اعدام براي نويسندگان سناريوي جنايت شيطاني

واضح آرشیو وب فارسی:ابتکار: اعدام براي نويسندگان سناريوي جنايت شيطاني
حكم دو مرد و يك زن كه به اتهام آدمكشي بازداشت شده اند در شعبه 74 دادگاه كيفري پايتخت صادر شد. در تازه ترين نشست رسيدگي به اين پرونده كه به رياست قاضي «حسيني كوه كمره اي» و با حضور چهار مستشار برگزار شد ابتدا نماينده دادستان، كيفرخواست را خواند.«علي دلداري» تصريح كرد: حسين 42 ساله متهم است هشتم آبان 1382 به دنبال رابطه پنهاني با كتايون، شوهر 40 ساله او به نام حميد رضا را با همدستي اين زن و دوستش (علي) كشت و جنازه را در بزرگراه نواب رها كرد.حسين و همدستانش دوبار محاكمه شده اند و حالا پس از رفع نواقص پرونده براي متهمان رديف دوم و سوم، اشد مجازات خواهانم.سپس مادر داغدار در جايگاه ويژه قرار گرفت و با اشاره به عروسش توضيح داد: از روز اول با ازدواج پسرم با اين زن مخالف بودم اما گوش حميد رضا بدهكار نبود و آخر سر، قرباني دسيسه كتايون شد.عروسم و همدستانش پسرم را كشتند و حالا بايد اعدام شوند.سپس دختر 13 ساله قرباني اظهار داشت: براي حسين و علي اشد مجازات مي خواهم اما چون يك خواهر كوچك تر دارم مادرم نبايد قصاص شود.به گزارش ايسكانيوز همچنين متهم رديف سوم منكر اطلاع از نقشه شوم حسين و كتايون شد.علي 27 ساله، يادآور شد: سالها بود حسين را مي شناختم.او يك روز به سراغم آمد و گفت مردي مزاحم همسر يكي از دوستانش كه در خارج از كشور است شده و بايد ادبش كنيم.من كه حرف هاي حسين را باور كرده بودم به خانه كتايون رفتم.اول حسين وارد شد و بعد از من خواست وارد شوم و حميدرضا را سوار ماشين كنم. وقتي وارد شدم حميدرضا بي هوش بود.متهم اضافه كرد: بعدها فهميدم كتايون به شوهرش قرص خواب آور داده بود.ما با كمك كتايون حميدرضا را جلوي در برديم و سوار ماشينم كرديم.قاضي از متهم پرسيد: حسين در آن موقع كجا بود؟متهم جواب داد: سر كوچه بود.من و حسين، حميدرضا را بيهوش به بزرگراه نواب برديم.حسين پياده شد و حميدرضا را با خودش كشيد.چند دقيقه بعد در حالي كه دستهايش خوني بود برگشت و گفت كار را تمام كرده است اما باور كنيد من از نقشه او بي خبر بودم.قاضي گفت: حسين، چاقو را چه كرد؟علي جواب داد: چاقو را در خيابان انداخت و دستهايش را بست. ما يك ماه و نيم بعد دستگير شديم. اما متهم رديف نخست منكر هر گونه رابطه پنهاني با كتايون شد و گفت: «وقتي با كتايون در خيابان آشنا شدم نمي دانستم متاهل است.دو ماه بعد كه موضوع را فهميدم فقط به او كمك مالي كردم. باور كنيد نيت بدي نداشتم.فقط مي دانستم كتايون با شوهرش اختلاف دارد. او پاكتي به من داده بود تا برايش نگهداري كنم.» قاضي از متهم رديف اول پرسيد: محتويات پاكت چه بود؟حسين گفت: چند نامه دادگاه به همراه عقدنامه.قاضي گفت: اظهارات علي را قبول داري؟حسين جواب داد: نه.باور كنيد من در مرگ شوهر كتايون، نقشي نداشتم و تحت فشار، جنايت را گردن گرفتم.تازه در بازداشتگاه فهميدم كتايون شوهرش را با خوراندن قرص بي هوش كرده بود. پنج قاضي كه ادامه محاكمه را غير علني و پشت درهاي بسته برگزار كرده بودند به انشاي راي پرداختند و «حسين» را به اعدام و 100 ضربه شلاق، «كتايون » 15سال زندان و 100 ضربه شلاق و «علي » را به 10سال زندان محكوم كردند.
سه شنبه 12 شهريور 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ابتکار]

[مشاهده در: www.ebtekarnews.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 115]