واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: خودكرده را تدبير نيست ؛ داغ تابستان بر دلم ماند
تهران - خبرگزاري ايسكانيوز : پدرم از من خواسته بود كه تابستان به كمكش بروم و تمامي كارهاي مغازه را انجام دهم.من اما دوست نداشتم اوقات فراغتم را با كار كردن در مغازه پدرم سپري كنم.
در گرماي تابستان بايد مسافت طولاني را از خانه طي مي كردم تا به مغازه مي رسيدم.به همين دليل با اصرار از پدرم خواستم برايم يك موتور بخرد تا بتوانم مسير را به راحتي طي كنم.
بالاخره پدرم راضي شد و برايم موتور خريد و دوستم «حسن» كه نزديك مغازه ما كار مي كرد گاهي از من مي خواست كار را تعطيل كنم تا سوار موتور بشويم و به تفريح و خوشگذراني برويم.
اوايل درخواستش را قبول نمي كردم اما اصرار هاي «حسن» كارساز شد و دور از چشم پدرم، مغازه را تعطيل مي كردم و با او در خيابانها مي گشتيم.
يك روز «حسن» به سراغم آمد و گفت: «امير» زود مغازه را تعطيل كن و مرا به خانه ببر كه خيلي كار دارم.
گفتم : پدرم نيست ؛ اگر بيايد و ببيند كه مغازه را تعطيل كرده ام با من دعوا مي كند.
«حسن» گفت: تو قبلا هم مغازه را تعطيل مي كردي و هيچ اتفاقي نمي افتاد. پدرت متوجه نمي شود ، زود باش.
با اصرار او مغازه را تعطيل كردم و راه افتاديم.در طول مسير دوستم گفت:«امير» كمي ديگر دور بزنيم بعد من را به خانه ببر.
گفتم: اشكالي ندارد و ...
براي اين كه دل «حسن» را به دست بياورم سرعتم را زيادتر كردم و آن چه كه نبايد رخ بدهد اتفاق افتاد. به خاطر سرعت زياد ، تعادلم را از دست دادم و با يك ماشين تصادف كردم.من كلاه ايمني داشتم و آسيب زيادي نديدم اما «حسن» ٦ ماه در كما بود.
حالا كه حالش كمي خوب شده از من به جرم «ايراد صدمه بدني غيرعمدي بر اثر بي احتياطي در رانندگي بدون گواهي نامه» شكايت كرده است.
* ٩ بامداد دوشنبه در دادسرا
*حسن : آقاي قاضي من از «امير. ن» كه راننده موتور بود، شكايت دارم.
*قاضي : جناب آقاي «حسن.پ» چرا سوار وسيله نقليه اي شدي كه راننده آن ١٦ ساله بود و گواهينامه نداشت؟
*حسن : فكر نمي كردم چنين اتفاقي رخ بدهد.
*قاضي: آقاي «امير.ن» شما راننده موتور بودي ، در مورد اتفاقي كه رخ داده توضيح بده.
*امير: سرعت من زياد بود و با يك ماشين تصادف كرديم.
*قاضي : براساس نظر افسر راهنمايي و رانندگي ، شما (امير.ن) مقصر هستي ؛ اعتراضي داري؟
*امير : من مقصر نيستم و به نظر افسر راهنمايي و رانندگي هم اعتراض دارم.
*قاضي : يعني مي خواهي كه پرونده و نظر افسر راهنمايي و رانندگي به هيئت ٣ نفره كارشناسان راهنمايي و رانندگي ارجاع شود؟
*امير : بله.شايد من مقصر نباشم و راننده ماشين مقصر باشد!
طبق نظر بازپرس ، نظريه افسر راهنمايي و رانندگي براي بررسي بيشتر به هيئت ٣ نفره سپرده شد.به گزارش ايسكانيوز،رئيس شعبه ١٠٢ دادگاه جزايي خراسان شمالي درباره اين گونه تخلفها مي گويد: صدمه غيرعمدي براثر بي احتياطي ناشي از نداشتن آگاهي از مقررات راهنمايي و رانندگي است كه متاسفانه اين مورد بيش تر بين پسران و دختران ١٥ تا ٢٢ سال ديده مي شود و اغلب گواهينامه و بيمه نامه هم ندارند.
«سلمان پور» ادامه مي دهد: نتيجه سرپيچي از آيين نامه ها و مقررات راهنمايي و رانندگي ، تصادف است و خودكرده را تدبيرنيست.در اينجا نبايد فراموش كرد كه نداشتن بيمه نامه ، خسارت هايي بعضا جبران ناپذير به همراه دارد.
وي اظهار مي دارد: والدين نقش بسزايي براي پيش گيري از چنين حوادثي دارند و نبايد براي فرزندانشان كه گواهينامه ندارند موتور و خودرو بخرند يا وسايل نقليه موتوري را به راحتي در اختيار آنان قرار دهند.اگر پدر و مادري مي داند كه فرزندش از ماشين يا موتور استفاده نابه جا مي كند و حركت هاي ناهنجاري مانند تك چرخ زدن يا ويراژ دادن انجام مي دهد بايد با او مقابله منطقي كند.ضعف فرهنگي ، اقتصادي و نداشتن آگاهي از مقررات راهنمايي و رانندگي باعث به وجود آمدن خطراتي مي شود كه گاهي جبران ناپذير است و رسانه ها مي توانند در اين زمينه فرهنگ سازي كنند.525/125
دوشنبه 25 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 98]