در نقاب سفير آمريكا در لاپاز، مامور تجزيه شرق بوليوي شد. تجزيه طلبان اجراي مو به موي نقشه كاخ سفيد را در پيش گرفتند و در سال هاي اخير سرخپوستان و متحدان محلي مورالس را ترساندند، وحشيانه مجلس قانون اساسي را خراب كردند، قانون اساسي را طرد كردند و در همين حال مرتباً به زور از حكومت مورالس امتياز مي گرفتند. افشاي ديدار محرمانه گلدبرگ با تجزيه طلبان قبل از آشوب هاي اخير، جاي ترديدي براي دست داشتن كاخ سفيد در اين ماجرا باقي نگذاشت.
موفقيت طرح هاي آمريكا در بوليوي هشدار تلخي به ديگر كشورهاي آمريكاي لاتين بود و زمينه را براي تجزيه ديگر كشورها فراهم مي كرد، اين بود كه اين كشورها در اقدامي هماهنگ، مورالس را از حمايت خود مطمئن كردند تا بتواند با اخراج سفير آمريكا، چشم فتنه را كور كند و در نتيجه كودتاگران زمين گير شوند.
2-آنچه كه هم اكنون در نتيجه بحران بوليوي حاصل شده، پيام روشني است كه كشورهاي آمريكاي لاتين به واشنگتن مخابره كردند و آن اينكه «ديگر زمان قطع حلقه هاي وابستگي فرا رسيده است». «بانكوك پست» پس از اين ماجرا در سرمقاله خود نوشت، «واضح است كه آمريكا ديگر بايد وسوسه ديرين حكومت بر آمريكاي مركزي و جنوبي را از خود دور كند».
اما همانگونه كه رهبرمعظم انقلاب اسلامي در ديدار اخير خود با مورالس تاكيد كردند، «بيداري ملت هاي آمريكاي لاتين و تصميم آنان براي احقاق حق خود يك اتفاق مباركي است كه قطعاً براي قدرتمندان خرسندكننده نخواهد بود». اولين واكنش كاخ سفيد به اخراج گلدبرگ اين تهديد بود كه «اخراج سفير آمريكا از بوليوي، عواقب جدي براي اين كشور در پي خواهد داشت.» چند روز بعد نيز جرج بوش رئيس جمهور آمريكا در نامه اي به وزير خارجه خود مدعي شد كه بوليوي و ونزوئلا طي يك سال اخير به تعهدات خود در چارچوب تعهدات بين المللي براي مبارزه با مواد مخدر عمل نكرده اند. اين احتمال نيز وجود دارد كه در آينده نزديك واشنگتن نام ونزوئلا را به ليست كشورهاي حامي تروريست اضافه كند و تحريم ها عليه كشورهايي كه از تجزيه بوليوي جلوگيري كرده اند، آغاز شود.
با توجه به مراودات كلان اقتصادي كشورهاي آمريكاي لاتين با آمريكا، فشارهاي اقتصادي و سياسي واشنگتن بر اين كشورها، زماني قابل تحمل و دفع خواهد بود كه اولاً؛ آنها بتوانند از اتحاد حاصل شده به خوبي بهره برداري كنند. تشكيل يك نشست اضطراري در شيلي و حمايت قاطع از دولت لاپاز آزمون خوبي براي اتحاديه تازه تأسيس يوناسول بود. همكاري هاي اقتصادي اين كشورها در سال هاي گذشته براي مقابله با سياست هاي استثماري واشنگتن نيز قابل ذكر است. ونزوئلا با بهره گيري از درآمدهاي نفتي اش براي تأمين هزينه ها معادلات اقتصادي واشنگتن در آمريكاي لاتين را به هم زده است. كاراكاس سال 2006 حدود يك ميليارد دلار به آرژانتين وام پرداخت كرد تا بدهي هاي خود را با مؤسسات آمريكايي تسويه كند. تثبيت ارزش پول ملي، ملي كردن منابع انرژي و اخراج شركت هاي چند مليتي كه به بهانه خصوصي سازي وارد آمريكاي لاتين شده بودند اقدامات درخور تحسيني بوده است.
دوم اينكه؛ كشورهاي آمريكاي جنوبي بايد به دنبال بازارهاي جديدي در جهان براي فروش توليدات خود باشند و البته در اين مسير نيز گام نهاده اند. آمريكا هم اكنون بزرگترين شريك تجاري اين كشورهاست و تنها از ونزوئلا سالانه به ارزش 40 ميليارد دلار نفت وارد مي كند. كشورهاي اين منطقه در حال گسترش روابط تجاري و ديگر مناسباتشان با چين، روسيه و ايران هستند. اگرچه در اين مسير موانعي به چشم مي خورد، اما احتمال گسترش مناسبات مخصوصاً در مورد كشورهاي صادر كننده مواد خام بسيار زياد است. قطع مناسبات آمريكاي لاتين با واشنگتن بي ترديد مدعي ابرقدرتي را در بحران عظيمي فرو خواهد برد. برآورد كارشناسان اين است كه قطع صادرات نفت ونزوئلا به آمريكا، قيمت اين فرآورده را تا 200 دلار افزايش خواهد داد. شوراي روابط خارجي آمريكا كه به خوبي اين تهديد نفتي را دريافته، اخيراً به رئيس جمهور آينده اين كشور هشدار داد: «آمريكا روزانه بيش از 20 ميليون بشكه نفت مصرف مي كند كه حدود 12 ميليون بشكه از آن وارداتي است. براساس قيمت هاي نيمه اول سال 2008 واشنگتن روزانه تقريباً 1.3 ميليارد دلار (سالانه 475 ميليارد دلار) به خزانه كشورهاي صاحب نفت واريز مي كند... اگر افزايش قيمت نفت براي يك دهه آينده نيز ادامه يابد، ثروتي كه هم اكنون در كشورهاي صاحب نفت در حال انباشته شدن است، نه تنها به بازوان اقتصادي آنها قدرت خواهد بخشيد، بلكه آنها را به قدرت هاي برتر سياسي نيز تبديل خواهد كرد. گروه هايي از كشورهاي توليد كننده نفت كه سياست هاي مشترك با يكديگر و البته متضاد با آمريكا دارند، شكل گرفته و آنها در آينده شجاعانه تر عمل خواهند كرد.»
در اين ميان، كشورهاي قدرتمند رقيب آمريكا نيز وارد ميدان شده و از فرصت پيش آمده براي ضربه زدن به واشنگتن بهره خواهند برد. پس از بحران اخير در بوليوي و سرد شدن روابط اين كشور با آمريكا، لاپاز اعلام كرد كه قصد دارد خلا ناشي از حذف مراودات اقتصادي خود با آمريكا را، با استفاده از تقويت روابط خود با روسيه پر كند.
هم اكنون، در حالي كه بمب افكن هاي روسيه با بهره گيري از يكي از پايگاه هاي ونزوئلا، سرگرم گشت زني در آسمان درياي كارائيب هستند و مسكو قصد تقويت روابط خود با متحد قديمي اش كوبا را دارد، ممكن است بوليوي نيز در زمره تازه ترين شركاي روسيه در جنگ سرد جديد اين كشور با آمريكا قرار گيرد. واشنگتن كه هم اكنون مدت هاست به دليل سياست هاي توسعه طلبانه خود در آسيا و خاورميانه، در باتلاق فرو رفته، بحران در حياط خلوت خود را نيز بايد به مجموعه دردسرهايش اضافه كند. هم اكنون زمان تاوان دادن كاخ سفيد فرا رسيده است.
3- پروفسور «جيمز پتراس» جامعه شناس معروف آمريكايي اخيراً طي مقاله اي تحليلي، سياست هاي جديد واشنگتن براي گسترش قلمرو نفوذ خود را اينگونه ترسيم كرد كه «آمريكا در توسعه طلبي از دو روش استفاده مي كند. يكي حمله مستقيم نظامي و ديگري حمايت از جنبش هاي تجزيه طلب». بايد توجه داشت كه اين سياست واشنگتن تنها به آمريكاي لاتين محدود نشده و تقريباً در تمامي كشورهايي كه حمله نظامي به آن براي كاخ سفيد ممكن نبوده، جريان دارد. اقدام بوليوي و ونزوئلا در اخراج سفيران آمريكا از خاك خود، نشانگر اين امر است كه اين دشمن شناخته شده، پايگاه هاي ديپلماتيك خود در كشورهاي مختلف را به مراكز براندازي و تجزيه حكومت هاي مخالف واشنگتن تبديل كرده است. جمهوري اسلامي ايران با هشياري تمام و در اقدامي كه نشان از شناخت ماهيت واقعي دشمن داشت، نزديك به سه دهه پيش، درب اين پايگاه را پلمب كرد و فرصت اجراي بي واسطه سياست هاي براندازانه را از سردمداران كاخ سفيد گرفت. بي ترديد هر حكومتي كه به دنبال استقلال سياسي و تامين منافع ملت خويش است، چاره اي جز قدم نهادن در اين مسير ندارد.
 يکشنبه 31 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: کيهان]
[مشاهده در: www.kayhannews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 116]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن