تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 28 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مؤمن به ميل و رغبت خانواده اش غذا مى خورد ولى منافق ميل و رغبت خود را به خانواده ا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806923759




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سفر دو خط موازي


واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: سفر دو خط موازي
دو خط موازي زاييده شدند . پسركي در كلاس درس آنها را روي كاغذ كشيد . آن وقت دو خط موازي چشمشان به هم افتاد و در همان يك نگاه ، قلبشان تپيد و مهر يكديگر را در سينه جاي دادند .
خط اولي گفت : ما مي توانيم زندگي خوبي داشته باشيم .
و خط دومي از هيجان لرزيد .
خط اولي گفت : و خانه اي داشته باشيم در يك صفحه ي دنج كاغذ .
من روزها كار مي كنم . مي توانم بروم خط كنار يك جاده ي دورافتاده و متروك شوم ، يا خط كنار يك نردبان .
خط دومي گفت : من هم مي توانم خط كنار يك گلدان چهارگوش گل سرخ شوم ، يا خط يك نيمكت خالي در يك پارك كوچك و خلوت .
خط اولي گفت : چه شغل شاعرانه اي و حتما زندگي خوشي خواهيم داشت .
در همين لحظه معلم فرياد زد : دو خط موازي به هم نمي رسند و بچه ها تكرار كردند : دو خط موازي هيچ وقت به هم نمي رسند .
دو خط موازي لرزيدند . به همديگر نگاه كردند . و خط دومي زد زير گريه .
خط اول گفت : نه اين امكان ندارد ! حتما يك راهي پيدا مي شود.
خط دومي گفت : شنيدي كه چه گفتند ؟ هيچ راهي وجود ندارد . ما هيچ وقت به هم نمي رسيم و دوباره زد زير گريه .
خط اولي گفت : نبايد نا اميد شد . ما از اين صفحه ي كاغذ خارج مي شويم و دنيا را زير پا مي گذاريم . بالاخره كسي پيدا مي شود كه مشكل ما را حل كند .
خط دومي آرام گرفت و اندوهناك از صفحه ي كاغذ بيرون خزيد .
از زير در كلاس گذشتند و وارد حياط شدند و از آن لحظه به بعد سفرهاي دو خط موازي شروع شد . آنها از دشت گذشتند ... ، از صحراهاي سوزان ... ، از كوههاي بلند ... ، از دره هاي عميق ... ، از دريا ها ... ، از شهرهاي شلوغ ... ....
سالها گذشت ؛ و آنها دانشمندان زيادي را ملاقات كردند . رياضيدان به آنها گفت : اين محال است . هيچ فرمولي شما را به هم نخواهد رساند . شما همه چيز را خراب مي كنيد .
فيزيكدان گفت : بگذاريد از همين الان نا اميدتان كنم . اگر مي شد قوانين طبيعت را نا ديده گرفت ، ديگر دانشي به نام فيزيك وجود نداشت .
پزشك گفت : از من كاري ساخته نيست ، دردتان بي درمان است .
شيمي دان گفت : شما دو عنصر غير قابل تركيب هستيد . اگر قرار باشد با يكديگر تركيب شويد ، همه ماد خاص خود را از دست خواهند داد .
ستاره شناس گفت : شما خود خواه ترين موجودات روي زمين هستيد . رسيدن شما به هم مساوي است با نابودي جهان . سيارات از مدار خارج مي شوند ، كرات با هم بر خورد مي كنند ، نظام دنيا از هم مي پاشد . چون شما يك قانون بزرگ را نقض كرده ايد .
فيلسوف گفت : متاسفم ، جمع نقيضين محال است .
و بالاخره به كودكي رسديدند . كودك فقط يك جمله گفت : شما به هم مي رسيد .
يك روز به يك دشت رسيدند . يك نقاش ميان سبزه ها ايستاده بود و نقاشي مي كرد .
خط اولي گفت : بيا وارد آن بوم نقاشي شويم . در آن حتما آرامش خواهيم يافت .
و آن دو وارد دشت شدند . روي دست نقاش رفتند و بعد روي قلمش نقاش فكري كرد و قلمش را حركت داد .
و آن دو ريل قطار شدند كه از دشتي مي گذشت .
و آن جا كه خورشيد سرخ آرام آرام پايين مي رفت ، سر دو خط موازي عاشقانه به هم مي رسيد .

من كه خيلي خوشحال شدم .
شما چي؟
با اينكه دنيا پر از بي رحمي و بدي شده ، اما مي شه بازم اميدوار بود.
اميدوار به چي؟
اميدوار به اينكه بازم هستند كساني كه از اين بدي ها دور هستند .... كساني كه از روي هوس واز روي بدي با كسي 2 نمي شن ... كساني كه به هم قول الكي نمي دن تا آخر با هم باشن اما به محض ديدن كسي ديگه ، نفر اول رو فراموش كنند .
كساني كه جون خودشونو واسه همديگه مي دن بدون هيچ منّتي!
اين جور عاشقاي واقعي زيادند ... فقط بايد يه ذره چشماتو باز كني تا دنيارو قشنگ ببيني و جنبه هاي منفي اش روخودت نخواي كه ببيني....
وقتي چشماتو شستي و عينك خوش بيني رو زدي و با تموم وجود سعي كردي كه دنيا رو طوري ببيني كه فقط قشنگي هاش تو قسمت ديد تو باشه و بقيش خارج از ديدت....اون وقته كه تو هم مي توني عاشق شي....آ ره تو! تعجب نكن ! .... تو مگه كمتر از اين دو تا خط موازي هستي !؟
برات آرزو مي كنم هميشه عاشق باشي...
اما عاشق چيزي و كسي كه لايق وجود قشنگت باشه !



منبع : http://www.gtalk.ir





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 314]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن