واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: خيابانهاي شهرك غرب را يكي پس از ديگري پشت سر ميگذارم تا به كوچههاي آن ميرسم، كوچه رضايي، كوچه افسون و... به كوچه ميلاد ميرسم، ساعت 13 روز شنبه 28 مهر ماه است. نسيم خنك پاييزي هم در كوچه ميوزد و هرچند گاهي برگهاي زرد پاييزي از درختان كوچه به زمين ميافتد. وارد يكي از خانهها كه لوكيشن كار است ميشوم. شخصي از عوامل در راهپله ايستاده و با اشاره به من ميگويد: لطفاً آرام، در راه پله ميايستم. مرجان محتشم پشت در خانه ايستاده، شالش را مرتب ميكند و ديالوگهايش را تمرين ميكند و بعد از اعلام آمادگي كارگردان داخل خانه ميشود، درب خانه كه باز ميشود آتنه فقيهنصيري را ميبينم. گريم صورتش اين را نشان ميدهد كه حالت غمگين دارد. صحنه بار ديگر تكرار ميشود. يكي از عوامل به من اشاره ميكند كه داخل شوم. بهاره افشاري اولين شخصي است كه او را ميشناسم. خودم را معرفي ميكنم بعد از سلام و احوالپرسي او از جايش بلند ميشود و جايش را به من ميدهد. نگاهي به ديگر عوامل مياندازم كسي را نميشناسم مينشينم تا اين صحنه را ضبط كنند. صداي اصغر نعيمي را ميشنوم ولي او را نميبينم چون خانه دوبلكس است من در طبقه پايين هستم و او در طبقه بالاو بعد از چند برداشت صحنه دلخواه او ضبط ميشود. با ديگر عوامل آشنا ميشوم و به طبقه بالاي خانه ميروم. به سمت بالكن خانه هدايت ميشوم. اصغر نعيمي، آتنه فقيه نصيري، بهاره افشاري و حسين خضويي در مورد پلانها با هم صحبت ميكنند. خودم را معرفي ميكنم و بعد به اتفاق به داخل اتاق ميرويم. صحنه اول كنار مونيتور اصغر نعيمي ميايستم. اين اولين صحنهايست كه از نزديك آن را ميبينم. آتنه فقيه نصيري وسط اتاق دراز كشيده و درد ميكشد. سه، دو، يك ضبط شروع ميشود. آتنه با حالت درد نيمخيز ميشود و با گريه كمك ميخواهد و بعد بار ديگر روي زمين ميافتد. با دست دو طرف سرش را ميگيرد و بعد گريه ميكند. صحنه دو، سه بار تكرار ميشود بعد از برداشت سوم اصغر نعيمي از آتنه به خاطر گرفتن حس و حالت درست و تأثيربرانگيز تشكر ميكند. و بعد صحنه ضبط بعدي آماده ميشود. به اتفاق اصغر نعيمي بار ديگر روي بالكن ميرويم. با او گپ خودماني در مورد كار ميزنم و ابراز نارضايتي ميكنم از اينكه آتنه فقيهنصيري و مرجان محتشم مصاحبه نميكنند. او مرا متقاعد ميكند از اينكه آنها تقريباً با هيچ نشريهاي مصاحبه نميكنند. اسم كار مرا وسوسه ميكند. او خلاصهاي از داستان را برايم تعريف ميكند. حسين خضويي دستيار كارگردان نيز به جمع ما اضافه ميشود. او و نعيمي در مورد تصويرها با هم صحبت ميكنند. من داخل خانه ميشوم و به سمت مرجان محتشم ميروم. انصافاً با برخوردي خوب و در عينحال مؤدبانه با من صحبت ميكند و گپ خودماني هم با هم ميزنيم ولي از مصاحبه امتناع ميورزد. ترجيح ميدهم مزاحمش نشوم. در كنارش مينشينم. بهاره افشاري در حاليكه در كنار من ايستاده با دستيارانش در مورد لباسهاي كار صبحت ميكند. او در اين پروژه مسؤوليت طراحي صحنه و لباس را برعهده دارد. اين را وقتي با او صحبت ميكنم ميفهمم. همچنان چهرهاي كه از او نه تنها در ذهن من بلكه در ذهن ديگر مخاطبان باقي مانده چهره شيطان در سريال است. با او گپي كوتاه در مورد نقش شيطان كه او بازي كرده و امسال هم حامد كميلي بازي كرد ميزنيم. در مورد كمكارياش هم حرف ميزنيم و او ميگويد ترجيح ميدهد در بازيگري با وسواس خاص حضور پيدا كند. صحنه دوم متوجه صفحه مونيتور ميشوم، آتنه فقيه نصيري لباش را عوض كرده و با صورت بيروح و غمگين مقابل آينه نشسته، اصغر نعيمي با صدابردار و تصويربردار صحنه را تنظيم ميكنند. آتنه فقيه نصيري حالت غمناك صورتش را حفظ ميكند. بعد از اعلام آمادگي عوامل ، ضبط شروع ميشود. آتنه همينطور كه به آينه نگاه ميكند با دست دو طرف سرش را ميگيرد و ناله ميكند. نعيمي در اين ميان كات ميدهد و به آتنه ميگويد: با نالهاي كه ميكني حرفي هم بزن، آتنه اين بار همانطور كه ناله ميكند ديالوگ اي خدا هم ميگويد و بعد از جايش بلند ميشود به سمت درب اتاق حركت ميكند. بعد از چند برداشت عوامل هم به خاطر حس و حالت او، از او تشكر ميكنند. به نظر ميرسد در اين ميان اصغر نعيمي فرصت گفتوگو داشته باشد. او همينطور كه چايش را ميخورد برايم صحبت ميكند: بعد از فيلم سينمايي پيشنهاداتي در زمينه كارگرداني فيلم سينمايي داشتم، اما هيچكدام آنها در من انگيزهاي ايجاد نكرد. بين من و آقاي عباسيزاده تهيهكننده اين كار از گذشته رابطهاي وجود داشت تصميم گرفتيم كاري با هم انجام دهيم. به همين دليل چند طرح را بررسي كرديم. بين آنها به طرح نامادري رسيديم، تلاش كرديم نويسنده حرفهاي فيلمنامه كار را بنويسد. با يكي دو نفر مدتي كار كرديم، اما متوجه شديم حاصل كار از تصور ما دور است. ناچار شدم كار نگارش فيلمنامه را خود به عهده بگيرم. احساس ميكردم اين طرح ويژگيهاي لازم براي ساخته شدن در مديوم تلويزيون را دارد. اين اولين تجربه كاري من در تلويزيون به حساب ميآيد. من از سطح كيفيت تله فيلمهايي كه از تلويزيون پخش ميشود ميترسيدم. لذا با خود قرار گذاشتم اين كارم ويژگيهاي بصري، پختگيهاي لازم را در بخش داستانگويي داشته باشد. يا به عبارتي كاري را بسازم كه بتواند با مخاطب عام و خاص ارتباط برقرار كند. من از حاصل كار براي تلويزيون راضيم. از طرف تهيهكننده حمايتهاي لازم در كار شده و اگر فيلمنامه و طرح قوي به من پيشنهاد شود حتماً باز هم در تلويزيون كار ميكنم عوامل او را براي نظارت صحنه فرا ميخوانند و او بعد از پايان صحبتهايش به سمت آنها ميرود. صحنه سوم در اين پلان مرجان محتشم مقابل در ايستاده و با استرس و اضطراب وارد اتاق ميشود و بعد به سمت شيوا كه روي زمين افتاده ميرود. صحنه چند بار تكرار ميشود و تا به صحنه دلخواه اصغر نعيمي ميرسند. بلافاصله صحنه عوض ميشود. صحنه چهارم در اين صحنه بار ديگر لباس آتنه فقيه نصيري عوض ميشود اين بار صورتش آن بيروحي را از دست داده است گويا پلانهاي ابتدايي كار را ضبط ميكنند كه او هنوز درگير مشكلات نشده. او همانطور كه به آينه نگاه ميكند غرق در افكار ميشود. بعد از ضبط اين پلان حميدرضا پگاه وارد خانه ميشود. بعد از احوالپرسي با او درباره نقشش در اين پروژه ميپرسم. پگاه در مورد اين كار ميگويد: تقريباً بين متنهايي كه به من پيشنهاد ميشود بهترينها را انتخاب ميكنم. در مورد فيلمنامه نامادري هم بايد بگويم با خوشبيني اين نقش را انتخاب كردم اميدوارم ماحصل نتيجه كار موردپسند مخاطبان واقع شود. در اين فيلم شخصيت پدر خانواده را بازي ميكنم كه از همسرش جدا شده و درگير ازدواج بعدي ميشود. در اين بين ماجرايي براي حضانت بچهها برايش به وجود ميآيد و... . از او تشكر ميكنم. گروه همچنان مشغول آمادهسازي صحنه هستند، ساعت 7 شب است و من كمكم لوكيشن را ترك ميكنم. عوامل فيلم تلويزيوني عبارتند از: كارگردان: اصغر نعيمي، نويسنده فيلمنامه: اصغر ن-عيم-ي، مهدي كيا، تصوير: مسعود كراني، صدابردار: فرزام منطقي، طراح صحنه و لباس: بهاره افشاري، برنامهريز و دستيار اول كارگردان حسين خضويي، طراح گريم: مهدي شيرازي، مدير توليد: بهروز هاشمي، گروه كارگرداني: امين پيرحياتي، محسن نعيمي، منشي صحنه: ندا آصف، مدير تداركات: امير تجربه، عكس: جلال حميدي، گروه تصوير: افشين گودرزي، علي كاسهساز، بهروز سليماني، مهدي صفري، گروه صحنه و ل-ب-اس: مسع-ود جعفري، مرتضي قليزاده، جامهدار: مهديه اعظمي، اجراي گريم: مهيار ميمي، رامين ظهوري، دستيار صدا: محمد مرتضايي، گروه تداركات: رسول عابدي، محمد ابراهيمي، حمل و نقل: علي نصر، فرزام حسنزاده، مجيد انسان، حميد يوسفي، بازيگران: آتنه فقيه نصيري، حميدرضا پگاه، ترلان پروانه، سيمون سيمونيان، عليرضا حسنزاده و مرجان محتشم، تهيهكننده: حنان فيلم، محصول: سيما فيلم. منبع : باني فيلم
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 301]