محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1852536073
سينماي ايران بايد پوسته عوض كند
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: «مجيد مجيدي» در گفتوگوي ويژه با فارس؛ خبرگزاري فارس: كارگردان فيلم سينمايي «آواز گنجشكها» گفت: من پيش از اين در محافل سينمايي گفتهام كه سينماي ايران بايد پوسته عوض كند و رنگ ديگري را از خودش نشان دهد. بارها گفتهام و تأكيدم بر اين بود كه جشنوارهزده نشويم. «مجيد مجيدي» كارگردان فيلم سينمايي «آواز گنجشكها» كه اين روزها به اكران عمومي در داخل كشور در آمده، در گفتوگو با خبرنگار سينمايي فارس اظهار داشت: دوران افول سينماي ايران شروع شده است. من پيش از اين در محافل سينمايي گفتهام كه سينماي ايران بايد پوسته عوض كند و رنگ ديگري را از خودش نشان دهد. بارها گفتهام و تأكيدم بر اين بود كه جشنوارهزده نشويم. وي ادامه داد: در دهه 90 سينماي ايران اقبال عمومي زيادي در جشنوارههاي جهاني داشت و از همان موقع به سرعت وارد بازارهاي جهاني شديم. من آن موقع اين ضرورت را احساس كردم كه حالا كه به اين مرحله رسيدهايم ميتوانيم از اين موج بگذريم و سينما را به بازار جهاني بزرگتري برسانيم. * سينماي ايران از موجهاي سينماي جهان پرش نكرد مجيد مجيدي اظهار داشت: در سالهاي 1996 تا 2000 سينماي ايران در اوج خود بود اين سينما به دليل ماركت و جشنواره اقبال زيادي داشت و هر فيلمي كه از ايران ميآمد مورد اقبال جشنوارهها قرار ميگرفت اما متاسفانه چون نتوانستيم سوار اين موج شويم و سياستي مشخص نداشتيم و مديريت كلان ما نتوانست اين امر را اداره كند و از طرفي خود سينماگران نيز خوب عمل نكردند،نتوانستيم از اين امكان پرش استفاده كنيم. وي افزود: خانه سينما نيز در اين زمينه بسيار منفعل عمل كرد. در حالي كه نطفه اين امر بايد در جايي مثل خانه سينما شكل بگيرد و خودمان در داخل آن را شكل بدهيم. كارگردان «آواز گنجشكها» تصريح كرد: البته مسائل ديگري بعد از 11 سپتامبر به لحاظ اقتصادي به وجود آمد و آن افت كردن كمپانيهاي بزرگ جهان بود كه برخيها ورشكست و خيليهاي ديگر تعطيل شدند. اين امر تأثير عجيبي در سينما داشت و باعث شد كه كمپانيها دست به عصا راه بروند. مثلا در كشور ژاپن چند كمپاني معتبر تعطيل شد و پس از آن مثلا فيلمهاي خود من «بيد مجنون» و همين «آواز گنجشكها» كه خيلي باب طبع ژاپنيها هم هست، امكان پخش در ژاپن را پيدا نكرد. مجيدي گفت: سينما با اين اوصاف بازار بسيار بدي پيدا كرد كه روز به روز هم بدتر ميشود. اگر ما استراتژي درستي نداشته باشيم، روزنههاي تك ستاره ما هم عنقريب بسته ميشود. * سينماي ما بايد مخاطب عام و خاص را توامان جذب كند كارگردان «بچههاي آسمان» به فارس گفت:فيلمهاي كه خود من ساختم باعث شد كه سينماي ايران در بازارهاي جهاني حضور پيدا كند. در آمريكا بيشترين فيلمي كه توانسته در سطح عمده يعني چيزي حدود 30 تا 35 سينما به نمايش در بيايد بچههاي آسمان، باران، بيد مجنون، رنگ خدا بوده و كمتر فيلمي را سراغ داشتهايم كه اينگونه باشد. وي افزود:فيلم «رنگ خدا» بالاي 2 ميليون دلار فروش داشته است و در آمريكا فيلمهاي من در ماركتينگ حضور داشته و كمپانيهاي بزرگي آنها را خريدهاند كه اين بيسابقه بوده يا كمپاني ميراماكس يا سوني پيكچر كه فيلمهاي من را خريدند كه اين نشان دهنده ظرفيتي بود كه اين فيلمها داشتند. مجيدي با بيان اين مطلب كه هر سينمايي دورهاي دارد ،افزود:ما بايد تلاش ميكرديم تا تغييراتي در سينما بدهيم. فيلمهاي ما بسيار شبيه شد و وجه جشنوارهزدگي باعث عدم رونق سينماي ما شد. ما بايد اين توفيق را دوباره پيدا كنيم و نبايد تنها به جشنوارهها اكتفا كرد بلكه بايد فيلمهايي ساخت كه ضمن اينكه مخاطب عام را جذب ميكنند در فكر جذب مخاطب خاص هم باشد. مجيد مجيدي در ادامه افزود: جشنواره جهاني را نميتوان پيشبيني كرد. آنها به دنبال مد و سليقه هستند و فيلمي كه نظر آنها را جلب كند. ما نبايد به جشنوارهها اطمينان كنيم. بلكه بايد به اين فكر كنيم كه چه فيلمي بسازيم كه جهانيتر شود. * فيلمي جهاني مي شود كه مختصات بومي و هويت ملي داشته باشد وي به بيان مختصات فيلمهاي جهاني پرداخت و گفت: از نظر من فيلمي كه مختصات بومي و هويت ملي كشور خودش را داشته باشد فيلمي جهاني است. شهيد مرتضي آويني اين بحث را به عنوان استراتژي مطرح كرد كه سينماي جهاني ريشه در هويت ملي دارد. در سينماهاي مختلف دنيا موج نو، نئورئاليسم يا حتي كارگردانهاي بزرگ دنيا به خاطر داشتن هويت مستقل در دنيا شناخته شدهاند. فيلمسازاني مثل كوروساوا، جان فورد يا فليني و فيلمسازان تاثيرگذار ديگر همه مبتني بر ريشههايشان فيلم ساختهاند و به نظرم اين مختصات اصلي سينماي جهاني است. مجيدي ادامه داد:اين ابعاد اگر با ساختار و سينماي فاخر و تكنيك فاخري ارايه شود طبعا ميتواند مخاطب جهاني داشته باشد و اين فرمولي است كه جواب داده و ايجاد جذابيت ميكند. اگر اين جذابيت در تكنيك و محتوايي كه ارايه ميكنيم جاري و ساري شود و مبتني بر هويتهاي ملي باشد موفق خواهد بود. كارگردان رنگ خدا به فارس گفت:من هرگز فيلمي نداشتهام كه در داخل ايران مطرح نشود ولي در بين مردم و جشنوارههاي جهاني مطرح باشد. وقتي فيلمهايم را با مردم خودمان در يك سالن ميبينم ،همان تاثيري را كه مردم در سينماهاي آمريكا، ژاپن يا فرانسه دارند شاهد هستم. ممكن است نظر منتقدين متفاوت باشد چرا كه آنها دنبال سليقههاي خاصي هستند. اما چون مردم با فطرتشان با اين آثار رو به رو ميشوند و درگير سليقه و ديدگاههاي شخصي نيستند ميتوانند با فيلمهاي من ارتباط برقرار كنند. مجيدي از اين نوع سينما به عنوان سينماي فطرت ياد كرد . * شركت در اسكار به نظر مثبت مردم و منتقدان خلاصه نميشود اين كارگردان سينما درباره حضور فيلم آواز گنجشكها در اسكار 2009 گفت: داستانگويي و ساختاري منسجم يكي از لازمههاي يك فيلم در رقابتي مثل اسكار است. چون اعضاي آكادمي اسكار آدمهاي نقادي نيستند و اغلبشان سينماگر، فيلمساز، نويسنده و بازيگر هستند و طيفهاي مختلف هاليوود را شامل ميشوند و به هر حال نگاههاي مردمي به سينما دارند. از طرفي گلدن گلوب نگاه نقادانهاي براي فيلمها دارد و در اغلب موارد فيلمهايي كه توجه آنها را جلب ميكند با فيلمهاي اسكار كاملا متفاوت هستند. وي افزود: ارسال فيلم به اسكار مشخصههاي خاصي دارد و تنها اينكه مورد توجه منتقدين و مردم قرار گرفته باشد كافي نيست. يك فيلم براي حضور در اسكار بايد چند پارامتر داشته باشد. يكي اينكه داراي توفيقات جهاني اعم از جشنوارهاي و ماركتينگ باشد و خود كارگردان و شناخته شدن او از همه مهمتر است ضمن اين كه كمپانياي كه فيلم را به آكادمي معرفي ميكند و آن را تبليغ ميكند بسيار مهم است. اگر يك فيلم در اسكار كمپاني معتبري حمايتش نكند كاملا فراموش خواهد شد. مجيدي كه با فيلم «آواز گنجشكها» نماينده ايران در اسكار است،گفت: چون اعضاي آكادمي چيزي حدود 800 نفر هستند و اين عده هم در كل آمريكا پخش هستند، فقط براي اسكار چند نمايش محدود براي آنها گذاشته ميشود كه كافي است به حد نصاب برسد و حدود 300 نفر فيلمها را ببينند. اگر كمپاني پشت فيلم باشد مراسمي براي اعضاي آكادمي ميگذارد و در نزديكترين محل ممكن آنها را دعوت ميكند تا به نمايش فيلم بنشينند و دور هم جمع بشوند خود اين امر بيتاثير نيست كه بتوانند افراد را جذب كنند ضمن اينكه بروشورهايي تهيه ميشود و اطلاعات كارگردان، بازيگر و خود فيلم را به اعضاي آكادمي ميدهد چرا كه تك تك اعضا با همه كارگردانان شركتكننده آشنايي كاملي ندارند. * داشتن كمپاني حمايت كننده در اسكار بسيار مهم است وي افزود:پس از هر نمايش رايزنيهايي انجام ميشود و نظراتي گرفته ميشود كه اگر اين نظرات مثبت باشد روي آن كار ميكنند كه طبق آمار اگر نظرات مثبت زير 80 درصد باشد فيلم هيچ شانسي براي برنده شدن ندارد چون رقابت بسيار تنگاتنگ است و حتي يك درصد كمتر يا بيشتر بسيار تاثير ميگذارد. پس از اين روند است كه كمپاني براي فيلم تبليغ ميكند درباره فيلم نقد و مطلب مينويسد و تا زمان مراسم روي فيلم كار ميكند. اينها پارامترهايي است كه ما به آنها واقف نيستيم. به خاطر همين است كه هميشه نقد ميشود كه نبايد فلان فيلم به اسكار معرفي ميشد و يا فيلم ديگري اقبال بيشتري داشت.اسكار پارامترهاي زيادي دارد و رقابت در آن سخت است و خيلي چيزها دست به دست هم ميدهد و تنها خود فيلم كافي نيست. ارزشهاي فيلم تنها نيمي از راه اسكار را ميرود. * ماجراي شركت «بچههاي آسمان» در اسكار وي درباره شركت فيلم بچههاي آسمان در اسكار گفت: مدير كمپاني ميراماكس نامهاي درباره حضور بچههاي آسمان در اسكار داد كه آن را در اختيار حوزه سينما قرار دادم. چرا كه آن موقع بحث بين فيلم گبه و بچههاي آسمان براي ارسال به اسكار بود. او در اين نامه نوشته بود كه اگر نظرات كارشناسي ما را ميخواهيد پيشبيني ما درباره نامزد شدن بچههاي آسمان است و ما نسبت به آن شك نداريم. ما يقين داريم كه اين فيلم در اسكار پذيرفته ميشود و حدود 80 _ 90 درصد اين شانس را دارند. آن موقع يك سري از منتقدان گفتند كه چرا بچههاي آسمان را به اسكار فرستادند عليرغم اينكه اين فيلم فيلم موفقي بود اما كمپاني حمايتكنندهاي نداشت. وي ادامه داد:كمپاني ميراماكس خواهش كرد كه فيلم را نگه داريم و به هيچ جشنواره ديگري ندهيم تا سال آينده در اسكار شركت كند. چرا كه آنها ايمان داشتند كه فيلم موفق خواهد شد ولي خود اين كمپاني فيلم ديگري داشت به اسم زندگي زيباست. خب آنها طبيعتا به دنبال تجارت خود هستند و ميدانستند كه قطعا فروش اين فيلم بالاي 50 ميليون دلار خواهد رفت و نهايت فروش بچههاي آسمان10 ميليون دلار بود. براي همين تمام تلاششان را كردند كه فيلم بنيني پيروز شود. وقتي به اسكار رفتم تمام لسآنجلس پس از عكسهاي بنيني بود در حالي كه تصاوير «بچههاي آسمان» گوشه كنار شهر قرار داشت و در نهايت اين اتفاق براي زندگي زيباست افتاد. اين فرمولهايي است كه همه كمپانيهاي جهان ميدانند. * موفقيت «آواز گنجشكها» در اسكار افتخار براي سينماي ايران است وي درباره امكان موفقيت آواز گنجشكها در اسكار گفت: اگر اين اتفاق بيفتد در وهله اول براي سينماي ايران افتخار است و دوم براي سينماگري كه اين فيلم را ساخته است. وي درباره مضمون فيلم آواز گنجشكها گفت: هميشه موضوعاتي را انتخاب ميكنم كه برگرفته از واقعيتها است چرا كه عنصر تماشا و تجربه كردن برايم اصل است. «آواز گنجشكها» را هم بر اساس شخصيت واقعي و فضايي كه ديده بودم به دست آوردم. * شخصيت «كريم» معادل واقعي داشت وي با اشاره به اينكه شخصيت «كريم» معادل واقعي داشته است،گفت: شخصيتي همچون كريم را دقيقا در همان فضا ديدهام كه رابطه بسيار نزديكي با شترمرغها داشت. شترمرغ موجود عجيبي است كه با شرايط خود را وفق ميدهد. او در دماي 50 درصد بالاي صفر و زير صفر دوام ميآورد به همين دليل است كه به سرعت ميدود و عمر زيادي ميكند ولي به شدت موجود احمقي است و با آن هيكل بزرگش مغز كوچكي دارد اما موجودي مهربان و دوست داشتني است كه به سادگي با آدمها اخت نميشود و دستآموز و اهلي نميشود. مجيدي گفت:آن شخصيت عليرغم اينكه با شترمرغها رابطه خيلي خوبي داشت و با تك تك آنها صحبت ميكرد اما با آدمها رابطهاي نداشت و اينكه ساده و زلال و شفاف بود. هميشه به اين فكر ميكردم كه اين آدم در مناسبات شهري چه بلايي به سرش ميآيد. احساسي كه آدم در مورد پرنده معصومي دارد كه اگر در قفس بيفتد چه اتفاقي برايش ميافتد. مجموعهاي از اين حسها كه زندگي شهري و مناسبات شهري ما را به كجا ميبرد و وجه معرفتي ما را ميگيرد و كمرنگ ميكند باعث شد كه اين فيلمنامه را بنويسم. * اهداي جايزه بازيگري به «رضا ناجي» ناشي از يك نگاه كاملا تخصصي بود وي با اشاره به حضور پررنگ جهاني «آواز گنجشكها» گفت:اين حضور بخشي بر ميگردد به خود فيلمساز كه بالاخره يك عقبهاي داريم و فيلمهايي ساختهايم كه در دنيا مطرح است و در هر جشنوارهاي وقتي فيلمساز شناخته شدهاي ميآيد،به هر حال از آن استقبال ميشود. مجيدي ادامه داد:مسئله بعدي خود قصه و ساختار و نگاهي كه در خود فيلم وجود داشته است براي اين اتفاق بودهاند. فضاي فيلم و نوآوريهايي كه احيانا دارد چه به جهت فضاسازي و بازي ديگر دلايل اين امر هستند و به هر حال بازي «رضا ناجي» يكي از ويژگيهاي فيلم «آواز گنجشكها» تلقي ميشود. وي درباره بازي «رضا ناجي» در اين فيلم گفت:گرفتن جايزه برلين اتفاق خيلي بزرگي براي سينماي ايران است و به نظر من مطبوعات ما شايد آن طوري كه بايد و شايد به طور تخصصي به آن نپرداختند. وقتي فيلمهاي ما در جشنوارههاي الف دنيا جايزه ميگيرد عمدتا كارگردان محور است و يا به خاطر مضمون فيلم جايزه گرفته يا نوع نگاه فيلم و تحت عنوان بهترين فيلم و كارگرداني. مجيدي در ادامه افزود: وقتي بازيگري در جشنوارههاي الف جايزه ميگيرد، سليقه خيلي تأثير ندارد و يك امر تخصصي است.به نظرم بازيگري خيلي تخصصي ، فني و هنري است و ديگر نميشود سليقه را دخالت داد. بازي خوب ،خوب است ديگر و كسي نميتواند منكرش شود. جايزه گرفتن ناجي اتفاق مهمي بود و اين در موفقيت فيلم در جشنوارههاي جهاني بيتاثير نيست. مثلا جشنواره سن سباستين او را به عنوان ميهمان ويژه دعوت كرد كه به دليل مسايل ويزا امكانش فراهم نشد، به هر حال خود اينها، ظرفيتهايي است كه باعث ميشود اقبال عمومي زياد باشد. * صفات انساني در فضاي شهر نشيني به سايه رفته است وي از فضاي شهرنشيني غير اصولي در تهران انتقاد كرد و درباره مفاهيم اشاره شده به اين موضوع در «آواز گنجشكها» گفت:امروزه در آپارتمانها و قفسهايي كه برايمان درست كردهاند زندگي ميكنيم و شايد نميدانيم كه در همسايگي ما چه كساني زندگي ميكنند و اسمشان چيست؟ اما اگر به دوران دورتر برويم به بچگيمان در مييابيم كه با اينكه فاصلههايي دور با همسايگانمان داشتيم اما آنها را ميشناختيم و به اسم صدايشان ميكرديم حالا چه اتفاقي افتاده كه ما از بار اخلاقي خود دور شدهايم ؟آن هم در جامعهاي كه اخلاق جزئي از محوريتهاي اصلي ما بوده است. در جامعه اي كه افتخار ميكرديم كه بگويند ايرانيها مهماننواز هستند. اين صفات دارد به سايه ميرود و شهر از ما آدمهاي ديگري ميسازد و نيرنگ و ريا و رياكاري لازمه زندگي شهري شده و اگر دروغ نگوييد غيرطبيعي است و دروغ جزو فرهنگ زندگي شده است. در حالي كه اساسا ما جامعهاي بوديم كه اينها جزو معرفتهاي ما بود. * هرگز كرباسچي را نميبخشم مجيدي افزود: هميشه جايي كه يك انسان زندگي ميكند در او تاثير مي گذارد هرچقدر كه ما از فضاي شهري دور ميشويم مناسبات درستتر و صحيحتر است و هرچقدر به شهرنشيني نزديك ميشويم نوع نگاه انسانها و كرامت انساني به موقعيت مادي آدمها وابسته ميشود و تعريف انسان ديگر متفاوت از فضاي بستر طبيعت و مناسبات انساني كه اصل محور انسانيت است. در فضاي شهري اين مناسبات مخدوش شده است. من هرگز كرباسچي را نخواهم بخشيد او بلايي به سر تهران آورده است كه هويت آن را نابود كرده است من به ترافيك و درختكاري و تابلوهاي زيبا كاري ندارم به نظرم هويت ما بالاتر از همه اينهاست. ما قشنگترين و زيباترين مناطق شهرمان را به لحاظ هويتي براي همه ما نوستالژي داشت، بازارها، خانهها را خراب كرديم كه يك خيابان از وسطش عبور كند. فضاهاي قديمي را خراب كردند و تبديل به خانههاي آپارتماني كردند كه مصيبتهاي اجتماعي به بار آورد. در خانههاي زنبوري كه چه فجايع فرهنگي براي يك جامعه به بار ميآورد. * وقتي اتوبان نواب را ميبينم دلم خون ميشود مجيدي به فارس گفت:اما ما پايتخت را آنقدر گسترش داريم در حالي كه مي توانستيم تسهيلات را براي همه آدمها مساوي برقرار كنيم و آن عدالت اجتماعي كه مدنظرمان هست را به وجود آوريم. ما ملغمهاي از تهران درست كرديم كه معلوم نيست كه چه بلايي به سرش ميآيد من هميشه وقتي اتوبان نواب را ميبينم دلم خون ميشود چون آنجا را ميشناختم و دوران دبيرستانم را آنجا گذراندم و بوي عطر آنجا به مشامم ميرسد. زورخانهها، مدرسهها و هويت اين شهر را گرفتند و تبديل به يك قفس كردند به نظرم يك روزي بايد محاكمه فرهنگي شوند. تهران را قطعه قطعه كرديد و معلوم نيست پولش در جيب چه كسي رفت. هويت شهروندي ما از بين رفت. * هويتي براي نسل بعدي نگذاشتهايم وي با بيان اين مطلب كه ميتوانستيم در يك دورهاي تعريف جغرافيايي فرهنگي داشته باشيم،گفت: مثلا به جاي اينكه پارك و لامپ و درختها را درست كنيم بايد به دنبال هويت فرهنگي شهرمان باشيم. مثلا منطقه پامنار براي خودش يك شهر تهران قديم است. مگر چقدر هزينه ميبرد تا اين منطقه را بازسازي كرد. كشورهاي ديگر يك ستون قديمي شهرشان را نگه ميدارند و موزه ميكنند ولي ما هرگز به اين توجه نكرديم كه نسلهاي ديگري هم در راه هستند كه نيازمند يك هويتند و ما بايد اين هويت را به آنها بدهيم. ديگر كجاي اين تهران هويت دارد؟ همه شهر را خراب كردند... يك موقعي ميگفتيم هواي خوب شميران، اما حالا همه درختها را قطع كردهاند تمام باغها كه خاطرات ما بود توسعه هر شهر بايد متناسب با هر فرهنگ باشد. * گفتگو از: آزاده كريمي انتهاي پيام/ا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 670]
صفحات پیشنهادی
سينماي ايران بايد پوسته عوض كند
كارگردان فیلم سینمایی «آواز گنجشكها» گفت: من پیش از این در محافل سینمایی گفتهام كه سینمای ایران باید پوسته عوض كند و رنگ دیگری را از خودش نشان دهد. ...
كارگردان فیلم سینمایی «آواز گنجشكها» گفت: من پیش از این در محافل سینمایی گفتهام كه سینمای ایران باید پوسته عوض كند و رنگ دیگری را از خودش نشان دهد. ...
مجيد مجيدي:کرباسچی را نمی بخشم
خبرگزاري فارس: كارگردان فيلم سينمايي «آواز گنجشكها» گفت: من پيش از اين در محافل سينمايي گفتهام كه سينماي ايران بايد پوسته عوض كند و رنگ ديگري را از خودش ...
خبرگزاري فارس: كارگردان فيلم سينمايي «آواز گنجشكها» گفت: من پيش از اين در محافل سينمايي گفتهام كه سينماي ايران بايد پوسته عوض كند و رنگ ديگري را از خودش ...
دانش سينماگران در ايران به روز نيست
اين فيلمنامه نويس در ادامه تصريح كرد: يكي از اقداماتي كه خانه سينما بايد انجام دهد، پر كردن خلاء ... الان نسل عوض شده و ما نياز به فكر جديد در سينما داريم. ... دنيا به ارتقاي دانش سينماي ايران كمك مي كند اما بايد بضاعت سينماي ايران را نيز در نظر گرفت. ...
اين فيلمنامه نويس در ادامه تصريح كرد: يكي از اقداماتي كه خانه سينما بايد انجام دهد، پر كردن خلاء ... الان نسل عوض شده و ما نياز به فكر جديد در سينما داريم. ... دنيا به ارتقاي دانش سينماي ايران كمك مي كند اما بايد بضاعت سينماي ايران را نيز در نظر گرفت. ...
اظهارات مجید مجیدی در خصوص بزرگترین فیلم تاریخ سینمای ایران
آیا این فیلم را باید یک تولید مشترک دانست یا آن را محصول کامل سینمای ایران معرفی کرد؟ میتوانید اطلاعات بیشتری درباره شرکای خارجی و تامین بودجه فیلم بدهید؟ ...
آیا این فیلم را باید یک تولید مشترک دانست یا آن را محصول کامل سینمای ایران معرفی کرد؟ میتوانید اطلاعات بیشتری درباره شرکای خارجی و تامین بودجه فیلم بدهید؟ ...
آقازادههای سینمای ایران!
آقازادههای سینمای ایران! ... او اخیرا تجربهای نو در فیلم «بی پولی» داشته كه باید تا جشنواره فجر در انتظار ماحصل كار او بنشینیم. .... همانی كه نیكلاس كیج برای رسیدن به آن، حتی نامش را عوض كرد كه زیر دین عمویش، فورد ... خشک و پوسته پوسته شدن لبها ...
آقازادههای سینمای ایران! ... او اخیرا تجربهای نو در فیلم «بی پولی» داشته كه باید تا جشنواره فجر در انتظار ماحصل كار او بنشینیم. .... همانی كه نیكلاس كیج برای رسیدن به آن، حتی نامش را عوض كرد كه زیر دین عمویش، فورد ... خشک و پوسته پوسته شدن لبها ...
اظهارات مجیدی درباره بزرگترین فیلم سینمای ایران
آیا این فیلم را باید یک تولید مشترک دانست یا آن را محصول کامل سینمای ایران معرفی کرد؟ میتوانید اطلاعات بیشتری درباره شرکای خارجی و تامین بودجه فیلم بدهید؟ ...
آیا این فیلم را باید یک تولید مشترک دانست یا آن را محصول کامل سینمای ایران معرفی کرد؟ میتوانید اطلاعات بیشتری درباره شرکای خارجی و تامین بودجه فیلم بدهید؟ ...
بحراني: «ملك سليمان» هديهاي به سينماي ايران است
در فيلم ما شخصيتها بايد قبول كنند كه خودشان را به دست سليمان بسپارند اگر اين .... مثل سكانس اسبها و غار چندين بار استوريبردهاي متعدد عوض كرد و بعد از آن نيز پر? ... وي افزود: براي اولين بار اين اتفاق در سينماي ايران رخ داد و متأسفانه ما فرصتي ...
در فيلم ما شخصيتها بايد قبول كنند كه خودشان را به دست سليمان بسپارند اگر اين .... مثل سكانس اسبها و غار چندين بار استوريبردهاي متعدد عوض كرد و بعد از آن نيز پر? ... وي افزود: براي اولين بار اين اتفاق در سينماي ايران رخ داد و متأسفانه ما فرصتي ...
مادرسينماي ايران خارج ازقالب محدود - پایگاه جامع ایرانیان
گاه مادر در سينماي ايران جام جم آنلاين: شخصيت مادر در فيلمهاي سينمايي ايراني سيري ... "شب يلدا" کيومرث پوراحمد را بايد از حضورهاي متفاوت مادر سنتي محسوب کرد. ... در کنار او نميتواند چيزي را عوض کند و در واقع او را از انزوا خارج کند، به کما ميرود. ...
گاه مادر در سينماي ايران جام جم آنلاين: شخصيت مادر در فيلمهاي سينمايي ايراني سيري ... "شب يلدا" کيومرث پوراحمد را بايد از حضورهاي متفاوت مادر سنتي محسوب کرد. ... در کنار او نميتواند چيزي را عوض کند و در واقع او را از انزوا خارج کند، به کما ميرود. ...
«ققنوس» فيلم بعدي «حاتميكيا»
سينماي آمريكا در سال 1100 فيلم توليد ميكند كه ما در ايران از ميان آنها 100 تا ... اينها دغدغه فيلم ساز است با چنگ و دندان بايد حفظشان كند و روز غربت اين نوع سينما است. ... به اهداي عضو ميكند، واقعا با موج ضعيفي مثل «حلقه سبز» نظر خود را عوض ميكند؟ ...
سينماي آمريكا در سال 1100 فيلم توليد ميكند كه ما در ايران از ميان آنها 100 تا ... اينها دغدغه فيلم ساز است با چنگ و دندان بايد حفظشان كند و روز غربت اين نوع سينما است. ... به اهداي عضو ميكند، واقعا با موج ضعيفي مثل «حلقه سبز» نظر خود را عوض ميكند؟ ...
مادرسينماي ايران خارج ازقالب محدود - پایگاه جامع ایرانیان
براي تحليل كاراكترهاي مادر در فيلم هاي سينماي ايران با توجه به سيري كه جامعه در طي اين سه ... "شب يلدا" كيومرث پوراحمد را بايد از حضورهاي متفاوت مادر سنتي محسوب كرد. ... در كنار او نميتواند چيزي را عوض كند و در واقع او را از انزوا خارج كند، به كما ميرود. ...
براي تحليل كاراكترهاي مادر در فيلم هاي سينماي ايران با توجه به سيري كه جامعه در طي اين سه ... "شب يلدا" كيومرث پوراحمد را بايد از حضورهاي متفاوت مادر سنتي محسوب كرد. ... در كنار او نميتواند چيزي را عوض كند و در واقع او را از انزوا خارج كند، به كما ميرود. ...
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها