تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):براى هر چیزى زکاتى است و زکات بدنها روزه است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804450650




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

رمان ستاره (خيلي خيلي قشنگه)


واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: درست صحبت كن اين هزار دفعه.
مگه من چي گفتم من فقط به اون گفتم مهرداد.نه پسوند داره نه پيشوندتمام شد.
دختر تو بايد به اون بگي عمو فهميدي؟ چطور تا حالا بهش ميگفتي ولي حالا نمي گي؟
چون از خودش پرسيدم اونم گفت : عيبي نداره.
اين بي احتراميه اون جاي پدرته.. اون به گردن تو خيلي حق داره با آبروي من بازي نكن . چه ابرويي من به مهرداد گفتم دوستام ......
عمو. باشه به عمو گفتم دوستام بهم مي گن اصلا" به اون نمياد پدر تو باشه . براي همين خودش گفت : بهم بگي مهرداد بهتره .
مسخره بازي در نيار همه ميدونن كه اون پدر تو نيست . همه ي اين اتيشا زير سره اين نازنينه از وقتي تو با اين دختره ميري اين قدر بي ادب شدي .حالا بهت بگم امشب آقا مهرداد داره شام مياد اينجا اونم با خانم جان فهميدي ؟ هي جلوي اونها نگي مهرداد ؛
-آخه مامان منو مهرداد ، با هم قرار گذاشتيم.
خفه شو برو توي اتاقت اعصابمو نريز بهم.
اصلا" نمي فهمم چرا مامان آن قدر روي اين موضوع حساسه . حالا نمي دونم چي بپوشم كه باز با مامانم جروبحث نداشته باشم . همين شلوار ليم خوبه..چقدر خوبه كه خانم جان مياد والا اصلا" حوصله ي مامان با اون خيط كردناشو ندارم..مامان با خانم جان رودربايستي داره. مهرداد هم وقتي خانم جان هست راحت تره چون از بس مامان اعصاب همه رو با اين تعصبات الكي خورد كرده مهرداد هم كمتر مياد وميره.
ستاره اومدي ؟ بيا يه كمكي به من بكن ؛ الان ميان .
- اومدم . خودتون گفتيد توي اتاقم برم.
خودتو لوس نكن سالاد را درست كن . من براي خودت مي گم با وضعيتي كه ما داريم همينجوري همه پشت سر ما حرف مي زنن .
-باشه مامان جون دوباره گريه راه نندازي ، بده تا سالاد برات درست كنم .
قربون دختر قشنگم برم . گوجه هم توي يخجاله ، من برم لباسم را عوض كنم و بيام در ضمن بلوزت تنگه يه چيزه ديگه بپوش.
- اه مامان !
برو تا نيومدن .
تا مامان اينو گفت صداي زنگ خانه بلند شد من دويدم تا درو باز كنم كه مامان گفت تو برو لباستو عوض كن من مي رم.
-آخه مامان جون شما كه لباستون را عوض نكردين
واي خدا مرگم بده.
تا درو باز كردم خانم جان دم در بود .
به به دخترم چه بزرگ شدي .
من عاشق خانم جان بودم از وقتي چشم باز كردم اونو ديدم. مامان هميشه سر كار بود ؛ اون از من نگهداري مي كرده تو اين چند ماهي كه نديده بودمش دلم براش يه ذره شده بود آخر هم نفهميدم چرا ما را چند ماهي بدون هيچ كدورتي از هم جدا بوديم ؛ فقط مهرداد هر ماه سري به ما مي زد ولي هيچ وقت از چند ساعت بيشتر تجاوز نمي كرد ولي رفتارش با مامان سنگين تر بود ولي با من مثل گذشته بود .
سلام ستاره خانم ، نمي خاي از بغل مامانم بياي بيرون و به ما هم سلام كني .
از توي بغل خانم جان اومدم بيرون .
-سلام عمو مهرداد .....
مهرداد اخماشو كرد توي هم، هر وقت از كارم خوشش نياد همين كارو مي كنه يواش گفت : پس قرار گذاشته بوديم؟ خانم جان كه داشت مي رفت داخل ، با اشاره گفتم : بعد مي گم چون اگه الان مي گفتم زودي به مامان مي گفت چرا منو راحت نمي ذاره.

منبع: ایران ویج





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 609]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن