واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: جنايت در جمعه سياه شهريور
گروه گزارش: امروز 17 شهريور ماه يادآور 17 شهريور 30 سال قبل در تاريخ كشوري است كه دوره نوين حيات خود را با رخداد انقلابي بر خميرمايه آموزههاي قرآني آغاز كرده است، يادآور روزي كه ميدان ژاله قديم در خون نشست تا نام شهدا را براي خود به چنگ آورد و انتخاب كند.
اگر چه نقطه تولد نارضايتيها و اعتراضات مردمي سال 1342 و رويدادهاي مربوط به اين سال بود اما با گذشت نه چندان زمان طولاني در تاريخ تحولات سياسي يعني تنها با سپري شدن نزديك به 15 سال، تحولات انقلاب آنچنان شدت و قوت گرفت كه در سال 56 و 57 منجر به تغيير پياپي دستنشاندگان ارشد شاه شد و يكي پس از ديگري نخست وزيران عوض ميشدند تا شايد كشور روي آرامش ببيند اما غافل از آنكه تاريخ راه خودش را به مدد ارادههاي پولادين، ترمزبريده طي ميكرد و توجهي به ايستگاههاي دست ساخته بشري نداشت.
بر اساس اسناد به جا مانده از ساواك، سرآغاز راهپيمايي روز جمعه هفدهم شهريور 1357، راهپيمايي عيد فطر در منطقه قيطريه تهران بود. در اين روز كه مصادف با سيزدهم شهريور ماه بود، مردم در شهرهاي خمين، تهران، قم، كرج، ايلام و چند شهر ديگر، پس از برگزاري نماز عيد فطر، به حركت درآمدند و شعارهاي كوبنده ضد رژيم سردادند و اعلان اعتراض كردند.
پيام مقتدا
امام خميني (ره) به مناسبت عيد سعيد فطر اعلاميهاي منتشر كرد و در آن خطاب به ملت ايران فرمود:
«مردم مسلمان ايران به دنبال برگزاري نماز عيد، دست به عبادت ارزنده ديگري زدند كه آن فريادهاي كوبنده عليه دستگاه جبار و چپاولگر، براي به پا داشتن حكومت عدل الهي است كه كوشش در اين راه، از اعظم عبادات است و فدايي دادن در راه آن سيره انبياي عظام خصوصا نبي اكرم اسلام و وصي بزرگ او اميرمومنان است. ملت عظيمالشان ايران! نهضت خود را ادامه داده و هرگز سستي به خود راه ندهيد كه نميدهيد. مطمئن باشيد به اميد خدا، پيروزي و سرافرازي نزديك است.»
پس از آن و در روز شانزدهم شهريور ماه، تهران در اعتصاب سراسري به سر برد. عدهاي از مردم در راهپيمايي بزرگ 16 شهريور فرياد ميزدند: فردا صبح در ميدان ژاله. سپهبد مقدم براي جلوگيري از تكرار راهپيمايي از شاه درخواست برقراري حكومت نظامي كرد و سرانجام با موافقت شاه، تصويب شوراي امنيت و هيأتدولت، حكومت نظامي به تصويب رسيد و با فرمان شاه، ارتشبد اويسي فرماندار نظامي تهران شد.
فرماندار نظامي تهران به سپهبد «بدرهاي» فرمانده گارد جاويدان دستور داد تا واحدهايي از گارد را به فرمانداري نظامي منتقل كند. بدرهاي فرمان اعزام واحدهايي رابه سرلشكر «امينيافشار»، فرمانده لشكر يك گارد جاويدان صادر كرد و يگانهايي از لشكر در ميدان و خيابان ژاله (شهدا) مستقر شدند.
ارتشبد اويسي با صدور اولين اطلاعيه فرمانداري نظامي اعلام كرد: «به منظور ايجاد رفاه مردم و نحوه نظم از ساعت 6 صبح روز 17 شهريور ماه مقررات حكومت نظامي را به مدت شش ماه» به اجرا ميگذارد.
مردم صبح زود 17 شهريور بيخبر از حكومت نظامي در دستههاي بزرگي از خيابانهاي فرحآباد، شهباز و ميدان خراسان به طرف ميدان ژاله حركت كردند. در نزديكي ميدان و خود ميدان، كاميونهاي مملو از نظاميان ايستاده بودند ولي مردم بياعتنا به راه خود ادامه ميدادند. ساعت نزديك 30/7 صبح بود كه جمعيت در ميدان ژاله و خيابانهاي منتهي به آن مستقر شدند.
جمعيت گسترده حاضر با سردادن شعارهاي انقلابي از خيابانهاي اطراف به سمت ميدان ژاله در حركت بودند اما هشدار و اخطار چندباره مأموران مسلح هم نتوانست آنان را به ايست وادارد، چرا كه آنان راه شهادت را به تاسي از مولاي خود حسين(ع) بر ذلت زير چتر نظام شاهنشاهي ترجيح ميدادند.
در حالي كه يكي از فرماندهان نظامي با بلندگو به مردم اخطار ميكرد كه حكومت نظامي است، چرا تجمع كردهايد؟ يكي از روحانيون مردم را دعوت به نشستن كرد. جمعيت روي زمين نشست، ولي ظواهر امر نشان ميداد كه نيروهاي فرمانداري نظامي قصد متفرق كردن مردم را ندارند بلكه براي آن خوابي ديدهاند كه دقايقي بعد تعبير شد.
ميدان ژاله، ميدان خون
ماموران راه عبور را از چهار طرف بر روي مردم بستند. ناگهان صداي رگبار از خيابانهاي منتهي به ميدان بلند و همين كه جمعيت از چهار طرف به سوي ميدان هجوم آوردند، نيروهاي مستقر در ميدان نيز از چند سو مردم را به رگبار مسلسل بستند. در مدت چند ثانيه صدها نفر در خاك و خون غلطيدند. مردم بيمهابا، مجروحين و شهدا را بر روي دست به سوي بيمارستانها حمل ميكردند؛ اطاقها، راهروها و حيات بيمارستانها مملو از مجروح و جنازه بود. مردم اطراف بيمارستانها خانههاي خود را براي پذيرش مجروحين مهيا ميكردند. هر كس هر چه از لوازم پزشكي، پنبه، پانسمان و ملافه داشت به بيمارستان ميآورد.
نفرت مردم به اوج خود رسيده بود. خبر قتلعام مردم در ميدان ژاله در تهران پيچيد و سرتاسر تهران به جنب و جوش درآمد. مردم بياعتنا به حكومت نظامي به خيابانها ريختند و با مأمورين فرمانداري نظامي درگير شدند. به هر چه از مظاهر دولتي ميرسيدند حمله ميكردند.
طبق گزارش ساواك، تظاهرات از ميدان ژاله به «خيابانهاي ديگري از قسمت شرق تهران» كشيده شد، سپس تظاهرات به جنوب تهران، خيابانهاي مولوي، ميدان خراسان، ميدان شوش و ميدان راهآهن سرايت كرد و در مدت كوتاهي خيابانهاي فردوسي، منوچهري، خيابان سعدي شمالي، خيابان نظامآباد، خيابانفرحآباد، منطقهي نارمك، ميدان سپه، خيابان لالهزار، به صحنهي درگيري تبديل شد و تظاهرات و درگيري تا پاسي از شب ادامه داشت.
صداي شليك گلولههاي انك و مسلسل از يك سو و راهافتادن جويهاي قرمز رنگي كه سدي از خون درست كردند، سدي كه هرگز خون آن در يكجا ايستا نماند بلكه حركت خود را در دل تاريخ آغاز كرد تا هر كجا را كه لازم باشد با آن سيراب كند و پيروزي انقلاب شايد اولين مزرعهاي بود كه از خون اين سد نوشيد و خود را سيراب كرد.
در اطراف ميدان ژاله، جنازه شهيداني بود كه در صحنه نبرد نابرابر ميان گوشت و پوست با گلوله و تانك، همچنان باقي مانده و خونهايي كه هر گوشهاي از ميدان را گلگون كرده بود. در آن روز مزدوران رژيم شاه حتي كساني را كه به خانههاي ديگران پناه ميبردند تعقيب كرده و به شهادت ميرساندند.
شمار دقيق قربانيان اين حادثه، هيچ گاه مشخص نشد اما رژيم پهلوي، تعداد كل شهداي اين روز را 58 نفر و اين تجمع را نقشه و توطئه خارجي اعلام كرد و اين در حالي بود كه گزارشهاي مردمي از رقم بيش از چهار هزار نفري تعداد شهيدان حكايت داشت.
روزنامهها چه نوشتند؟
روزنامهها در فرداي آن روز بدون پرداختن به چگونگي درگيري اعلام كردند: «100آتشسوزي در تهران روي داد، شعب چند بانك، يك فروشگاه بزرگ، يك فروشگاه شهر و روستا در آتش سوخت.»
فرماندار نظامي در اطلاعيه شماره 4 خود ضمن متهمكردن مردم به اين كه «با پول و نقشه خارجي» اقدام به تظاهرات كردهاند، اعلام كرد در واقعه 17 شهريور 58 نفر كشته و 205 نفر مجروح شدهاند. دو روز بعد دادگستري اعلام كرد تعداد كشتهشدگان به 95 نفر رسيد.
پارسونز سفير انگليس تعداد شهدا را «صدها نفر» ذكر كرده است. سوليوان سفير آمريكا گزارش ميكند كه در ميدان ژاله «بيش از دويست نفر از تظاهركنندگان كشته شده بودند.» جان استمپل يكي از اعضاي سفارت آمريكا در ايران از قول منابع پزشكي تعداد شهدا را «بين 200 تا 400 نفر» برآورد كرده است. شاپور بختيار ادّعا ميكند كه«ميتوانم به يقين بگويم تعداد كشتهشدگان حداكثر از 700 يا 800 نفر متجاوز نبوده است.»
روزنامههاي كيهان و اطلاعات اعلام كردند كه «كارتر با شاهنشاه مكالمه تلفني كرد.» روزنامهها به نقل از اطلاعيهي كاخ سفيد نوشتند كه «كارتر با شاهنشاه تماس گرفته و وضع كنوني ايران را كه در آن تظاهرات ضددولتي به رهبري افراطيها جريان داشته و دست كم 95 نفر كشته بر جاي گذارده مورد بحث قرار داده است. پرزيدنت كارتر مناسبات نزديك و دوستانه ميان ايران و آمريكا را مورد تأييد قرار داده است و نسبت به ادامه جنبش اعطاي آزادي سياسي اظهار اميدواري كرده است.» خبرگزاري فرانسه اعلام كرد: كارتر با شاه تماس گرفته و«پشتيباني از رژيم تهران را تأييد كرده است.»
خبر حمايت كارتر از شاه امام خميني را به عكسالعمل شديد واداشت و ايشان در مصاحبه با راديو تلويزيون فرانسه فرمودند: «آقاي كارتر كه براي يك زنداني در شوروي آن قدر هياهو درآورد، پس از كشتارهاي پياپي شاه، پشتيباني خود را از او دريغ نكرد» اين به خاطر اين است كه آمريكا به دنبال منافع خودش فقط هست.
البته واقعه 17 شهريور چند حادثه مهم ديگري را هم در دل خود داشت، تمرّد سربازان از دستورات فرماندهان نظامي كه گفته ميشود سه سرباز از دستور فرماندهان تمرد و با اسلحه از صحنه درگيري فرار كرده بودند كه البته بعدا محاصره و با ضرب گلوله كشته شدند و سرباز ديگري هم در همان لحظه اوّل فرمانده خود را هدف قرار داد و سپس خود را به قتل رساند.
مشهد نيز كه در اين روز خود را براي استقبال از آيتالله قمي كه از تبعيد در كرج آزادشده بود آماده ميكرد با حكومت نظامي مواجه شد و تظاهرات و درگيري از همان آغاز روز شروع شد. مردم در مدرسه نواب اجتماع كردند، ولي نيروهاي فرمانداري نظامي به آنان حمله و آنان را متفرق كردند. در اين روز به گزارش ساواك 14 نفر مورد اصابت گلوله قرار گرفتند كه چهار نفر از آنان به شهادت رسيدند و صد البته و واضح كه شهرهاي ديگر كشور هم كه از اين اتفاقات آگاه شده بودند، وضعيت بهتري نداشتند.
عكسالعمل امام(ره) به جنايت 17 شهريور
بسم الله الرحمن الرحيم
(وبشر الصابرين الذين اذا اصابتهم مصيبه قالوا انالله و انا اليه راجعون اولئك عليهم صلوات من ربهم و رحمة و اولئك هم المهتدون).
وقتي شما را اي فرزندان عزيز اسلام خداوند متعال تسليت ميدهد آيا باز هم محتاج به تسليتيد خداوند عزوجل ميفرمايد: بشارت بده صبر كنندگان را كساني كه هر مصيبتي ميبينند به حساب خدا تحمل ميكنند و ميگويند ما همه براي خدا خلق شدهايم، براي خدا زندگي ميكنيم و وقتي بميريم از بين نميرويم بلكه به سوي خداي مهربان برميگرديم. صلوات و رحمت خدا برايشان اينها هستند كه به آرزوي انساني رسيدهاند.
معذلك من به نيابت حضرت ولي عصر امام زمان (ع) به همه مسلمانان جهان مصيبت چهارم شوال سال 98 ق (17 شهريور) را خاصه به خانوادههاي داغدار تسليت ميگويم و در عين حال تبريك و خدا شاهد است مصطفاي من تنها آن نبود كه سالش نزديك است بلكه همه به خاك و خون كشيدههاي حادثه شوال مصطفاهاي من بودهاند.
من اين استقامت را و اين فيض شهادت را كه خداوند متعال نصيب فرزندام فرمود به پدران و مادران و همه بستگانشان تبريك ميگويم و چنين كشته شدني كه افتخار دارد بزرگترين آرزوي من است و شايد نزديك باشد.
اما فرج و پيروزي حق بر باطل از آن نزديكتر است و از اين پس جا دارد كه همه كارهاي خود را تعطيل كنيم‚ نه براي هميشه كه به همين زودي ظالم جبار سرنگون ميشود. در باز كردن مغازهها و كارخانهها عجله نكنيد. در تقويت روحيه و ايمان كساني كه ضعيفاند بكوشيد كه روزي دست خداست. چند روز تعطيل كسب و كار براي رضاي خدا كسي را از گرسنگي نميكشد. عزت و ثروت دست خداست. از مرگ نترسيد كه حيات و ممات به دست خداست. تعطيل را ادامه دهيد كه فرج نزديك است.(صحيفه نور ج 2 صفحه 102 تاريخ سخنراني: 21/6/1357)
پس از فاجعه ميدان ژاله، كشور يك هفته در اعتصاب به سر برد و حكومت سرمست از نوشيدن باده پيروزي بر مردم بيگناه و بيپناه از فرماندهان افسران دخيل در جنايت تقدير كرد اما نميدانست كه خونهاي مظلوماني را ريخته است كه ثمرهاش در كمتر از 6 ماه به بار خواهد نشست و درخت تنومندي به نام انقلاب را استوار خواهد ساخت.
علي فرجزاده
يکشنبه 17 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 118]