واضح آرشیو وب فارسی:آریا نیوز: عروسكي در فاصله تولد و مرگ
خبرگزاري آريا- «هديه مرموز» با طراحي، بازي و كارگرداني ياسر خاسب كه به شيوه پانتوميم عروسكي اجرا ميشود، داستان تولد تا مرگ انساني را روايت ميكند كه با عروسكي از دنيايي ديگر در ارتباط است.
به گزارش سرويس هنري خبرگزاري آريا، هديه مرموز برگزيده ويژه يازدهمين جشنواره بينالمللي تئاتر عروسكي تهران بود كه اينك فرصت اجراي عمومي يافته است. اين نمايش همچنين در جشنوارههاي تئاتر لوراخ آلمان، پرفورمنس هلند، بهار ايراني در پاريس و در شهرهاي آمستردام، روتردام و گرونينگن كشور هلند به صحنه رفته است.
اجراي نمايش جديد خاسب پس از 7 شب به طور موقت متوقف شد و پس از برگزاري دوازدهمين جشنواره تئاتر عروسكي دوباره دركارگاه نمايش تئاتر شهر به كار خود ادامه ميدهد.
زبان بدن، يكي از مهمترين ابزارهاي بيانگري تئاتر است و گرچه نميتوان در محدوده تئاتر امروز حوزه و عنصر خاصي از تئاتر را ارجح بر ديگر حوزهها دانست؛ اما ميتوان ادعا كرد كه يكي از مهمترين عناصر نمايش بازيگر و بدن اوست.
تئاتر مدرن امروز در جريان پيشرفت و تغيير در كيفيت عناصر مختلف توانسته تاثير ديگر عناصر را در اجرا كاهش دهد و سعي دارد آن را در بدن و بازي بازيگرش خلاصه كند.
نمايش ياسر خاسب نيز تئاتري است كه داستان، صحنه، دكور و زبان را در بيانگري و قدرت حركت خلاصه كرده است.
? زبان بدن
ياسر خاسب كه طراح، نويسنده و كارگردان هديه مرموز است، در مقام بازيگر اين نمايش سعي دارد با بهرهگيري از زبان بدن، مفهوم و موضوع مورد نظرش را بيان كند.
كارگردان نمايش هديه مرموز، بازي را با حركاتي كاملاً گويا و معلوم آغاز ميكند و از حجمي فشرده و نامشخص كه با بدن خود ساخته است، زير نور موضعي قرمز رنگ، متولد ميشود. در واقع ما در ابتداي نمايش شاهد تولد يك انسان در جهاني هستيم كه با نور موضعي از دنياي ديگر جدا شده است. اما پس از تولد، نور تخت و يكدست زمينه صحنه را براي حضور يا زندگي اين شخصيت در مقابل تماشاگر فراهم ميكند.
عمل نمايشي به عنوان مهمترين دليل وقوع تئاتر، حاصل حضور بازيگر انسان نمايش در اين بخش است. انسان زندگياش را آغاز ميكند تا آنجا كه بستهاي هديه از بالا توسط طناب برايش فرستاده ميشود و حضور اين هديه كه آدمك مرموز و ناشناختهاي است؛ تعليق، عمل و داستان نمايش را امكانپذير ميكند.
ياسر خاسب، تا به اينجاي كار با تسلط و قدرت خوبي كه بر بدنش دارد، بهگونهاي مطلوب توانسته وقايع ساده مورد نظرش را به تماشاگرش منتقل كند.
بدن آماده بازيگر براحتي رشد و حركت در صحنه زندگي را به ما نشان ميدهد تا آنجا كه يك آدم مرموز و عجيب را كه شبيه عروسكي زنده است، پيدا ميكند. او بخوبي و با تسلط كامل به اين عروسك جان ميدهد. خاسب تنها با يك دست كه در آستين عروسك قرار ميدهد، تمام بدن عروسك را به خود ميچسباند و براحتي آن را به حركت درميآورد. حركتهاي بازيگر هديه مرموز از آن جهت زيبا، نمايشي و كاربردي است كه تماشاگر براحتي حضور 2 شخصيت را روي صحنه در حال حركت باور ميكند و ميپذيرد.
? 2 شخصيت در يك بدن
در واقع هنر ياسر خاسب را به عنوان بازيگر نمايش از چند منظر ميتوان بررسي كرد، اما نخستين وجه بارز بازي او تبديل كردن بدن به 2 شخصيت متفاوت است. آدمك مرموز يا كودك درون شخصيت نمايش نهتنها كاملا با خود شخصيت متفاوت و متعارض است، بلكه حتي كنش نمايشي را به واسطه مبارزه مستقيم فيزيكياش در روي صحنه به وجود ميآورد. نشان دادن چنين كاركرد و اتفاقاتي با يك دست، كار نسبتا دشواري است كه خاسب در نمايشش بخوبي از عهده آن برآمده است. تسلط او بر حركت و بدن به اندازهاي است كه نهتنها در خلق 2 شخصيت متفاوت موفق نشان ميدهد، بلكه حتي با پيشرفت درگيري و تعليق بيروني نمايش، شخصيت دوم را كه تنها از سوي يك دست او حركت ميكند، مسلط بر شخصيت اول (خودش) به نمايش ميگذارد. خاسب حتي در پايان نمايش خود به دست عروسك كشته ميشود و عروسك را مسلط و پيروز بر جنازهاش بازي ميكند.
آدمك مرموز، شايد كودك درون يا شخصيت دوم اين انسان است كه همزمان با رشد او مبارزهاش را آغاز ميكند و در كشمكشي مداوم و مستمر در زندگي او را به هلاكت ميرساند.
هديه مرموز در فاصله ميان تولد و مرگ شخصيتش، مبارزه او با خود را به گونهاي تمامناپذير به نمايش ميگذارد و شايد قصد دارد بر ناگزير بودن شخصيت پس از كشف اين هديه در حوزه محتواي نمايشياش تاكيد كند. هرچند در اين مسير، پرداخت يا راهكار و شيوه ديگري وجود ندارد و موضوع و نه داستان دچار پيچش و چالشهاي ديگر در ابعاد مختلف نميشود، اما خود موضوع مبارزه انسان با كودك درون ميتواند محوريت موضوعي خوبي را شامل شود كه در اين نمايش هم به اين شكل بوده است.
هديه مرموز در مدت كوتاه اجرايش، با حركات بازيگر و نشان دادن يك مبارزه صرفا فيزيكي، سعي ميكند تماشاگر را مجذوب خودش كند و همين مساله شايد تنها كاستي آن باشد. ما در صحنه نمايش چيزي جز يك درگيري فيزيكي را شاهد نيستيم و منطق اين درگيري خيلي كمتر از خود آن مورد توجه كارگردان نمايش بوده است. شايد بهتر بود كه حتي پرداخت بيشتري بر حضور و دليل درگيري عروسك يا آدمك با انسان نمايش صورت ميگرفت.
? نور به جاي دكور
صحنه نمايش بدون هيچ دكور و آرايشي، تنها با يك نور تخت يا موضعي، بيانگر خلا دروني شخصيت است. اين انتخاب صحنه هر چند به تناسب موضوع بخوبي صورت پذيرفته، اما بهتر بود لااقل در حوزه نورپردازي، فضاسازي كاربرديتري را ترتيب ميداد. مثلا كارگردان ميتوانست با محدودتر كردن نور در مركز صحنه، خلا‡ها و فضاهاي ناشناخته و مرموز اطراف را در تاريكي و سكوت اطراف شخصيتش بيشتر مورد تاكيد قرار دهد. در اين صورت مسلما تنهايي، كشمكش دروني و اهميت حضور شخصيت در مقابل ناشناختگي و خلا تاريكي اطراف و جهان، بيشتر تاثيرگذار نشان ميداد.
اما در مجموع و با در نظر گرفتن همه عناصر و شيوههاي به كار گرفته شده و همچنين تاثيراتي كه نمايش بر مخاطب ميگذارد و هدفي كه دنبال ميكند، بايد گفت هديه مرموز يك اثر هدفمند نمايشي است و در انتقال مفهوم و برقراري ارتباط با مخاطب موفق نشان ميدهد.
تركيب نور و موسيقي و محوريت و تمركز موضوعي بر حضور قاطع زبان بدن، هديه مرموز را به عنوان يك نمايش مسلط و موفق مطرح ميكند
چهارشنبه 30 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آریا نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 216]