تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مؤمن چون خشمگين شود، خشمش او را از حق بيرون نبرد و چون خشنود شود، خشنوديش او را به ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815577573




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

وزير بازرگاني كابينه رجايي درگفت‌وگوباايسنا: *كابينه رجايي، كابينه زمان بحران بود *فراگيري جناحي در عملكرد رجايي و باهنر مشهود است


واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: وزير بازرگاني كابينه رجايي درگفت‌وگوباايسنا: *كابينه رجايي، كابينه زمان بحران بود *فراگيري جناحي در عملكرد رجايي و باهنر مشهود است


خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: تاريخ

حسين كاظم‌پور اردبيلي، نماينده‌اي كه بيست‌وسه سال در اوپك از حقوق ايران دفاع كرد، در سابقه خود حضور ده ماهه در كابينه نخست‌وزيري رجايي را نيز دارد.

كاظم‌پور اردبيلي، وزير بازرگاني كابينه شهيد رجايي، در گفت‌وگو با خبرنگار گروه تاريخ و انديشه ايسنا گفت: با احترام كامل به روان مرحوم رجايي درود مي‌فرستم و براي او آمرزش طلب مي‌كنم و لازم مي‌دانم تا براي باز كردن هر چه بيشتر موضوع در ارتباط با شرايطي كه طي آن رجايي نخست وزير شد، به شرايط زمان و نحوه انتخاب ايشان، با توجه به موانعي كه در سياست داخلي وجود داشت و همچنين عدم هماهنگي با رييس‌جمهور وقت، بني‌صدر، اوضاع داخلي و حضور گروهك‌ها و توسعه ترور و به نقش فعال منافقين در صحنه‌هاي ترور داخلي اشاره كنم.

وي افزود: در شرايط جنگ و اوضاع پيچيده توام با درگيري‌هاي داخلي و جبهه‌هاي نظامي با وجود حمايت‌هايي كه همه قدرت‌ها از صدام داشته‌اند، رجايي انتخاب مي‌شود. با سه وزير پيشنهادي او در وزارتخانه‌هاي بازرگاني، ‌اقتصاد و سازمان برنامه و بودجه موافقت نمي‌شود و رجايي در اين شرايط در كابينه خود سرپرستي سه وزارتخانه را بر عهده مي‌گيرد، علت مخالفت بني‌صدر ادعاي او بر تسلط بر اين سه حوزه بود و مي‌گفت كه در اين سه بخش صاحب‌نظر است و بايد وزرا را خود يا به پيشنهاد او انتخاب كنند.

كاظم‌پوراردبيلي با اشاره به كمك دوستان رجايي در اين سه وزارتخانه اظهار كرد: مرحوم صادق اسلامي، سرپرستي در وزارت بازرگاني را از سوي رجايي پذيرفت و به‌طور جسته گريخته، مرحوم نوربخش در وزارت اقتصاد كار مي‌كرد. در سازمان برنامه و بودجه، مرحوم سليمي كمك مي‌كرد و در اين شرايط كابينه بدون 3 وزير، كار خود را شروع كرد و هيات ميانجي، براي حل مساله رجايي و بني‌صدر شكل گرفت.

وي، مشكل اصلي ميان بني‌صدر و رجايي را در انتخاب رجايي به سمت نخست وزيري دانست و گفت: بني صدر ابتدا پيشنهاد كرد تا حاج احمد آقا و دوم، ميرسليم عهده‌دار نخست‌وزيري شوند. براي حل مساله سه وزارتخانه گروهي، حكميت را بر عهده گرفتند تا مشكل ميان رييس‌جمهور و نخست‌وزير را حل كنند.

كاظم‌پور اردبيلي، رجايي را برگزيده گروه حكميت‌كننده دانست و تشريح كرد: اين گروه، آقاي رجايي را به عنوان اينكه مي‌تواند قبول مسووليت كند و مورد توجه مجلس هم باشد، معرفي كرد. درباره سه وزير هم حاج احمد آقا دخالت كرد و سعي كرد افرادي را كه در زمينه اقتصادي و كاري مورد قبول بني‌صدر باشند اما آدم‌هاي بني‌صدر نباشند را پيشنهاد كند. بني‌صدر شخصا به دنبال فريدون صراف در وزارت اقتصاد و دارايي، عليرضا نوبري در وزارت بازرگاني بود كه نهايتا به بانك مركزي رفت و شجاع‌الدين فتاحي در بازرگاني مطرح بود و رجايي هم موافق آنها نبود و شخص رجايي ابتدا برصادق اسلامي و نوربخش اصرار داشت كه بني‌صدر موافقت نمي‌كرد؛ نهايتا با ميانجي‌گري احمد آقا، قرار شد تا من به وزارت بازرگاني، حسين نمازي به وزارت اقتصاد و دارايي و موسي خير به سازمان برنامه و بودجه برويم.

وي افزود: به اين ترتيب ما سه نفر با رجايي حرف زديم در حالي‌كه موافقت يا سكوت بني‌صدر را گرفته بودند و ما به مجلس رفتيم و راي اعتماد گرفتيم كه راي اعتماد ما سه نفر با بقيه كابينه با مشكلات و دست‌اندازهايي انجام شد اما ما به كابينه رجايي رفتيم. از قبل هم من و نوربخش در كارهاي اقتصادي حزب جمهوري كار مي‌كرديم. در كاخ دادگستري با مرحوم بهشتي در جلساتي حضور داشتيم و نظر مي‌داديم و اين ارتباطات و شناخت وجود داشت. من در وزارت بازرگاني اشتغال داشتم. نوربخش هم در جلسات اقتصادي كار مي‌كرد و هم طرف مشورت معاون نخست‌وزير بود و در بسيج اقتصادي هم با اعضاي كابينه رجايي ارتباطاتي مثلا با بهزاد نبوي، سلامتي، گنابادي و... داشتيم.

كابينه رجايي، كابينه زمان بحران بود

كاظم‌پور اردبيلي در ادامه به ايسنا گفت: درمجموع كابينه رجايي، كابينه زمان بحران بود، وقتي من به وزارت بازرگاني رفتم همه انبارها و سيلوها تخليه بود. تازه سيستم كوپني به زحمت جا مي‌افتاد. ارز كم بود، جنگ بود، اولويت‌ها فرق داشت و ارزاق عمومي و دارو و تامين نيازهاي جبهه‌اي با محدوديت درآمدهاي نفتي با مشكل صادرات و واردات مواجه بوديم. چه از نظر توليد نفت و چه از نظر حمل و نقل و بيمه‌هاي كشتيراني براي واردات و نفت‌كش‌ها براي صادرات با مشكل مواجه بوديم.

شرايط جنگي و اداره امور هر روز با بحران مواجه بود

وي افزود: همه مسايل دست به دست هم مي‌دادند و مشكلات عديده ايجاد كرده بودند و در وزارت بازرگاني و اقتصاد و هر بخش ممكن هر روز جلسه مديريت بحران يك موضوع يا منطقه بود. در نتيجه اگر جبهه‌ها كاميون حمل وسايل مي‌خواستند، عملي نبود كه منتظر توليد يا واردات بود، براي همين هر چه كاميون در شهرها و جاده‌ها بود، به جبهه مي‌فرستاديم. من براي همين همه شركت‌هاي حمل و نقل موجود را كه عمدتا مشكل بدهي بانكي يا ارتباط با عناصر رژيم قبل داشتند را به هر حال به خدمت ارتش اعزام مي‌كرديم. حتي كليه انبارها و سردخانه‌ها كه در اختيار بخش خصوصي بدهكار بود را به كار مي‌گرفتيم. شرايط جنگي و اداره امور هر روز با بحران مواجه بود.

كاظم‌پور اردبيلي اضافه كرد: شش ماه اول كار من در وزارت بازرگاني تامين حمل و نقل، خريد خارجي، پر كردن انبارها، پخش و سيستم توزيع دولتي تا مصرف‌كننده با قيمت دولتي يا برقراري مكانيزم كنترل قيمت‌ها با كوپن و كالابرگ بود. از آن سو خريد تضميني وزارت كشاورزي در حمايت از كشاورزان بايد انجام مي‌شد و همه اين مسيرها بحراني بود كه قبلا تداركي براي آن نبود. سال 59-60 نسبت به الان قابل مقايسه نبود. شبكه‌هايي كه الان هست، آن زمان اين‌طور نبود، تنگناها بيشتر و بيشتر بود.

