تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر بنده اى بر همان چيزى كه در درون داشته و با آن از دنيا رفته، برانگيخته مى شود...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833133680




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

20


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: 20 مروری بر کارنامه پرویز پرستویی «من مطمئن هستم، این مرد اگر رشد درست و منطقی در عرصه هنر داشته باشد و به درستی مطالعه کند، یکی از بازیگران بزرگ هنر ایران خواهد شد.» عضو هیأت داوران جشنواره تئاتر شمال، آن سال وقتی روی سن و هنگام اهدای جایزه به بازیگر جوان این سخنان را بر زبان آورد، دلخوری برخی چهره‌های نام‌آشناتر حاضر در اختتامیه را برانگیخت. سال‌های پایانی دهه 50 بود. بازیگر جوان از همان‌جا به گروه تئاتر «کوچ» پیوست و بزودی ثابت کرد که معرفش به گروه (همان هضو هیأت داوران جشنواره شمال) پربیراه نگفته و پیش‌بینی‌اش قرین واقعیت بوده‌است؛ پرویز پرستویی، ستاره بی‌بدیل و هنرمند تراز اول عرصه بازیگری سینما و تلویزیون ایران همان بازیگر جوانی است که با معرفی بهزاد فراهانی به گروه «کوچ» پیوست و پس از سال‌ها تجربه پراکنده در عرصه بازیگری به‌طور رسمی ردای «بازی» بر تن کرد، اما حضور بر صحنه تئاتر گام نخست بود، پرویز جوان فراز و نشیب‌‌های بسیاری را پشت‌سر گذاشت تا به پرستویی بزرگ تبدیل شود و نامش برای اقبال میلیونی مخاطبان رسانه ملی به یک مجموعه تلویزیونی کفایت کند. «آشپزباشی» تازه‌ترین حضور پرستویی در قاب تلویزیون است. تیرماه سال 1334 در روستای چارلی از توابع بخش کبودرآهنگ؛ یکی از شهرهای استان همدان، در خانواده‌ای کوچک کودکی چشم به جهان می‌گشاید. پدر کشاورز، نام فرزند خود را «پرویز» می‌گذارد و زمانی که 3 بهار از تولد او سپری می‌شود، کشاورزی را رها کرده و به تهران کوچ می‌کند. این آغاز ورود ستاره امروز سینما و تلویزیون ایران به شهر هزاررنگ تهران است؛ «پدرم در محله دروازه‌غار خانه‌ای اجاره کرد و زندگی کودکی من در کوچه‌پس‌کوچه‌های تهران آغاز شد.» پرویز در همان عنفوان کودکی و فارغ از دغدغه‌ای به نام «بازیگری»، بر حسب غریزه کودکی داستان‌های ذهنی خود را برای دیگران «بازی» می‌کرد و گاه این توانمندی خود را به محک نگاه دیگران می‌گذاشت؛ «در محله ما بویژه در دوران محرم تعزیه و پرده‌خوانی حضور ثابت داشت. از طرف دیگر معمولاً پهلوانان دوره‌گرد هم به این محله می‌آمدند و ما پای ثابت بساط آنها بودیم. من هم معمولاً در نحوه اجراها و نمایش‌ها غرق می‌شدم و بعد از تماشا معمولاً برای بچه‌های دیگر این صحنه‌ها را دوباره‌سازی می‌کردم.» در آن سال‌ها که تلویزیون وسیله‌ای فانتزی و غیرمعمول در خانواده‌ها محسوب می‌شد اما علاقه پرویز نوجوان و دوستانش به جعبه جادو خاموش نماند و ارضای همین کنجکاوی آنان را به سرک کشیدن به مغازه‌ها و قهوه‌خانه‌ها وامی‌داشت؛ «تنها چاره ما برای دید زدن، ایستادن در کنار پنجره قهوه‌خانه‌ها بود. ما از آنجا نقالی‌های زنده و سریال‌های آن موقع تلویزیون را با لذت تماشا می‌کردیم و در همان عوالم کودکی خودمان را جای شخصیت‌های این سریال‌ها می‌گذاشتیم». جرأت هنرورزی این شیطنت‌های کودکی اما با آغاز دوران تحصیل و حضور در کلاس‌های درس، صورتی دیگر به خود گرفت؛ «در دوران مدرسه تا می‌شد کار تئاتر انجام می‌دادیم. اصلاً فعالیت‌های فرهنگی ما در مناسبت‌های مختلف فقط بازی در نمایش بود. خوشبختانه چندتا از معلم‌ها هم هوای ما را داشتند و تشویقمان می‌کردند. سرانجام هم همین معلم‌ها بودند که با دیدن علاقه عجیب من و یکی، دو تا از دوستانم به بازیگری، ما را تشویق کردند به مرکز هنری نازی‌آباد برویم و به‌طور جدی به کار بازیگری و تئاتر بپردازیم.» این حمایت، اما در خانه رنگ می‌باخت و آن روزها کمتر فرزندی بود که در خانواده جرأت ابراز علاقه به بازی و بازیگری داشته باشد؛ نکته‌ای که در میان جنوب‌شهرنشینان تهران شکل حادتری هم به خود می‌گرفت: «ما آن موقع اصلاً جرأت نمی‌کردیم جلوی پدرمان نقش بازی کنیم یا حتی بگوییم به بازیگری و تئاتر علاقه‌مند هستیم. من حتی بعد از اینکه وارد مرکز هنری نازی‌آباد شدم و به‌صورت حرفه‌ای تئاتر را پیگیری می‌کردم، اما بازهم تا مدت‌ها از این موضوع یا تجربیاتم برای خانواده‌ام حرفی نزدم. به هر حال این موضوع در آن دوران زیاد برای خانواده‌ها قابل پذیرش نبود و آنها معمولاً موضعگیری جالبی در این زمینه نداشتند». عبور از دیار عاشقان پرویز جوان در سال 52 دیپلم می‌گیرد و در همان سال هم با بازی در نمایش‌های «چشم در برابر چشم»، «شبی در حلبی‌آباد» و «پتک و خانه روشن» نام خود را به‌عنوان بازیگری فعال و پرکار بر سر زبان‌ها می‌اندازد. او که دیگر به شهرت رسیده بود در سال 53 نخستین‌ موفقیت خود را کسب کرد؛ برنده جایزه نقش دوم برای نمایش «دکه». در سال 54 هم جایزه نقش اول خانه‌های جوانان را به خاطر نمایش «تسلیم‌شدگان» از آن خود کرد. بازی او در نمایش پرطرفدار «میلاد» در نقش دلال زمین خیلی زود اسم او را در میان طرفداران تئاتر بر سر زبان‌ها انداخت. وی پس از انقلاب و در سال 60، زمانی که 26 ساله بود به‌عنوان منشی در دادگستری تهران مشغول به کار شد، در سال 62 برادرش شهید شد و آنجا بود که پیشنهاد حسن کاربخش را برای بازی در «دیار عاشقان» پذیرفت و راهی سرپل ذهاب شد. او با بازی در این فیلم (به‌عنوان نخستین حضور بر پرده سینما)، دیپلم افتخار نقش دوم را از دومین جشنواره فیلم فجر از آن خود کرد تا بیش از گذشته در میان سینمادوستان به عنوان بازیگری توانمند شناخته شود. تجربه همراهی با خسروی سینمای ایران در سال 1366 در فیلم «شکار» با خسرو شکیبایی همبازی شد. او خود روایتی خواندنی از این همراهی با خسروی سینمای ایران دارد: «زمانی که خسرو به عنوان بازیگر حرفه‌ای مطرح بود من هنوز آماتور بودم. نخستین‌ بار او را روی صحنه تئاتر دیدم. اسم نمایش خاطرم نیست اما یادم می‌آید در تالار مولوی اجرا می‌شد. صدای خسرو در آن صحنه و نور نمایش آنچنان به دلم نشست که همانجا به او و کارش علاقه‌مند شدم. بعد روزگار گشت و گشت تا فیلم شکار(مجید جوانمرد،1365) قرار بود نقش مقابل مرا رضا بابک بازی کند اما نمی‌دانم چه شد که یکدفعه قرعه به نام خسرو درآمد و ما زندگی با هم را شروع کردیم، در ایوانکی. تخت‌های‌مان یک سانت هم از هم فاصله نداشت. شاید اگر زندگی ما در پشت صحنه شکار ساخته می‌شد از خود فیلم کمتر نبود. یک روز آمد و گفت: پرویز من دلم تنگ شده. می‌روم تهران پروین را ببینم، فردا برمی‌گردم. کمپ ما در یک مدرسه بود. نیمه‌شب یکباره دیدیم در می‌زنند. در را باز کردیم، خسرو بود. گفتم: پس چرا برگشتی؟ گفت: دلم تنگ شد. نمی‌دانم حالتم چطور بود که پروین گفت: پاشو برو، تو مال اینجا نیستی. فکرت همانجاست. زندگی ما در پشت صحنه شکار یک زندگی شیرین بود که همه چیز را توامان داشت؛ غم، سکوت، شادی، جدیت و... . خیلی چیزها از خسرو یاد گرفتم. بازیگری خسرو فقط جلوی دوربین نبود. برای رسیدن به بازی سیر و سلوک خاصی را طی می‌کرد.» در همان سال‌ها بود که کار در دادگستری را به خاطر همخوانی نداشتن با روحیه رها کرد و به اداره تئاتر رفت و 12 سال کارمند آنجا بود: «10 سال کارمندی در اداره دادگستری را تحمل کردم. کار در اداره دادگستری تجربیات زیادی به همراه داشت که بعدها خیلی به دردم خورد... اما بالاخره توانستم وارد عرصه تئاتر شوم و به‌عنوان کارمند تئاتر استخدام شدم. این موضوع برای من اتفاقی فوق‌العاده خوشایند بود». حضور پررنگ بر پرده سینما پرستویی زمانی به استخدام اداره تئاتر درآمد که در کارنامه هنری خود علاوه ‌بر نمایش‌ها و جوایز گوناگون چند فیلم سینمایی هم داشت و البته جایزه مهم و پراهمیت بهترین بازیگر از جشنواره فیلم فجر به خاطر حضور در «دیار عاشقان». پرستویی در دهه 60 چندان پرکار نبود و در کنار تجربیات خود بر صحنه تئاتر تنها فیلم‌های «پیشتازان فتح» (۱۳۶۳)، «مار» (۱۳۶۶)، «شکار» (۱۳۶۶)، «سازمان4» (۱۳۶۶) و «حکایت آن مرد خوشبخت» (۱۳۶۹) را به کارنامه خود افزود که از آن میان «شکار» بیش از دیگران دیده و البته پسندیده شد. دهه 70 اما داستانی دیگر داشت. پرستویی که پس از شهادت برادرش (بهروز پرستویی) قرابتی مثال‌زدنی با فضای فیلم‌های دفاع مقدس پیدا کرده بود، در آن مقطع دل چندان خوشی از فیلم‌های دفاع مقدس نداشت و حتی تصمیم گرفته بود دیگر سراغ فیلم‌های این ژانر نرود: «معتقد بودم سینمای ما به هیچ وجه نتوانسته درباره دفاع مقدس خوب عمل کند و فیلم‌هایی که در این حوزه ساخته می‌شد چنگی به دل نمی‌زد و راضی‌کننده نبود». شاید در همین فضا بود که ابتدا چندسالی به حاشیه رفت و سپس با قبول ایفای نقش در 2 فیلم طنز «آدم‌برفی» (۱۳۷۳) و «لیلی با من است» (۱۳۷۴) گامی بلند در جاده شهرت و محبوبیت برداشت. پس از آن «مرد عوضی» و «روانی» امتداد این درخشش بود. سال 76 اما تصویری ماندگار از پرستویی در ذهن سینمادوستان حک کرد؛ حاج کاظم. بازی در «آژانس شیشه‌ای» (۱۳۷۶) تثبیت حضور پرستویی در فهرست ستارگان سینمای ایران بود؛ حضوری که آغاز یک سلسله همکاری مشترک با غزلسرای سینمای جنگ، «ابراهیم حاتمی‌کیا» را هم برای او رقم زد. او تا پایان دهه 70 در فیلم‌های «روبان قرمز» (۱۳۷۷)، «مومیایی3» (۱۳۷۸)، «عشق شیشه‌ای» (۱۳۷۸)، «شوخی» (۱۳۷۸)، «موج مرده» (۱۳۷۹) و «آب و آتش» (۱۳۷۹) هم حضور یافت تا کم‌کم به چهره‌ای شناخته شده و البته بی‌بدیل در عرصه بازیگری سینما تبدیل شود. «عزیزم من کودک نیستم» (۱۳۸۰)، «دیوانه‌ای از قفس پرید» (۱۳۸۱)، «بانوی من»(۱۳۸۱)، «مارمولک»(۱۳۸۲)، «دوئل» (۱۳۸۲)، «کافه ترانزیت» (۱۳۸۳)، «بید مجنون» (۱۳۸۳)، «به نام پدر»(۱۳۸۴)، «پاداش سکوت» (۱۳۸۵)، «صد سال به این سال‌ها» (۱۳۸۶)، «کتاب قانون» (۱۳۸۷) و «بیست» (۱۳۸۷) دیگر برگ‌های کارنامه بازیگری پرستويی در سینمای ایران است که تا به اینجاي دهه 80 را به دهه پرکاری برای او تبدیل کند. او که با درگذشت «خسرو شکیبایی» بشدت به خلوت تنهایی خود خزیده و کمتر با رسانه‌ای طرف صحبت می‌شود، این‌روزها مجموعه «آشپزباشی» (محمدرضا هنرمند) را با همکاری عوامل مجموعه موفق «زیرتیغ» روی آنتن شبکه اول دارد. پرستویی که در تمام این سال‌ها بسیار در جشنواره‌های داخلی قدر دیده و برصدر برگزیدگان نشسته بود، به‌واسطه حضور درخشان در فیلم «بیست» نخستین جایزه بین‌المللی را هم از آن خود کرد تا به ستاره‌ای تمام و کمال در آسمان بازیگری سینمای ایران بدل شود. پرستویی پس از دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنواره فیلم‌های هنری باتومی در گرجستان برای بازی در فیلم «بیست»، این جایزه را از صمیم قلب به مردم ایران تقدیم کرد و گفت: «آنچه مسلم است تشویق برای هر شخصی خوشایند است و من هم همیشه از جایزه گرفتن همکارانم از صمیم قلب خوشحال می‌شوم. به هر حال همه ما در هر بخشی نیاز به تشویق داریم. جوایز توشه راهی است که ما باید برویم و این تشویق‌ها انرژی بیشتری به ما برای ادامه راه می‌دهد».




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 315]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن