واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: دوران بازدارى على عليه السلام از تصدى خلافت، دوران تقاعد وكناره گيرى آن حضرت از ساير شئون جامعه اسلامى نبود، بلكه در اين فترت، امام عليه السلام به انجام خدمات علمى واجتماعى بسيارى موفق شد كه تاريخ نظير آنها رابراى ديگران ضبط نكرده است. على عليه السلام از جمله افرادى نبود كه به جامعه ومسائل ونيازهاى آن تنها از يك دريچه، وآن هم دريچه خلافت، بنگرد كه چنانچه آن را به روى او بستند هرنوع مسئوليت وتعهد را از خود سلب كند. آن حضرت، به رغم آنكه از تصدى رهبرى سياسى باز داشته شد، براى خود مسئوليتهاى مختلفى قائل بود واز آن رو، از انجام وظايف وخدمات ديگر شانه خالى نكرد و به تاسى از توصيه يعقوب به فرزندان خود، (1) از طرق مختلف به صحنه خدمت واردشد. اهم خدمات امير المؤمنين عليه السلام در دوره خلفاى سه گانه به قرار زير بود: الف) دفاع از حريم عقايد و اصول اسلام در برابر تهاجمات علمى علماى يهود و نصارا و پاسخگويى به سؤالات و دفع شبهات آنان. ب) هدايت وراهنمايى دستگاه خلافت در مسائل دشوار، به ويژه امور قضايى. ج) انجام خدمات اجتماعى، كه ذيلا به اهم آنها اشاره مىشود: 1- انفاق به فقرا و يتيمان در اين مورد كافى استياد آورى شود كه آيه الذين ينفقون اموالهم بالليلو النهار سرا وعلانية (2) ، به اتفاق مفسران، در باره على عليه السلام نازل شده است. گرچه اين آيه بيانگر وضع على عليه السلام در زمان رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم است، ولى اين وضع پس از رحلت پيامبر نيز ادامه داشت وآن حضرت پيوسته از يتيمان ومستمندان دستگيرى مىكرد وروح بزرگ ومهربان او تا پايان عمر از انفاق به فقرا لحظه اى آرام نگرفت. شواهد بسيارى در اين زمينه در تواريخ اسلامى مذكور است كه ذكر آنها مايه اطاله كلام خواهد شد. 2- آزاد كردن بردگان آزاد ساختن بردگان از مستحبات مؤكد در اسلام است. از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم نقل شده است كه فرمود: «من اعتق عبدا مؤمنا اعتق الله العزيز الجبار بكل عضو عضوا له من النار». (3) هركس بنده مؤمنى را آزاد سازد، خداوند عزيز جبار، در برابر هر عضوى از آن بنده، عضوى از شخص آزاد كننده را از آتش جهنم آزاد مىسازد. على عليه السلام در اين زمينه نيز، همچون ساير خدمات وفضايل، پيشگام بود وموفق شد ازحاصل دسترنجخود(ونه از بيت المال) هزار بنده را بخرد وآزاد سازد. امام صادق عليه السلام به اين حقيقت گواهى داده، فرموده است: «ان عليا اعتق الف مملوك من كد يده ». (4) 3- كشاورزى و درختكارى يكى از مشاغل على -عليه السلام، در عصر رسالت وپس از آن، كشاورزى ودرختكارى بود. آن حضرت بسيارى از خدمات وانفاقات خود را از اين طريق انجام مىداد. به علاوه، املاك زيادى را نيز كه خود آباد كرده بود وقف كرد. امام صادق عليه السلام در اين باره فرموده است: «كان اميرالمؤمنين يضرب بالمر و يستخرج الارضين». (5) امير مؤمنان بيل مىزد ونعمتهاى نهفته در دل زمين را استخراج مىكرد. همچنين ازآن حضرت نقل شده است كه فرمود:«كارى در نظر خدا محبوبتر از كشاورزى نيست». (6) آوردهاند كه مردى در نزد حضرت على عليه السلام يك«وسق» (7) هسته خرما ديد. پرسيد: مقصود از گرد آورى اين همه هسته خرما چيست؟ فرمود: همه آنها، به اذن الهى، درختخرما خواهند شد. راوى مىگويد كه امام عليه السلام آن هستهها را كاشت ونخلستانى پديد آورد وآن را وقف كرد. (8) 4- حفر قنات در سرزمينى همچون عربستان كه خشك وسوزان استحفر قنات بسيار حائز اهميت است. امام صادق عليه السلام مى فرمايد: پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم زمينى از انفال (9) را در اختيار على عليه السلام گذاشت وآن حضرت در آنجا قناتى حفر كرد كه آب آن همچون گردن شتر فواره مىزد.امام عليه السلام نام آنجا را «ينبع» نهاد. آب فراوان اين قنات مايه نشاط وروشنى چشم اهالى آنجا شد وفردى از آنان به على -عليه السلام، به جهت توفيق اين خدمت، بشارت داد. حضرت در پاسخ او فرمود:«اين قنات وقف زائران خانه خدا ورهگذرانى است كه از اينجا مىگذرند.كسى حق فروش آب آن را ندارد وفرزندانم هرگز آن را به ميراث نمىبرند». (10) هم اكنون در راه مدينه به مكه منطقه اى استبه نام «بئر على» كه آن حضرت در آنجا چاه زده بوده است. از بعضى سخنان امام صادق عليه السلام استفاده مىشود كه اميرمؤمنان عليه السلام در راه مكه وكوفه چاههايى حفر كرده است. (11) 5- ساختن مسجد تاسيس وتعمير مساجد از نشانههاى ايمان به خدا وآخرت است وامير مؤمنان عليه السلام مساجدى بنا كرده است كه نام برخى از آنها در تواريخ اسلامى ضبط شده است. از آن جمله است: مسجد الفتح در مدينه، مسجدى در كنار قبر حمزه، مسجدى در ميقات، مسجدى در كوفه، مسجدى در بصره. (12) 6- وقف اماكن واملاك اسامى موقوفات متعدد و و قفنامههاى حضرت على عليه السلام در كتب حديث و تاريخ به طور مبسوط ذكر شده است. در اهميت اين موقوفات همين بس كه، طبق نقل مورخان معتبر، در آمد سالانه آنها چهل هزار دينار بوده كه تماما صرف بينوايان مىشده است. شگفت آنكه، به رغم داشتن اين درآمد سرشار، حضرت امير عليه السلام براى تامين هزينه زندگى خود به فروختن شمشيرش نيز ناچار شده بود. (13) آرى، چرا على عليه السلام از خود چنين موقوفاتى باقى نگذارد؟مگر نه آنكه پيامبر اكرم فرموده است: «هركس از اين جهان درگذرد، پس از مرگ، چيزى به او نمىرسد جز آنكه پيشتر سه چيز از خود باقى گذاشته باشد: فرزند صالحى كه در حق او استغفار كند، سنتحسنه اى كه در ميان مردم رواج داده باشد، كار نيكى كه اثرش پس از او باقى باشد (14) »؟ وقفنامههاى حضرت امير -عليه السلام، علاوه بر آنكه منبع الهام بخشى براى احكام وقف در اسلام است، سندى محكم وگويا بر خدمات اجتماعى وانسانى آن حضرت است. براى آگاهى ازا ين وقفنامهها به كتاب ارجمند «وسائل الشيعه»، ج13، كتاب الوقوف والصدقات، مراجعه شود. پىنوشتها: 1- حضرت يعقوب، به فرموده قرآن كريم (سوره يوسف، آيه67)، به فرزندان خود سفارش كرد كه به شهر مصر از يك در وارد نشوند، بلكه از درهاى مختلف به آن در آيند. 2- سوره بقره، آيه 274:كسانى كه اموال خود را (در راه فقرا) شب وروز وپنهان وآشكار انفاق مىكنند. 3- روضه كافى، ج2، ص 181. 4- فروع كافى، ج5، ص 74; بحار الانوار، ج41، ص43. 5- همان. 6- بحار الانوار، ج23، ص 20. 7- يك وسق معادل شصت صاع وهر صاع تقريبا يك من است. 8- مناقب ابن شهر آشوب، ج1، ص323; بحار الانوار، ج61، ص33. 9- سرزمينهايى كه بدون جنگ وخونريزى به تصرف مسلمانان در آيد بخشى از انفال است كه مربوط به مقام نبوت است ورسول اكرم از آنها در راه منافع اسلام ومسلمانان استفاده مىكرد. 10- فروع كافى، ج7، ص543; وسائل الشيعه، ج13، ص303. 11- ر.ك. مناقب، ج1، ص323; بحار الانوار، ج41، ص 32. 12- ر.ك. مناقب، ج1، ص323; بحار الانوار، ج41، ص 32. 13- كشف المحجه، ص 124; بحار الانوار، ج41، ص43. 14- وسائل الشيعه، ج13، ص 292. منبع : فروغ ولايت ص315
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 256]