تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس دوست دارد خداوند هنگام سختى ها و گرفتارى ها دعاى او را اجابت كند، در هنگام آ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804649487




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آدم، آدم است!


واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: آدم، آدم است!
... "ما ايراني‌ها مخصوصاً لوس‌آنجلسي‌ها‌مان وقتي كانال تلويزيوني درست مي‌كنيم، يا همين‌طوري يعني به صورت آبدوغ‌ خياري مياورندمان توي يك برنامه تلويزيوني كه مثلاً مجري‌اش باشيم يا گزارشگرش شويم يا خداي نكرده به عنوان كارشناس حرف بزنيم، از هرسه تا كلمه‌اي كه مي‌گوييم چهارتاش(!) انگليسي است. آنهم با هزار تا عشوه و ناز و غمزه شتري. و صد البته با تلفّظ غلط غُلوط" ...

اين جملات انتقادي را يكي از خوانندگان "دريچه" از متن روايت اينترنتي‌اش برداشته و براي ما ايميل كرده‌ است. شايد كم‌كم داريم ياد مي‌گيريم كه شيوه‌هاي "خود انتقادي" را هم به رسميّت بشناسيم. ما ديرزماني است كه براساس عادت، هر نابساماني ريز و درشتي را فقط متوجه ديگري و ديگران مي‌كنيم. بايد اين واقعيّت را بپذيريم كه آنچه را سهم ديگران است به ديگران و آنچه را سهم خودمان است به خودمان معطوف و منسوب كنيم. "هر عيب، علّتش ديگرانند"، يعني خودپرستي و خود ارضايي. "هر عيب، علّتش خودمانيم"، يعني خود زني و خودكشي. اين هر دو نوع عيب‌جويي و علّت‌يابي، غلط است. ناگزير، عملاً بي‌نتيجه هم خواهد بود. يعني علّت دفع مي‌شود ولي عيب دفع نمي‌شود.

ـ ... "يك طايفه‌مان پُز مي‌دهيم كه از هر سه كلمه‌اي كه ادا مي‌كنيم چهار كلمه‌اش به انگليسي غلط غُلوط تلفّظ شود، يك طايفه ديگرمان هم قيافه‌ي عالمانه به خود گرفته اصرار مي‌ورزيم كه از هر هفت كلمه‌مان هشت‌تاش عربيِ غليظ تلفّظ شود، آنهم به صورتي كه حتّي تلفّظ خود عرب‌ها هم به گردش نرسد. عين عربي را غليظ و غني شده از مخرج ادا كردن و علّامه بودن را ادّعا كردن."...

آن كساني از ما هم كه دوست دارند خودشان را عاشق موسيقي پاپ و جاز و رقص و دانس معرّفي كنند، آنها هم معركه‌اند. تا چهار تا جوان و نوجوان را دور و بر خودشان مي‌بينند، فوراً مترنّم مي‌شوند كه: "يك دست جام باده و يك دست زلف يار، رقصي چنين ميانة ميدان(!) م آرزوست". و بعد ادّعا مي‌كنند كه در كلاس سماع فرقه‌مولويّة قونيّه شركت كرده‌اند. در مجلس بعدي ادّعاي يادگيري رقص باله را هم به آن اضافه مي‌كنند. و آنگاه چه حركات موزون(!) و چه بالا و پايين رفتن‌هايي را به نمايش در مي‌آورند كه مسلمان نشنود كافر نبيناد.

ـ ... "از يك‌طرف به عرب‌ها بدگويي مي‌كنيم و از طرف ديگر در اينجا و آنجا به رخ مي‌كشيم كه مثلاً ما عاشق رقص عربي هم هستيم! و هرچه سنّمان بالاتر مي‌رود علاقه‌مان به اين هنرنمايي جانانه كه تا ابد يادش نمي‌گيريم هي بيشتر و بيشتر مي‌شود. اصرار مي‌كنيم كه بايد هنرمان را در مهماني به ديگران نشان بدهيم. "البته دوستان‌اند كه خيلي اصرار مي‌كنند و گرنه ماها(!) همه خجالتي هستيم و اصلاً رقصمان نميايد"! اين حرف‌ها را بسيار فروتنانه و حق به جانب بر زبان مي‌آوريم...

.... توي كوچه و خيابان زل مي‌زنيم به فلان بنده خدايي كه حالا حجابش و لباسش غلط يا درست داراي مدل خاصي است! منتظريم كه وقتي نزديك شد حتماً متلك آبداري را برزبان يا در دل، نثارش كنيم. هركس هم براي خودش توجيهي دارد. يكي ديگ غيرتش به جوش آمده، يكي ديگر روشنفكر است و طرفدار حقوق بانوان است امّا مي‌خواهد آزادي بيان داشته باشد(!)،‌ سوّمي هم بهانه ديگري مي‌تراشد. با وجود اينها دو چيز براي ما خيلي مهم است. چه ملّي‌گرا باشيم چه نباشيم، چه روشنفكرمآب باشيم چه نباشيم. اوّل اينكه دريا و درياچه‌ي ما ناموس ماست. به هيچ همسايه‌اي اجازه نمي‌دهيم با ناقص تلفّظ كردن اسامي دريا و درياچه‌مان به ناموس‌مان متلك آبدار نثار كند. البته خودمان مي‌توانيم متلك پراني كنيم. اگرچه خطاب به ناموس زنده‌ي كوچه و بازارِ خودمان باشد. دوّم اينكه حواسمان هست و مواظبيم كه هرجا اسمي از فلان فيلم برده شد، فلان فيلمي كه عليه روزگار هخامنشي و اشكاني و ساساني است، فوراً اعتراض كنيم و به شدّت برخورد كنيم. در همان حال وقتي نوبت به خودمان مي‌رسد هرچه را به دهنمان مي‌آيد، عليه هركس و هر زمان و هرمكان در تاريخ گذشته و حال سرزمين‌مان، مي‌گوييم و مي‌نويسيم و باكي هم نداريم"....

آقاي "آل‌رضا" خواننده دريچه، متن روايت اينترنتي را با حاشيه‌زني‌ها و تفسيرهاي خودشان نقل كرده‌اند تا تناقض‌هاي خلقيّات ما و خودشان (يا بعضي از ما و خودشان!) را نقد كنند. نقل و نقد ـ هر دو ـ خوب است، به شرط آنكه خود ما نيز چه در مقام نقل و چه در مقام نقد، برهان و منطق و انصاف و جامعيّت را در نظر بگريم. اعتراض ايرانيان به بيگانه و غيربيگانه‌اي كه مثلاً نام تاريخي خليج‌فارس را تحريف مي‌كند يا تاريخ كشور ايران را (قبل و بعداز اسلام) وارونه روايت مي‌كند، كار درست و دقيقي است. وظيفه ملّي و ديني هر انسان مسئول و منصفي همين است. امّا البته هر نوع روحيّه و رويّه‌ي ديگري كه با اين مسئوليّت و انصاف ناهمساز باشد و به عبارت ديگر اخلاق دوگانه و معيار دوگانه را نشان بدهد، نيازمند نقّادي است. نه ناموس آبي و خاكي را بايد هدف متلك پراني و مسخره بازي قرار داد، نه ناموس زنده و فردي و انساني را. گذشته از آن، معناي "ناموس" منحصر به موضوع خاص و شخص خاص نيست. ناموس،‌ هرچيزي و هر موضوعي و هر شخصي است كه وجودش واجب است. واجب الوجود است(!) به اين معنا كه از نعمت آفريده بودن و آفريده‌ي خداوند بودن، بهره‌مند است. حرمت دارد، احترام دارد، عزّت دارد، ارزش دارد. و طبيعي است كه هرچه عزّت و عظمتش بيشتر باشد، ارزش و احترامش هم بيشتر خواهد بود. نشنيده‌اي كه شيخ ابوالحسن خرقاني گفت بر سر درِ مهمانخانه‌ام بنويسيد: "هركس در اين سراي درآيد نانش دهيد و از ايمانش مپرسيد، كه آنكه نزد حقتعالي به جان ارزد نزد ما به نان ارزد"؟ واجب‌الوجود در بحث غيرفلسفي ما، يعني اين!

امّا حديث خلقيّات قابل نقل و نقد مان طولاني‌تر از اين حرف‌هاست. مشروط برآنكه نه فقط زشتي‌ها و بدي‌ها را ببينيم و نه فقط زيبايي‌ها و خوبي‌ها را. به هرحال ما و شما هم آدميم. و به قول برتولت برشت: "آدم آدم است!"

ـ (ديدي عاقبت ما هم متوسّل به اسم خارجكي شديم؟!)

* دريچه ديروز (22/4/87). جملات به صورت ذيل صحيح است:

ستون1، پاراگراف5، "وقتي يكي از فاميل‌مان در شهرستان زندگي مي‌كند". ستون2، پاراگراف3، "همان موقع در فلان روستا امام‌زاده مي‌سازيم". همان ستون، پاراگراف5، "حتي‌ بعضي‌‌ها‌مان كه پول داريم و باز هم از همين كارها مي‌كنيم...".




 يکشنبه 23 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 172]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن