واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: ايران- علي عمادي : گرههاي داستاني سريالهاي ماه رمضان ظرف همين يكي – دو روز باز ميشود، اما گرههاي كور حاشيهاي اين مجموعهها براي سازمان صداوسيما همچنان بسته ميماند. سريالهاي ماه رمضان بهدليل تداوم حس بينندگان در هر شب و ساعات پخش آن در زماني كه بيشتر مخاطبان پاي تلويزيون نشستهاند و همچنين موضوعات آنها هميشه حساسيتبرانگيز بودهاند. اما براي سريالهاي امسال اين حساسيت دوچندان شد تا جايي كه برخي شايعات مبني بر تحريم تلويزيون از سوي برخي علما به گوش رسيد. اين درحالي است كه سازمان صدا و سيما چند ماه پيش هم از طرف جامعه مدرسين حوزه علميه قم بهخاطر بيتوجهي به شئونات شرعي كارت زرد دريافت كرده بود. از سوي ديگر جز نخبگان ديني، قشرهاي مختلفي از فرهيختگان جامعه، به انحاي مختلف به نوع برنامهسازي تلويزيون اعتراض كردهاند، اما از آنجا كه توانايي نقدونقادي در ما بسيار اندك است، اين گلايهها بيشتر جنبه «برخوردن» به اشخاص و اصناف تعبير شد. ولي آنچه موجب افزايش اين اعتراضها بهويژه با سريالهاي امسال ماه رمضان شد، رشد آفتي است كه بدجوري گريبانگير سازمان صداوسيما شده و آن هم عوامزدگي است. درحقيقت محور همه اين جبههگيريها آن است كه تلويزيون در ساحت برنامهريزي از حوزه انديشه كمتر بهره ميگيرد و درست مانند عوامالناس كه راجع به هر موضوعي، حقبهجانب اظهارنظر ميكنند، در مقولههاي مختلف بدون تحقيق و براساس استنباطهاي شخصي نويسنده و كارگردان يا حتي سليقه مديران دست به توليد ميزند. حتي اين عوامزدگي در روند ساخت سريالها هم تسري يافته و با وجود مشخص بودن زمانهايي چون رمضان، نوروز، محرم يا... همه دستاندركاران ترجيح ميدهند، توليد را موكول به دقيقه 90 كنند تا بهجاي تكيه بر فكر و انديشه، تنها تابع احساسات لحظهاي خود، كار را پيش ببرند و اتفاقا اين نكته را با افتخار بيان ميكنند، غافل از اينكه رسانه ملي كه بر اين ملي بودن خود ميبالد، عرصه بروز احساسات فردي و گروهي و سليقهاي نيست. آنچه از رسانه ملي پخش ميشود نتيجه گفتمان سياسي، فرهنگي، اجتماعي نظام است. شاهد اين مدعا، رويكردي است كه رسانههاي خارجي نسبت به پخش سريالي چون «مدار صفردرجه» يا «به اسم دموكراسي» كه درباره اعترافات هاله اسفندياري، كيان تاجبخش و رامين جهانبگلو بود، از خود نشان دادند و تبليغات سياسي داخلي در برهههاي حساس همچون انتخابات يا روز جهاني قدس و... است كه با حجم وسيعي از شبكههاي گوناگون صداوسيما پخش ميشود. از همين روست كه نخبگان جامعه از اين همه عوامزدگي در برنامهسازيهاي تلويزيون از رسانهاي كه ميخواهد دانشگاه باشد، شوكه شدهاند. عليالقاعده مسئولان صداوسيما مهمترين بهانه براي كمتوجهي به ساحت انديشه را حجم بالاي توليدات و چاه ويل آنتن ميخوانند. اما در هيچكجا تا اين حد شبكههاي دولتي گسترش نيافتهاند كه بدون حضور رقيب، مجبور به رقابت با يكديگر شوند. درست مانند اتفاقي كه اكنون رخ داده و براي همين هم هست كه هركدام سعي ميكنند فارغ از جنبههاي تفكربرانگيز توليدات، بيشتر به دنبال جذابيت باشند تا احيانا مخاطب بيشتري جلب كنند. درصورتيكه اين رقابت از اصل محل مناقشه و ترديد است. اگر امكان حضور شبكههاي تلويزيوني خصوصي وجود ندارد، دليلي هم بر رقابت شبكههاي دولتي نيست. به هر حال اكنون فرصت اندكي براي پر كردن شكاف ميان نخبگان و رسانهملي وجود دارد. حالا تعداد كارتهاي اخطار از سوي نهادهاي مختلف فرهنگي و اجتماعي به شبكههاي دولتي تلويزيون روز به روز افزايش مييابد. خردگرايي و دورشدن از عوامزدگي چاره اين خلأ است. تا ميتوان اين گره را با دست باز كرد بايد به فكر بود وگرنه باز كردن گره با دندان صورت خوشي ندارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 275]