واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: خبرگزاري فارس: «محمود دولتآبادي» در ديدار با سينماگران در خانه سينما، با بيان خاطرات دوران جواني گفت: در كودكي من، به خاطر تعزيهها شهر خلوت ميشد. به گزارش خبرنگار ادبي فارس، محمود دولتآبادي چهارشنبه شب 26 دي ماه با 45 دقيقه تاخير نسبت به زمان اعلام شده، در مراسمي كه به همت انجمن بازيگران سينماي ايران در خانه سينما برپا شده بود، حاضر شد و در حضور جمع زيادي از سينماگران به بيان ديدگاههاي خود نسبت به هنر نمايشي در تئاتر، سينما و تلويزيون و خاطرات خود پرداخت. بنا بر اين گزارش، وي پس از قرائت پارهاي يادداشت درباره احوالاتش گفت: وقتي ميخواهم در جمعي حاضر شوم لرزي بر جانم ميافتد كه ناشي ميشود از كلمه. حرمت و قداست كلمه از كلمه است كه انسان، انسان ميشود. تخريب سخن، تخريب منش آدمي و تخريب رابطه آدمي با ديگران و تخريب رابطه آدمي با جهان است. نويسنده رمان «كليدر» با بيان اينكه سعدي به مفهوم كلمه پي برده بود گفت: به نظر من او حتما ارزش سخن را دريافته بود كه چنين سرود: «به نام خداوند جان آفرين حكيم سخن در زبان آفرين» كه نشان ميدهد كلمه پيش از او قداست داشته است و فردوسي نيز از ديدار با سخن ميگويد. دولتآبادي تاكيد كرد: اين كلام مكتوب بود كه ما را با تئاتر آشنا كرد. آنچه به ما رسيد كلام مكتوب نمايش بود كه البته خيلي دير به دست ما رسيد ولي براي دريافت يك ارزش كه عبارت است از هنر نمايشي هرگز دير نيست و اينكه چطور حفظش كرديم قابل تامل است. نويسنده رمان «جاي خالي سلوچ» با بيان اينكه دست اندركاران و كساني كه در راه هنر نمايشي موي خود را سفيد كردهاند بايد از درون و برون به اين مقوله نگاه كنند تصريح كرد: اين بازنگري يك الزام است بايد بحث و گفت و گو شود كه چرا تئاتر نتوانست جايگاه خود را پيدا كند و چرا بازيگري نتوانست چهارستون خود را حفظ كند و چرا حرمت كلمه حفظ نشد؟ اينها مقولات هنر نمايشي ما چه در سينما چه در تئاتر و چه در تلويزيون است و تا دير نشده بايد به اينها پاسخ داد كه در طي يك قرني كه از عمر اين هنر ميگذرد چه عواملي موانع كار بود. دولتآبادي با بيان خاطراتي از دوران جواني خود بيان داشت:من يك جوان شهرستاني بودم كه به عشق بازيگري آمدم تهران. شنيدم يك كارگرداني از فرانسه آمده و ميخواهد كاري از شكسپير را روي صحنه ببرد. آدرس را گرفتم و دو سه خط ماشين سوار شدم تا به آدرس رسيدم. رفتم و با شرم گوشهاي نشستم و دوست داشتم هميشه آن گوشهها نقشي هم به من بدهند. وي تاكيد كرد: به واقع آن وقتها جايي براي خوابيدن نداشتم و سرانجام در آن كار نقشي به من نرسيد. البته هنر در دوره جديد يك آموزش علمي و آكادميك دارد و هرگز به جوانان توصيه نميكنم كه به شكل جواني ما با هنر پيوند بخورند. نويسنده رمان «سلوك» در حاليكه با صدايي آرام از تجربيات و خاطرات خود سخن ميگفت ادامه داد: ما ديمي بوديم. گندم ديمي اگر نان شود طعم خوشمزهاي دارد ولي گاهي اوقات كه آب به آن نميرسد ميسوزد و بسياري از همنسلان من اين وسط سوختند. دولتآبادي با انتقاد از افراط در عزاداريها گفت: همه ما با تعزيه شروع كرديم يا در تعزيه بازي كرديم و يا ناظر بوديم. ما كه از آسمان نيامديم، ما هم رفتيم در مجالس عزاداري سينه زديم. من خودم در تعزيهها هم نقش علي اكبر (ع) را بازي كردم و هم نقش شمر را. اما تعزيه نمايش آييني مذهبي ماست پس بگذاريد خودش كارش را انجام دهد. هيچكس با تعزيه هرگز دچار اشتباه نشده است؛ براي آنكه در آن يك جور اصالت وجود دارد كه با حافظه ما همخواني دارد. وي افزود: من هنوز تعزيههايي را كه در سنين 5 يا 6 سالگي ديدم خوب به ياد دارم به خاطر آن تعزيهها شهر خلوت ميشد. وي با بيان اينكه در جواني عاشق سينماي خاچيكيان بوده است، گفت: در تئاتر پارس در سوراخي مينشستم و اعلام برنامه ميكردم. خانمي آنجا بود كه بليط ميفروخت و بارها به من ميگفت كه برو به سينما و من ميگفتم كه نه رويش را دارم و نه آدمش را. كنترلچي سينما بودن باعث شد برخي فيلمها را 50 بار ببينم. آنچه در سينما ياد گرفتم ويرايش بود كه در ادبيات از آن استفاده كردم و پيوند صحنهها و اينكه چطور يك اثر شكل ميگيرد. دولتآبادي با بيان اينكه خداوند دو استعداد دوست داشتن همه انسانها و يادگيري را در وجود من قرار داده است گفت: هم نسلان من با آرزوهاي بزرگي شروع كردند. پس از بازي در فيلم گاو داريوش مهرجويي اين كارگردان به من پيشنهاد داد كه ميخواهد فيلم «جنايت و مكافات» را بسازد و ميخواهد نقش «راسكولنيكف» را به من بدهد. بعد از آن ديگر اين حرف و پيشنهاد مطرح نشد. وي در پاسخ به اين سوال كه چرا ديگر پس از فيلم گاو دنياي بازيگري را رها كرد اظهار داشت: بعد از آن فكر كردم بايد وارد سينماي حرفهاي آن زمان شوم كه برايم جالب نبود. فيلمها اكثرا فيلمهاي كافهاي بود كه بيرون بزن بزني در ميگيرد و بعد قهرمان با دختري كه دوستش دارد ازدواج ميكند، من موضوع اين فيلمها را نميپسنديدم ولي البته اين سينما از لحاظ اينكه ما را از وابسته شدن به سينماي هند رها كرد، كمك شايان ذكري بود. دولتآبادي در پاسخ به اين پرسش كه چه پيشنهادي براي نقشآفريني بازيگران دارد خاطرنشان كرد: من نميتوانم توصيهاي براي نقش داشته باشم وقتي كه نقشي نوشته نميشود. وقتي يكايك شما بازيگران را در تلويزيون ميبينم حس ميكنم نقشي نوشته نشده است بلكه به اعتبار حضور شماست كه نقش پيش ميرود. انتهاي پيام/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 571]