واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: سيدعبدالاعلي سبزواري؛ فقيه مفسر / 1روش تفسير قرآن به قرآن در «مواهبالرحمن» كاملتر از الميزان است
گروه انديشه: حد مشترك دو تفسير «الميزان» علامه طباطبايي و «مواهبالرحمن» آيتالله سيدعبدالاعلي سبزواري در روش تفسير (قرآن به قرآن) آنهاست، اما سيد سبزواري در تفسير مواهبالرحمن، از روش تفسير قرآن به قرآن به نحو كاملتري بهره برده است.
سرويس انديشه و علم خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا) در راستاي معرفي كردن چهرههاي مهجور قرآني، در اين عرصه از فعاليتهايش بنا دارد تا در مورد شخصيت آيتالله «سيدعبدالاعلي موسوي سبزواري» و شناساندن اين چهره مهجور قرآني به جامعه اسلامي و جهاني، گفتوگوهايي را با نزديكان، شاگردان و انديشمندان صاحبنظر در اين عرصه به عمل آورد تا با احياي علمي اين شخصيت و ارائه نظرات وي، قدمي را در سال نوآوري و شكوفايي برداشته و در راستاي تحقق بخشيدن به بيانات مقام معظم رهبري تلاش كند. لذا در ابتدا لازم ديديم شناختي اجمالي نسبت به شخصيت آيتالله سيدعبدالاعلي سبزواري به دست دهيم.
آيتالله سيدعبدالاعلي موسوي سبزواري، فقيه، مفسر و قرآنپژوه بزرگ جهان تشيع و از مفاخر علمي و برجسته اسلام در دوره معاصر است كه عمر شريف خويش را در نشر و گسترش معارف اسلام و قرآن مصروف داشت. وي در 18 ذيالحجه 1328 هـ.ق، مصادف با عيد غدير خم، در سبزوار ديده به جهان گشود.
دوران كودكي و نوجواني را تحت سرپرستي پدر بزرگوارش طي كرد و مقدمات ادبيات عرب، فقه، اصول و ... را از پدر و عمويش، آيتالله «سيدعبدالله برهان» (م 1384 هـ.ق) فراگرفت و تا سن چهارده سالگي در زادگاه خود به تحصيل مقدمات علوم اسلامي و عربي پرداخت.
در سال 1342 هـ.ق به مشهد مقدس رفت و در آنجا از محضر بزرگاني چون علامه ميرزا «عبدالجواد اديب نيشابوري» (م 1344 هـ.ق)، ميرزا عسكر شهيدي، معروف به آقا بزرگ حكيم (م 1354 هـ.ق)، آيتالله سيدمحمد عصار لواساني (م 1356 هـ.ق) و شيخ علياكبر نهاوندي (م 1369 هـ.ق) بهره برد.
مرحوم آيتالله سبزواري پس از حدود هشت سال اقامت در مشهد، براي تكميل دروس سطح فقه و اصول و نيز فلسفه و تفسير و ديگر علوم اسلامي عزم سفر نجف اشرف كرد و در آن شهر در درس آيات عظام مرحوم نائيني (م 1355 هـ.ق)، آقا ضياءالدين عراقي (م 1361 هـ.ق)، شيخ محمدحسين غروي اصفهاني (م 1361 هـ.ق)، سيدابوالحسن اصفهاني و سيدحسين بادكوبهاي (م 1358 هـ.ق) شركت و آموختههاي فقهي و فلسفي خويش را تكميل كرد.
وي تفسير قرآن و مناظره و كلام را با حضور در جلسات تفسيري علامه «محمدجواد بلاغي» فراگرفت. او همچنين از علامه مامقاني (م 1351 هـ.ق) و شيخ عباس قمي (م 1359 هـ.ق) و ديگر مشايخ و استادان خود اجازات روايتي و اجتهادي كسب كرد و در حالي كه 36 سال داشت، در سال 1365 هـ.ق خود عهدهدار تدريس خارج فقه و اصول شد و به تربيت شاگردان و دانشوران پرداخت.
آيتالله سبزواري در كنار فقيه برجسته اهل بيت(ع)، آيتالله سيدابوالقاسم خوئي (م 1413 هـ.ق) خدمات شاياني به حوزه نجف اشرف كرد و چراغ فقاهت را در آن حوزه نوراني نگه داشت و خود چيزي كمتر از يك سال ـ بعد از آيتالله خوئي ـ عهدهدار رياست آن حوزه علمي شد.
ايشان مردي متواضع، بردبار، قليلالكلام و دائمالذكر و از حافظان قرآن كريم بود. وي در فعاليتهاي سياسي و اجتماعي ايران و عراق نقش داشت و از انقلاب اسلامي ايران و رهبر آن ـ حضرت امام خميني(ره) ـ كمال حمايت و پشتيباني را كرد. در زمان اقامت امام(ره) در نجف، در كنار ايشان بود و از امام(ره) و نهضت وي حمايت ميكرد.
وي چندين بار درس خويش را براي توجه دادن حوزه علميه نجف به وقايع انقلاب اسلامي ايران تعطيل كرد و به هنگام همهپرسي نظام جمهوري اسلامي، در فروردين 1358 هـ.ش پيامي مبني بر حمايت از آن صادر كرد. او همواره حامي مردم مظلوم و مسلمان عراق بود و در جنبش و قيام معارضان عراقي در سال 1370 هـ.ش نقش هدايت و رهبري داشت. او هرگز با رژيم بعث حاكم بر عراق سازش نكرد و چندبار منزلش به محاصره نظاميان بعث درآمد و رژيم بعث برايش محدوديتهايي قائل شد.
سرانجام اين فقيه فرزانه و مفسر عاليقدر تشيع و عالم وارسته، بعد از عمري تدريس و تحقيق و تأليف و مجاهدت در روز دوشنبه 25 مرداد 1372 هـ.ش (27 صفر 1414 هـ.ق)، مصادف با شب رحلت رسول خدا(ص) و شهادت امام حسن مجتبي(ع) در نجف اشرف درگذشت و به ديدار حق شتافت كه البته برخي معتقدند كه وي توسط رژيم بعث عراق مسموم و شهيد شده است.
«مواهبالرحمن في تفسير القرآن» سد سبزواري در تفسير قرآن است كه مفسر طرح آن را در 30 جلد ريخته بود و تاكنون قريب به 12 جلد آن به چاپ رسيده و متأسفانه باقي مجلدات در صورت وجود، چاپ و منتشر نشده است. اين تفسير به زبان عربي است و نخستينبار تا جلد چهارم آن، در «مطبعة الآداب» نجف به سال 1404 (ق) به چاپ رسيد و در سال 1409 مؤسسه اهلالبيت(ع) بيروت آن را تجديد چاپ كرد.
بررسي اجمالي آثار آيتالله سيد عبدالاعلي سبزواري
چاپ ديگر آن در همان سال در «مطبعة الديوان» بغداد صورت پذيرفت. اما چاپ بهتر و با حروفچيني و تحقيق جديد، با اشراف فرزند مفسر، در سال 1414 انجام گرفت كه متأسفانه با درگذشت وي در همان جلد اول توقف يافت و بعد با همكاري «مؤسسة المنار» حدود 12 جلد آن به چاپ رسيد.
اما «مهذبالاحكام في بيان الحلال و الحرام»، در فقه امامي و شامل يك دوره كامل فقه استدلالي در 30 جلد وزيري در مطبعة الآداب نجف به سال 1982 (م) چاپ شد، «تهذيب الاصول»، يك دوره اصول فقه، به صورت فشرده، ولي روان در 2 جلد كه به طبع رسيده است، «لباب المعارف»، در علم كلام و دفاع از عقايد شيعه و از جمله اولين آثار آيتالله سبزواري است كه در 2 جلد به زبان عربي تأليف شده است.
«افاضة الباري في نقد ما الّفه الحكيم السبزواري»، در نقد و بررسي آثار فلسفي حكيم حاج ملاهادي سبزواري(م 1289 ق) است، «رفض الفضول عن علم الاصول»، در علم اصول، «منهاج الصالحين››، در فقه، «مناسك الحج›» در مسائل حج، «رساله توضيح المسائل» به فارسي، حاشيه بر بسياري از كتابهاي شيعه چون عروةالوثقي، وسيلةالنجاة، حدائقالناظره، جواهرالكلام، مستندالشيعه، اسفار، تفسير صافي، شرح منظومه حكيم سبزواري و...، مجموعهاي در رسائل فقهي و... از ديگر آثار علمي آن دانشمند است كه نشر و گسترش احكام اسلامي و معارف قرآني را سرلوحه خود كرده بود.
مرحوم سيدعبدالاعلي سبزوارى گرچه مشهور به فقاهت بود، اما محدث ومفسر و اصولى نيز بود. در دانش حديث سرآمد بود. حتى گفته شده كه ايشان توانايى و مهارت ويژهاى در بازشناسى روايات امام محمد باقر(ع) از امام صادق( ع) داشته است. از آنجا كه بيشتر روايات از اين دو امام رسيده، اينگونه آشنايى و بازشناسى روايات امام باقر(ع) از امام صادق(ع)، خود كرامتى است كه ايشان داشته و بيانگر گستره دانش و باريكانديشى و ژرفكارى ايشان در دانش حديث است.
وي حاشيهها و تعليقههايى بر كتابهاى حديثى چون: «وافى»، «وسائلالشيعه» و «بحارالانوار» دارد كه ژرفاى دانش حديثشناسى وى را به خوبى مىنماياند. اين حاشيهها و تعليقهها تاكنون به زيور چاپ آراسته نشده است. از جمله نوشتههاى وي كتابى است در علم اصول، به نام «تهذيبالاصول». اين اثر يك دوره كامل علم اصول را در بر دارد. در اين اثر، قاعدهها و بحثهاى اصولى به بوته بررسى گذارده مىشود و مناقشههاى اصولى با روش و اسلوبى كه ذهنهاى گوناگون آن را بپذيرند، بيان مىشود.
ديگر اين كه در مباحث فقهى، كوشش عقلى را نيز به كار مىبرد. كتاب ياد شده برخلاف مختصر بودنش، ويژگيها و زوايايى دارد كه قابل تقدير است، از جمله در بحث (تصويب جزئى) گفته است: در دين اسلام احكام كلى وجود دارد كه از آنها تعبير به قوانين عام مىشود و شكى نيست كه اين قانونهاى عام وجود واقعى دارند و داراى ملاكهاى خود از مصالح و مفاسدند؛ مانند احكام كلى عبادات و معاملات.
با اين كه سبزواري اصول را از استاد محقق شيخ محمدحسين اصفهانى فراگرفته كه در حق او گفته شده كه فقه او اصول است و اصولش معقول، ولى طبع عقلى فلسفى استادش در مباحث اصولى وى، بازتاب نيافته است، بلكه آن بزرگوار بيشتر بر اعتبارات عقلايى استوار است.
اما در قسمت تفسير بر روش استاد خويش، شيخ «محمدجواد بلاغى» چيرگى كامل پيدا كرد و به آن شيوه و روش اهتمام زيادى ورزيد و تفسيرى به نام «مواهبالرحمن فى تفسيرالقرآن» نگاشت. از اين كتاب تفسير، ده مجلد آن به چاپ رسيده و باقى نيز در دست چاپ است.
در تعريف اين كتاب گفته اند كه از دقيقترين تفاسير علمى است و به زواياى زيادى از مباحث فقهى، روايى، عرفانى، فلسفه اسلامى، اخلاقى و … پرداخته است، به گونهاى كه قارى قرآن از روحيهاى برخوردار مىشود كه از رفتار علمى با آيات قرآن جدا نمىشود. وي به نص مفسر و جمع و ترجيح بين روايات مختلف در تفسير پرداخته است و اين جهت؛ يعنى درنگ در نص مفسر ماده قرآنى، انسان را به مقصود آيات نزديك مىكند.
اسلوب جديد و روش تفسيرى سبزواري سبب شده كه طالبان علم تفسير، به فراخور حال و جايگاه علمى خود به اين كتاب توجه فراوانى دارند. استاد سبزوارى به فقاهت معروف و شناخته شده و در اين زمينه نگارشهايى را از خود به جاى گذاشته كه بارزترين و مهمترين آنها موسوعه فقهياي است به نام «مهذبالاحكام»، در سى جلد. در اين موسوعه مانند علماى پسين به شرح كتاب «عروةالوثقى»، نوشته «سيدمحمدكاظم يزدى» پرداخته است. و اين اثر, پس از سيد طباطبايى يزدى, محور درسهاى فقهى در حوزه علميه نجف قرار گرفت و حوزه هاى علوم دينى در كشو رهاى اسلامى, به پيروى از حوزه نجف اين اثر ارزش مند را محور درسها و بحثهاى خود قرار دادند.
سيد سبزوارى در كتاب مهذبالاحكام، عروةالوثقى را دقيق شرح داده است و چون عروةالوثقى تمام بابهاى فقه را در بر ندارد، آن قسمتهايى كه سيد طباطبايى يزدى يادآور شده، سيد سبزوارى هم در متن و هم در حاشيه آورده است و بابهايى را كه نياورده، سيدسبزوارى به اثر خود افزوده است. از اين روى، اين موسوعه فقهى يك دوره كامل فقهى است. در مورد موسوعه فقهى گفته شده كه وجه امتيازى كه اين موسوعه دارد، آن است كه دليلهاى آن محكم و قواعد فقهى با بيانى خالى از پيچيدگى و زيادهگويى و اجمال است. هر كس به اين موسوعه مراجعه كند، بار علمى و استوارى در دليلهاى علميه را به روشنى مىيابد، به گونهاى كه راه مناقشه از همه جهتها بسته خواهد شد.
سيد سبزوارى همراه با زمان و پيشرفت و دگرگونيهاى زندگى گام برمىدارد و پارهاى از قيد و بندهاى موجود در نظريه فقهاى پيشين را كه پاىبند به عمل نصوص بودهاند، برداشته و از آنها كاسته است
با توجه به اينگونه نگرش و انديشه كه در فقه شيعه وجود دارد، سيد سبزوارى افكار فقهى خود را پايهگذارى كرد و چيز تازه و جديدى آورد كه در اين ميدان ممكن است آن را به عنوان سنگ بناى فقه شيعه با توجه به پيشرفت زمان به حساب آورد.
در واقع سيد سبزوارى همراه با زمان و پيشرفت و دگرگونيهاى زندگى گام برمىدارد و پارهاى از قيد و بندهاى موجود در نظريه فقهاى پيشين را كه پاىبند به عمل نصوص بودهاند، برداشته و از آنها كاسته است. علماى پيشين پاىبند به نصوص بودهاند، بدون اينكه بسيارى از قواعد فقهى را كه دلالت بر گستردگى در اجتهاد دارند، به كار بندد، در حالى كه قاعده فقط اشاره به اين مطلب دارد كه اجتهاد و استنباط در مقابل نص جايز نيست، اما در غير چنين موردى هيچ مانعى نيست كه هم زمان با پيشرفت و دگرگونيهاى حيات زندگى حركت كنيم.*
*منابع: قرآن بايد با خود قرآن تفسير شود، نوشته حسين پيري؛ كاوشى نو در فقه اسلامى، نقبى به ديدگاههاى فقهى سيدعبدالاعلى سبزوارى، نوشته دكتر سيدمحمد بحرالعلوم.
سه شنبه 22 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 215]