تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):چیزى را بر زبان نیاورید که از ارزش شما بکاهد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815638463




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

قتل در عروسي


واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: گوشي را كه مي گذارد به ساعتش نگاه مي كند.عقربه هاي ساعت 35:21 را نشان مي دهند.به سرعت لباس مي پوشد و در آن حال ، به اين فكر مي كند كه موضوع را چطور با مهمانها و همسرش درميان بگذارد و بالاخره پيش مهمانها مي آيد كه : - با عرض معذرت ، موضوع يك نزاع و چاقوكشي در سالن عروسي است .بايد خودم را برسانم .
ميهمان ها و همسرش بيشتر متعجب هستند تا ناراحت از رفتن او;چون كم و بيش عادت كرده اند.همه خودي هستند و در مقابل اين پرسش كه :قضيه به چه شكل است ؟
او فقط مي گويد:
هنوز نمي دانم .و عذر خواهي مي كند.
سرگرد ولي وندايي رئيس اداره مبارزه با جرايم جنايي معاونت آگاهي استان قزوين ، خانه را كه ترك مي كند عجله دارد خود را هر چه زودتر به تالار برساند.سرهنگ «رضايي »معاون كشف جرايم و آگاهي استان قزوين بود كه تلفني جريان نزاع و آدرس تالار را داد و گفته بود لحظاتي پيش نزاعي خونين از طريق سرهنگ دوم «حسن سليماني »فرماندهي مركز فوريت هاي پليسي 110 استان در جريان قتلي كه در يكي از سالن هاي عروسي اتفاق افتاده است قرار گرفته و با او در محل نزاع قرار گذاشته تا متفقا اين مورد را بررسي كنند.
به تالار كه مي رسد اتومبيلي سرهنگ رضايي نشان مي دهد او قبلا به محل رسيده است .جلو تالار جمعيت انبوهي با لباس هاي شيك عروسي به سر و سينه مي زنند.به سرعت وارد مي شود.رئيس و مامورين كلانتري 12 قزوين هم در محل حضور دارند.سرگرد به سرهنگ رضايي و رئيس كلانتري 12 مي پيوندد.اولين اقدام ، دستور تخليه محل است و اولين خبري كه به آنها مي دهند حالت يك قتل است ;چاقو خوردن برادر زن به دست دامادش .
محل درگيري ، به سوي پله ها بوده .پله هاي بين مردانه و زنانه ، اما اين كه چه بوده و چه طور بوده كسي نمي دانست و يا كسي حاضر نبود صحبت كند.كاركنان تالار هم فقط ديده بودند دو جوان دنبال يكديگر كرده اند و آن كه فرار مي كرده برگشته و پس از مشاجره ، ضربه اي با چاقو به سينه تعقيب كننده زده است .همين
مجروح را به بيمارستان انتقال داده بودند و بستگان درجه اول عروس و داماد هم مشخص بود كه به بيمارستان رفته اند.
سرهنگ رضايي و سرگرد وندايي دستور حفظ محل زدوخورد را مي دهند تا در صورت وقوع قتل با حفظ آثار صحنه بتوان قاتل را شناسايي نمود.سرگرد وندايي به طرف بيمارستان مي رود.به بيمارستان كه مي رسد اولين خبر اين است :
«مجروح در اطاق عمل فوت كرده است »
بازديد از جسد توسط او و رئيس كلانتري نشان مي دهد مقتول با ضربه اي كه به سينه اش وارد آمده جان باخته است .در بدو امر چنين به نظر مي رسد كه قاتل داماد است ;چون اين طوري گفته مي شود كه داماد، برادرزنش را كشته است .بلافاصله تحقيقات آغاز شده و معلوم مي شود بردار داماد توسط شوهر خواهر خودش به قتل رسيده است .صحبت هاي اطرافيان نيز اين بوده كه برادر داماد در نوشيدن مشروب زياده روي كرده ، به همين علت با شوهر خواهرش درگير شده است .بالاخره مشخص مي شود، قاتل حسين ، م 25 ساله ، متاهل و داراي يك فرزند، برادر داماد، يعني برادر همسرش «مهدي معروفي »22 ساله را با وارد نمودن يك ضربه كارد به سينه اش مجروح كرده و خود نيز مجروح را به بيمارستان «شهيد رجايي »قزوين رسانده كه مجروح در بدو ورود به اطاق عمل فوت كرده و قاتل پس از اطلاع از فوت مقتول ، بيمارستان را ترك نموده است .
گزارش كلانتري طبق روال اداري سريعا تنظيم و سرگرد وندايي نيز با سرهنگ رضايي تماس گرفته و مقرر مي شود در اداره آگاهي حضور يافته و پس از تنظيم گزارش لازم ، آن را به نظر قاضي كشيك رسانده و با هماهنگي قضايي نسبت به مظنون و متهم به قتل اقدام كنند.مدارك و شواهد لازم به سرعت جمع آوري و ساعت حدود سه و سي دقيقه نيمه شب را نشان مي دهد.سرگرد به آگاهي مي رسد كه به او اطلاع مي دهند متهم به قتل ، دقايقي قبل خود را به آگاهي معرفي نموده است .

اعترافات قاتل


متهم به قتل ، جواني است باريك اندام ، با رنگي پريده ، چشماني پشيمان ، قيافه اي غمگين و مضطرب به شدت ترسيده ، اما سعي دارد خونسرد باشد.سرگرد، نگاهش مي كند، نگاهي مهربان و پدرانه .جوان قوت قلب مي گيرد و تعريف مي كند:
عروسي برادر زنم بود، بردار بزرگتر مهدي .من و مهدي با هم خيلي رفيق بوديم .بيشتر وقتمان را با هم سر مي كرديم .پدر همسرم وقتي عروسي پسرش شد، بعد از حرف هاي مقدماتي ، قرار عروسي را گذاشت .من هم به سهم خودم بايد كمك مي كردم .بالاخره برادر زنم بود.در بازار اعتباري دارم .خيلي از وسايل را به اعتبار من قسطي خريديم و بالاخره تالار را هم گرفتيم تا شب عروسي .مانده بود گوسفندي كه بايد جلوي پاي عروس كشته شود.به همراه مهدي و يكي از دوستانش به بويين زهرا رفتيم ، منزل يكي از دوستان .گوسفند را خريديم .مهدي و دوستش مي خواستند مشروب بخورند، اما من مانع شدم كه مهدي گفت :
- عروسيه ديگه ، اگه امشب نخوريم پس كي ؟

آنها کوتاه نيامدند

و بالاخره با دوستش شروع به مشروب خوري كردند.دير شده بود كه به قزوين برگشتيم .بايد در آماده كردن سالن هم كمك مي كرديم .براي همين هم وقت ما گرفته شد.در مجلس عروسي ، باز هم مثل اين كه مهدي مشروب خورد.هنوز لباس هايم را عوض نكرده بودم .عده اي از ميهمان ها آمده بودند، خانم ها در طبقه بالاي تالار و آقايان در طبقه پايين .خواستم بروم قسمت زنانه از همسرم كليد خانه را بگيرم و لباسهايم را عوض كنم و برگردم ;چون هنوز فرصت لباس عوض كردن پيدا نكرده بودم .از پله ها كه آمدم بالا بروم مهدي ايستاده بود.خواستم از كنارش عبور كنم و از پشت سالن همسرم را صدا كنم .در حالي كه تلوتلو مي خورد گفت :
- كجا؟
گفتم :
- مي خوام از زنم كليد رو بگيرم و برم لباس عوض كنم .
گفت :
- تو بيخود كردي طرف قسمت زنونه اومدي .من اين جا هستم كه نذارم امثال تو وارد زنونه بشن ...
و بعد شروع كرد به فحش هاي بد دادن .هر چه به او گفتم من داماد شما هستم ، چرا به خواهر خودت فحش مي دهي ؟...
به خرجش نرفت و يقه ام را گرفت .مي خواست مرا از بالاي پله ها به پايين بيندازد.از دستش فرار كردم و براي اين كه بقيه ميهمانها متوجه نشوند و غائله را بخوابانم ، به طرف پايين پله ها و قسمت مردانه رفتم ، ولي او مرا دنبال مي كرد و يك ريز فحش مي داد.چشمم به كاردي افتاد كه براي كشتن گوسفند جلوي عروس گذاشته بوديم .خواستم او را بترسانم .ايستادم ، كارد را برداشتم و گفتم :
- مهدي ، بس كن و گرنه ...
تلوتلو خوران به طرفم آمد كه :
- براي من چاقو مي كشي ؟
و به طرف من حمله كرد و يقه ام را گرفت كه به علت شدت مستي نتوانست خودش را كنترل كند و روي تيغه كارد، كه به حالت تهديدآميز در دست من بود افتاد.من كه خيلي ترسيده بودم او را برداشتم و به بيمارستان «شهيد رجايي »رساندم .در راه مرا دلداري مي داد كه :
- چيزي نشده .تقصير خودم بود.نترس .
با همين حال او را به بيمارستان رساندم ، در آنجا پزشكان با ديدن حال و روز مهدي اطاق عمل را حاضر كردند.مهدي هم همين طور كه او را به اطاق عمل مي بردند، دستم را گرفت و گفت :
- تقصير خودم بود.تقصير تو نبود.نترس ، چيزي نيست .
و با همين حال او را به اطاق عمل بردند.
هنوز چيزي نگذشته بود كه خبر دادند مهدي فوت كرده .اصلا باورم نمي شد.من ومهدي رفيق بوديم .لعنت به ...لعنت به مشروب ...
سرگرد وندايي نگاهش كرد.سرهنگ رضايي هم .هر سه متاثر بودند، بالاخره برگه بازجويي را جلوي حسين گذاشت و گفت :
- پس بنويس ، همه چيز رو...
حسين ، م 25 ساله ، به اتهام قتل مهدي معروفي 22 ساله با قرار بازداشت توسط قاضي «توحيدلو»، بازپرس شعبه يكم دادگستري براي تحقيقات بيشتر و تشكيل دادگاه در اختيار آگاهي قرار مي گيرد.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 161]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن