واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: فلسفه دين
جابر دانش *فلسفه دين يكى از شاخه هاى مهم در مطالعه دين است. علمى است متوجه دين حق كه رويكردى غيرمتعهدانه در موضوعات خود دارد.بنابراين حقانيت ادعاى اديان و صحت و سقم گزاره هاى دينى منظور نظر آن است، ولى التزامى در رسيدن به شناختى موافق با حقايق دينى ندارد.فلسفه دين تامل و تفكر فلسفى در باب دين است كه خود تاريخى به قدمت فلسفه دارد و بخش متعارفى از فلسفه غرب را در هر دوره اى تشكيل مى دهد.اين رشته كه از زمان جنبش روشنگرى در آلمان در قرن هجدهم به عنوان رشته اى مستقل از رشته هاى مطالعات فلسفى جلوه گر شد، مظاهرى مرتبط با مقوله دين و تجربه دينى از زندگى بشرى را بررسى مى كند و به بحث درباره گوهر دين، محتوا و ريشه آن، ارزش و نقش دين در تجربه انسان و تبيين حقيقت مى پردازد.در واقع كار فلسفه دين عبارت است از تحليل تشريحى و نقادانه ماهيت و محتوا و پيش فرض هاى ايمان. بررسى بعد عقلانى دين و اعتقادات اساسى آن هنگامى كاملا مفيد است كه آگاهانه و برنامه ريزى شده باشد. فلسفه رشته اى است كه اعتقادات را به دقت مورد بررسى قرار مى دهد، لذا مى توان به حق از آن متوقع بود كه در مطالعات دينى يارى گر باشد. تحقيق درباره معنادارى، انسجام و معقول بودن اعتقادات، كارى كاملا فلسفى است.فلسفه دين كه عهده دار بررسى بعد عقلى دين است، به يك معنا دنباله تمايل فطرى انسان به تفكر جدى در باب موضوعات بسيار مهم است و دين تمايل فطرى نسبت به پرسيدن و فهميدن را تقنيح (Refine) مى كند و براى اين منظور تكنيك ها و نكته يابى هاى(Insights) نظامات فلسفه را به ميان مى آورد و بر اعتقادات دينى اطلاق مى كند.با تاملى در مسايل و مباحث فلسفه دين مى توان گفت وظيفه اين رشته به دو گروه تقسيم مى شود:۱- تحليل توصيفى و هويدا ساختن زبان و عقيده و اعمال دينى با توجه ويژه به قوانين حاكم بر آنها و زمينه آنها در حيات دينى.۲- بررسى و ارزيابى عقلانيت عقايد دينى، با توجه به انسجام آنها و اعتبار برهان ها و ادله مربوط به توجيه آنها.هدف اصلى اين كاوش عقلى آن است كه بيان شود كدام يك از احكام يا مفاهيم خردپذيرند، ولى در ضمن اين بررسى، مفاهيم و احكام خردستيز يا خردگريز را نيز آشكار و مشخص مى سازد.البته برخى متفكران، تمام اشتغالات و وظايف فلسفه را به اين رشته تسرى مى دهند. به اعتقاد آنها، فلسفه به لحاظ تاريخى چندين عامل اساسى را در بررسى تمام موضوعات مهم، از جمله دين مورد تاكيد قرار داده كه به شرح زير است:۱- اولين عامل تمايل به وضوح (clarity) است كه غالبا فيلسوفان را وا مى دارد طالب دقت در معانى الفاظ و مفاهيم باشند.براى مثال فيلسوفان دين به شدت در تعريف الفاظ مهمى چون خدا، معجزه و رشد حساس اند.۲- ضرورت رويكرد نقدى؛ در رويكرد نقدى مفروضات پنهان، آشكار مى شود و مورد بررسى و كاوش قرار مى گيرد و نيز شقوق بديل و انتقادات وارد بر هر موضع ملاحظه مى شود. به همين دليل فيلسوفان دين هرگز به شرح و بيان صرف يك نظريه اكتفا نمى كنند، بلكه نكات مثبت و منفى آن را با جديت بيشتر مورد تفحص قرار مى دهند.۳- عقايد مسوولانه بايد بر برهان مبتنى باشد نه بر ترجيح شخصى يا تصديق جمعى. حتى آن كسانى هم كه معتقدند لازم نيست براى بعضى اعتقادات برهان اقامه شود، بايد براى اين نظر خود برهان اقامه كنند. مخالفان هم بايد براى مخالفت خود برهان عرضه كنند.۴- نقش تاليفى يا تركيبى؛ فلسفه در اين وجه از كار خود مى كوشد تا ديدگاهى جامع بنا كند؛ تلقى واقع بينانه و متعادل از اين نقش فلسفه اين است كه مى توان نتايج عديده اى را كه منفردا از براهين فراوان مربوط به دست مى آيند، ذيل ديدگاه يا نظرى واحد گرد آورد.مسايل مطرح در فلسفه دين را با توجه به تعلق داشتن آنها به محدوده متون مقدس يا تعلق نداشتن آن، مى توان به دو دسته تقسيم كرد:۱- مسايل محدود و مستعد به متون مقدس كه مسايلى هستند قابل دريافت و استناد در متون مقدس اديان؛ البته در اين قسم مسايل، فيلسوف دين فقط به امور مشترك در بين اديان اكتفا مى كند.ايمان، روح و وحى از جمله مسايل قابل بحث در اين مقوله هستند.۲- مسايل وراى چارچوب و حدود متون مقدس كه نشانى از آنها در متون مقدس يافت نمى شود و بايد بيرون از محدوده متون مقدس دينى به آنها پرداخته شود. پلوراليسم دينى، زبان دين و منشا دين از جمله اين موارد هستند.دسته اول مسايل درون دينى و دسته دوم مسايل برون دينى نيز ذكر شده اند كه از استعمال آن و اصطلاحاتى نظاير آن كه تعابير مختلفى از آن استفاده مى شود احتراز شده است.* محقق و نويسنده
سه شنبه 29 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 113]