طاها هاشمي: اگر با مشايي كار نمي‌كردم؛ استقلالم زير سوال مي‌رفت

واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: طاها هاشمي: اگر با مشايي كار نمي‌كردم؛ استقلالم زير سوال مي‌رفت
جام جم آنلاين: خبر استعفاي طاها هاشمي، رئيس پژوهشگاه سازمان ميراث‌فرهنگي؛ صنايع‌دستي و گردشگري، يكي از مهمترين خبرهاي منتشر شده امروز است. آنچه در استعفاي طاها هاشمي بيش از همه مورد بحث بود، همزماني استعفاي وي با صحبت‌هاي اخير مشايي درخصوص دوستي با مردم اسرائيل بود.

از طرفي شنيده مي‌شد كه اختلافاتي ميان او و حميد بقايي، قائم مقام سازمان ميراث‌فرهنگي، نيز وجود دارد.

بي‌شك طاها هاشمي ازجمله كساني بود كه به علت همكاري با مديريت پيشين سازمان ميراث‌فرهنگي و ادامه همكاري با مديريت فعلي مورد انتقادات شديدي قرار گرفته بود. در دوران طاها هاشمي و رياست وي در پژوهشگاه، اتفاقات خوب و بد بسياري زيادي در حوزه پژوهش رخ داد كه به گفته خودش؛ در مصاحبه‌اي مطبوعاتي گفته خواهد شد.

اما آنچه در استعفاي هاشمي بيش از همه مورد بحث بود ، همزماني استعفاي وي با صحبتهاي اخير مشايي درخصوص دوستي با مردم اسرائيل بود. از طرفي شنيده مي شد كه اختلافاتي ميان او و حميد بقايي، قائم مقام سازمان ميراث فرهنگي، نيز وجود دارد كه تمامي اين موارد بهانه اين آخرين گفتگوي خبرگزاري ميراث‌فرهنگي با طاها هاشمي به عنوان رئيس پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي شد.

امروز خبر استعفاي شما كه آواي آن از مدتها قبل به گوش مي‌رسيد به شكل رسمي از طرف سازمان اعلام شد و آقاي مشايي نيز با استعفاي شما موافقت كردند. اصلي ترين دليل استعفاي شما چه بود؟

هشت ماه قبل اجلاسي در هند برگزار مي شد كه در آن سفر دچار آسيب ديدگي از ناحيه كمر شدم ..

زمين خورديد؟

نه شايد به خاطر تاخير 7 تا 8 ساعتي فرودگاه و پرواز طولاني به هند و سپس نشستن در جلسه‌اي چند ساعته سبب اين اتفاق شد. فرداي اجلاس به خاطر درد شديد راهي ايران شدم و در مراجعه به پزشك به سرعت بستري شدم و يك ماه اين ماجرا طول كشيد. در ام آر آي توصيه شد كه كار به حداقل برسد. آن زمان خيلي اعتنا نمي كردم و چون به كارم علاقه داشتم ادامه دادم تا اين كه اين اواخر درد به ناحيه گردن و دست هم رسيد و در ام آر آي دوم هشدار جدي داشته شد كه كار به حداقل برسد. استعفاي من بيش از يك ماه قبل به خاطر بيماريم در خواست شد.

درخصوص استعفاي شما شنيده هاي زيادي وجود دارد كه يكي از آنها مخالفت در ادامه همكاري شما با آقاي مشايي ازسوي مدرسين طلاب قم بوده است. به گفته چند منبع موثق مجمع مدرسين طلاب قم به خاطر اظهارات اخير آقاي مشايي درباره دوستي با اسرائيل، از شما خواسته اند كه استعفا دهيد و همكاريتان را با رئيس سازمان ميراث فرهنگي قطع كنيد. آيا اين موضوع صحت دارد؟

اصلا چنين چيزي نيست. من خودم قادر به تشخيص هستم و نيازي به تعيين و تكليف كسي ندارم. من اگر مشكل بيماري نداشتم تا پايان دوران آقاي مشايي به همكاريم ادامه مي دادم و دليلي نمي بينم كه تحت تاثير توصيه ها و ايده ها استعفا بدهم.

پس توصيه هايي مبني بر متوقف شدن ادامه همكاري با آقاي مشايي بوده؟

اين قبيل توصيه ها از مدت ها قبل و از جاهاي مختلف مي شد. من دوستان زيادي در جريان اصولگرا و اصلاح طلب دارم اما هميشه ديدگاه مستقلي در مسائل سياسي و اجتماعي داشتم بنابراين توصيه هايي از طرف اين دوستان مي شد و مي گفتند كه نمانيد و ادامه ندهيد و حتي بعضي ها مي گفتند بمانيد و ادامه بدهيد. من در حوزه كاري هرگز تحت تاثير توصيه هاي ديگران عمل نكردم و تمام كارهاي انجام گرفته براساس تشخيص خودم بوده است. شايد اگر اين مشكل جدي پيش نمي آمد كارم را ادامه مي دادم و هرگز تحت تاثير شرايط جوي به وجود آمده استعفا نمي دادم.

يكي از انتقاداتي كه به شما درخصوص همكاري با آقاي مشايي وجود داشت اين بود كه مي گفتند پس از رفتن آقاي مرعشي از سازمان شما نيز بايد مي رفتيد و با مديريت فعلي سازمان همكاري نمي كرديد. شما در دولت قبلي مدير مسئول روزنامه انتخاب بوديد و هميشه در اين روزنامه محافظه كار و ميانه رو بوديد. پس چطور با آقاي مشايي ادامه كار داديد؟

سئوال خوبي است. اتفاقا بر اساس همان سابقه قبلي در سازمان ميراث فرهنگي ماندم. به دليل اينكه اگر من با دولت قبلي كار مي كردم و با رفتن دولت كارم را تمام مي كردم، موضع استقلال من زير سئول مي رفت. من معتقدم كه هيچ جريان سياسي در كشور نمي تواند حق مطلق باشد. به هر حال هر جرياني مي تواند عملكرد مطلوب و يا قابل انتقادي داشته باشد. هيچگاه نبايد سياه و سفيد ديد و گاهي بايد خاكستري نگاه كرد. من در روزنامه انتخاب هم همين موضع را داشتم و شايد البته نتوانستم آن ايده هايي كه در ذهنم بود را در آن زمان پيش ببرم. ما در روزنامه انتخاب معتقد بوديم كه بايد بر محور حق پيش برويم. به قول حضرت علي(ع) كه مي فرمايند كه "ببينيد چي گفته مي شود نه اين كه چه كسي آن را مي گويد." ملاك حرف حق است و موضع ما هم همين بود. شايد به درستي نتوان حق را تشخيص داد ولي اين مهم است كه آدم اراده اي داشته باشد كه بخواهد هرجا حرف حق است آنجا بماند. به همين علت من اگر در دولت قبلي همكاري داشتم؛ مي بايست در اين دولت هم به همكاري مي پرداختم چون موضع ام مستقل بوده است. من اين موضوع را به آقاي مشايي هم گفتم و اينكه اگر كاري را بپذيرم با تمام تعهد كار مي كنم و مهم نيست كه رئيس من چه كسي است. البته اين را هم بگويم، از هركسي كه با آقاي مشايي كار كرده باشد بپرسيد كه چگونه بوده مي گويد كه كاركردن با ايشان شيريني خاص خودش را دارد. من ايشان را آدمي خوش فكر و توانمند مي‌دانم. صرف نظر از اين موضوع كه امكان دارد صحبتي بد فهميده شود يا به هر دليلي بخواهند در مقابل آن موضع گرفته شود اما به هر حال من كار كردن با آقاي مشايي را دوست داشتم.

كار كردن با آقاي بقايي را هم دوست داشتيد؟ به هر حال انتقادات زيادي نسبت به عملكرد ايشان در سازمان ازسوي مجموعه سازمان ميراث فرهنگي كشور وجود دارد.

بالاخره آقاي بقايي هم قائم مقام آقاي مشايي هستند ... من با ايشان مشكلي نداشتم. به همين دليل هم تا الان ماندم و امروز هم به خاطر مشكلات جسمي و بيماري مي روم.

برخي معتقدند كه صحبت هاي شما در مورد بودجه پژوهشكده و كاستي هايي كه در اين خصوص به وجود آمده باعث بروز اختلافاتي ميان شما و آقاي بقايي بوده كه درنهايت منجر به اين استعفا شده است؟

مطلقا چنين چيزي نبوده است. پژوهشگاه مال سازمان ميراث فرهنگي است و موفقيت پژوهشگاه موفقيت سازمان است. من معتقدم كه بخش هاي مختلف سازمان نبايد در نگاه مهندس مشايي و آقاي بقايي تفاوتي داشته باشند. من نمي توانم كمك هايي را كه آقاي مشايي و آقاي بقايي در شكل گيري جايگاه پژوهشگاه داشتند را ناديده بگيرم ...

مثلا چه كمك هايي؟

آقاي بقايي در بحثهايي مثل شكل‌گيري، سازماندهي و نيروها مشاركت داشتند و اصلا مشكلاتي را كه ما سال گذشته درخصوص نيروهاي پژوهشگاه داشتند را حل كردند. البته ممكن است كه نوع موضع گيري آقاي مشايي و بقايي متفاوت باشد اما هر دو براي سازمان كار مي كنند. من از صميم دل مي گويم كه هيچ اختلافي با آقاي مشايي و بقايي نداشتم.

در دوره شما و رياستتان در پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي ، كارهاي خوبي مثل تاسيس پژوهشكده فرهنگ و تمدن و يا اجلاس باستان شناسي خليج فارس در انگلستان انجام گرفت و دركنار آن اتفاقات ناگوار و كاستي هايي هم وجود داشت كه مي توان به اختصار درباره آن ها صحبت كرد.
مثلا ميزان پژوهش هاي علمي پژوهشكده باستان شناسي كاهش داشت يا اينكه عملكرد قابل قبولي در برخي پژوهشكده ها به چشم نمي خورد ...

درحال حاضر فرصت كافي براي گفتن تمام آنچه اتفاق افتاده نيست و اين گونه حق مطلب ادا نخواهد شد. اجازه بدهيد كه اين موضوع در جلسه اي مطبوعاتي و در حضور خبرنگاران مطرح شود و در آن زمان به طور كامل توضيحاتي راجع به عملكرد پژوهشكده طي سه سال گذشته خواهم داد. درحال حاضر حضور ذهن ندارم و ممكن است بعضي كارهاي انجام گرفته را از قلم بياندازم. اما كارهاي زيادي انجام شده و بنظر من در اين دوره نه به خاطر مديريت من كه به خاطر نظر خاص آقاي مشايي روي بحث پژوهش، پژوهشگاه راه و جاي خود را پيدا كرد. طرحهاي بزرگي تعريف شد. درحال حاضر حدود 40 طرح تصويب شده داريم كه نزديك 4 تا 5 ميليارد اعتبار لازم دارد ...

البته در همين زمينه شما انتقاداتي درخصوص بودجه داشتيد كه همان اختلاف نظرها را كه گفتم به وجود آورد.

كل اعتبارات جاري سازمان ميراث فرهنگي حدود 40 ميليون است و حتي به 50 ميليون هم نمي رسد. آنهم با اين همه وظايفي كه دارد و در اين ميان بودجه پژوهشگاه هم تماما جاري است. در پژوهشگاه غير از بودجه مانع ديگري براي برداشتن قدمهاي بلند در حوزه پژوهش ميراث وجود نداشت. بعضي از پژوهشكده ها از ابتدا بيس كاري درستي نداشتند و نوع نگاه به آنها درست نبود. مثلا پژوهش ها موردي بود درحالي كه وظيفه پژوهشكده ها دنبال كردن پژوهش هاي موضوعي است. ما اگر صدها پژوهش موردي را انجام بدهيم شايد نتيجه بدهد اما مشكلات ما را در زمينه پژوهش حل نمي كند. مثلا در يك زلزله ارگ بم ويران مي شود درحالي كه اگر پژوهش هايي درخصوص خشت در ايران مي شد شايد امروز شكل ديگري براي تاريخ بم رقم مي خورد. يا مثلا در پاسارگاد، قبلا هم آب وجود داشته است و آيا در گذشته نبايد پژوهش مي شد كه رطوبت روي سازه ها تاثير مثبت يا منفي دارد؟ اين كارهاي اساسي پژوهشكده ابنيه و بافت است. يا مثلا در بخش پژوهشكده حفاظت و مرمت، شايد هزاران اشياء مرمت شود اما اين كه تمامي اشياء شناسنامه مرمتي دشته باشند يك كار اساسي است. و يا در حوزه باستان شناسي نيز بايد گفت كه شايد ما نتوانيم امروز همه محوطه هاي باستاني را پوشش دهيم اما يك اصل در باستان شناسي كشور اتفاق افتاده و آن اين تا تنها به دستور سازمان ميراث فرهنگي مجوز آبگيري سدها داده مي شود. در پژوهشكده مردم شناسي نيز همين طور و كلي كار انجام گرفته جمع آوري شده بود كه ساماندهي شد.

برنامه بعدي شما چيست؟ آيا به فكر راه اندازي روزنامه ديگري هستيد يا اينكه به مجلس بازمي گرديد...؟

من فعلا قصد ندارم وارد عرصه سياسي كشور بشوم و شايد استرس روزنامه كمتر از كار پژوهشگاه نباشد. بالاخره كارمند سازمان هستم و در خدمت ميراث فرهنگي خواهم ماند.

چه پيشنهادي براي جانشين بعدي رياست پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي داريد؟

فكر مي كنم كه مديريت ميراث كار سختي است. هم تدبير و هم علم مي خواهد. انتظارم اين است كه شخصي قوي تر و جامع تر از من مديريت پژوهشگاه را در دست بگيرد. البته ما در داخل پژوهشگاه مديران خوبي داريم. هميشه بارها گفتم كه خيالم راحت است كه هر لحظه اي اگر كار پژوهشگاه را كنار بگذارم، هر كدام از مديران پژوهشكده ها را بگذارند رئيس پژوهشگاه مي توانند از عهده اين كار برآيند.

اين پيشنهاد شما به آقاي مشايي درباره مدير بعدي پژوهشگاه است. چه پيشنهادي براي رئيس بعدي داريد؟

فكر مي كنم كه كارهاي خوبي در پژوهشگاه شروع شده و از طرفي بعد از ادغام، مجموعه كار ميراث بيشتر بر دوش پژوهشگاه و معاونت ميراث فرهنگي است. يعني اين دو معاونت مجموعه كارهاي اصلي ميراث را به عهده دارند. كارهاي ميراث هم عموما حاكميتي است. يعني اينكه ما بايد از ميراث فرهنگي محافظت كنيم. البته اين به معناي واگذاري امور به بخش خصوصي نيست اما حفاظت از ميراث فرهنگي متوجه كل سازمان نيست و بيشتر اين دو معاونت متصدي امور هستند. بر اين اساس حتما توصيه مي كنم كه رئيس بعدي با معاونت ميراث فرهنگي رابطه جدي و تنگاتنگي داشته باشد. يعني نبايد حوزه اجرا را از پژوهش جدا كرد. بايد هماهنگ باشند. نكته بعدي اين كه كارهاي بزرگي كه در پژوهشگاه شده ادامه پيدا كند. كه البته اين در جلسه مطبوعاتي گفته خواهد شد. به نظر من درخشندگي ميراث و حفاظت آن به كارهاي اساسي انجام گرفته برمي‌گردد.

خبرگزاري ميراث‌ خبر
چهارشنبه 30 مرداد 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]

[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 427]