كابينه رجايي تركيبي از همه انديشه‌هاي موافق و مخالف بود

كاظم‌پور اردبيلي، تركيب كابينه رجايي را تركيبي از حضور همه انديشه‌هاي موافق و مخالف دانست و اظهار كرد: تقريبا موضوع گرايشات فكري و اختلافات نگاهي و ديدگاهي و خطي كه ما امروز به عنوان جناح مي‌بينيم، وجود نداشت. نمي‌گويم اختلاف نگاه بين اعضا نبود، در اين دولت مهدوي‌كني، بهزاد نبوي، من و نوربخش در كنار هم بوديم. با همه اختلاف‌ها به دليل وحدت هدف يعني تامين امنيت و منافع ملي كشور درحمايت و هدايت و نظارت مرحوم رجايي يكسان بوديم؛ حتي اگر اختلاف نگاهي وجود داشت به هيچ وجه در صحنه نبود و هم‌افزايي ايجاد مي‌شد كه آثار آن رضايت نسبي مردم بود.

گردش زياد گرايشات جناحي به دور خود، گريز از مركز ايجاد مي‌كند

وي، رجايي را داراي ويژگي‌هاي زيادي دانست و گفت: تعدد نگاه‌ها و گرايشات را شناسايي مي‌كرد ولي آن را دخيل در كارآمدي و توانمندي افراد نمي‌كرد؛ دنگ شيا پينگ كه بعد از انقلاب چين آمد سر كار و چين محصول اوست مي‌گفت "گربه بايد موش بگيرد و سياه و سفيد آن مهم نيست." اگر دنبال اين باشيم كه گربه من كه سفيد است، حتي اگر موش نگيرد، عيبي ندارد، پس خانه را موش برمي‌دارد. در اين نگاه، اختلاف رنگ سياه و سفيد موضوع نيست. هدف كار انجام دادن و به نتيجه رسيدن است. اگر كسي به نتيجه نمي‌رساند، مهم نيست كه چه رنگي باشد، نه اينكه بر اساس گرايش خود بگوييم همه گربه‌هاي سفيد با من هستند؛ خيلي از آنها هم موش گرفتن بلد نيستند. گرايشات سياسي و جناحي و خطي اگر اين قدر بخواهد دور خود بگردد، حالت گريز از مركز ايجاد مي‌كند، همه را از داخل آتش‌گردان بيرون مي‌اندازد، وقتي حركت مي‌كند گداخته‌اي به نظر مي‌رسد، وقتي باز ايستد، خاكستر مي‌ماند.

كاظم‌پور اردبيلي در ادامه گفت: براي مثال يك نمونه از دشواري در كار اين بود كه بني‌صدر روزنامه‌اي به نام انقلاب اسلامي داشت و به خاطر برنامه‌ريزي غلط كاغذ براي چاپ نداشت. بني‌صدر زنگ زد و گفت روزنامه ما كاغذ ندارد و ادعا كرد كاغذها را جناح ديگر از بازار جمع كرده است كه ما روزنامه نداشته باشيم! منظورش كيهان و اطلاعات بود. بني‌صدر به من گفت يا كاغذ بده يا اينكه من روزنامه‌اي به اندازه كف دست چاپ مي‌كنم و در سرمقاله‌اش مي‌نويسم كه وزير بازرگاني به من كاغذ نداد؛ حالا مي‌دهي يا نه! و تهديد كرد كه مي‌نويسد كه آهاي مردم من كاغذ ندارم كه با ملت گفت‌وگو كنم! يعني مظلوم‌نمايي كه بحران اجتماعي خلق كند. زنگ زدم به رجايي كه چه كنيم؟ ايشان گفت كاغذ به بني‌صدر برسان. به دعايي زنگ زدم، ايشان كمك كرد و مشكل حل شد. امروز مي‌شود اين را گفت؛ رجايي رفت و بني‌صدر هم فرار كرد اما دعايي هست. اين بحران‌ها و جنگ، نداشتن ابزار و وسايل و ذخاير، چينش نيروها در كابينه (سلامتي، بهزاد نبوي، خسرو تهراني و مهدوي كني و باهنر) را بايد در نظر گرفت. حتي اگر ظاهر جناح‌ها را ببينيم افتراق بين 0- 100 وجود داشت كه ما در وسط آن طيف بوديم، به تعبير راستي‌ها مسلمان تحصيل‌كرده انجمن‌هاي اسلامي خارج از كشور بوديم و جهت سياسي جناحي مشخصي نداشتيم و هدف‌مان تامين امنيت و منافع ملي كشور و تعهد به امام (ره) و انقلاب بود و همين را براي كار كافي مي‌دانستيم و بقيه‌اش را مسابقه كارآمدي مي‌دانيم.

نگاه كلي دولت رجايي در جهت حقوق مستضعفان و آسيب‌پذيرها بود

وي از سخنان خود نتيجه گرفت: رجايي در چينش، فراگير، در استفاده از كارآمدي‌ها، هوشيار بود و در مسير كار هم تجربه مي‌كرد كه نگاه كلي دولت در جهت حقوق مستضعفان و محرومان و آسيب‌پذيرها باشد كه دولت وظيفه داشته و هميشه هم دارد تا آنها را توانمند كند نه اينكه آنها را اعانه‌گير كند. همه هدف‌هاي اقتصادي در مقطعي مي‌تواند ياري رساندن به آسيب‌ديده‌ها باشد اما هدف توانمندسازي است نه اعانه‌پروري. مشكل اعانه‌گيري اين است كه فضايي را شكل مي‌دهد كه توسعه پايدار را تامين نمي‌كند.

وي يادآور شد: در شروع، نمازي، خير و من، انتخاب اول رجايي نبوديم و وزير بني‌صدر هم نبوديم و در نتيجه گروه حكميت (آيت‌الله يزدي و شايد احمدآقا و... يعني كساني بودند كه مذاكره مي‌كردند) سراغ كساني كه مي‌شناختند، مي‌رفتند. درباره خود من با وزارت بازرگاني صحبت مي‌كردند. با رضا صدر، وزير بازرگاني دولت موقت آمده بودم و از مديران موفق يك‌سال و اندي وزارتخانه بودم. ما تا تاريخي كه انتخاب شديم جزو مديران موفق بوديم، نمازي را از دانشگاه شهيد بهشتي و خير را از سازمان برنامه آوردند. ما نه با ترديد، اما حداقل با علم به اينكه انتخاب اول نبوديم، آمديم. تعهد به رجايي، تعهد او به انقلاب و امام (ره) و تعهد ما به منافع كشور و امنيت ملي و استقلال، توان ما در مواجهه با بحراني بود كه همه ابعاد زندگي مردم از داخلي و خارجي و سياسي و اقتصادي را فرا گرفته بود. ما در يك همدلي و همكاري و تلاش همه جانبه در اوايل جنگ وارد ميدان شديم.

كاظم‌پور اردبيلي به ياد آورد: براي جبهه اگر 10 كاميون مي‌خواستيم، به دليل مشكلاتي كه نمي‌شد ساخت يا خريد، به عنوان نماينده لاجوردي، دادستان و در نمايندگي او با هياتي، كاميون‌هاي راكد كه مالك آن معلوم نبود را مي‌گرفتيم و برنامه بازسازي را اجرا مي‌كرديم و به جبهه مي‌فرستاديم. در اين فضاي همدلي كار انجام مي‌شد.

وي با اشاره به تقدير رجايي از خود ‌افزود: من مجموعه قاموس قرآن و نامه‌اي با دست خط خود رجايي گرفتم زيرا در پايان دوره دولت استعفا داديم؛ براي اينكه دست باهنر، نخست‌وزير جديد باز باشد. ما با تمام وجود بدون جداسازي خطي خادمين و شكستن وحدت، كار مي‌كرديم.

تنها وزيربازمانده از هفتم تير بودم

كاظم‌پور اردبيلي با اشاره به مقطع انفجار هفتم تيرماه بيان كرد: من در حزب در حال سخنراني بودم كه رحمان استكي، مدير جلسه گفت آقاي بهشتي رييس حزب مي‌خواهند صحبت كنند. زمان سخنراني ايشان فاجعه هفتم تير رخ داد. من در ميان جمعيت نشسته بودم و دو ساعت زير آوار بي‌هوش بودم كه مرا به بيمارستان منتقل كردند. اوايل صبح روز بعد از هفتم تير، رجايي و باهنر و بهزاد نبوي و وزرا به بيمارستان پاستور براي عيادت آمدند و جريان را پرسيدند. من تنها وزير بازمانده از هفتم تير بودم و كلانتري و عباس‌پور و فياض‌بخش در حادثه شهيد شدند.

كاظم‌پور اردبيلي در ادامه با برشمردن جراحت‌هاي خود گفت: چهارماه با گوش‌هاي كر و كمر شكسته با عصا زندگي كردم و در 8 شهريور، من هنوز مريض بودم كه رجايي و باهنر شهيد شدند و كابينه باز هم تغيير كرد. بعد از آمدن ميرحسين موسوي، معاون اقتصادي و بين‌الملل و معاون حقوقي و پارلماني وزارت خارجه شدم. پيش از آن احمد عزيزي و عبدالله نوري بودند تا اينكه ميرحسين موسوي نخست وزير شد و ولايتي آمد و من چهار سال معاون ولايتي بودم.

وي اضافه كرد: در جلسه كابينه كه خدمت امام (ره) مي‌رسيديم، حاضر بودم. اعياد، سال نو و مناسبت‌هاي ديگر خدمت امام (ره) مي‌رسيديم تا حادثه 7 تير؛ 10 ماه بيشتر در كابينه نبودم اما در اين محدوده باور و اعتقاد و تمكين و تبعيت و همه آن صفات و افعالي را كه براي پديده به اصطلاح ذوب به كار مي‌بريم، رجايي نسبت به امام (ره) داشت. بعضي‌ها امام (ره) را در خواسته‌هاي خود جست‌وجو مي‌كردند يعني اگر امام (ره) موافق آنها شد، ذوب در آن هستند و اگر امام (ره) مخالف خواسته آنها باشد، خط امامي نيستند.مثلا بعضي‌ها در جريانات پذيرش قطع نامه 598 به ما ميانه‌روترها اعتراض و پرخاش مي‌كردند كه شما گفتيد و باعث شديد كه امام (ره) قطعنامه را بپذيرد.

رجايي از امام (ره) در تمام شئونات تبعيت داشت

وي خاطر نشان كرد: ما تبعيت، در احكام حكومتي از رهبري نظام را قبول داريم نه اينكه اگر نظر ما نباشد، آن را توطئه و تخريب و باندبازي بدانيم. از اين رو مي‌توانم بگويم تبعيت رجايي از امام (ره) در تمام شئونات دائمي در همه مسايل فكري و شخصي و مسايل حكومتي بوده است.

وي درباره سوابق همكاري رجايي و باهنر گفت: اگر سوابق همكاري‌شان را در «مكتب اسلام» و آموزش و پرورش ببينيم، هم‌سويي بيشتري مي‌بينيم؛ البته رجايي زمان بيشتري در زندان‌ها بود و اگر فاصله‌اي بين رجايي و باهنر وجود داشته، مربوط به حضور بيشتر رجايي در زندان‌هاست اما در مجموع همفكري و هم نظري و همسويي هميشه بوده است. شايد شناختم محدود باشد اگر بخواهم قضاوت كنم تا ويژگي هر كدام را بر ديگري بگويم.

فراگيري جناحي و جريان‌ها در عملكرد رجايي و باهنر مشهود است

كاظم‌پور اردبيلي اضافه كرد: فضايل رجايي و باهنر در وجه خود و صداقتي كه در مسير ارايه خدمت به اسلام و كشور و امام (ره) و مردم داشتند، سرمايه‌هايي است كه هر بازنگر و هر محققي مي‌تواند فرازهاي عمده‌اي را براي الهام و آموزش بگيرد. نگاهي كه من مي‌توانم بگويم، فراگيري جناحي و جريان‌ها در هر دو نفر است كه امروز اهميت آن براي ما شايد بيشتر ملموس است.

هيچگاه نديدم رجايي جهت‌گيري حزبي در رفتار كاري داشته باشد

وي افزود: من به بخش‌هاي جدا از نظام كاري ندارم. بني‌صدر هم به هر حال جداي از نظام نبود و منتخب مردم بود و حبيبي در آن انتخابات باخت. گرايشات او در پشت صحنه و روش‌هايي كه براي مقابله با او اتخاذ شد و همچنين انزاوايي كه داشت، او را به دست و پا زدن و اشتباه انداخت و از منظر مجلس و امام (ره) و مردم حذف شد كه با فرار خود مهر تاييدي بر مراحل قانوني طي‌شده قبلي نيز زد. اما رجايي متعلق به جرياني فكري‌ بود و من هيچگاه جهت‌گيري حزبي در رفتار كاري و پاسخگويي به نياز مردم و كشور نديدم كه داشته باشد. ايشان با جريانات فكري متفاوتي كه توان پاسخگويي به مشكلات و كارآمدي نسبت به نيازهاي كشور داشتند صرف‌نظر از نوع نگاه آنها همكاري كامل داشته است.

وزير بازرگاني دولت شهيد رجايي، شعارهاي انتخاباتي رجايي به عنوان نخست‌وزير را تابع امام(ره)، فرزند مجلس و خدمت‌گزار مردم برشمرد و گفت: شاخصه عمده او سه شعار اصلي‌اش در مسير كار بود؛ آن روز اين شعارهاي حمايت از مردم محروم و خدمت‌گزاري و تبعيت از امام (ره) كه شعار هميشگي او بود و صحيح است، كافي بود. اين سه شرط آن روزها شرط لازم و كافي بود و اين سه عامل كفايت داشت تا راي مردم را جمع كند اما؛ معني آن اين نيست كه امروز هم اين شروط هم لازم و هم كافي هستند، البته امروز نيز اين شروط لازم است،اما كافي نيست و بايد به كارآمدي و پاسخگويي هم توجه كرد.

بايد به رجايي بازگشت كنيم

دعوا، پرخاشگري و اتهام‌زني از رجايي نديدم

وي افزود: رجايي به هر سه باور، اعتقاد عملي داشت. خوب است كه التزام به اعتقاد، ارتقا يابد. رجايي اعتقادي عمل مي‌كرد.

كاظم‌پور اردبيلي، شخصيت رجايي را موشكافي و تشريح كرد: رجايي با آدم‌ها دوست بود، پرخاشگري، اتهام، افترا وجود نداشت حتي صداي بلند از رجايي نديدم. دعوا و پرخاشگري از او نديدم. گلايه از كسي در جمع نديدم. شايد خصوصي مي‌گفت اما در صحنه علني و راديو و تلويزيون عليه كسي حرفي نمي‌زد يا اشاره‌اي نمي‌كرد، هرگز چنين مساله‌اي نديدم. از اينكه از فرصت‌ها استفاده كند تا نيشي بزند، هرگز از او نديدم.

وي افزود: تاحد ممكن حرمت پيشينيان را حفظ مي‌كرد. سخنراني رجايي درباره رژيم گذشته درسازمان ملل مشخص است و پرونده آنها بسته است اما در داخل مثلا با مهدوي كني و بهزاد نبوي هر دو يكسان بود. اين سير تحول روابط تا به امروز به ما هشدار مي‌دهد كه بايد به رجايي بازگشت كنيم، اما نمي‌توان به سادگي هم ادعاي رجايي شدن داشت.

كاظم‌پور اردبيلي در ادامه به ايسنا گفت: بعضي هم سنگر و عضو هميشگي كابينه شهدا هستند اما كاري به رفتار شهيد ندارند؛ مثلا برخي در زمان وزارت چمران حتي سلام و عليك با او را شبهه‌ناك مي‌ديدند اما همه بعد از شهادت او را عضو حزب خود مي دانستند و اينها پيروان سياسي كار شهيدند، ولي با زنده او مساله دارند.

وي تاكيد كرد: آلودگي در رفتار سياسي و نفاق از رجايي نديدم. او همان‌قدر همسويي و همكاري با باهنر و مهدوي‌كني داشت كه با سلامتي و بهزاد نبوي يا با ما ميانه‌روها داشت. بنابراين دربازگشت به رجايي بايد به اين نكات توجه داشت و دنباله‌روي تبليغي شهيد بودن كافي نيست.

ساده‌زيستي از ويژگي‌هاي رجايي بود

كاظم‌پور اردبيلي درباره ساده‌زيستي رجايي تشريح كرد: زماني‌كه ما به كابينه دعوت شديم، حقوق ما به هفت‌هزار تومان كاهش يافت؛ اين حركت سمبليك هم‌سويي دولت با اقشار كم درآمد بود و نمونه رفتاري سمبليك در آن زمان و در آن مقطع كه هدف آموزشي و فرهنگي داشت. رجايي دنبال مردم‌پسند شدن و پايگاه‌سازي نبود زيرا پايگاه مردمي داشت و نيازي به اقدام ديگري نبود. ساده زيستي و ساده رفتار كردن از ويژگي‌هاي او بود.

وي افزود: نكاتي هم بود كه رجايي تند عمل مي‌كرد و امام (ره) به او تذكر مي‌داد. رجايي در نامه‌اي با پرخاشگري به دولت فرانسه كه بني‌صدر به آن جا رفته بود و از منافقين حمايت مي‌كرد، به فرانسوا ميتران نوشت كه در آن مقطع خاص، استكبار و مبارزه با غرب در نامه مطرح شده بود. امام (ره) در آن مقطع تذكر دادند كه شما يك دولت و يك نخست‌وزيري؛ در روابط ديپلماتيك، شئونات بين‌المللي را رعايت كنيد. امام (ره) تذكر مي‌دادند و مي‌گفتند رفتار دولت بايد در چارچوب شئونات باشد و كار من طلبه متفاوت است.

وزير بازرگاني كابينه رجايي ادامه داد: وجه تمايز رجايي اين بود كه با مهدوي كني راست‌گرا و بهزاد نبوي چپ‌گرا همراه بود و با همه اينها كار مي‌كرد و به همه اينها كمك مي‌كرد تا موفق باشند و همه با جان و دل كار مي‌كردند و خود را فرزند مجلس، خدمت‌گزار مردم و تابع امام (ره) مي‌ديد و همين كفايت داشت.

كاظم‌پور اردبيلي در ادامه اشاره كرد:وقتي مي‌گوييم شهيد، فكر او را تاييد مي‌كنيم. مگر مي‌شود طرفدار شهيد باشيم و فكر او را رد كنيم و عمل نكنيم. هر نوع انتخاب يك بعدي اعم از شهادت، ساده‌زيستي و بقيه ابعاد را نديدن و بر آن موج و شاخصه‌سوار شدن يك مقدار نان‌خوري سياسي است.

وي، كانال شنيدن خبر شهادت رجايي و باهنر براي اولين‌بار را به دليل بيماري در آن زمان به ياد نياورد و در پايان گفت: من در بستر بيماري بودم. معاون‌هاي من در وزارت بازرگاني، نهاونديان و نقره‌كار شيرازي، در دولت باهنر معاون وزير بازرگاني بودند و با عسگراولادي كار مي‌كردند و شايد آنها به من اطلاع دادند. دقيق يادم نيست؛ به من به دليل مريضي، اخبار را ديرتر مي‌گفتند. دردناك‌تر از شنيدن واقعه، فضاي حاكم بود. فضا پس از نبرد‌هاي مسلحانه خياباني، حادثه هفتم تير و مجروحان و انفجار 8 شهريور در كشور، كاملا پليسي شده بود كه برايمان بسيار دردناك بود.

گفت‌وگو از خبرنگار ايسنا: مريم پيمان

انتهاي پيام
 دوشنبه 4 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 65]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن