تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):زيبايى مرد به شيوايى زبان اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815581793




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

با محمد كوثري، نايب رئيس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي‌ اصلاح قانون ‌انتخابات ‌رياست‌ جمهوري ‌يك ضرورت است‌


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: با محمد كوثري، نايب رئيس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي‌ اصلاح قانون ‌انتخابات ‌رياست‌ جمهوري ‌يك ضرورت است‌
جام جم آنلاين: اين روزها با نزديك شدن به انتخابات رياست‌جمهوري بحث اصلاح قانون انتخابات هم داغ شده است. برخي فرصت باقيمانده تا انتخابات را زماني ناكافي براي اعمال تغييرات كلان در اين قانون مي‌دانند و برخي نيز اصلا به ضرورت اصلاح اين قانون اعتقادي ندارند اما محمد كوثري نايب رئيس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي اصلاح قانون انتخابات رياست‌جمهوري را يك ضرورت مي‌داند.


وي در گفتگو با جام‌جم از مسائل مختلف ديگري از جمله بحث پرونده هسته‌اي ايران سخن گفته است.

چه ضرورتي وجود دارد كه قانون انتخابات رياست جمهوري اصلاح شود؟

اصلاح قانون انتخابات از مجلس هفتم آغاز شده و حتي لايحه‌اي هم در اين زمينه به مجلس ارائه شد اما به دنبال چنين اصلاحاتي ، مجلس نيز اين وظيفه را احساس كرد كه بررسي روند اصلاح قانون را ادامه دهد بنابراين در نهايت از مسوولان وزارت كشور خواست در اين زمينه وارد شوند و طرح جامعي ارائه كنند.

طرح جامع قانون انتخابات قرار بود از طرف وزارت كشور ارائه شود، اما نشد. ما براي اصلاح قانون انتخابات رياست جمهوري فرصت مناسبي در نظر گرفتيم كه بررسي مساله زياد هم دير نشود و طرح ناپخته نباشد.

اين طرح و اصلاحيه چه امتياز خاصي دارد؟

به خاطر داريد كه در برگزاري انتخابات رياست جمهوري دوره نهم و هنگام ثبت‌نام، هر كسي كه احساس مي‌كرد واجد شرايط است، براي ثبت‌نام به وزارت كشور مي‌آمد. اين افراد سابقه كار، تحصيلات آنچناني و سابقه مديريتي نداشتند و شاهد بوديم كه بيش از هزار نفر براي حضور در انتخابات كانديدا شدند. بايد افراد از نظر توان مديريتي براي پست رياست‌جمهوري ارزيابي شوند. به همين دليل بايد شرايطي در اين زمينه وجود داشته باشد.

يك مدرسه عادي براي پذيرش دانش‌آموزان خود شرايط ويژه‌اي قرار مي‌دهد تا در چارچوب قوانين‌اش افراد را انتخاب كند لذا با چنين فرضيه‌اي بايد قانون انتخابات در راستاي پوياتر‌شدن اصلاح شود، اصلاح سن راي‌دهندگان و ميزان تحصيلات انتخاب‌شوندگان تا دقيقا مشخص شود كساني كه مي‌توانند كانديدا شوند چه شرايطي بايد داشته باشند. از طرف ديگر در بوق و كرنا هم دميده نشود كه ما را ردصلاحيت كردند چون اين عمل براي نامزدها هم بد است.

پيش‌فرضي كه براي اصلاح قانون انتخابات و شرايط داريد، چيست؟

سطح علمي افراد، سيستم‌هاي مديريتي و مسووليت داشتن در گذشته. ما قصد داريم بحث رجال سياسي را كه در قانون اساسي بيان شده است، عملياتي كنيم.

اين اصلاحيه چه وقت در صحن علني مطرح مي‌شود و آيا اين اصلاحيه پيش از انتخابات رياست جمهوري انجام خواهد شد؟

در آينده نه چندان دور اين اصلاحيه مطرح خواهد شد. موضوع دنبال مي‌شود تا اين كه هر چه سريع‌تر كارها مشخص شود. البته اين اصلاحيه آن طور نيست كه بگويم قانون عوض مي‌شود، بلكه اصلاح مي‌شود. به فراخور حال، زمان و موقعيتي كه در آن قرار داريم اصلاحات انجام مي‌شود.

چرا قوانين انتخاباتي وقتي نزديك به هر انتخاباتي مي‌شويم دستخوش تغييرات مي‌شوند؟

قانون مربوط به انتخابات رياست جمهوري قرار است در 10 ماهي كه به انتخابات رئيس‌جمهوري باقي است، تصميم‌گيري شود تا سياسي‌كاري نشود. اين تصميم به صلاح نظام و مملكت است.

اوايل انقلاب افراد باتجربه و باسواد و داراي ديدگاه انقلابي كم بودند، ولي الان افراد با انگيزه، انقلابي با تخصص‌هاي مختلف زياد هستند و زمان مديريت آنها نيز مشخص است و ما مي‌توانيم افراد كاردان و كارشناس خبره را بر حضور در انتخابات انتخاب كنيم.

با توجه به اين كه عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي هستيد، در مورد تصميمات هسته‌اي چه نظري داريد؟ فكر مي‌كنيد حضور نماينده آمريكا پس از مذاكرات 1+5 با چه انگيزه‌اي در اين پرونده صورت گرفته است؟

آمريكايي‌ها بر اساس 2 محور و انگيزه پا به اين پرونده گذاشتند. اول اين كه مستقيم در پرونده حضور پيدا كنند و با حضورشان به نتايج خودشان برسند كه البته ديدند كه ما از موضع خودمان پايين نمي‌آييم. دوم اين كه اطميناني به اروپاييان كه به نمايندگي از آمريكا در مذاكره حضور دارند نداشتند بنابراين خواستند خودشان حاضر باشند، ولي با حضورشان ديدند ما بر اساس منطق و استدلال قوي خودمان كه استدلال حساب شده و قابل قبولي براي جهانيان، آژانس و كساني كه منصفانه قضاوت مي‌كنند داريم، حضورشان بي‌فايده است.

پس قصدشان بيشتر دخالت بوده؟

بله، با چنين قصدي مي‌خواستند اعمال نظر كنند.

آيا موفق شدند؟

نه خير، چون ما خط قرمز خودمان را مشخص كرديم و قصد نداريم از موضع خودمان پايين بياييم. در چارچوب قوانين آژانس با نظارت، بازرسي و حضور مستمر، موضوع را دنبال مي‌كنيم و هيچ چيز پنهان نداريم.

بر اساس فرمايش‌هاي رهبري بايد تاكيد كنيم كه ما به هيچ وجه دنبال سلاح اتمي نيستيم و اين سخنان از همه قوانين براي ما بالاتر است، چون يك بحث شرعي است و متاسفانه بايد گفت آمريكايي‌ها بحث شرعي را درك نمي‌كنند.

پس در اين مساله عملكرد تيم هسته‌اي خوب بوده؟

پس از تعليقي كه متاسفانه حدود 2 سال به دلايلي از طرف دولت دوم خرداد پذيرفته شد، به حمدالله فعاليت هسته‌اي ما آغاز شده و همه اعضاي شوراي امنيت به اتفاق قبول كردند كه ما فعاليت 4000 ‌سانتريفيوژ را داشته باشيم. پس ما از مرحله آزمايشگاهي بيرون آمديم و به مرحله صنعتي رسيديم اما بحث اين است كه مي‌خواهيم فعاليت خودمان را بيشتر كنيم، چون اعتقاد داريم صنعتي كه متعلق به چند كشور است، بايد به ما هم تعلق پيدا كند.

بالاخره تا كي مي‌توانيم انرژي فسيلي را مصرف كنيم؟ آيا ما هم بايد انرژي فسيلي را نگه داريم و آن را به كسي ندهيم؟

كساني كه نمي‌خواهند ما انرژي هسته‌اي داشته باشيم حرف غيرمنطقي مي‌زنند و دوست دارند در اين زمينه انحصارطلب باشند، ولي ما مي‌گوييم كسي حق ندارد علم و فناوري را منحصر به خود كند. بالاخره ما اين كار را ادامه مي‌دهيم و آن را به 48 تا 52 هزار سانتريفيوژ خواهيم رساند.

با توجه به اين كه پرونده هسته‌اي ما وضعيتي ايجاد كرده كه برخي تحريم‌ها عليه ايران شكل گرفته و برخي كشورهاي غربي آن را شروع كرده‌اند، اين اقدام را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

اينها دائم مي‌گويند تحريم‌ها مربوط به 3 قطعنامه قبلي است، اما خودشان مي‌دانند تحريم عليه ايران فايده‌اي ندارد. البته تحريم‌ها به ملت و مردم ما و روند جامعه لطمه وارد مي‌كند، ولي اين گونه لطمه‌ها توسط مردم ما امتحانش را بارها پس داده و مردم نشان داده‌اند كه آن را تحمل مي‌كنند و اين تحمل باعث رشد آنهاست.

28 سال كشور ما تحت تاثير تحريم و محاصره بود. آيا واقعا نتيجه داد؟

بايد گفت ما در نتيجه محاصره‌هاي اقتصادي، فكرمان را به كار انداختيم و دانشمندان جوان ما با انگيزه بالا توانستند به نتايج مطلوبي برسند. همان‌طور كه حضرت امام (ره)‌ فرمودند هر چقدر ما را تحت فشار قرار دهند، مغزهاي ما به فكر مي‌افتند و نيازهاي خودمان را رفع مي‌كنيم. انسان تا تحت فشار قرار نگيرد، دنبال رفع نيازهاي خود برنمي‌آيد.

حالا كه اين كشورها حرف منطقي سرشان نمي‌شود ما هم بايد با آنها چنين برخورد كنيم. به قول آقاي احمدي‌نژاد، در آينده انرژي فسيلي تمام مي‌شود و اگر ما به انرژي نو و جديد اتمي دست نيابيم، فردا بايد جلوي ديگران دست دراز كنيم و تازه آن وقت هم معلوم نيست چيزي به ما بدهند يا ندهند ؛ پس ما كار خودمان را مي‌كنيم و آنها هم مي‌دانند كه خودشان ضرر مي‌كنند. ما به ثبات رسيده‌ايم و كارهايمان را يكي پس از ديگري انجام مي‌دهيم و اين مسائل جزئي قابل حل است.

در پي افزايش فشارهاي كشورهاي غربي چندي پيش بحث محاصره دريايي ايران از طرف برخي مطرح شده است. اگر اين اقدام صورت بگيرد، آيا تاثيرگذار خواهد بود؟

اين محاصره هيچ‌گاه صورت نخواهد گرفت؛ چون آنها بيشتر به ما نياز دارند تا ما به آنها. بالاخره يك جمعيت بسيار زيادي از كشورهاي عربي در اطراف ما هستند و اگر انحصار دريايي عليه ما بخواهد شكل بگيرد، به طور قطع نفت هم از اين طريق ديگر نمي‌تواند خارج شود. اگر هم بخواهد خارج شود، با قيمت‌هاي سرسام‌آور خواهد بود و اين بالا رفتن قيمت، ضربه‌اي نيست كه تنها به ما بخورد؛ بلكه اول ضربه محكمي به كشورهاي باعث و باني خواهد بود.
ديديم كه وقتي نفت به بشكه‌اي بالاي 140 دلار رسيد، مردم اروپا و آمريكا صدايشان درآمد و از اين مساله ناراحت شدند. به طور قطع، تحريم يكطرفه نيست. اينجاست كه بعيد مي‌دانم دست به چنين كاري بزنند؛ چون ضررش بيشتر از منفعت آن خواهد بود.

به ظاهر لابي اسرائيل و صهيونيست‌ها در حال تلاش براي اين اقدام است؟

بله. صهيونيست‌ها خودشان نياز آنچناني كه اروپا و آمريكا دارد، ندارند و اين فشارها را مي‌آورند؛ البته اين طور نيست كه سياستمداران آمريكا و اروپا زير بار چنين مساله‌اي بروند.

البته اين بحث در كنگره و سناي آمريكا مطرح شده است.

خب مطرح شود. خيلي چيزها مطرح مي‌شود؛ ولي اصل اين است كه 3 قطعنامه‌اي كه تا حالا عليه ايران مصوب كردند و به نتيجه رساندند، چه چيزي براي‌ آنها داشته است.

پس آيا بستن و محاصره دريايي ايران به معناي اعلام جنگ با كشور ما نيست؟

آمريكايي‌ها اصلا توان جنگ ندارند، چون اگر توان داشتند، در درجه اول در جنگ گرجستان با روسيه وارد مي‌شدند، پس چون توان ندارند، نمي‌روند. شايد آمريكايي‌ها هواپيماهاي بسيار پيشرفته يا موشك‌هاي با برد بالا داشته باشند؛ اما نيروهاي آنها خسته شده‌اند و روحيه خود را در عراق و افغانستان باخته‌اند.

هرجا باشند تلفات مي‌دهند و اين تلفات، جاني و روحي و رواني است؛ بنابراين قطعا رهبران آمريكا در اين گيرودار چنين كاري نمي‌كنند، چون نيرو ندارند. اتباع آمريكايي نيز علاقه‌اي به حضور در ارتش آمريكا ندارند و اين از اطلاعات موثق ماست.

پس نيروهاي مزدور دارند؟

نيروهاي مزدور هم ديگر حضور ندارند، چون اين نيروها تنها وظيفه‌اي كه دارند، زدن و تحريك كردن است تا بتوانند منفعت خود را بگيرند و ببرند. نيروهاي آمريكايي الان 6 سال است كه در عراق هستند و اگر محاسبه مي‌كردند و مي‌دانستند چنين اتفاقي برايشان رخ مي‌دهد، هرگز اين كار را نمي‌كردند و وارد عراق يا افغانستان نمي‌شدند.

آمريكايي‌ها ملت‌ها را نمي‌شناسند و خيال مي‌كنند زمان قديم است كه كشوري بر ديگر كشور مسلط شود؛ چون ما ديديم وقتي آمريكايي‌ها در يك توافق‌نامه مي‌خواستند ذلت‌نامه‌اي را به مردم عراق تحميل كنند، مردم و علماي آنها اعتراض كردند و نگذاشتند. اين قانون شبيه كاپيتولاسيون بود.

ملت‌ها ديگر مثل گذشته بي‌تفاوت نيستند و در صحنه حاضر مي‌شوند، بخصوص علماي بزرگ با مردم هستند و براي احقاق حقوق مردم تلاش مي‌كنند.

فكر نمي‌كنيد بحث حمله تحت تاثير لابي‌هاي اسرائيلي بوده است؟

اسرائيل اول بايد جواب شكست خود در جنگ 33 روزه در مقابل حزب‌الله لبنان را بدهد و بعد در اين زمينه صحبت كند. اينها فكر مي‌كنند قديم است كه با ايجاد رعب و وحشت يا كارهاي تبليغاتي بتوانند كار خود را انجام دهند. بايد به آنها گفت آن دوران گذشته است.

مردم آگاهند و اين عمليات رواني صهيونيست‌ها ديگر ميان مردم تاثيري ندارد. ضربه‌اي كه نيروهاي اسرائيلي از حزب‌الله خوردند، باعث شد كابينه اسرائيل تغيير كند؛ چراكه آنها نيروي انساني براي مقابله با هيچ كشوري ندارند.

اگر به مبحث سياست خارجي وارد شويم و به كشورهاي منطقه توجه كنيم، مي‌بينيم روابط ايران و اعراب تاكنون بسيار خوب بوده؛ اما بر سر جزاير سه‌گانه اختلاف وجود دارد و شكايتي نيز از سوي اعراب تهيه شده است.

بالاخره بيگانگان در منطقه حضور دارند و با ترفندهاي مختلف چه به صورت مستقيم يا غيرمستقيم مي‌خواهند ايران را درگير موضوعات مختلف كنند تا از مسائل اصلي غافل شويم و نتوانيم به مباحث مهمي چون روند چشم‌انداز 20 ساله برسيم.

بحث جزاير سه‌گانه 2 دهه است كه مطرح مي‌شود؛ اما ما هم اسناد و مدارك مستمري در اين زمينه ارائه كرده‌ايم كه از اين نظر نگراني نداريم. اين كشورها آلت دست آمريكا و صهيونيست‌ها هستند و هرچند وقت يك بار اين مساله را مطرح مي‌كنند البته همه مي‌دانند حاكميت جزاير سه‌گانه ده‌ها و صدها سال است كه مربوط به ايران بوده كه ربطي هم به انقلاب اسلامي ندارد. طرح اين گونه مباحث تنها مشغول كردن قسمتي از توان ديپلماسي‌ ماست كه در دستور كار آنان قرار دارد.

در جنگ آمريكا با عراق، اشغالگران ايران را متهم به دخالت در عراق مي‌كردند؛ ولي الان ديگر حرفي از دخالت ايران به ميان نمي‌آيد. دليل چيست؟

مسائلي كه مطرح مي‌شد، يك شانتاژ بود تا يك واقعيت؛ چون اگر ما واقعا دخالت داشتيم بايد مداركي نيز وجود داشته باشد. آمريكايي‌ها نتوانستند فرد يا افرادي را كه مرتبط با ايران باشند، پيدا كنند. آنها مي‌توانند ادواتي بسازند و بگويند متعلق به ما بوده؛ ولي نمي‌توانند يك كشوري مثل ايران را متهم به دخالت كنند.

انقلاب اسلامي يك انقلاب فرهنگي است كه توانستيم اين فرهنگ را به مردم مسلمان بدهيم. ما در لبنان و حزب‌الله لبنان كسي را نداريم؛ بلكه آنان هستند كه به ما علاقه دارند و الگوي خود را رزمندگان ما قرار داده‌اند و در عراق هم چنين روشي صدق مي‌كند.

ما اصلا قصد نداريم به صورت فيزيكي در هيچ كشوري دخالت كنيم؛ چون اين سياست كلي ماست. وقتي كشورهايي مثل كشورهاي اسلامي و آمريكاي جنوبي، فرهنگ ما را مي‌بينند، از ما الگو مي‌گيرند.

چنين سخناني، تنها به قصد توجيه افكار عمومي كشورهاي اشغالگر است تا به شكلي ايران را متهم كنند. اين كشورها دائم به فكر تراشيدن يك دشمن هستند تا نظراتشان را براي مردم خودشان توجيه كنند.

آمريكايي‌ها در يك مقطع، با شوروي سابق جنگ سرد راه انداختند. الان كه نمي‌دانند چه كنند، بحث ايران را پيش مي‌كشند. ما به هيچ وجه دخالتي در سياست‌هاي كشورهاي همسايه نمي‌كنيم؛ چون اين دكترين نظام جمهوري اسلامي ايران است.

پس حضور آمريكايي‌ها در عراق تنها دليلش حضور ايران است تا در عمل خود را توجيه كنند؟

مي‌خواهند بگويند ناامني‌ها در عراق از سوي ايران است و به اين واسطه، حضورشان را توجيه كنند.

شعار آمريكايي‌ها مقابله با تروريسم، سلاح‌هاي غيرمتعارف در عراق، از ميان بردن صدام، پياده كردن حقوق بشر و پياده كردن دموكراسي است؛ اما در حال حاضر پاسخي ندارند. به همين علت تنها مجبورند به مردمشان بگويند چون امنيت برقرار نيست، بايد در عراق بمانند.

البته اصل قضيه اين است كه آمريكايي‌ها حضورشان تنها به دليل تسلط بر چاه‌هاي نفت عربستان، كويت و عراق است و دوم اين كه بتوانند جايگاه متزلزل شده اسرائيل را حفظ كنند و اگر غير از اين باشد، چرا مبارزه با منافقان را به عنوان يك نهاد تروريستي در دستور كار ندارند.

به هر حال منافقان، ده‌ها و صدها نفر از مسوولان و حتي رئيس‌جمهور و نخست‌وزير ما را ترور كرده‌اند و عامل تروريستي هستند، پس چرا با آنها مبارزه نمي‌كنند؟

چون دروغ مي‌گويند و نمي‌توانند خود را براي مردم منطقه جا بيندازند.

به عنوان يك نماينده اصولگرا، ابعاد داخلي و خارجي فعاليت دولت را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

در مجموع امتياز خوب و تا حد عالي به رئيس‌جمهور مي‌دهم؛ البته اشكالاتي در جابه‌جايي افراد در دولت وجود دارد؛ اما عملكرد ايشان صادقانه بوده و به بهترين شكل وارد كار شده‌اند و چيزي را كه خواسته ملت بوده و تاكنون عمل نشده را توانسته‌اند جامه عمل بپوشانند.

يكي از عملكردهاي مهم دولت نهم و شخص‌ رئيس‌جمهور، حضور در دورترين استان‌ها و رودررو صحبت كردن و نشستن با مردم استان‌هاست. چنين روشي به ما درس مي‌دهد در نظام جمهوري اسلامي، فقط پايتخت نيست كه رئيس‌جمهور در آن بنشيند و خبر از دورترين نقاط كشور نداشته باشد.

رئيس‌جمهور با حضور در دورترين نقاط كشور بسيار خوب عمل كرده و در بعد خارجي نيز با پيشبرد اهداف هسته‌اي كشور، قدم‌هاي بسيار مهمي برداشته است؛ البته نقاط ضعفي بوده كه بايد رفع شود.

چه نقاط ضعفي؟

كساني هستند كه از بيرون، اقدامات ايشان را منفي مي‌بينند و اقداماتي مي‌كنند تا اقدامات منفي ديده شوند.

مي‌شود بصراحت بگوييد آن كسان چه افرادي هستند؟

كساني كه از اين كشور منافع زيادي مي‌برند و الان هم مي‌خواهند به همان صورت ادامه دهند؛ البته گروه ديگري هم هستند كه اصلا با نظام جمهوري اسلامي سر سازگاري ندارند و با نظام ديني به هيچ وجه كنار نمي‌آيند.وقتي آقاي احمدي‌نژاد روي كار آمدند، اساس كارشان فقط ارزش‌ها و پياده كردن آنها بود.

برخي كه خود را صاحب خيلي چيزها مي‌دانستند و منافع زيادي داشتند، با روي كار آمدن اين دولت، دستشان قطع شد كه به اين دليل ناراحت هستند؛ چون در شرايطي بايد حساب پس بدهند بنابراين مسائل را كنار هم مي‌گذارند و مي‌شود تيري عليه دولت و فشاري براي خدمتگزاران البته دولت هم بايد خودش هوشيار باشد و وقت لازم را داشته باشد و با بحث نظارتي قوي اداره امور را به دست بگيرد و نظارت بر قيمت، كالا، مسكن و سطح مديريتي در رده‌هاي متوسط رو به پايين و جابه‌جايي نفرات را حتما مديريت كند.

انتقادهاي زيادي از سوي اصولگرايان به آقاي احمدي‌نژاد شده، به طوري كه گفته مي‌شود ممكن است روي كانديداتوري ايشان، اجماعي صورت نگيرد. شما از اين قضيه چه اطلاعي داريد؟

من نه مي‌گويم اطلاع كافي دارم و نه مي‌گويم اطلاع ندارم و بي‌اطلاع هستم؛ چيزي كه هست اگر انتقادي از سوي اصولگرايان صورت مي‌گيرد، از سر دلسوزي است و اگر هر كسي انتقاد منطقي و سالم داشته باشد و از هر طيف و گروهي هم كه باشد، هيچ اشكالي ندارد.

اگر اصولگرايان انتقاد مي‌كنند، دلسوزانه است؛ ولي اگر غيراصولگرايان هم بخواهند انتقاد كنند و از سر دلسوزي اين كار را انجام بدهند، اشكالي ندارد. بالاخره كسي كه مسووليت پذيرفته بايد پاسخگوي همه مسائل باشد؛ اما برخي انتقادها نه‌تنها اثرات سوء دارد؛ بلكه مغرضانه هم هست. اصل موضوع اين است كه در انتخاب‌ها بايد بهترين‌ها برگزيده شوند.

اقدامات رئيس‌جمهور در انتخاب وزرا و تغيير آنان يا انتخاب معاونان آنها با مخالفت شديد برخي نمايندگان همراه شد. واكنش اصولگرايان به اين مساله چيست؟

در بحث آقاي مشايي و اظهارنظرات ايشان انتقادهاي شديدي داشتيم و داريم كه ايشان بايد حتما رسيدگي كنند.

آيا درباره اين انتقاد، از طرف رئيس‌جمهور پاسخي آمده است؟ آيا صحبتي شده؟

بله، صحبت زياد شده است.

در مورد انتخاب آقاي كردان چطور؟

ايشان تا وقتي در معاونت وزير نفت يا در صداوسيما بودند، مسائل ربطي به مجلس نداشت، اما وقتي در حوزه وزارت وارد شدند، مسائل به مجلس برگشت. خاصيت مجلس در اين است كه هر نفر خودش مي‌تواند در مورد فرد معرفي شده تحقيق و مسائل را مطرح كند و ما هم نمي‌توانيم جلويش را بگيريم.

البته آقاي كردان از مجلس راي گرفته‌اند و توانسته‌اند نظرات را جلب كنند.

آيا اين كش و قوس‌ها آن هم به اين ميزان لازم است؟

اين مسائل نشاندهنده آزادي به معناي واقعي است و اگر اين كش و قوس‌ها نباشد و به گوش مردم نرسد يا يواشكي و پشت پرده لابي‌ها صورت گيرد، ديگر آزادي وجود ندارد. اين‌كه ما بخواهيم بگوييم چنين قضايايي رخ نداده، نمي‌شود چون اين طبيعت كار است و باعث مي‌شود هر كس كه مي‌خواهد در نظام جمهوري اسلامي ايران مسووليت بگيرد، بداند بايد سابقه‌اش شفاف و پاك باشد.

شما انتقادهاي شديد به اظهارات رحيم مشايي داشتيد و علماي قم هم موضعگيري شديدي داشتند، ولي هنوز واكنشي از ناحيه دولتي‌ها نديديم. آيا رئيس‌جمهور با چنين روشي، هدفي را دنبال مي‌كند؟

ما بايد تكليف خودمان را انجام دهيم و اين مسائل را به گوش مردم و مسوولان برسانيم. بالاخره مسوولان به يقين دلسوزتر از خيلي كسان هستند و در اين زمينه تصميم خواهند گرفت. بالاخره كساني كه در دولت مسووليت مي‌گيرند بايد به سياست‌هاي دولت و نظام آگاهي داشته باشند و اگر كسي بي‌اطلاع است، نبايد مسووليتي در اين زمينه بگيرد.

اگر مسوولي از مواضع اطلاع داشته باشد و در قبال آن موضع نادرست بگيرد، بايد پاسخگو باشد كه اين هم به خودش و هم به مسوول بالاترش برمي‌گردد.

البته آقاي مشايي پاسخ‌هايي به مجلس دادند كه پاسخ نبوده است. ايشان بايد دست‌كم از همه مردم عذرخواهي مي‌كردند كه به نظر ما جناب احمدي‌نژاد بايد مساله را پيگيري كنند.

چطور بايد آقاي احمدي‌نژاد رسيدگي كنند؟

اين را خودشان مي‌دانند و ما نمي‌توانيم در موردش تعيين تكليف كنيم. بالاخره حرف‌هاي آقاي مشايي باعث خوشحالي آمريكايي‌ها و دارودسته صهيونيست‌ها شده و اين حرف زدن مسوول، بايد پاسخگويي مسوول بالاتر را به همراه داشته باشد.

فاطمه اميري
 دوشنبه 25 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 123]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن