واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - بلیک ادواردز استاد فیلمهای کمدی و نویسنده و کارگردان مجموعه فیلمهای «پلنگ صورتی» و خالق آثار تحسینشدهای چون «صبحانه در تیفانی» و «پارتی» بر اثر عوارض ناشی از ذاتالریه از دنیا رفت. به گزارش خبرآنلاین، ادواردز که مهارتی فوقالعاده در به تصویر کشیدن گرایشات احساسی نهفته در طنز داشت، روز چهارشنبه درگذشت. او 88 ساله بود.جولی اندروز بازیگر برنده اسکار که 41 سال همسر ادواردز بود و در تعدادی از فیلمهای او نیز نقشآفرینی کرد، هنگام مرگ وی در مرکز پزشکی سینت جان در سانتا مونیکا کنارش بود.اندروز در بیانیهای گفت: «او منحصربهفردترین مردی بود که میشناختم و او همسرم بود. واژهها نمیتواند بیان کند که چقدر دلم برایش تنگ میشود. او همیشه در قلب من خواهد ماند.»آثار بلیک ادوادرز را اغلب با دیگران فیلمسازان مولف کمدی مانند لئو مکری، پرستن استرجس و فرانک تاشلین مقایسه میکنند. سبک تصویری اسلپاستیک او ترکیبی از بهترین عناصر کمدی صامت و اغلب دارای رنجی نهفته بود.او یکبار گفت: «اگر به دردناک بودن زندگی به شیوهای کمدی نگاه نکنم، قادر به عبور از آن نیستم. بنابراین وقتی زندگی را روی پرده به تصویر میکشم، اغلب به چیزهایی شباهت دارد که برایم اتفاق افتاده یا حداقل استعارهای کمیک از همان چیزهاست.»ادواردز همهفنحریف بودن خود را از همان فیلمهای اولش که داستانهایی درام بودند، ثابت کرد؛ فیلمهایی چون درام با موضوع اعتیاد به الکل «روزهای شراب و گل سرخ» (1962) که نامزدی اسکار را برای ستارههایش جک لمون و لی رمیک به همراه داشت و تریلر «تجربه در وحشت» (1962). او همچنین به مقاومت دربرابر دستورات مدیران اجرایی استودیوها شهرت داشت.ادواردز از طریق مجموعه فیلمهای «پلنگ صورتی» همین طور فیلم «پارتی» رابطه نزدیکی با پیتر سلرز داشت، هرچند این دو همیشه سر صحنه با هم دعوا میکردند. موسیقیهای فراموشنشدنی هنری مانچینی آهنگساز دیگر جنبه همیشگی فیلمهای ادواردز بود. او اواخر سالهای 1950 و اوایل دهه 1960 با ساخت سریال کارآگاهی صاحب سبک «پیتر گان» همین طور فیلمهای سینمایی موفق مانند «عملیات زیر ...» (1959)، «صبحانه در تیفانی» (1961)، «روزهای شراب و گل سرخ» (1962) و «پلنگ صورتی» و دنباله آن «تیری در تاریکی» که هر دو سال 1964 اکران شدند، به شهرت رسید.هرچند کیفیت فیلمهای ادواردز متفاوت بود - در بحبوحه درگیریهای همیشگی او با مدیران درمورد نحوه انجام کار - اما حتی در پروژههای نامعمول خود مانند موزیکال «لیلی عزیز» (1970) که اولین همکاری او با اندروز بود، تواناییهای فوقالعاده خود را به نمایش میگذاشت.اما این موفقیت تجاری «پلنگ صورتی» با بازی سلرز به نقش کلوزو بازرس دستوپاچلفتی و دنبالههای بیشمار آن بود که موقعیت کاری ادواردز را بهبود بخشید و بیش از یکبار مورد تحسین قرار گرفت.در اواخر دهه 1960، پیشرفتهای ادواردز با فیلمهای به لحاظ تجاری شکستخوردهای مانند «مسابقه بزرگ» (1965) و «لیلی عزیز» دچار وقفه شد. او به انگلستان رفت و تا زمان ساخت «بازگشت پلنگ صورتی» (1975)، در قالب یک کارگردان فیلمهایی نه چندان موفق ساخت.ادواردز و سلرز پس از «بازگشت پلنگ صورتی» در سه فیلم بازرس کلوزو دیگر شامل «پلنگ صورتی دوباره ضربه میزند» (1976)، «انتقام پلنگ صورتی» (1978) و «ردپای پلنگ صورتی» (1982) همکاری کردند. او این مجموعه را با فیلم سال 1983 «نفرین پلنگ صورتی» و «پسر پلنگ صورتی» (1993) با بازی روبرتو بنینی ادامه داد. (استودیو مترو گلدوین مهیر سال 2006 این مجموعه را بازی استیو مارتین احیا کرد.)فیلمهای یک دهه آخر دوران کاری ادواردز هم به کمدی میپرداخت و هم به دروننگری، بخصوص فیلم «10» تولید سال 1980 با بازی دادلی مور، اندروز و بو درک که مکاشفهای درباره بحران میانسالی یک مرد است؛ فیلمی که یکی از بزرگترین موفقیتهای تجاری کارنامه ادواردز را رقم زد. «ویکتور/ویکتوریا» (1982) نامزدی اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی را برای او به همراه داشت.بلیک ادواردز 26 ژوئیه 1922 در تالسا در ایالت اکلاهما به دنیا آمد. پدربزرگش جی. گوردون ادواردز کارگردان فیلمهای صامت بود. خانواده ادواردز وقتی او سه ساله بود به لس آنجلس نقل مکان کردند، جایی که ناپدریاش جک مکادوارد به عنوان مدیر تولید در هالیوود کار میکرد. ادواردز تا 40 سالگی پدر واقعیاش را ندید، تجربهای که خود آن را جالب، اما ناگوار توصیف کرد.او پس از پایان تحصیل در دبیرستان بورلی هیلز برای مدت کوتاهی تحت قرارداد فاکس قزن بیستم درآمد و در چند فیلم هم نقشآفرینی کرد. او به همراه ریچارد کویین کارگردان فیلمنامه چند کمدی موزیکال کمهزینه برای کلمبیا نوشت.موفقیت ملودرام «Drive a Crooked Road» کمک کرد او اولین فیلمهای خود را در مقام کارگردان بسازد و با «آقای کوری» با بازی تونی کرتیس برای اولین بار گوشهای از تواناییهای خود را به نمایش گذاشت. با این حال، موفقیت بسیار زیاد مجموعه تلویزیونی «پیتر گان» با موسیقی مانچینی و بازی کریگ استیونس در نقش اصلی بود که باعث شد ادواردز کمدیهای مطرحی چون «مرخصی عالی» (1958) و «عملیات زیر ...» را کارگردانی کند.فرصت بزرگ زمانی برای او فراهم شد که جان فرانکنهایمر از پروژه «صبحانه در تیفانی» کنار گذاشته شد و آدری هپبرن با حضور او به عنوان کارگردان این فیلم موافقت کرد. ادواردز با «صبحانه در تیفانی» که بر مبنای رمان کوتاه ترومن کاپوتی ساخته شد، فیلمی خلق کرد که به یک اندازه مورد توجه منتقدان و تماشاگران قرار گرفت.موفقیت «پلنگ صورتی» ادواردز رابه سوی کمدی اسلپاستیک بود، مسیری که به ندرت از آن دور شد، اما این فیلم «10» بود که ادواردز را بیش از همه مورد توجه قرار داد و به عنوان فیلمی نمونهای در کارنامه او یاد میشود.ادواردز در سالهای اخیر به خاطر مشکل زانو دیگر نمیتوانست راه برود و وقتی آکادمی علوم و هنرهای سینمایی در سال 2004 برای مجموعه آثارش به او یک اسکار افتخاری داد، با صندلی چرخدار الکتریکی روی صحنه آمد. او که حتی در سالخوردگی هم حس شوخطبعی خود را از دست نداده بود، به طرف جیم کری اعطاءکننده جایزه رفت و گفت: «به اسکار من دست نزن!»ورایتی / 16 دسامبر54
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1466]