واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان:
دختران میتوانستند به میل خود ازدواج كنند و اگر دختری عدم موافقت خود را در همسری مردی اعلام میكرد، پدر نیز ناگزیر سخن او را میپذیرفت. در چنین وضعی پدر نمیتوانست...
در تاریخ ایران، زن همواره در دورههای مختلف دارای ارزش و احترام بوده و در پیشرفت تمدنها و ترقی فرهنگها پابهپای مردان تلاش كرده است. در ایران باستان همیشه مقام زن و مرد برابر و در كنار هم ذكر شده است، حتی گروهی از ایزدان مانند آناهیتا زن بوده و در میان امشاسپندان، امرداد و خرداد و سپندارمذ كه صفات اهورامزداست، زن هستند. در اوستا زن و مرد همسنگ هم به شمار می روند. در فروردینیشت چنین آورده شده: اینك فروهر همه مردان و زنان پاك را میستاییم آنان كه روانهایشان درخور ستایش و فروهرهایشان شایسته است اینك فروهر همه مردان و زنان پاكدین را میستاییم.
انسانها همواره در طول تاریخ در پی نمادی كامل از خود در همه زمینهها بودند تا در زندگی خود آن اسوه و نمونه را سرمشق زندگی خود قرار دهند. این نمونهها گاه به صورت اسطورههایی در اعتقادات و باورهای یك قوم تبلور پیدا میكند. گاه این اسطورهها چنان در دل یك ملت راه یافتهاند كه به مرور به صورت خدایانی بزرگ درآمده و مورد ستایش و عبادت قرار گرفتهاند. یكی از این اسطورهها كه به مرحله الههبودن رسیده و در ایران باستان از اهمیت بسیاری برخوردار است، ناهید الهه زنان نامیده شده است. ناهید به عنوان الهه زنان قبل از اسلام، خدایی مونث بوده كه به اعتقاد آن دوران بر تمام اعمال و رفتار زنان نظارت دارد و از آنان خشمگین یا خشنود میشود و هنگام نیاز به آنان كمك میكند. ایرانیان برای این الهه معابدی ساختند و مجسمههایی درست كردند و به صورت نماد در داخل معابد قرار دادند كه یك نمونه از آن در سراب استان كرمانشاه است. این الهه موسوم به الهه مادر است.
به اعتقاد ایرانیان ناهید، خدای پاكی و بیآلایشی و الهه بارداری است. ناهید برای مردان نیز قابل ستایش بوده است؛ زیرا این الهه به عنوان اسوه زنان ایرانی، دارای پاكی و عفت و شخصیت بسیار بالایی مملو از وقار و متانت و دوستدار عصمت است.
در ایران پیش از آریاییها و همزمان با شكلگیری تجمعات انسانی، كانون خانواده مركز قدرت قبیله بود؛ چون زن هم در خانه و هم در بیرون از خانه همدوش مردان كار میكرد و از طرفی دیگر به طور ذاتی و فطری باروری از مسوولیتهای او بود، لذا ارزش و اهمیت زن نسبت به مرد فزونی یافت. این دوره به اعتقاد ویل دورانت آغاز دوره مادرشاهی در ایران بود. در همین زمان است كه زنان مسوولیتهایی چون فرمانروایی، قضاوت و اداره امور خانواده را به عهده داشت. همچنین به اعتقاد گیرشمن، نگهداری آتش، نگهبانی خانه، تهیه و پخت غذا، ساختن ظروف سفالی و نگهداری فرزندان باعث اولویت زن نسبت به مرد شد و اداره كارهای قبیله به دست او افتاد. در عین حال سلسله انساب خانواده به نام زن خوانده میشد. این نحوه اولویت و تفوق زن بر مرد به صورت عصر مادر شاهی در فلات ایران شروع شد و همین سیستم كه یكی از خصایص ساكنان ایران بود، بعدها در آداب آریاهای فاتح وارد شد.
پس از استقرار سلسله ماد در مغرب ایران اندك اندك رژیم مادر شاهی جای خود را به رژیم پدرشاهی داد. با این حال فعالیت كشاورزی با زنان بود و مردان برای زنان اهمیت ویژهای قائل بودند. در دوران مادها، زن به ریاست قبیله و نیز قضاوت میرسید؛ هنوز بقایایی از سیستم مادر شاهی وجود داشت.
در زمان مادها دختر و داماد پادشاه میتوانستند جزو وارثین وی باشند. با روی كار آمدن كوروش و وضع قوانین جدید، وضعیت زنان ثبات بیشتری پیدا كرد. مشهورترین نمونه تساوی حقوق زنان و مردان در ایران باستان، اجازه انتقال سلطنت از پادشاه به دختر بود. آخرین پادشاه مادها «آستیاك»، دارای فرزند پسر نبود و دختر آستیاك كسی نبود جز ماندانا، مادر كوروش كه همین مساله در انتقال قدرت به كوروش نقش مهمی را بازی كرد.
در زمان هخامنشیان، یك زن برای نخستین بار در تاریخ به مرتبه دریاسالاری (فرماندهی نیروی دریایی) خشایار شاه رسید كه نامش آرتمیس بود. البته كسب مناصب نظامی تنها به آرتمیس ختم نمیشود. فرمانده آرسیاب زنی داشت به نام پانتهآ كه فرمانده گارد جاویدان بود. استاتیرا، دختر داریوش سوم فرمانده نیروهای جنگی آن زمان بود. آذرمیدخت، دختر خسرو پرویز، پس از مرگ خواهرش پوراندخت، به پادشاهی رسید. آرتونیس، یكی از شجاعترین فرماندهان جنگی زمان داریوش بود و پری ساتیس، زن داریوش دوم در زمان حكمرانی شوهرش از ارتشبدان آن زمان به شمار میرفت. آرتادخت، رئیس خزانه پادشاه چهارم اشكانی بود. سورا، دختر اردوان پنجم در نیروی ارتشی پدر سمت سپهبدی داشت. پرین، دختر قباد، مشاور امور قضایی ساسانیان بود و آزاد دیلمی، فرمانده یك باند چریكی بود كه در گیلان سالها علیه متجاوزان به ایران جنگید و سرانجام كشته شد.
پس از شكست هخامنشیان وضع اجتماعی زن ایرانی تغییر كرد و قوس نزولی را پیمود. زیرا در زمان سلوكیها، زنان و دختران زیادی از یونان در ایران زندگی میكردند و چون در یونان زن از تساوی حقوق با مردان برخوردار نبود، لذا در وضعیت و سرنوشت زن ایرانی نیز تاثیر نهاد. در این زمان تعداد زیادی از زنان و دختران یونانی معشوقه مردان ایرانی شدند كه به طور قطع از استحكام بنیان خانواده ایرانی كاست. برخی از این زنان به صورت عقد مهلتدار با مرد ایرانی به سر میبردند و برخی دیگر نیز با روابط آزاد با مردان ایرانی حشر و نشر داشتند.
در زمان اشكانیان گرچه زن ایرانی تا حدی موقعیتش تحكیم شد؛ ولی به هر حال حكومت سلوكیها و تاثیرات ناشی از آن و نفوذ هلنیسم اثر خود را گذاشت. از طرفی در دوران پارتها یا اشكانیان به علت گستردگی قلمرو پارتها، طوایف، اقوام و ملل گوناگون در امپراتوری وسیع اشكانیان میزیستند كه هر یك آداب و رسوم و سنن مخصوص به خود داشتند و طبیعتا این دگرگونی در وضعیت زن و خانواده ایرانی اثربخش بود.
در آن دوره، نظام فئودالی متمركز در حال گسترش بود و بنا بر اقتضای چنین شرایطی، زن نیز مانند زمین و دیگر كالاها، رفتهرفته در قلمرو احتیاجات مرد قرار گرفت، تا جایی كه دختر در آستانه ازدواج، نخست به خانه خان و كدخدا میرفت و با كسب اجازه، ازدواج میكرد و همین مساله بیرنگ ساختن قواعد دوره هخامنشی را نمایان میسازد. زن در دوره ساسانی از وضعیت مناسبی برخوردار نبود. زنان در این دوره برخلاف قوانین متداول از قدیم، شخصیت حقوقی نداشتند. وی از هر لحاظ تحت سرپرستی و قیمومیت رئیس خانوار كه كدخدا نامیده میشد، قرار داشت. این رئیس ممكن بود كه پدر یا شوهر یا در صورت مرگ آنها جانشین آنان باشد. تمام هدایایی كه احیانا به زنان یا كودكان داده میشد یا آنچه كه آنها بر اثر كار و... تحصیل میكردند عینا مانند درآمدهای اكتسابی بردگان، همه متعلق به رئیس خانوار بود. آنچنان كه آمده در مسائل حقوقی غالبا دشوار است كه تفاوت حقوقی میان یك زن آزاد و یك برده را تشخیص داد، لیكن در طول زمان در این بینش حقوقی تغییرات زیادی به نفع زنان رخ داد. حقوق قدیمی البته از لحاظ نظری همچنان پابرجا بود، اما عملا دیگر در میان نسل جدید به كار بسته نمیشد و رسوم جدید از قدرت حاكمیت آنها كاسته بود. یك رئیس خانوار كه همچنان حقوق قدیم را برای خود معتبر میدانست با عكسالعمل شدید وجدان حقوقی مردم روبهرو میشد. به احتمال قوی تربیت دختران در عهد ساسانی بیشتر جنبه خانهداری داشته است. دختران طبعا برای این تربیت شده بودند كه بعدها به عنوان كدبانوی خانه در صحنه اجتماع گام نهند، لیكن شواهدی در دست است كه تربیت علمی نیز در میان زنان امپراتوری ساسانی البته در طبقات بالا رواج داشته است. تحصیل روزافزون كمالات در میان زنان ساسانی به احتمال قوی عامل اساسی ایجاد میل شدید آنان برای در هم شكستن یوغ اسارت گذشته و شوق كسب استقلال به شمار میرود.
در عهد ساسانی وقتی كه دختری از یك خانواده مرفه به بلوغ جسمی و عقلی میرسید، پدر وی وظیفه داشت كه برای او شوهری مناسب بیابد و اگر پدرش مرده بود در این صورت این وظیفه را جانشین پدر و كفیل خانواده یعنی بزرگترین فرزند بالغ او عهدهدار بود و بالاخره اگر چنین پسری نیز وجود نداشت، وصی یا قیمی كه به وسیله دادگاه برای رسیدگی به امور خانواده مرد فقید تعیین میشد، موظف بود كه دختر را به شوهری شایسته دهد. بدیهی است اگر دختری از خانواده ثروتمند و اشرافی بود، خواستگاران زیادی داشت. در زمان ساسانیان زمانی كه دختری شوهر میكرد دیگر هیچ گونه سهمی از ارث پدر خود یا كفیل او دریافت نمیكرد. از این رو لازم بود كه هنگام زناشویی دختر حتیالمقدور جهاز كامل و بزرگی با خود همراه ببرد در مورد مهریه نیز مبلغی تعیین میشد كه قبلا یا بعدا در صورت پیش آمدن طلاق به زن پرداخته شود. دختران میتوانستند به میل خود ازدواج كنند و اگر دختری عدم موافقت خود را در همسری مردی اعلام میكرد، پدر نیز ناگزیر سخن او را میپذیرفت. در چنین وضعی پدر نمیتوانست او را از ارث محروم سازد یا به وسیله دیگری او را كیفر دهد. اگر دختری از قبول ازدواجی كه پدر وی خواستار آن است سر باز میزد، همچنان پول یومیه و سهم ارثی پیش از مرگ پدر برای او باقی بود و بعد از مرگ پدر نیز از او ارث میبرد.
ترتیب تقسیم ارث در حقوق ساسانی به این منوال بوده است كه پادشازن یعنی زن درجه اول و پسران او هر یك سهم مساوی از ارث داشتند و دختران در صورتی كه شوهر نداشتند نصف سهم برادران و مادر خود را به ارث میبردند، اما چكرزن یا زن مقام دوم و فرزندانش هیچ گونه سهمی از ارث نداشتند. این نقیصه غالبا در عمل به این ترتیب برطرف میشد كه پدر از حقوق قانونی خود در زمان حیات خویش استفاده میكرد و سهمی هم برای چكرزن خود و فرزندان آنها پرداخت میشد یا در وصیتنامه قید میكرد تا بعدا به آنها پرداخت شود. در مجموع وضعیت زنان در دوره ساسانی به نسبت از وضعیت زنان در دوره هخامنشی و اشكانی تنزل پیدا كرد و البته باید توجه داشت كه زن در این دوران در ارث و ازدواج و طلاق دارای حق و حقوقی بود كه قابل نقض نبود.
منبع: jamejamonline.ir
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 352]