تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نماز، از آيين‏هاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پيامبران است. ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805791966




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اشتباه‌هاي ‌بزرگ ‌يك ‌مرد


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: اشتباه‌هاي ‌بزرگ ‌يك ‌مرد جام جم آنلاين: نادر برهاني مرند كه كار تئاتر را با نمايشنامه‌نويسي آغاز كرده، طي يك دهه اخير در گروه تئاتر معاصر تلاش زيادي در به روي صحنه آوردن مضامين و موضوعات اجتماعي داشته است. تهران زير بال فرشتگان، مرگ فروشنده و مرغابي وحشي آثاري هستند كه برهاني آنها را در چند سال گذشته با رويكردي امروزي اجرا كرده است. گروه تئاتر معاصر در حال حاضر نمايش ديگري از نادر برهاني‌مرند را در تالار قشقايي در حال اجرا دارد. كابوس‌هاي يك پيرمرد بازنشسته خائن ترسو نمايشي با رويكردي امروزي است كه در آخرين روز جشنواره بيست و هفتم تئاتر فجر اجرا شد و در حال حاضر نيز هر شب در تالار قشقايي تئاترشهر روي صحنه مي‌رود. تا به حال در داستان‌هاي زيادي خوانده‌‌ايم و ديده‌‌ايم كه يك شخصيت بر اثر تصادف يا اتفاق در واقعيت يا غيرواقعيت به گذشته‌اش رجوع مي‌كند و رفتارها و نتايج اعمالش را به طور عيني يا شهودي بازبيني مي‌كند و به شناختي متفاوت از خودش و دنياي پيرامونش مي‌رسد. در چنين داستان‌هايي عموما يك شخصيت پس از بازگشت به گذشته، مجموعه اشتباه‌ها و رفتارهاي نادرستش را مرور مي‌كند و در پي جبران آنها آرزوي بازگشت و بازسازي زندگي‌اش را دارد. در نمايش جديد نادر برهاني‌مرند نيز خسرو، پدر بازنشسته يك خانواده پس از يك تصادف اتومبيل به خانه مي‌آيد و در فضاي معلق ميان واقعيت و غيرواقعيت و به صورت عيني و شهودي بخش‌هايي از زندگي‌اش را كه در غياب او اتفاق افتاده و مي‌افتد، مرور مي‌كند. اين موضوع و رويكرد داستاني اگرچه همان‌گونه كه ذكر شد مشمول جرياني تكراري است و ممكن است برخي آسيب‌هاي مواجهه مخاطب با مضامين تكراري را به دنبال داشته باشد؛ اما در نتيجه پرداخت خوب ساختار روايت داستان در نمايش برهاني‌مرند به كليتي جذاب و متفاوت تبديل شده كه در طول مدت اجرا حتي براي يك لحظه مخاطبش را رها نمي‌كند. نمايش نادر برهاني‌مرند بستر رويدادهايش را روي همان داستان آشنا پايه‌گذاري مي‌كند، اما سعي دارد با گريز از ساختار آشنا و معمول، جذابيت‌هاي روايي را به عنوان شگردي براي درگيرسازي فعال مخاطب بيازمايد. «كابوس‌هاي...» پيش از هر چيز با طنز و كمدي و البته تقابل‌ها و برخوردهاي كوتاه و پياپي شخصيت‌ها توجه مخاطبانش را به خود جلب مي‌كند. بازي مجيد صالحي و شوخي‌هاي كلامي او از همان ابتدا جذابيت‌هاي زودگذري را ايجاد مي‌كند كه البته در كنار نوع معرفي سريع و پرشتاب و موجز شخصيت‌ها اجازه فاصله گرفتن از دنياي نمايش را به تماشاگر نمي‌دهد. معلق ميان امروز و ديروز پس از معرفي فضا و اشخاص و ورود همراه با ترديد پدر، داستان اصلي نمايش آغاز مي‌شود. بعد از اين نوبت به جذابيت‌ها و شگردهاي روايت داستان مي‌رسد كه برهاني‌مرند در مقام نويسنده و كارگردان از عهده ‌پردازش متفاوت آن برآمده است. داستان نمايش برهاني فضايي براي درهم‌آميختن واقعيت و غير‌واقعيت را شامل مي‌شود كه از طرفي در امروز و از سوي ديگر در گذشته اتفاقات ريشه دارند. بخش غير واقعي نمايش به حضور خسرو در كنار خانواده مربوط مي‌شود؛ خسرو علاوه بر زمان حال مي‌تواند در زمان معلق باشد و به گذشته و ديروز هم برگردد. اما در بخش امروز ما تنها با جريان واقعي اتفاقاتي مواجهيم كه در ساعت‌هاي پيش از سال تحويل روي مي‌‌دهند. در اين گستره خانواده خسرو كه براي سفر به فريمان و تحويل سال‌نو آماده مي‌شوند، منتظر بازگشت پدرشان هستند كه براي خريد ماهي از خانه خارج شده است. بخش زيادي از قابليت‌هاي اين نمايش را در پرداخت ساختار روايي داستان و چگونگي اجراي آن در صحنه مي‌توان بررسي كرد. او در اين نمايش بخوبي توانسته حوزه‌هاي مختلف زماني را در ارتباط با گذشته و امروز قهرمان داستانش در كنار هم قرار بدهد و با كمك شخصيت‌هاي متعدد خانواده قهرمان منظور و هدفش را به لحاظ تعدد موقعيت‌هاي نمايشي تكثير كند. در چنين رويكردي تصوير شهودي جسم خسرو در خانه‌اش رفتارها و صحبت‌هاي خانواده را درباره رفتارهايش مي‌بيند و مي‌شنود. به اين ترتيب فرصتي براي او ايجاد مي‌شود كه تنها با تغيير جايگاه نگاهش به زندگي و گذشته را تغيير داده و مورد قضاوت‌ و داوري قرار دهد. موقعيت‌هاي متعدد اما جذابيت‌هاي اين ساختار روايي را بايد در آرايش همزمان يا پيوسته موقعيت‌هاي متعدد و مرتبط با موضوع جستجو كرد. براي توضيح اين جذابيت به يكي از فصول مهم نمايش اشاره مي‌كنيم: مرضيه منشي تلفن را روشن مي‌كند و ناصر ماجراي طلاق همسرش را تعريف مي‌كند و خودش را پس از معذرت‌خواهي از خسرو، فرخ و مرضيه مي‌كشد. بلافاصله پس از شنيدن اين مكالمه گفتگويي تلفني مربوط به گذشته را مي‌شنويم كه در آن فرخ اصرار دارد خسرو به خانه برگردد و فرخ براي بدرقه ناصر به فرودگاه رفته است. در محدوده سوم خسرو به گذشته مي‌رود و ماجراي اقدام به خودكشي مرضيه را مي‌‌بيند و از خيانت دوستش ناصر آگاه مي‌شود. بلافاصله پس از اين و در پي بازخواست فرخ توسط خسرو در مورد اين موضوع، مكالمه فرخ و خسرو بار ديگر روايت مي‌شود. نادر برهاني مرند در تازه‌‌ترين نمايش خود، موضوعي اجتماعي را در فضايي معلق ميان واقعيت و غيرواقعيت روايت مي‌كند در اين فصل كوتاه كه مشابه آن را در مقاطع مختلف نمايش مي‌توان ديد، زمان‌ها، موضوعات و رويداد‌هاي نمايشي و خانوادگي به گونه‌اي هدفمند و در جهت روايت اشتباه‌هاي زندگي قهرمان روايت مي‌شوند و كشف ارتباط ميان رويداد‌ها و زمان‌ها نه تنها به عاملي گيج‌كننده يا بهانه‌اي براي آشفتگي تبديل نشده بلكه جذابيت و لذت‌ شناسايي موقعيت‌ها را باعث مي‌شود و تماشاگر را بيشتر به نمايش نزديك مي‌كند. به اين ترتيب كارگردان با آشنايي زدايي از موضوعيتي آشنا داستانش را به گونه‌اي جذاب و هدفمند روايت مي‌كند و همواره قادر است تصوير درستي از رجوع به گذشته و مرور اشتباه‌هاي زندگي قهرمانش را به مخاطب ارائه كند. فضاي كابوس‌گونه روايت معلق و همزمان واقعيت و غيرواقعيت از سوي ديگر به واسطه نوعي پرداخت ديگر در حوزه اجرا كه بر تكرار گفتار غير واقعيت درواقعيت يا بعكس يا حتي درك احساس فضاي واقعي و غير واقعي به صورت متقابل و دوسويه تاكيد و توجه دارد، فضا و لحني كابوس‌گونه را به وجود مي‌آورد كه وقايع را به طور پررنگ تر و جدي‌تري در ذهن مخاطبان نمايش ثبت مي‌كنند. ارتباط پايدار و احساس قلبي مشترك ميان فرخ و خسرو كه بارها و بارها ناخواسته واقعيت و غيرواقعيت را به هم مرتبط مي‌كند، فضا و اتمسفري را براي «كابوس‌هاي...» به وجود مي‌آورد كه بي‌شباهت به كابوس‌هاي قهرمان نمايش نيست و همين فضاي احساسي عامل مهم ديگري است كه تاثير رابطه مخاطب و نمايش را دوچندان مي‌كند و به رويدادها و وضعيت وقوع‌ آنها نيز عمق مي‌بخشد. خسرو: دنيا همش كابوسه. آقا عمو من دارم خواب مي‌بينم، مي‌دونم! اصلان: تو داري تازه بيدار مي‌شي! بنابراين تماشاگر براساس تناسب محتوا و فرم روايت داستان جريان سيال ميان واقعيت و غيرواقعيت را همچون كابوس يا خوابي تعبير مي‌كند و اين تعبير و دريافت متفاوت شكل آشنازدايانه‌اي از دريافت معنا و ژرف ساخت است كه نادر برهاني مرند در دستيابي و رسيدن به آن موفق نشان داده است. اين نمايش علاوه بر اين نگاهي كاملا اجتماعي هم دارد و نمي‌توان آن را يك اثر شخصي درباره كاوش‌هاي كابوس‌وار و خيال‌گونه قهرمان آن دانست. خانواده خسرو و پسرها و دخترهاي جوان او هر يك بخشي از جامعه‌اي هستند كه پس از ارتباط و نسبت با خانواده گروه و طبقه خودشان را در معرض بازخورد و قضاوت قرار مي‌دهند. البته درست كه همه نگاه‌هاي اجتماعي نمايش از منظر يك نگاه مركزي و به واسطه حضور خسرو در محور داستان تعريف مي‌شوند؛ اما وجود آنها را به عنوان يك رويكرد مهم موضوعي نمي‌توان از نظر دور داشت. تازه‌ترين نمايش اين كارگردان، اثري است كه بيشتر احساس و قضاوت شهودي تماشاگر را به چالش مي‌كشد. درواقع مخاطب مثل قهرمان نمايش شاهد يك حركت شهودي در مسيري حكمي است كه براساس عينيت‌ها و وقايع تجربه شده واقعي داوري مي‌شوند. اين نگاه از منظر برداشت‌هاي شخصيت از وقايع، اشتباه‌هاي بزرگ يك مرد را مورد اشاره و تاكيد قرار مي‌دهد و رفتارها و انتخاب‌ها زندگي را به چالش مي‌كشند.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 337]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن