تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):ياران مهدى جوان‏اند و ميان‏سالى در ميان آنان نيست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827564375




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بقا از ديدگاه علامه محمد تقي جعفري (ره)


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: بقا از ديدگاه علامه محمد تقي جعفري (ره) جام جم آنلاين: بزرگ بود و از اهالي امروز و با تمام افق‌هاي باز نسبت داشت و لحن آب و زمين را چه خوب مي‌فهميد. باد خزان و توفان پائيز آن سال، نه تنها گل‌ها را پرپر كرد و آرايش بستان كره خاكي را بر هم زد و فروغ شادابي و زنده بودن را از طبيعت بازستاند، بلكه در نيمه‌هاي فصل پاييز به تاريخ 25‌آبان 1377 نيز درخت تناور و كهنسال هنر و ادب و حكمت و عرفان و فلسفه را نيز از پاي افكند و مشعل فروزان هوش و ذكاوت و انديشه و تفكر را خاموش كرد و همگان را به سوگ فيلسوف شرق، مبتكر و ژرف انديش معاصر مرحوم استاد علامه محمد تقي جعفري نشاند. علامه جعفري شخصيتي بود كه بي‌شك جامعيت او در مباحث روان‌شناسي، هنر و زيباشناسي، انسان‌شناسي، عرفان، ادبيات شرق و غرب و حقوق از او يك فيلسوف و صاحب‌نظر در عرصه داخلي و بين‌المللي ساخته است. علامه، انسان‌شناسي باريك‌بين بود. قوه خلاقيت و ابتكار در سطوح بالا داشت و به محض ارزيابي زيربنا و تمركز دقيق در مقدمات و موخرات، نظرياتي نو و شگفت‌افزا ارائه مي‌كرد. از اين رو، به مناسبت سالگرد ايشان يكي از ديدگاه‌هاي اين استاد فرزانه را مورد تجزيه و تحليل قرار مي‌دهم، باشد كه دين كوچك خود را به اين بزرگ‌مرد ارائه كنم. بار ديگر قانون رازدار حيات انسان‌ها با پيدا كردن وجدان انساني بعضي دانشمندان عالي‌مقام، دوران معاصر تباه شدن هويت انسان‌ها را به دليل پرستش بت‌هاي ثروت و قدرت و لذت و خودكامگي‌ها گوشزد كرده و وخامت اوضاعي را كه ممكن است در قرن بيست و يكم دامنگير همه بشريت شود، هشدار داده است. اين مقدمه، اعلاميه ونكوور در مورد بقا در قرن بيست و يكم بود كه حاصل كار سمپوزيوم بين‌المللي فرهنگي و علوم در قرن بيستم است كه در تاريخ 15 - 10 سپتامبر 1989 از سوي سازمان علمي آموزش و فرهنگي ملل متحد با همكاري كميسيون ملي يونسكو در كانادا و مشاركت انجمن سلطنتي كانادا و دانشگاه بريتيش كلمبيا با حضور 21 تن از دانشمندان 15 كشور جهان در ونكوور كانادا برگزار شد. در اين ميان نيز استاد مرحوم علامه محمد تقي جعفري با توجه به اطلاعات وسيع خود در زمينه‌هاي فلسفي، و فرهنگ اسلامي و جهاني و نيز علاقه وافري كه به مسائل مهم بشري بويژه جهان معاصر داشتند، شرح مفصل و مبسوطي به كميسيون در آن مقطع زماني ارسال داشتند. در مقدمه اعلاميه آمده است، امروزه مساله بقاي كره زمين امري حياتي و ضروري است. شرايط كنوني، اتخاذ اقدامات فوري را در كليه بخش‌هاي علمي، فرهنگي، اقتصادي و سياسي ايجاب مي‌كند. همه ما در برابر اين دشمن مشترك يعني اقدامات بر هم زننده و مخل تعادل محيط زيست و نابودي ميراث متعلق به نسل‌هاي آينده، مسووليت مشترك داريم و بايد بسيج شويم. اين اعلاميه افزايش سريع جمعيت، انهدام محيط زيست، هدر رفتن بي‌رويه منابع طبيعي و بر هم خوردن تعادل محيط‌زيست را در نظر گرفته است. بشر در مواجهه با مساله بقا، چارچوب جديدي براي حفظ حيات انسان در زمين مطرح مي‌سازد. علامه جعفري در اينجا ياد‌آور مي‌شوند كه اين كنفرانس هشدار جدي براي همه انسان‌هايي است كه با كمال صراحت مي‌گويند اي انسان‌ها به پاخيزيد و با ارزيابي صحيح علم و معنويات و ارزش‌ها و با تعديل گرايش به ماديات و قدرت و لذت نگذاريد، قرن بيست و يكم آخرين قرن زندگي بشر در اين كره خاكي باشد. علامه در ادامه مي‌گويند: بايد متذكر شوم كه سلطه بشر بر طبيعت در طول تاريخ، عواقبي سخت و بي مانند براي نوع بشر به ارمغان آورده است كه مي‌توان اين‌گونه تعريف كرد. 1- افزايش سريع رشد جمعيت در 15 سال اخير از يك ميليارد تا 5 ميليارد كه اين رشد در دوره 40 - 30 ساله اخير دو برابر بوده است. 2- به همين نسبت، افزايش استفاده از زغال سنگ و نفت موجب آلودگي سياره، آلودگي هوا و تغيير سطح دريا شده است. 3-‌ نابودي سريع محيط طبيعي زيست كه در ضمن موجب بلاياي عظيم و جبران‌ناپذير و نابودي كامل كره مسكوني يعني سيستم حياتي طبيعت خواهد شد. 4-‌ هدر دادن بي رويه منابع و نبوغ بشر در راه جنگ و تهيه تداركات براي جنگ. استاد محمد تقي جعفري در پاسخ پرسشي كه از ايشان مي‌كنند مبني بر اين‌كه آيا راه بشر در زندگي منحصر به پرستش‌هاي سه‌گانه است. (پرستش زر و پرستش قدرت و پرستش شر)‌ كه امروزه چنين گرفتار شده است؟ استاد علامه اين‌گونه بيان مي‌دارند كه اگر همه متفكران جهان را چه از گذشتگان و چه در حال حاضر و چه شرقي و چه غربي و داراي هر عقيده و مكتبي كه بوده باشند در يك جا جمع كنيد و از آنان بپرسيد آيا هيچ راهي براي زندگي بشر جز از جاده‌هاي سنگلاخ پرستش ‌هاي شر وجود نداشته است كه تاريخ اين همه در خون و خونابه و نيرنگ بازي‌ها و حق كشي‌ها و خودمحوري‌ها فرو رفته است؟ آيا واقعا هيچ راهي براي زندگي بشر جز همين راهي كه به بي‌ثباتي سياره ما منجر شده و اين كره خاكي بسيار زيبا را به موتور سوزاني مبدل كرده، وجود نداشته است؟ استاد علامه جعفري در جايي ديگر گفته بودند آيا بشر راهي نداشت كه همواره با افراد بني نوع خود با صدق و صفا رفتار كند آيا بشر نمي‌توانست براي زندگي خود كيفيتي را تعيين كند كه بدون كار و تلاش امتيازي به دست نياورد؟ و نكته بسيار مهمي كه علامه متمركز مي‌شوند اين است كه آيا بشر نمي‌توانست واقعا به خود بپسندد آنچه را بر ديگران مي‌پسندد و بر ديگران نپسندد آنچه را بر خود نمي‌پسندد؟ آيا بشر نمي‌توانست روي زمين را كه زيباترين آشيانه براي انسان‌ها بود، مبدل به زرادخانه نكند؟ آيا واقعا سياستمداران جهان نمي‌توانستند با خود واقعيات مردم جوامع خود را اداره كنند و به هيچ‌گونه دروغ و نيرنگ و حقه‌بازي آلوده نشوند. استاد جعفري ادامه مي‌دهند اگر بشر نمي‌توانسته است هيچ يك از اين راه‌ها را براي (حيات معقول) خود پيش بگيرد، پس جاي شگفتي نيست كه آشيانه بسيار زيباي خود را در گذشته‌ها زمين ناميده مي‌شد و از بين ببرد كه امروزه نيز اين نابودي نام زرادخانه و ميدان تنازع بقا به خود گرفته است. در ادامه بحث، علامه محمدتقي جعفري مي‌گويد يكي از اساسي‌ترين علل اضطراب‌هاي ملموس يا ناملموس فرهنگي و حقايق سياسي و حقوقي و اخلاقي و مذهبي، از آن هنگام شروع شد كه بعضي از نويسندگان تفكيك جدي علوم را از معنويات و ارزش‌ها و فرهنگ والاي آنها مطرح كردند. بيشتر بزرگان و متفكران و فيلسوفان انسان شناسي چه در غرب و چه در شرق، اين حقيقت را پذيرفته‌اند كه وضع بسيار وخيمي براي كره زمين پيش آمده است. اين وضعيت اگر معلول چند علت باشد، قطعا يكي از اساسي‌ترين آنها همين تفكيك ميان علوم و معنويات و ارزش‌هاست كه از روزگاري نه چندان دور به وسيله بعضي سطح نگران با وجد و شعف فراوان‌ كه بله ما هم نظريه تازه‌اي را به ميدان معرفت بشري آورده‌ايم ‌براي جوامع بشري مطرح شد و نخست راه را براي لذت پرستان و خودكامگان و قدرت طلبان هموار كرد و سپس با كمك خود آنان، ساده‌لوحان تحصيلكرده را هم تا مرحله باور قطعي پيش برد. در جايي از بيانيه ونكوور آمده است كه سياره ما بي‌ثبات است. موتورسوزاني است كه پيوسته در حال دگرگوني است. در حدود 4 ميليارد سال پيش زندگي بر سطح كره زمين آغاز شد. كشف انرژي رايگان موجود در زغال سنگ و نفت (سوخت سنگواره‌اي) از 200 سال پيش انسان را قادر كرد بر كل سطح سياره سيطره يابد. در مدت زماني چنان كوتاه كه در باور نمي‌گنجد نوع بشر تقريبا مهم‌ترين عامل ايجاد دگرگوني بدون برنامه‌ريزي و بي‌فكرانه در سطح قاره بوده است. سلطه بشر بر طبيعت در طول تاريخ عواقبي سخت و بي‌مانند براي نوع بشر به ارمغان آورده است. در ادامه اين بحث، علامه جعفري به 2 مساله متذكر مي‌شوند. نخست اين‌كه دانشمندان گردهم آمده تشخيص داده‌اند هر چه بشر از نظر فناوري پيشرفت مي‌كند، در حقيقت با توجه به خود پديده حيات تا در حد خودكشي دسته جمعي به عقب برمي‌گردد و در واقع مفهوم اصلي بيانيه ونكوور براي انديشيدن در بقاي حيات در قرن بيست و يكم همين است. استاد جعفري، مساله دوم را اين‌گونه بيان مي‌دارند كه آيا بشر نمي‌فهميد ايجاد دگرگوني‌هايي با اهميت حياتي نبايد بدون برنامه‌ريزي صحيح انجام شود. اگر احتمال بدهيم كه بشر نمي‌فهميد، معنايش اين است كه بشر در امتداد تاريخ حركت مي‌كند و نمي‌فهمد چه مي‌كند. آيا رو به حيات معقول مي‌رود يا رو به خودكشي و اگر مي‌فهميده است كه ايجاد دگرگوني‌هاي بدون برنامه‌هاي منطقي، نتايج زيانبار و غيرقابل‌جبران به دنبال مي‌آورد، او چگونه بر خلاف اين علم خود گام برداشته است؟ در اينجا هيچ پاسخ قانع كننده‌اي ديده نمي‌شود، مگر اين‌كه بگوييم بشر در مقابل سود پرستي و لذت‌گرايي و خودكامگي و خود محوري بر همه چيز دست مي‌برد حتي خودكشي. در جاي ديگر از بيانيه ونكوور آمده شناخت انسان (نسبت به خود) عامل تعيين كننده اساسي ارزش‌هاي اوست. اين ادراك مفهوم (خود) را در ارزيابي منافع شخصي تعيين مي‌كند؛ بنابراين فقر ايدئولوژيكي همراه با نگرش انسان به خود به عنوان چرخ دندانه ماشين موجب كاهش ارزش‌ها مي‌گردد. استاد علامه جعفري اين گونه، موضوع را مورد بحث قرار مي‌دهند كه نمي‌توان كاهش ارزش‌هاي والاي انساني را نتيجه عدم شناخت انسان درباره خود انسان دانست، زيرا در دوران‌هاي معاصر، علوم انساني نه در حد مقايسه با ديگر علوم مادي و فناوري ‌ گسترش يافته و به عمق نسبي رسيده است. اگر چه اين عمق و گسترش در خور آنچه بايد در معارف مربوط به انسان انجام بگيرد، صورت نگرفته است، ولي همين مقدار علم و معرفت درباره انسان مي‌توانست ارزش‌هاي او را تثبيت و او را از پذيرش آن ارزش‌ها برخوردار كند. علامه اين موضوع را چنان ادامه مي‌دهند كه مگر معارف تثبيت شده ما درباره انسان و ابعاد و ارزش‌هاي او كه در گذرگاه قرون و اعصار نصيب او شده است و همين امروز در گنجينه‌هاي كتابخانه‌هاي بسيار معظم و حتي كتابخانه‌هاي محقر هر جامعه و شهر موجود دارد، براي اثبات و تطبيقات ارزش‌هاي انسان كافي نيست؟ استاد بيان مي‌دارند اگر ما بتوانيم يك كتاب اخلاقي و سازنده انساني را به طور دقيق بررسي و آن را مورد تحقيق و تطبيق بر زندگي طبيعي و (حيات معقول) خود قرار بدهيم، بدون ترديد مي‌توانيم با همان مصالح زيربناي عالي، كاخ انساني با ارزشي را استوار بسازيم. استاد جعفري آنقدر شخصيت انساني را بالا مي‌برد تا به آنجا كه ايشان مي‌گويد بايد شخصيت انساني را طوري تربيت كرد كه حيات و شخصيت ديگر انسان‌ها را مورد احترام قرار دهد و حقوق آنان را ادا كند. علامه در جاي ديگر اين مساله را چنين گفته بودند كه نمي‌توان گفت ما به جبر روزگار در فقر ايدئولوژيكي به سر مي‌بريم، زيرا آن مقدار از ايدئولوژي كه همه انسان‌ها را درباره ارزش‌ها قانع بسازد در دسترس انسان‌ها وجود دارد. علامه جعفري كمك رسانه‌ها را در راه بهبود اين مساله مي‌دانند زيرا ايشان ادامه مي‌دهند به كمك رسانه‌هاي گروهي مانند راديو و تلويزيون و روزنامه و انواع گوناگون از وسايل تبليغ و كارهاي هنري بسيار شگفت انگيز مانند فيلم‌ها و نمايشنامه‌ها و غيره به آساني مي‌توان بار ديگر ارزش‌هاي انساني والا را احياء كرد، اين نهضت و انقلاب انساني است كه درباره احياي ارزش‌ها بسيار با دقت و خلوص بايد انجام بگيرد. به طور قطع، انسان را مي‌توان از دندانه‌هاي چرخ ماشين ناآگاه تغيير دهد و به انسان فهيم و مدرك تبديل كند كه از آزادي واقعي در تعيين سرنوشت خود بهره مند باشد و بالاخره در مسير (حيات معقول) به حركت درآيد.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 637]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن